راه فطرت همه انسان ها دارای فطرت الهی می باشند لذا می توانید از این ویژگی بهره جسته و شخص مورد نظرتان را تشویق به نماز کنید و به عنوان نمونه این گونه مطرح نمایید که: برخی از مسائل است که تنها به دست خدا بوده و هیچ بشری نمی تواند در آن دخالت کند، مانند طول عمر و بسیاری از اوقات انسان دچار فراز و نشیب گوناگون می شود که غیر از خدا پناهگاهی ندارد. از او بپرسید در چنین مواقعی می خواهد دست به دامن چه کسی بشود؟ اگر می خواهد دست به دامن غیر خدا بشود که از آنها کاری بر نمی آید و اگر می خواهد از خدا استمداد بجوید این کار را چگونه می خواهد انجام دهد؟ آیا می تواند از خدایی که به دستوراتش گوش نداده بخواهد که او به حرفش گوش کند و خواسته اش را برآورده سازد؟! پس انسان باید یک راهی را جهت ارتباط با خدا برای خود باز گذارد تا بتواند در چنین مواقعی به درگاه الهی التماس کند و بهترین راه همان نماز می باشد. از ویژگی های فطری هر انسانی این است که در مقابل نعمتی که دیگران به وی عطا می کنند سپاسگزار بوده و تشکّر می نماید. فطرت انسان خواهان تشکّر از ولی نعمت است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند: (جبلّت القلوب علی حبِّ مَن احسن الیها)1؛ (قلب ها براساس دوستی و محبّت کسی که به انسان احسان کند، آفریده شده است) و از آنجا که خداوند خالق و هستی بخش ماست و از سویی همه نعمت ها و برکاتی که در زندگی ما وجود دارد از آن اوست، بنابراین لازم است به اقتضای تکلیف فطری خودمان از خداوند تشکّر کنیم. حال این تشکّر باید به چه شکل و کیفیتی باشد؟ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بهترین نوع تشکّر و تعظیم در برابر خداوند را از راه نماز به ما معرفی فرموده اند. در روایتی از امام سجاد علیه السلام نقل شده که فرموده اند: (آن قدر پیامبر در نماز ایستاد تا قدم هایش ورم کرد چنان در روزه داری تشنه می شد آب دهانش خشک می گردید، گفتند یا رسول اللّه مگر خداوند وعده مغفرت به تو نداده؟ می فرمود آیا بنده شکرگزار خدا نباشم؟! خدای را سپاس بر نعمت و آزمایشش و او را ستایش از ابتدا تا انتهای روزگار. به خدا سوگند اگر اعضایم قطع شود و چشمانم بر روی سینه ام بیفتد هنوز سپاس یک دهم از یک نعمت از نعمت های بی شمارش را نکرده ام ستایش تمام ستایشگران به پایه یک نعمت او نمی رسد)2. راه عقل و استدلال یکی از مهم ترین ابزارهایی که خداوند متعال در اختیار بشریت قرار داده عقل و اندیشه می باشد که به وسیله آن به مصالح و مفاسد خود پی برده و می تواند مسیر صحیح را انتخاب نماید. شما نیز می توانید با طرح موضوعات و مسائل گوناگونی این ابزار مهم را به کار انداخته و افراد را به اندیشه وادارید تا به این وسیله به نماز رو بیاورند. یادآوری نمایید که اگر بر فرض خواندن نماز، واجب نباشد و یا کار درستی نباشد؛ آنهایی که نماز می خوانند در برابر آنهایی که نماز نخوانده اند چیزی را از دست نداده اند (چون به غیر از مدت کوتاهی که در روز برای نماز گذاشته اند مانند بقیه مردم از این دنیا بهره برده اند)؛ اما اگر آنچه را که نمازخوان ها می گویند درست باشد، کسانی که نماز خوانده اند نجات یافته و آنهایی که نماز نخوانده اند بی بهره مانده اند و چه بسا گرفتار عذاب شوند و هر انسان خردمند و عاقلی ترجیح می دهد راهی را انتخاب کند که ضرری متوجّه او نشود. امام صادق علیه السلام در یکی از این مناظرات به ابن ابی العوجاء فرمود: (اگر امر چنان باشد که تو می گویی؛ و حال آن که چنان نیست که تو می گویی ما نجات یافتیم و تو نجات یافتی؛ و اگر امر چنان باشد که ما می گوییم و حال آن که آن چنان است که ما می گوییم ما نجات یافتیم و تو هلاک شده ای)3. هر از چند گاهی (همچون شب های جمعه) سری به قبرستان و مزار گذشتگان بزنید و به وی گذر عمر و مرگ و بیهوده نبودن جهان هستی را یادآور شوید که این امر علاوه بر این که تأثیر بسزایی در کاهش روحیه تکبّر و غرور دارد انسان را به فکر و عبرت اندوزی فرو خواهد برد. دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستی، انسان، معاد و... اموری است که دارای نتیجه مستقیم بر عملکرد فرد است، پس باید به تقویت و اصلاح این مبانی کوشید. اگر خلأ عمده ای