چرا بعضی از جوانان گاهی به مسیحیّت روی می‌آورند و به انگلستان رفته مشغول تحصیل دین مسیح شده و بعنوان مبلغ مسیحی وارد جامعه می‌شوند؟
ممکن است بعضی از جوانان شیعه گرفتار چنین مشکلی شده باشند، البته تعداد این عده بسیار اندک و نادر است و مخصوص شیعه هم نیست، بلکه در همه مذاهب چنین افرادی پیدا می‌شوند. و حتی می‌توان گفت که در میان پیروان مذهب شیعه کمتر از پیروان دیگر مذاهب است، بهر حال علت این ناهنجاری چند چیز می‌تواند باشد. 1. سست بودن اندیشه دینی در خانواده لازم به ذکر است که حس خدا‌پرستی یک خواست فطری مستقل است که منشأ آن حس دینی می‌باشد. که همواره به نوعی در میان انسان‌ها وجود داشته است، البته معنای عمومیّت گرایش فطری این نیست که همیشه در همه افراد زنده و بیدار باشد و انسان را آگاهانه بسوی مطلوب خویش برانگیزد، بلکه چه بسا کسانی هستند که در اثر تنبلی و راحت طلبی نمی‌خواهند زحمت تحقیق و بررسی را به خود بدهند و یا این علت که پذیرفتن دین محدودیتهایی را پیش می‌آورد. و آنها را از پاره‌ای کارهای دلخواهشان باز می‌دارد. ویا بر اثر تربیت‌های نا صحیح خانواده غیر مذهبی، آن حس خداپرستی و حقیقت‌جویی بصورت خفته و غیر فعال در می‌آید[1]، و عوامل مادی مانند مال دوستی، جاه‌طلبی و خود‌خواهی آن را می‌پوشاند. بنابراین فرزندانی که در چنین خانواده و محیطی بزرگ می‌شوند، به تبعیّت از پدر و مادر، از دین اسلام و مکتب تشیع فقط اسم آن را شنیده و از حقیقت و روح آن کاملاً بی‌خبرند، و به عبارت دیگر مسلمان شناسنامه‌ای هستند، چنین افرادی هیچگاه به فکر تحقیق و بررسی راجع به دین حیات‌بخش اسلام و مکتب تشیع نیستند و در نتیجه از رسیدن به معارف بلند آن محروم مانده‌اند. از این رو اینگونه افراد وقتی وارد کشورهای بیگانه می‌شوند و مشکلات و گرفتاریها از هر سو به آنها هجوم می‌آورد، آنگاه متوجه می‌گردند که غیر از مسائل مادی به یک چیز دیگر که ماوراء نیازهای جسمی انسان است که در همه احوال بتوانند به آن پناه ببرند محتاج‌اند. و چون دسترسی به معارف اسلامی ندارند و کسی نیست که آنها را هدایت نماید. در نتیجه به چنگال مبلغین مسیحی می‌افتند که در همه جا به کمین نشسته‌‌اند. متأسفانه حس خداجوی و حقیقت طلبی چنین افرادی که تازه بیدار شده بدین ترتیب از مسیر خودش منحرف می‌گردد و شخص به طلب آب بدنبال سراب می‌رود. 2. اجیر شدن برای تبلیغ مسیحیّت عده‌ای دیگر هستند که نه اعتقاد به اسلام دارند و نه به مسیحیّت، بلکه برای رسیدن به مقاصد مادی خویش اجیر می‌شوند و مبالغی از کلیساها و جاهای دیگر می‌گیرند تا دین مسیح را در میان مسلمین تبلیغ کنند، این افراد ظاهزاً در میان مسیحیّت چنین وانمود می‌کنند که از اسلام برگشته و مسیحیّت را برگزیده‌اند، در حالیکه دروغ می‌گویند و آنها به هیچ دینی پایبندی ندارند. اینگونه افراد نه رفتن‌شان به اسلام و مسلمین ضرر می‌زند و نه به طرفداران مسیحیّت می‌افزایند. 3. معاندین انقلاب اسلامی شکی نیست که انقلاب اسلامی تحوّلی عظیم در جهان بوجود آورد تا جائیکه می‌توان آن را معجزة قرن بیستم دانست، زیرا نه تنها موجب بیداری مسلمین و خصوصاً جوانان مسلمان گردید؛ بلکه کشورهای غیر اسلامی و بویژه کشورهای غربی را تکان داد و مردم آنجا را از خواب غفلت بیدار نموده و به اندیشه فرو برد. و از این رو است که هر سال هزاران نفر از اندیشمندان و فرهیختگان کشورهای پیشرفته صنعتی به دین اسلام مشرف می‌شوند و از جان و دل آن را می‌پذیرند. بدیهی است که چنین تحولّی خواب را از چشمان استکبار جهانی ربوده، خصوصاً امریکایی‌ها که از اول خصومت و دشمنی خویش را با