1) اصل نماز و عزاداری بی شک اقامه نماز و عزاداری سید الشهداء علیه السّلام دو عنصر کارآمد و مهم در دین ما به حساب می آید. یکی اصل اصیل و دیگری فرع اصیل. نماز پایه و ستون دین الهی و عزاداری مایه حفظ جهت دین است. در خصوص نسبت اصل نماز و عزاداری باید گفت: نماز یک واجب شرعی و عزاداری یک استحباب دینی است. به عبارت روشن، نماز هرگز و در هیچ شرایطی نباید ترک بشود و ترک آن موجب حرمت است ولی ترک عزاداری در شرایط و مواردی، ممکن است و حرمت شرعی نیز در پی ندارد. از این رو، در فرض تلاقی این دو، باید عزاداری را فدای نماز نمود و نه نماز را فدای عزاداری. چه اینکه نماز اصل و عزاداری فرع است. 2) نماز اول وقت و عزاداری الف) نگاه ابتدائی در خصوص اول وقت برگزار کردن نماز و عزاداری می توان گفت: هر دو یک استحباب دینی می باشند. به عبارت گویا، نماز اول وقت، مورد سفارش مؤکد سنت نبوی و سیره نظری و عملی اهل البیت علیهم السّلام است و عزاداری برای سید الشهداء علیه السّلام نیز از زمره سفارشات مؤکد همین مکتب است. از این رو در فرض تلاقی این دو، در یک نگاه ابتدایی می توان گفت: اختیار و انتخاب هر کدام، ضرر به دیگری وارد نکرده و بلامانع است. وانگهی در این مورد هیچ خلاف شرعی هم صورت نمی پذیرد. چه اینکه تخییر بین دو مستحب است. ب) نگاه دقیق در این نگاه باید گفت: اختیار نماز اول وقت بر انتخاب عزاداری مقدم است زیرا: اولاً؛ استحباب اول وقت بودن نماز، تحت لوای اقامه یک واجب دینی یا اصل اصیل (نماز) است ولی استحباب عزاداری تحت لوای اقامه یک فضیلت دینی یا فرع اصیل (عزاداری) است. از این رو، اولویت با نماز اول وقت است و نه با عزاداری. ثانیاً؛ سیره عملی اهل البیت علیهم السّلام نشان می دهد که نماز اول وقت در هیچ شرایط طبیعی از ایشان به تأخیر نیافتاده و فوت نشده است. حتی درباره ابا عبدالله الحسین علیه السّلام آمده است: ظهر عاشورا، در آن کشاکش نبرد، حضرت ضمن دعا برای ابو ثمامه صائدی به جهت یاد آوری وقت نماز ظهر، به ابن سعد فرمود: وقت نماز است. ولی ابن سعد توجهی نداده و دست از تیراندازی نکشید. از این رو امام، چند نفر از یاران صدیق و پیش مرگ را در مقابل خود قرار داده و در همان معرکه جنگ نماز ظهر را اقامه نمود. اساساً امام حسین علیه السّلام و یاران باوفایش جملگی، کشته نماز و راه نماز بوده اند. از این رو در زیارتنامه امام می گوئیم: (اشهد انک قد اقمت الصلوه و اتیت الزکات و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر.) (زیارت وارث) بنابراین بر طبق این سیره، نباید کاری، حتی جهاد فی سبیل الله را، بر نماز اول وقت مقدم نمود. ج) نگاه دقیقتر در یک نگاه دقیقتر و لطیف تر باید گفت: اختیار نماز اول وقت بر انتخاب عزاداری نه تنها ارجح و مقدم بلکه متعین است. چه اینکه نماز اول وقت گویای اهتمام به بایدها و نبایدهای الهی و نیز بیانگر احیاء دین در همه مظاهر و جلوه های آن و همچنین نماد دوری از هر گونه فساد و فحشاء است. (ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر)[1] از این رو، نماز اول وقت گویاترین زبان و رساترین پیام بندگی و توحید بوده که همه فرائض بر محور آن می گردد. بنابراین چیزی در اهمیت و قداست و نورانیت به اندازه آن نمی باشد. با