که موجب ترک نماز شده، مشکل فکری است و در فلسفه نماز دچار اشتباه شده و آن گاه نتیجه نادرستی گرفته است به پر کردن این خلأ فکری بپردازید و راه اصلاح وی نیز تصحیح اندیشه ایشان است که البته کار آسانی هم نیست و نیازمند فرصتی طولانی و نیز استفاده از روش های اصولی و تدابیر خردمندانه است. راه عاطفی از او سؤال نمایید که دوست دارد چگونه فرزندی داشته باشد فرزندی که نسبت به مسائل دینی مقیّد باشد و یا فرزندی که در خصوص مسائل دینی بی توجّه باشد و اگر جواب وی این است که دوست دارد فرزندش مقیّد به مسائل دینی باشد به او بگویید: خودت این چنین باش تا بتوانی الگوی مناسب برای فرزندت باشی. اگر دوستانی مذهبی و از خانواده های مذهبی دارد از طریق آنها می توان توجّه او را بیشتر به نماز جلب کرد. به این صورت که اگر مسجدی در نزدیکی خانه شماست به دوستان او تلفن بزنید که بیایند در خانه و او را با خود به مسجد ببرند و او را با مسجد مرتبط بسازید یقینا اثر بسیار چشمگیری بر او خواهد گذاشت. سعی کنید افرادی که صحبت آنها بر روی آنان نافذ است، پیدا کنید و از آنان بخواهید که با مهارت و شگرد شایسته ای، با آنها درباره نماز صحبت کنند. این کار را می توان از طریق جلسه میهمانی یا در طول مسافرت به انجام رساند. تلاش کنید از نماز بزرگان و شخصیت ها و نخبه های علمی، فرهنگی و ورزشی در نزد ایشان صحبت کنید. مثلاً حضرت علی علیه السلام با همه شخصیت و گرفتاری هایی که داشتند، چگونه و با چه اشتیاقی به اقامه نماز می پرداختند. همچنین گرایش رجال بزرگ سیاسی، علمی همچون شهید رجایی، شهید بابایی و... به نماز را، به ایشان گوشزد کنید. تمام انتظارات و دستورات خود را در قالب محبّت و دوستی بیان کنید. به شخصیت او به خصوص در جمع دوستان احترام بگذارید. از سخت گیری و زیاده روی پرهیز نموده و نماز را سهل و آسان جلوه دهید و به او متذکّر شوید که میزان وقتی که انسان در طول 24 ساعت، برای نماز صرف می نماید در مقایسه با وقتی که انسان برای خواب و خوراک و حتی دیدن فیلم و یا اینترنت می گذارد چیزی نیست. در صورت اقدام به اقامه نماز، ایشان را مورد تشویق قرار دهید. صفات پسندیده و نقاط مثبتی که در ایشان هست را مد نظر قرار دهید و همواره ایشان را به خاطر آن ویژگی های مثبت مورد احترام و تکریم قرار دهید. علاوه بر معرفی کتاب هر چیزی که احتمال می دهید در تشویق او برای خواندن نماز مفید است فراهم کنید. هرگز وی را سرزنش نکنید و از طریق نکوهش و سرزنش نخواسته باشید افکار و اندیشه های خود را به وی منتقل و یا تحمیل کنید. زمینه های گناه همچون ماهواره و فیلم های مبتذل و موسیقی های حرام را از او دور کنید. بهترین روشی که از سوی معصومین علیهم السلام برای جذب دیگران به راه خدا معرفی شده این است که خودمان با اشتیاق و علاقه به احکام دینی اسلام عمل کنیم و همیشه به دستورات دینی پایبند باشیم و در واقع با عمل خود دیگران را به دستور دینی دعوت کنیم به عبارت دیگر احکام دینی را با عمل خود تبلیغ کنیم. قرآن در سوره بقره می فرماید: (أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُم)4؛ (آیا دیگران را به نیکی دعوت می کنید در حالی که خودتان را فراموش کرده اید). حضرت صادق علیه السلام فرمود: مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) به راه حق دعوت نمایید. باید مردم از شما ورع و کوشش و نماز و اعمال خیر ببینند؛ که این روش کاملاً جلب کننده است.5 پی نوشت: 1. بحارالأنوار، ج74، ص 142. 2. بحارالأنوار، ج46، ص 57. 3. التوحید، صدوق، ص 298 ؛ الکافی، ج1، ص 75. 4. بقره 2، آیه 44. 5. بحارالأنوار، ج 67، ص 303. منبع: www.porseman.org
یک فرد بی نماز را چگونه می توانیم ارشاد و راهنمایی نماییم به گونه ای که از اسلام خسته نشوند و در نهایت نمازخوان گردد؟
راه فطرت
همه انسان ها دارای فطرت الهی می باشند لذا می توانید از این ویژگی بهره جسته و شخص مورد نظرتان را تشویق به نماز کنید و به عنوان نمونه این گونه مطرح نمایید که:
برخی از مسائل است که تنها به دست خدا بوده و هیچ بشری نمی تواند در آن دخالت کند، مانند طول عمر و بسیاری از اوقات انسان دچار فراز و نشیب گوناگون می شود که غیر از خدا پناهگاهی ندارد.