انقلاب اسلامی پنهان ننموده‌اند. و از همان ابتدا هر سال میلیونها دلار برای مقابله با انقلاب اسلامی هزینه می‌کنند و آن را بطور علنی بیان می‌دارند. بنابراین بعید نیست که استکبار جهانی یکی از راههای مقابله با انفلاب اسلامی را تبلیغ مسیحیّت در میان مسلمین دانسته و به خیال خام خویش خواسته از آن جلوگیری نماید و یا موجب فروپاشی آن گردد. در این راستا برخی از جوانان را که تعهد آنها نسبت به اسلام و دین ضعیف است و همچنین ممکن است مشکلی با نظام داشته باشند، به طرق مختلف بکار گیرند تا مبلّغ دین مسیحی در میان مسلمین باشند.[2] لازم به یادآوری است هیچگاه مسلمانی تا بحال دیده نشده که نسبت به دین اسلام، قرآن و معارف آن معلومات دقیق وکافی داشته سپس نسبت به مسیحیّت و انجیل تحقیق و تفحص نموده و آنگاه دین مسیحی را بر اسلام ترجیح داده باشد، ولکن همانگونه که اشاره گردید مسیحیانی که مسلمان شده‌اند همه کسانی هستند که دارای معلومات کافی از دین مسیح بوده و سپس راجع به اسلام تحقیق نموده، آنگاه با بصیرت کامل و آگاهانه به دین مقدس اسلام مشرف شده‌اند. در نتیجه معلوم شد که سه عامل در مسیحی شدن برخی جوانان مسلمان وجود دارد که هیچ کدام از آنها بر اساس بینش، تحقیق و آنگاه انتخاب نمی‌باشد. پس جای نگرانی نیست. زیرا انجیل نمی‌تواند جوانان مسلمان را از قرآن و اهل بیت علیهما السلام جدا کند. انجیل نه کلام خدا است و نه نوشته مسیح علیه السلام بلکه سالها بعد از عروج عیسی علیه السلام عده‌ای به فکر نوشتن افکار، اعمال و حوادث زمان او بر می‌آیند و هر کس بر اساس ذهنیّت خویش چیزی می‌نویسد که نام آن را انجیل می‌گذارد.[3]انجیل که امروز در دست مسیحیان است و مشتمل بر چهار انجیل بنام (مَرقُس، متی، لوقا و یوحنا) است از میان ده‌ها انجیل دیگر انتخاب شده که حاوی تناقضات اوهام و خرافات زیادی می‌باشد. این کتاب با این خصوصیات کس نمی ‌تواند با قرآن مجید که کلام مستقیم خدا است و از نگاهِ فصاحت و بلاغت و شیرینی بیان و رسا بودن معانی معجزه پیامبر خاتم می‌باشد[4]برابری کند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. مقایسه‌ای میان تورات و انجیل، قرآن و علم، دکتر بکای، ترجمه ذبیح‌الله دبیر 2. مسیحیّت و بدعتها، گریدی، ترجمه عبدالرحیم سلیمانی. [1] . در حدیثی از پیامبر صل اللّه علیه و اله‌ آمده است: هر مولودی بر فطرت توحیدی زاده می‌شود واین پدر و مادر او هستند که وی را یهودی و نصرانی بار می‌آورند، طوسی، خلاف، قم، مؤسسه نشر اسلامی، اول، 1417ق، ج3، ص591 . [2] . در حدیثی از پیامبر اکرم صل اللّه علیه و اله‌ نقل شده است که فرمود:( زود باشد که ملتها بر شما هجوم آورند همچون هجوم بردن گرسنگان بر سینی غذا...) ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، دارالفکر، ج23، ص330، بی‌تا بی‌جا [3] . میشل توماس، کلام مسیحی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، اول، 1377ش، ص50. [4] . محمدی ری شهری، محمد، میزان‌الحکمه، قم، دارالحدیث، اول، ج3، ص183، بی‌تا. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

چرا بعضی از جوانان گاهی به مسیحیّت روی می‌آورند و به انگلستان رفته مشغول تحصیل دین مسیح شده و بعنوان مبلغ مسیحی وارد جامعه می‌شوند؟


پاسخ:

ممکن است بعضی از جوانان شیعه گرفتار چنین مشکلی شده باشند، البته تعداد این عده بسیار اندک و نادر است و مخصوص شیعه هم نیست، بلکه در همه مذاهب چنین افرادی پیدا می‌شوند. و حتی می‌توان گفت که در میان پیروان مذهب شیعه کمتر از پیروان دیگر مذاهب است، بهر حال علت این ناهنجاری چند چیز می‌تواند باشد.