این نگاه می توان گفت: در تلاقی بین عزاداری و نماز اول وقت، تقدّم عزاداری بر نماز اول وقت به معنی غفلت از روح بندگی و توحید و نیز فراموشی اساس و بنیان دین می باشد. بنابراین با توجه به آنچه بیان شد اگر چه اصل چنین عزاداری اشکال شرعی ندارد ولی در تزاحم با نماز حداقل اینکه مرجوح است و سزاوار است که نماز اول وقت مقدم گردد. اما در اینکه برای رفع این نوع تفکر چه باید کرد. پاسخ این است که چنانچه اهمیت و ارزش نماز و رجحان آن بر هر امر دیگری و همچنین علت اصل قیام امام زمان(عج) بیان شود و همگان به این امر واقف شوند که در تزاحم بین نماز و عزاداری سزاوار است نماز بر عزاداری مقدم گردد و این مسأله به صورت یک فرهنگ درآید و به اطلاع همگان برسد، خود به خود این نوع تفکر زائل می شود. پینوشت: [1]. نحل/90. منبع: اندیشه قم
اگر عزاداری امام حسین علیه السّلام مانع از نماز اول وقت شود، آیا این عزاداری اشکال دارد یا خیر؟ برای رفع این نوع تفکر چه باید کرد؟
1) اصل نماز و عزاداری
بی شک اقامه نماز و عزاداری سید الشهداء علیه السّلام دو عنصر کارآمد و مهم در دین ما به حساب می آید. یکی اصل اصیل و دیگری فرع اصیل. نماز پایه و ستون دین الهی و عزاداری مایه حفظ جهت دین است. در خصوص نسبت اصل نماز و عزاداری باید گفت: نماز یک واجب شرعی و عزاداری یک استحباب دینی است. به عبارت روشن، نماز هرگز و در هیچ شرایطی نباید ترک بشود و ترک آن موجب حرمت است ولی ترک عزاداری در شرایط و مواردی، ممکن است و حرمت شرعی نیز در پی ندارد. از این رو، در فرض تلاقی این دو، باید عزاداری را فدای نماز نمود و نه نماز را فدای عزاداری. چه اینکه نماز اصل و عزاداری فرع است.
2) نماز اول وقت و عزاداری
الف) نگاه ابتدائی
در خصوص اول وقت برگزار کردن نماز و عزاداری می توان گفت: هر دو یک استحباب دینی می باشند. به عبارت گویا، نماز اول وقت، مورد سفارش مؤکد سنت نبوی و سیره نظری و عملی اهل البیت علیهم السّلام است و عزاداری برای سید الشهداء علیه السّلام نیز از زمره سفارشات مؤکد همین مکتب است. از این رو در فرض تلاقی این دو، در یک نگاه ابتدایی می توان گفت: اختیار و انتخاب هر کدام، ضرر به دیگری وارد نکرده و بلامانع است. وانگهی در این مورد هیچ خلاف شرعی هم صورت نمی پذیرد. چه اینکه تخییر بین دو مستحب است.
ب) نگاه دقیق
در این نگاه باید گفت: اختیار نماز اول وقت بر انتخاب عزاداری مقدم است زیرا:
اولاً؛ استحباب اول وقت بودن نماز، تحت لوای اقامه یک واجب دینی یا اصل اصیل (نماز) است ولی استحباب عزاداری تحت لوای اقامه یک فضیلت دینی یا فرع اصیل (عزاداری) است. از این رو، اولویت با نماز اول وقت است و نه با عزاداری.
ثانیاً؛ سیره عملی اهل البیت علیهم السّلام نشان می دهد که نماز اول وقت در هیچ شرایط طبیعی از ایشان به تأخیر نیافتاده و فوت نشده است. حتی درباره ابا عبدالله الحسین علیه السّلام آمده است: ظهر عاشورا، در آن کشاکش نبرد، حضرت ضمن دعا برای ابو ثمامه صائدی به جهت یاد آوری وقت نماز ظهر، به ابن سعد فرمود: وقت نماز است. ولی ابن سعد توجهی نداده و دست از تیراندازی نکشید. از این رو امام، چند نفر از یاران صدیق و پیش مرگ را در مقابل خود قرار داده و در همان معرکه جنگ نماز ظهر را اقامه نمود.