از او بپرسید در چنین مواقعی می خواهد دست به دامن چه کسی بشود؟ اگر می خواهد دست به دامن غیر خدا بشود که از آنها کاری بر نمی آید و اگر می خواهد از خدا استمداد بجوید این کار را چگونه می خواهد انجام دهد؟ آیا می تواند از خدایی که به دستوراتش گوش نداده بخواهد که او به حرفش گوش کند و خواسته اش را برآورده سازد؟!
پس انسان باید یک راهی را جهت ارتباط با خدا برای خود باز گذارد تا بتواند در چنین مواقعی به درگاه الهی التماس کند و بهترین راه همان نماز می باشد.
از ویژگی های فطری هر انسانی این است که در مقابل نعمتی که دیگران به وی عطا می کنند سپاسگزار بوده و تشکّر می نماید. فطرت انسان خواهان تشکّر از ولی نعمت است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند: (جبلّت القلوب علی حبِّ مَن احسن الیها)1؛ (قلب ها براساس دوستی و محبّت کسی که به انسان احسان کند، آفریده شده است) و از آنجا که خداوند خالق و هستی بخش ماست و از سویی همه نعمت ها و برکاتی که در زندگی ما وجود دارد از آن اوست، بنابراین لازم است به اقتضای تکلیف فطری خودمان از خداوند تشکّر کنیم. حال این تشکّر باید به چه شکل و کیفیتی باشد؟ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بهترین نوع تشکّر و تعظیم در برابر خداوند را از راه نماز به ما معرفی فرموده اند.
در روایتی از امام سجاد علیه السلام نقل شده که فرموده اند: (آن قدر پیامبر در نماز ایستاد تا قدم هایش ورم کرد چنان در روزه داری تشنه می شد آب دهانش خشک می گردید، گفتند یا رسول اللّه مگر خداوند وعده مغفرت به تو نداده؟ می فرمود آیا بنده شکرگزار خدا نباشم؟! خدای را سپاس بر نعمت و آزمایشش و او را ستایش از ابتدا تا انتهای روزگار. به خدا سوگند اگر اعضایم قطع شود و چشمانم بر روی سینه ام بیفتد هنوز سپاس یک دهم از یک نعمت از نعمت های بی شمارش را نکرده ام ستایش تمام ستایشگران به پایه یک نعمت او نمی رسد)2.
راه عقل و استدلال
یکی از مهم ترین ابزارهایی که خداوند متعال در اختیار بشریت قرار داده عقل و اندیشه می باشد که به وسیله آن به مصالح و مفاسد خود پی برده و می تواند مسیر صحیح را انتخاب نماید.
شما نیز می توانید با طرح موضوعات و مسائل گوناگونی این ابزار مهم را به کار انداخته و افراد را به اندیشه وادارید تا به این وسیله به نماز رو بیاورند. یادآوری نمایید که اگر بر فرض خواندن نماز، واجب نباشد و یا کار درستی نباشد؛ آنهایی که نماز می خوانند در برابر آنهایی که نماز نخوانده اند چیزی را از دست نداده اند (چون به غیر از مدت کوتاهی که در روز برای نماز گذاشته اند مانند بقیه مردم از این دنیا بهره برده اند)؛ اما اگر آنچه را که نمازخوان ها می گویند درست باشد، کسانی که نماز خوانده اند نجات یافته و آنهایی که نماز نخوانده اند بی بهره مانده اند و چه بسا گرفتار عذاب شوند و هر انسان خردمند و عاقلی ترجیح می دهد راهی را انتخاب کند که ضرری متوجّه او نشود.
امام صادق علیه السلام در یکی از این مناظرات به ابن ابی العوجاء فرمود: (اگر امر چنان باشد که تو می گویی؛ و حال آن که چنان نیست که تو می گویی ما نجات یافتیم و تو نجات یافتی؛ و اگر امر چنان باشد که ما می گوییم و حال آن که آن چنان است که ما می گوییم ما نجات یافتیم و تو هلاک شده ای)3.
هر از چند گاهی (همچون شب های جمعه) سری به قبرستان و مزار گذشتگان بزنید و به وی گذر عمر و مرگ و بیهوده نبودن جهان هستی را یادآور شوید که این امر علاوه بر این که تأثیر بسزایی در کاهش روحیه تکبّر و غرور دارد انسان را به فکر و عبرت اندوزی فرو خواهد برد.
دیدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستی، انسان، معاد و... اموری است که دارای نتیجه مستقیم بر عملکرد فرد است، پس باید به تقویت و اصلاح این مبانی کوشید. اگر خلأ عمده ای که موجب ترک نماز شده، مشکل فکری است و در فلسفه نماز دچار اشتباه شده و آن گاه نتیجه نادرستی گرفته است به پر کردن این خلأ فکری بپردازید و راه اصلاح وی نیز تصحیح اندیشه ایشان است که البته کار آسانی هم نیست و نیازمند فرصتی طولانی و نیز استفاده از روش های اصولی و تدابیر خردمندانه است.
راه عاطفی
از او سؤال نمایید که دوست دارد چگونه فرزندی داشته باشد فرزندی که نسبت به مسائل دینی مقیّد باشد و یا فرزندی که در خصوص مسائل دینی بی توجّه باشد و اگر جواب وی این است که دوست دارد فرزندش مقیّد به مسائل دینی باشد به او بگویید: خودت این چنین باش تا بتوانی الگوی مناسب برای فرزندت باشی.
اگر دوستانی مذهبی و از خانواده های مذهبی دارد از طریق آنها می توان توجّه او را بیشتر به نماز جلب کرد. به این صورت که اگر مسجدی در نزدیکی خانه شماست به دوستان او تلفن بزنید که بیایند در خانه و او را با خود به مسجد ببرند و او را با مسجد مرتبط بسازید یقینا اثر بسیار چشمگیری بر او خواهد گذاشت.
سعی کنید افرادی که صحبت آنها بر روی آنان نافذ است، پیدا کنید و از آنان بخواهید که با مهارت و شگرد شایسته ای، با آنها درباره نماز صحبت کنند. این کار را می توان از طریق جلسه میهمانی یا در طول مسافرت به انجام رساند.
تلاش کنید از نماز بزرگان و شخصیت ها و نخبه های علمی، فرهنگی و ورزشی در نزد ایشان صحبت کنید. مثلاً حضرت علی علیه السلام با همه شخصیت و گرفتاری هایی که داشتند، چگونه و با چه اشتیاقی به اقامه نماز می پرداختند. همچنین گرایش رجال بزرگ سیاسی، علمی همچون شهید رجایی، شهید بابایی و... به نماز را، به ایشان گوشزد کنید.
تمام انتظارات و دستورات خود را در قالب محبّت و دوستی بیان کنید.
به شخصیت او به خصوص در جمع دوستان احترام بگذارید.
از سخت گیری و زیاده روی پرهیز نموده و نماز را سهل و آسان جلوه دهید و به او متذکّر شوید که میزان وقتی که انسان در طول 24 ساعت، برای نماز صرف می نماید در مقایسه با وقتی که انسان برای خواب و خوراک و حتی دیدن فیلم و یا اینترنت می گذارد چیزی نیست.
در صورت اقدام به اقامه نماز، ایشان را مورد تشویق قرار دهید.
صفات پسندیده و نقاط مثبتی که در ایشان هست را مد نظر قرار دهید و همواره ایشان را به خاطر آن ویژگی های مثبت مورد احترام و تکریم قرار دهید.
علاوه بر معرفی کتاب هر چیزی که احتمال می دهید در تشویق او برای خواندن نماز مفید است فراهم کنید.
هرگز وی را سرزنش نکنید و از طریق نکوهش و سرزنش نخواسته باشید افکار و اندیشه های خود را به وی منتقل و یا تحمیل کنید.
زمینه های گناه همچون ماهواره و فیلم های مبتذل و موسیقی های حرام را از او دور کنید.
بهترین روشی که از سوی معصومین علیهم السلام برای جذب دیگران به راه خدا معرفی شده این است که خودمان با اشتیاق و علاقه به احکام دینی اسلام عمل کنیم و همیشه به دستورات دینی پایبند باشیم و در واقع با عمل خود دیگران را به دستور دینی دعوت کنیم به عبارت دیگر احکام دینی را با عمل خود تبلیغ کنیم.
قرآن در سوره بقره می فرماید:
(أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُم)4؛ (آیا دیگران را به نیکی دعوت می کنید در حالی که خودتان را فراموش کرده اید).
حضرت صادق علیه السلام فرمود: مردم را با غیر زبان خود (با اعمال و رفتار خود) به راه حق دعوت نمایید. باید مردم از شما ورع و کوشش و نماز و اعمال خیر ببینند؛ که این روش کاملاً جلب کننده است.5
پی نوشت:
1. بحارالأنوار، ج74، ص 142.
2. بحارالأنوار، ج46، ص 57.
3. التوحید، صدوق، ص 298 ؛ الکافی، ج1، ص 75.
4. بقره 2، آیه 44.
5. بحارالأنوار، ج 67، ص 303.
منبع: www.porseman.org
- [آیت الله سبحانی] آیا ارشاد جاهل در احکام واجب است؟
- [آیت الله سبحانی] از چاپ کتابی از سوی وزارت ارشاد جلوگیری شده است. هزینه و خسارت آن به عهده ی کیست؟ مؤلف، ناشر یا وزارت ارشاد؟
- [سایر] مهم ترین وظیفه وزارت ارشاد از نظر امام خمینی (ره) چیست؟
- [سایر] چرا امام زمان (عج) برای ارشاد مردم تا حدودی که ممکن است ظاهر نمیشوند؟
- [سایر] مهم ترین وظیفه وزارت ارشاد از نظر امام خمینی (ره) چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا دریافت حقوق ماهانه برای اقامه نماز جماعت و راهنمایی و ارشاد دینی در نهادها و اداره های دولتی جایز است؟
- [سایر] آیا مجوّز وزارت ارشاد در حکم تکخوانی و یا جمعخوانی زن و مرد تأثیر دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا ارشاد جاهل واجب است یا خیر و این مسئله اتّفاقی است یا اختلافی؟
- [سایر] نگاه به فیلمهای مجاز داخلی و خارجی - که از سوی وزارت ارشاد اجازه داده شده است چه حکمی دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ارشاد جاهل در موارد جهل به حکم واجب و در موارد جهل به موضوع جایز یا مستحب است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسافرت به بلاد کفار و نقاطی که انسان در آن نقاط نمی تواند وظایف اسلامی خود را انجام دهد جز در موارد ضرورت و ارشاد آنها، جایز نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] ی: هر یک از خطبه ها باید مشتمل بر امور زیر باشد: 1 حمد و ثنای الهی. 2 صلوات بر محمد و آل محمد. 3 وعظ و ارشاد و سفارش به تقوای الهی. 4 خواندن یک سوره کوتاه در هر خطبه مانند سوره قل هو الله، قل یا أیها الکافرون یا سوره والعصر (بنابر احتیاط واجب). 5 بنابر احتیاط واجب برای خود و مؤمنین و مؤمنات استغفار کند و در خطبه دوم ائمه هدی(علیهم السلام) را هنگام صلوات و درود یک یک نام ببرد. بنابراین خطبه اول شامل پنج قسمت و خطبه دوم شامل شش قسمت است. امام باید خطبه ها را در حال قیام بخواند و میان دو خطبه جلوس مختصری بنماید و صدای خود را در حد مقدور به نمازگزاران برساند و وعظ و ارشاد را به زبان قابل فهم برای مردم ایراد کند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . شرایط امر به معروف و نهی از منکر پنج چیز است: اول آن که آمر و ناهی، معروف و منکر را بشناسد، و یقین داشته باشد به وجوب معروف و حرمت منکر، و ایمن باشد از اشتباه خودش. دوم آن که احتمال بدهد که امر و نهی او تأثیر داشته باشد. پس اگر احتمال عقلایی ندهد که امر و نهی او اثر دارد، وجوب آن ساقط میشود. سوم آن که کسی که واجب را ترک نموده و یا فعل حرام را به جا آورده، اصرار به آن داشته باشد. پس اگر بداند که مرتدع شده و بعد مرتکب نمیشود، ساقط میشود. چهارم آن که واجببودن معروف و حرامبودن منکر در حق فاعل، منجَّز و ثابت باشد، و در ترک واجب و فعل حرام عذری نداشته باشد. پس اگر فاعل، معتقد باشد به مباحبودن فعل حرامی، و یا به جواز ترک واجبی، در این صورت، امر به معروف و نهی از منکر، ساقط میشود؛ و همینطور است در هر موردی که تارک واجب و فاعل حرام عذر داشته باشد. بلی، از راه تنبیه غافل و ارشاد جاهل، تنبیه و ارشاد، لازم است. پنجم آن که در امر و نهی او مفسده و ضرری نباشد. پس با احتمال عقلایی به ضرر و مفسده، ساقط میشود.
- [آیت الله اردبیلی] در (نایب) چند شرط معتبر است: اوّل : بالغ باشد، اگرچه نیابت بچه ممیز در صورتی که اطمینان به صحّت اعمال او وجود داشته باشد، کافی است. دوم : عاقل باشد. سوم : شیعه دوازده امامی باشد. چهارم : مورد وثوق و اطمینان باشد که اعمال را انجام میدهد. پنجم:آشنایی لازم به احکام و اعمال حجّ داشته باشد، هر چند در حال انجام دادن اعمال با ارشاد و راهنمایی کسی آنها را به جا آورد. ششم : در آن سال، حجّ واجب به عهده او نباشد. هفتم : از انجام حجّ یا بعضی از اعمال آن معذور و ناتوان نباشد و اگر اجیر شود تا از طرف دیگری حجّ بجا آورد و خودش نتواند برود و بخواهد دیگری را از طرف خود به مکّه بفرستد، باید از کسی که او را اجیر کرده اجازه بگیرد.
- [آیت الله سیستانی] أمر به معروف و نهی از منکر دارای مراتبی است : 1 اظهار انزجار درونی و قلبی ، مانند روگرداندن ، و سخن نگفتن با شخص گنهکار . 2 با زبان ، و بصورت وعظ و ارشاد . 3 إجراءات عملی ، از قبیل کتک زدن و حبس نمودن . و لازم است ابتداءً از مرتبه اوّل یا دوم شروع نماید ، و أوّل آنرا انتخاب بکند که اذیّت آن کمتر و تأثیر آن بیشتر است ، و اگر نتیجه نگرفت به مراتب بعدی و سخت و دشوار دست بزند ، و درجههای بعدی را انتخاب کند . و اگر اظهار انزجار قلبی و زبان مرتبه اوّل و دوم مؤثر واقع نشد نوبت میرسد به مرتبه عملی ، و احتیاط واجب آن است که در انتخاب مرتبه سوم اجراءات عملی از حاکم شرع اجازه بگیرد . و لازم است عمل را از آنجا شروع بکند که ناراحتی و اذیّت آن کمتر است ، و اگر نتیجه نگرفت با اعمال سختتر و شدید اقدام نماید ، ولی نباید بحدّی برسد که سبب شکستن عضوی و یا مجروح شدن بدن باشد .
- [آیت الله وحید خراسانی] وظیفه امر به معروف و ناهی از منکر ان است که در امر به معروف و نهی از منکر غرض شارع مقدس را که ارشاد گمراه و اصلاح فاسد است در نظر داشته باشد و این مهم حاصل نمی شود مگر به ان که مبتلا به گناه را مانند عضو فاسد پیکر خود بداند و همچنان که به علاج پاره تن خود می پردازد به معالجه مبتلایان به مفاسد و امراض روحی بپردازد و امر به معروف و ناهی از منکر نباید غفلت کند که شاید در صحیفه عمل ان گناهکار حسنه ای باشد که خدا او را به ان ببخشد و در دفتر عمل خودش سییه ای باشد که او را به ان مواخذه کند
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام مراء و جلال است و در روایتی از رسول گرامی(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمده است که کراراً جبرئیل از طرف حقّ تعالی نهی از مراء و جدال مینمود و آن اقسامی دارد: الف) پافشاری در اثبات باطل و یا در نابودی حق، و گناه این قسم در حدّ کفر است و در قرآن اطلاق جبّار بر آن شده است: (وَ خابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنید)[1] (و هر زورگوی لجوجی، نا امید شد.) ب) لجاجت و مشاجره در اینکه غلبه بر دیگری پیدا کند و به عبارت دیگر فخرفروشی و کشتیگرفتن در گفتگوها، و این صورت نیز از گناهان بزرگ است و مفسده فراوانی در بر دارد، بلکه منشأ گناهان دیگری است و غالب جدالها در بین مردم از این قبیل است. ج) جدال و مشاجره در اثبات نمودن حقّ یا از بین بردن باطل و یا ارشاد جاهل، نظیر مباحثهها و گفتارها و برخوردهای علمی که اهل علم با یکدیگر دارند، و این قسم گرچه حرام نیست، ولی باید توجّه داشت که در این گفتگوها شیطان و نفس امّاره و هوی در کمین است و چه بسیار (بهطور آگاهانه یا ناآگاهانه) منجر به جدالهای حرام میشود، البته باید توجّه داشت که در همین نوع هم از الفاظ غیر مؤدّب پرهیز نمود و این قسم از جدال و مشاجره به اندازه احتیاج بلکه به اندازه ضرورت باشد. [1]. ابراهیم، 15.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نماز میت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است، بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگوید: (أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إلَّا اللَّهُ وأَنَّ محمَّداً رَسُولُ اللَّهِ) و بعد از تکبیر دوم بگوید: (أَللَّهُمَّ صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ) و بعد از تکبیر سوم بگوید: (أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمؤْمِنینَ و الْمُؤْمِناتِ) و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: (أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا المیِّتِ) و اگر زن است بگوید: (أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ المیِّتِ) و بعد تکبیر پنجم را بگوید. و بهتر است بعد از تکبیر اول، بگوید: (أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بالحَقِّ بشیراً ونَذیراً بَیْنَ یَدَیِ السَّاعَةِ). و بعد از تکبیر دوم، بگوید: (أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ و آلِ مُحَمّدٍ وبارِکْ عَلی مُحَمّدٍ و آلِ مُحَمّدٍ، وارْحَمْ محمَّداً و آلَ محمَّد، کَأَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ وبارَکْتَ و رَحِمْتَ عَلی إبْرَاهیمَ و آلِ إبْراهیمَ، إِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ، وصَلِّ عَلی جَمیعِ الْأنبیاءِ و الْمُرْسَلینَ، و الشُّهداءِ و الصِّدِّیقینَ، وجَمیعِ عِبَادِ اللَّهِ الصَّالحین). و بعد از تکبیر سوم بگوید: (اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمؤْمنینَ و الْمُؤْمِناتِ و المُسْلِمِینَ و المُسْلِماتِ، الْأَحیاءِ مِنْهُمْ و الْأَمْواتِ، تَابِعِ اللّهُمَّ بَیْنَنَا وبَیْنَهُمْ بالخَیْراتِ، إنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ، إنَّکَ علی کلِّ شیءٍ قَدیرٌ). و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: (اَللّهُمَّ إِنَّ هذا عَبْدُکَ وابْنُ عَبْدِکَ وابْنُ أَمَتِکَ، نَزَلَ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ به، اللّهمَّ إِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلّا خَیْراً وأَنْتَ أَعْلَمُ به مِنَّا، اللّهُمَّ إن کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فی إِحْسَانِهِ، وإِنْ کان مُسِیئاً فَتَجاوَزْ عنْهُ واغْفِرْ له، اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّین، واخْلُفْ علی أهْلِهِ فی الغَابِریِنَ، وارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرَّاحِمینَ) ولی اگر میت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: (اَللّهُمَّ إِنَّ هذه أَمَتُکَ وابْنَةُ عَبْدِکَ وابْنَةُ أَمَتِکَ، نَزَلَتْ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ به، اللّهمَّ إِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْها إلّا خَیْراً وأَنْتَ أَعْلَمُ بها مِنَّا، اللّهُمَّ إن کانَتْ مُحْسِنةً فَزِدْ فی إِحْسَانِها، وإِنْ کانت مُسِیئةً فَتَجاوَزْ عنْها واغْفِرْ لها، اللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّین، واخْلُفْ علی أهْلِها فی الغَابِریِنَ، وارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرَّاحِمینَ).