1. سست بودن اندیشه دینی در خانواده
لازم به ذکر است که حس خدا‌پرستی یک خواست فطری مستقل است که منشأ آن حس دینی می‌باشد. که همواره به نوعی در میان انسان‌ها وجود داشته است، البته معنای عمومیّت گرایش فطری این نیست که همیشه در همه افراد زنده و بیدار باشد و انسان را آگاهانه بسوی مطلوب خویش برانگیزد، بلکه چه بسا کسانی هستند که در اثر تنبلی و راحت طلبی نمی‌خواهند زحمت تحقیق و بررسی را به خود بدهند و یا این علت که پذیرفتن دین محدودیتهایی را پیش می‌آورد. و آنها را از پاره‌ای کارهای دلخواهشان باز می‌دارد. ویا بر اثر تربیت‌های نا صحیح خانواده غیر مذهبی، آن حس خداپرستی و حقیقت‌جویی بصورت خفته و غیر فعال در می‌آید[1]، و عوامل مادی مانند مال دوستی، جاه‌طلبی و خود‌خواهی آن را می‌پوشاند.
بنابراین فرزندانی که در چنین خانواده و محیطی بزرگ می‌شوند، به تبعیّت از پدر و مادر، از دین اسلام و مکتب تشیع فقط اسم آن را شنیده و از حقیقت و روح آن کاملاً بی‌خبرند، و به عبارت دیگر مسلمان شناسنامه‌ای هستند، چنین افرادی هیچگاه به فکر تحقیق و بررسی راجع به دین حیات‌بخش اسلام و مکتب تشیع نیستند و در نتیجه از رسیدن به معارف بلند آن محروم مانده‌اند.
از این رو اینگونه افراد وقتی وارد کشورهای بیگانه می‌شوند و مشکلات و گرفتاریها از هر سو به آنها هجوم می‌آورد، آنگاه متوجه می‌گردند که غیر از مسائل مادی به یک چیز دیگر که ماوراء نیازهای جسمی انسان است که در همه احوال بتوانند به آن پناه ببرند محتاج‌اند. و چون دسترسی به معارف اسلامی ندارند و کسی نیست که آنها را هدایت نماید. در نتیجه به چنگال مبلغین مسیحی می‌افتند که در همه جا به کمین نشسته‌‌اند.
متأسفانه حس خداجوی و حقیقت طلبی چنین افرادی که تازه بیدار شده بدین ترتیب از مسیر خودش منحرف می‌گردد و شخص به طلب آب بدنبال سراب می‌رود.
2. اجیر شدن برای تبلیغ مسیحیّت
عده‌ای دیگر هستند که نه اعتقاد به اسلام دارند و نه به مسیحیّت، بلکه برای رسیدن به مقاصد مادی خویش اجیر می‌شوند و مبالغی از کلیساها و جاهای دیگر می‌گیرند تا دین مسیح را در میان مسلمین تبلیغ کنند، این افراد ظاهزاً در میان مسیحیّت چنین وانمود می‌کنند که از اسلام برگشته و مسیحیّت را برگزیده‌اند، در حالیکه دروغ می‌گویند و آنها به هیچ دینی پایبندی ندارند. اینگونه افراد نه رفتن‌شان به اسلام و مسلمین ضرر می‌زند و نه به طرفداران مسیحیّت می‌افزایند.