اساساً امام حسین علیه السّلام و یاران باوفایش جملگی، کشته نماز و راه نماز بوده اند. از این رو در زیارتنامه امام می گوئیم: (اشهد انک قد اقمت الصلوه و اتیت الزکات و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر.) (زیارت وارث) بنابراین بر طبق این سیره، نباید کاری، حتی جهاد فی سبیل الله را، بر نماز اول وقت مقدم نمود.
ج) نگاه دقیقتر
در یک نگاه دقیقتر و لطیف تر باید گفت: اختیار نماز اول وقت بر انتخاب عزاداری نه تنها ارجح و مقدم بلکه متعین است. چه اینکه نماز اول وقت گویای اهتمام به بایدها و نبایدهای الهی و نیز بیانگر احیاء دین در همه مظاهر و جلوه های آن و همچنین نماد دوری از هر گونه فساد و فحشاء است. (ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر)[1]
از این رو، نماز اول وقت گویاترین زبان و رساترین پیام بندگی و توحید بوده که همه فرائض بر محور آن می گردد. بنابراین چیزی در اهمیت و قداست و نورانیت به اندازه آن نمی باشد. با این نگاه می توان گفت: در تلاقی بین عزاداری و نماز اول وقت، تقدّم عزاداری بر نماز اول وقت به معنی غفلت از روح بندگی و توحید و نیز فراموشی اساس و بنیان دین می باشد.
بنابراین با توجه به آنچه بیان شد اگر چه اصل چنین عزاداری اشکال شرعی ندارد ولی در تزاحم با نماز حداقل اینکه مرجوح است و سزاوار است که نماز اول وقت مقدم گردد.
اما در اینکه برای رفع این نوع تفکر چه باید کرد.
پاسخ این است که چنانچه اهمیت و ارزش نماز و رجحان آن بر هر امر دیگری و همچنین علت اصل قیام امام زمان(عج) بیان شود و همگان به این امر واقف شوند که در تزاحم بین نماز و عزاداری سزاوار است نماز بر عزاداری مقدم گردد و این مسأله به صورت یک فرهنگ درآید و به اطلاع همگان برسد، خود به خود این نوع تفکر زائل می شود.
پینوشت:
[1]. نحل/90.
منبع: اندیشه قم
- [آیت الله سیستانی] میتوان به خاطر عزاداری امام حسین (علیه السلام) نماز اول وقت را به تأخیر انداخت؟
- [آیت الله سیستانی] میتوان به خاطر عزاداری امام حسین (علیه السلام) نماز اول وقت را به تأخیر انداخت؟
- [آیت الله بهجت] آیا نماز جماعت اوّل وقت مهم تر است یا ادامه عزاداری امام حسین علیه السّلام ؟
- [آیت الله نوری همدانی] در ایام عزاداری امام حسین علیهالسلام نماز اول وقت مقدم است یا عزاداری؟
- [سایر] در هنگام عزاداری امام حسین علیه السّلام نماز مقدم تر است یا عزاداری؟
- [سایر] آیا نماز جماعت اول وقت مهم تر است یا ادامه عزاداری امام حسین(ع)؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا نماز خواندن با لباس سیاه مربوط به عزاداری امام حسین (علیه السلام) مکروه است؟
- [سایر] فلسفه عزاداری امام حسین علیه السّلام چیست؟
- [سایر] چرا عزاداری امام حسین (علیه السلام) را روضه می گویند؟
- [سایر] مجالس عزاداری امام حسین((علیه السلام)) باید چگونه باشد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که بدون خانه ملکی رفع احتیاجش نمیشود، چنانچه انجام حجّ مانع تهیّه خانه ملکی گردد، مستطیع نیست.
- [آیت الله سیستانی] اگر بواسطه مانع شخصی مانند نابینایی یا در زندان بودن نتواند در اول وقتِ نماز به داخل شدنِ وقت یقین کند ، باید نماز را به تأخیر بیندازد تا یقین یا اطمینان کند که وقت داخل شده است . و همچنین است بنابر احتیاط لازم اگر مانع از یقین به داخل شدن وقت از موانع عمومی از قبیل ابر و غبار و مانند اینها باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر برای روضه خوانی و مراسم سوگواری یا جشن مذهبی و مانند آن مسجد را چادر بزنند و سیاهی بکوبند و اسباب چای و غذا در آن ببرند، در صورتی که این کارها به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز خواندن نشود اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سیّد الشّهداعلیه السلام میباشد که موجب قبولی نماز است و روایت شده که حجابها را پاره میکند و در محضر ربوبی میرسد یعنی چیزهایی که مانع از قبولی نماز است به واسطه سجده کردن بر تربت حضرت ابی عبداللَّه الحسینعلیه السلام رفع میشود، بعد از آن، خاک و بعد از خاک، سنگ و بعد از سنگ، گیاه است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نابینا و کسی که در زندان گرفتار است و مانند اینها بنابر احتیاط واجب باید تا به داخل شدن وقت یقین نکنند مشغول نماز نشوند. ولی اگر انسان به واسطه وجود مانع در آسمان (مانند ابر و غبار و مانند اینها) که برای همه مانع از یقین کردن است نتواند در اوّل وقت نماز به داخل شدن وقت یقین کند چنانچه گمان داشته باشد که وقت داخل شده، می تواند مشغول نماز شود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر به واسطه ابر یا غبار؛ نتواند در اول وقت نماز؛ به داخل شدن وقت یقین کند؛ چنانچه گمان داشته باشد که وقت داخل شده؛ می تواند مشغول نماز شود؛ ولی در چیزهائی که نسبت به شناختن وقت مانع شخصی باشد مثل نابینائی و در زندان بودن احتیاط واجب آن است که نماز را تاخیر بیندازد تا یقین کند وقت داخل شده است.
- [آیت الله خوئی] اگر به واسط ابر یا غبار، نتواند در اول وقت نماز به داخل شدن وقت یقین کند، چنانچه گمان داشته باشد که وقت داخل شده، میتواند مشغول نماز شود، ولی در چیزهایی که نسبت به شناختن وقت مانع شخصی باشد مثل نابینائی و در زندان بودن، احتیاط واجب آن است که نماز را تأخیر بیندازد تا یقین یا اطمینان کند که وقت داخل شدهاست.
- [امام خمینی] نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امام علیه السلام واجب است و بایدبه ماعت خوانده شود، و در زمان ما که امام علیه السلام غایب است مستحب می باشد. و احتیاط واجب آن است که آن را به جماعت نخوانند، ولی به قصد رجاء مانع ندارد. و چنانچه ولی فقیه یا ماذون از طرف او اقامه جماعت نماید،اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] رفع صفات رذیله، گرچه عملی بر طبق آن انجام ندهد، اگر قدرت بر رفع داشته باشد، واجب مؤکّد، و ترک این واجب چنانکه گفته شد از محرّمات است، و باید علاوه بر اینکه مانع سر زدن عملی از آن شود، با آن مبارزه کند تا ریشهاش را قطع کند، و این کار، گرچه مشکل است ولی از اوجب واجبات است، و ثواب این مبارزه از جهاد بالاتر است و از این رو در روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) (جهاد اکبر) نامیده شده است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر به خاطر مانعی مثلاً وجود ابر یا غبار، در اول وقت نماز به داخل شدن وقت اطمینان شخصی یا نوعی حاصل نشود، بنا بر احتیاط واجب باید نماز را به تأخیر انداخت تا اطمینان شخصی یا نوعی پیدا شود، یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند؛ به ویژه در مواردی که نسبت به شناختن وقت مانع شخصی وجود داشته باشد، مثلاً به واسطه نابینایی یا بودن در زندان نتواند در اول وقت نماز به داخل شدن وقت، اطمینان کند.