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . نماز میت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است: بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگوید: أشْهَدُ أنْ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ وَأنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله بعد از تکبیر دوم بگوید: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد و بعد از تکبیر سوم بگوید: اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ و بعد از تکبیر چهارم، اگر میت مرد است بگوید: اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِهذا الْمَیِّتِ و اگر زن است بگوید: اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیِّتِ و بعد تکبیر پنجم را بگوید و بهتر است بعد از تکبیر اول بگوید: أشْهَدُ أنْ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَأَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ أَرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشْیراً وَنَذِیراً بَیْنَ یَدَی السَّاعَةِ و بعد از تکبیر دوم بگوید: اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَبَارِکْ عَلی مُحَمَّد وَآلَ مُحَمَّد وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد کَأفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ وَبَارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلی إبْرَاهِیمَ وآلِ إِبْرَاهِیم إنَّک حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَصَلِّ عَلی جَمِیعِ الأَنْبِیَاءِ والْمُرْسلیِنَ وَالشُّهَداءِ وَالصِّدّیقِینَ وَجَمِیعِ عِبَادِ اللهِ الصَّالِحِین و بعد از تکبیر سوم بگوید: اَلّلهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ الأَْحْیَاءِ مِنْهُمْ وَالأَْمْوَاتِ تَابِع بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ بِالْخَیْرَاتِ إِنَّکَ مُجِیبُ الدَّعَوَاتِ إِنَّکَ عَلی کُلَّ شَیْء قَدِیر و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است، بگوید: اَلّلهُمَّ إِنَّ هَذَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ أمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِه اَلّلهُمَّ إنَّا لاَ نَعْلَمُ مِنْهُ إلاَّ خَیْراً وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِه مِنَّا اَلّلهُمَّ إِنْ کَانَ مُحْسِناً فَزِدْ فی إِحْسَانِه وَإنْ کَانَ مُسِیئاً فَتَجَاوَزْ عَنْه وَاغْفِرْ لَهُ. اَلّلهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّینَ وَاخْلُفْ عَلی أهْلِهِ فی الغَابِرِینَ وَارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین و بعد تکبیر پنجم را بگوید. ولی اگر میت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: اَلّلهُمَّ إِنَّ هَذَه أمَتُکَ وَابْنَةُ عَبْدِکَ وَابْنتُ أمَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُول بِه اَلّلهُمَّ إنَّا لاَ نَعْلَمُ مِنْهَا إلاَّ خَیْراً وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِهَا مِنَّا، اَللّهُمَّ إِنْ کَانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فی إِحْسَانِهَا وَإنْ کَانَت مُسِیئةً فَتَجَاوَزْ عَنْهَا وَاغْفِرْ لَهَا اَلّلهُمَّ اجْعَلْهَا عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّینَ وَاخْلُفْ عَلی أهْلِهَا فی الغَابِرِینَ وَارْحَمْهَا بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین
- [آیت الله سیستانی] نماز میّت پنج تکبیر دارد ، و اگر نماز گزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است : بعد از نیّت و گفتن تکبیر اول بگوید : (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اللّهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ) . و بعد از تکبیر دوم بگوید : (الّهُمَّ صَلّ عَلی مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ) . بعد از تکبیر سوم بگوید : (اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَالمُؤْمِناتِ) . و بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید : (اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا المَیِّتِ) و اگر زن است بگوید : (اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ المَیِّتَةِ) . و بعد تکبیر پنجم را بگوید . و بهتر است بعد از تکبیر اول بگوید : (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنْ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ ، اَرْسَلَهُ بِالحَقِّ بَشِیراً وَنَذِیراً بَیْنَ یَدَی السّاعَةِ ) . و بعد از تکبیر دوم بگوید : (اللّهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَبارِکْ عَلی مُحَمَّدٍ وآل مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ کَاَفْضَلِ ما صَلّیْتَ وَبارکْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلی إبْراهِیمَ وَآلِ إبْراهِیمَ إنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ ، وَصَلّ عَلی جَمیعِ الأنْبِیاءِ والمُرْسَلِینَ وَالشُّهَداءِ وَالصّدّیقِینَ وَجَمِیعِ عِبادِ اللّهِ الصّالِحِینَ ) . وبعد از تکبیر سوم بگوید : (اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَالمُؤْمِناتِ ، وَالمُسْلِمِینَ وَالمُسْلِماتِ ، الاَحْیاءِ مِنْهُمْ وَالاَمْواتِ ، تابِعْ بَیْنَنا وَبَیْنَهمْ بِالخَیْراتِ ، إنَّکَ مُجِیبُ الدَّعَواتِ ، إنَّکَ عَلی کُلّ شَیءٍ قَدِیرٌ) . و بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید : (اللّهُمَّ إنّ هذا عَبْدُکَ وَابَنُ عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَاَنْتَ خَیْرُ مَنْزُو لٍ بِهِ ، اللّهُمَّ إنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلاّ خَیْراً وَاَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا ، اللّهُمَّ إنّ کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی اِحْسانِهِ وَاِنْ کانَ مُسِیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَاغْفِرْ لَهُ ، اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فِی اَعْلی عِلّیّینَ وَاخْلفْ عَلی اَهْلِهِ فِی الغابِرِینَ ، وَارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ) . بعد تکبیر پنجم را بگوید . ولی اگر میّت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید : (اللّهُمَّ إنَّ هذِهِ اَمَتُکَ وَابَنَةُ عَبْدِکَ وَابْنَةُ اَمَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وَاَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ ، اللّهُمَّ إنّا لا نَعْلَمُ مِنْها إلاّ خَیْراً وَاَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنّا ، اللّهُمَّ إنّ کانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فِی إحْسانِها وَاِنْ کانَتْ مُسِیئَةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَاغْفِرْ لَها ، اللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فِی اَعْلی عِلّیَینَ ، وَاخْلُفْ عَلی اَهْلِها فِی الغابِرِینَ ، وَارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ ) .