3. معاندین انقلاب اسلامی
شکی نیست که انقلاب اسلامی تحوّلی عظیم در جهان بوجود آورد تا جائیکه می‌توان آن را معجزة قرن بیستم دانست، زیرا نه تنها موجب بیداری مسلمین و خصوصاً جوانان مسلمان گردید؛ بلکه کشورهای غیر اسلامی و بویژه کشورهای غربی را تکان داد و مردم آنجا را از خواب غفلت بیدار نموده و به اندیشه فرو برد. و از این رو است که هر سال هزاران نفر از اندیشمندان و فرهیختگان کشورهای پیشرفته صنعتی به دین اسلام مشرف می‌شوند و از جان و دل آن را می‌پذیرند. بدیهی است که چنین تحولّی خواب را از چشمان استکبار جهانی ربوده، خصوصاً امریکایی‌ها که از اول خصومت و دشمنی خویش را با انقلاب اسلامی پنهان ننموده‌اند. و از همان ابتدا هر سال میلیونها دلار برای مقابله با انقلاب اسلامی هزینه می‌کنند و آن را بطور علنی بیان می‌دارند. بنابراین بعید نیست که استکبار جهانی یکی از راههای مقابله با انفلاب اسلامی را تبلیغ مسیحیّت در میان مسلمین دانسته و به خیال خام خویش خواسته از آن جلوگیری نماید و یا موجب فروپاشی آن گردد. در این راستا برخی از جوانان را که تعهد آنها نسبت به اسلام و دین ضعیف است و همچنین ممکن است مشکلی با نظام داشته باشند، به طرق مختلف بکار گیرند تا مبلّغ دین مسیحی در میان مسلمین باشند.[2]
لازم به یادآوری است هیچگاه مسلمانی تا بحال دیده نشده که نسبت به دین اسلام، قرآن و معارف آن معلومات دقیق وکافی داشته سپس نسبت به مسیحیّت و انجیل تحقیق و تفحص نموده و آنگاه دین مسیحی را بر اسلام ترجیح داده باشد، ولکن همانگونه که اشاره گردید مسیحیانی که مسلمان شده‌اند همه کسانی هستند که دارای معلومات کافی از دین مسیح بوده و سپس راجع به اسلام تحقیق نموده، آنگاه با بصیرت کامل و آگاهانه به دین مقدس اسلام مشرف شده‌اند.
در نتیجه معلوم شد که سه عامل در مسیحی شدن برخی جوانان مسلمان وجود دارد که هیچ کدام از آنها بر اساس بینش، تحقیق و آنگاه انتخاب نمی‌باشد. پس جای نگرانی نیست. زیرا انجیل نمی‌تواند جوانان مسلمان را از قرآن و اهل بیت علیهما السلام جدا کند. انجیل نه کلام خدا است و نه نوشته مسیح علیه السلام بلکه سالها بعد از عروج عیسی علیه السلام عده‌ای به فکر نوشتن افکار، اعمال و حوادث زمان او بر می‌آیند و هر کس بر اساس ذهنیّت خویش چیزی می‌نویسد که نام آن را انجیل می‌گذارد.[3]انجیل که امروز در دست مسیحیان است و مشتمل بر چهار انجیل بنام (مَرقُس، متی، لوقا و یوحنا) است از میان ده‌ها انجیل دیگر انتخاب شده که حاوی تناقضات اوهام و خرافات زیادی می‌باشد.
این کتاب با این خصوصیات کس نمی ‌تواند با قرآن مجید که کلام مستقیم خدا است و از نگاهِ فصاحت و بلاغت و شیرینی بیان و رسا بودن معانی معجزه پیامبر خاتم می‌باشد[4]برابری کند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مقایسه‌ای میان تورات و انجیل، قرآن و علم، دکتر بکای، ترجمه ذبیح‌الله دبیر
2. مسیحیّت و بدعتها، گریدی، ترجمه عبدالرحیم سلیمانی.


[1] . در حدیثی از پیامبر صل اللّه علیه و اله‌ آمده است: هر مولودی بر فطرت توحیدی زاده می‌شود واین پدر و مادر او هستند که وی را یهودی و نصرانی بار می‌آورند، طوسی، خلاف، قم، مؤسسه نشر اسلامی، اول، 1417ق، ج3، ص591 .
[2] . در حدیثی از پیامبر اکرم صل اللّه علیه و اله‌ نقل شده است که فرمود:( زود باشد که ملتها بر شما هجوم آورند همچون هجوم بردن گرسنگان بر سینی غذا...) ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، دارالفکر، ج23، ص330، بی‌تا بی‌جا
[3] . میشل توماس، کلام مسیحی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، اول، 1377ش، ص50.
[4] . محمدی ری شهری، محمد، میزان‌الحکمه، قم، دارالحدیث، اول، ج3، ص183، بی‌تا.
( اندیشه قم )





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین