تعالیم اسلامی برای آن است که به انسان حیات و پویایی بخشد و به او روح و بینش و جنبش دهد. بنابراین تعلیماتی که اثر حیات بخشی ندارد و بر عکس مردگی و سکون ایجاد کرده، بشر را از جنبش و حرکت باز می دارد و او را جامد و افسرده می کند، از اسلام نیست.[1] احکام اسلامی از تعادل و توازن خاصّی برخوردار بوده، مطابق با روحیات و نیازمندی های واقعی او تنظیم شده است. حرف زدن زن و مرد و برخورد آنان در زندگی روزمرّه، بدون اشکال است؛ مانند روابطی که استاد و دانشجو، کارمندان ادارات و... در سطح جامعه با هم دارند. اسلام می گوید نه حبس و رکود و نه اختلاط و روابط آزاد؛ بلکه حضور زن در جامعه جایز است؛ البته با حفظ حریم. سنّت جاری مسلمین از زمان رسول خدا(صلی الله علیه وآله) همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی شده اند؛ ولی همواره اصل (حریم) رعایت شده است. در مساجد و مجامع، حتی در کوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است.[2] اسلام می خواهد جامعه عاری از هر گونه نگاه و رفتار هوس آلود و سرشار از کار و فعّالیت و پیشرفت باشد و زن و مرد فارغ از دغدغدهای شهوانی، به تحصیل و سایر کارهای زندگی برسند. آیت الله (جوادی آملی) درباره ی حدود و روابط اجتماعی زن و مرد می گوید: در بخش مسائل اجتماعی، قرآن ما را متوجه کرده و می فرماید: گاهی تعصّب جاهلی یا رواج فرهنگ ناصواب یا تعصّب خام و مانند آن، به مرد این چنین تلقین می کند که نمی توان با زن در یک مؤسسه همکاری کرد یا زن در جامعه نمی تواند حضورِ فعّال داشته باشد. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: این گونه از تعصّبات و رسومات جاهلی را که فرهنگ باطل است، بزدایید. (... و عاشِرُو هُنّ بالمَعْرُوفِ و اِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ...)[3] و اگر خوشتان نمی آید که آن ها مانند شما سمتی داشته باشند و در جامعه و صحنه ی سیاست و صحنه ی درمان و پزشکی و صحنه ی فرهنگ و تدریس حضور داشته باشند، این امر را تحمّل کنید؛ شاید خیر فراوانی در این کار باشد و شما نمی دانید.[4] اسلام زن را در سایه ی حجاب و سایر فضایل به صحنه می آورد تا معلّم عاطفه، رقّت، درمان، لطف، صفا، وفا و مانند آن شود. دنیای کنونی حجاب را از زن گرفته است، تا زن به عنوان بازیچه به بازار بیاید و غریزه را تامین کند. زن وقتی با سرمایه ی غریزه به جامعه آمد، دیگر معلّم عاطفه نیست؛ فرمان شهوت می دهد، نه دستورِ گذشت. شهوت جز کوری و کری چیزی به همراه ندارد. لذا اسلام اصرار دارد که زن در جامعه بیاید ولی باحجاب بیاید؛ یعنی بیاید درس عفّت و عاطفه بدهد نه این که شهوت و غریزه بیاموزد.[5] هر چند همیشه نقش زن در خانواده و حضور مؤثر او از اهمّیّت ویژه ای برخوردار است، زن محور مهر و محبّت خانه و قطب عواطف و احساسات زندگی بوده و شور و نشاط خانه از وجود اوست و مادری که چشم امید جامعه، به نسلی است که در دامان پاکش پرورش می یابد. نکته ی دیگر آن که مفید بودن زن برای جامعه، منحصر به کار در اداره و یا شرکتی نیست؛ بلکه اگر شخصی یکی از مواردی را که جامعه نیازمند آن است، بر عهده گیرد و ثمره ی تلاش او در راستای اعتلای اجتماع باشد، حضور مفید دارد؛ همانند دانشمندی که یک عمر مشغول تحقیق و نگارش است، بدیهی است پرورش صحیح نیروی انسانی و تربیت درست آن از مفیدترین کارها بوده و کار گشایی آن از مشاغل دیگر بیش تر است. پیشرفت تحصیلی جوانان و بالا رفتن سطح فرهنگ عمومی و کاهش بزهکاری و انحرافات جوانان و اعتیاد ... همه ی این ها به طور مستقیم بستگی به کانون خانواده دارد و زن می تواند محوری ترین نقش را در سلامت خانواده ایفا نماید. روزی پیامبر(صلی الله علیه وآله) در جمع یاران و اصحابش نشسته بود؛ (اسماء) بنت یزید انصاریه به نمایندگی از زنان به حضور پیامبر رسید و پس از ایراد خطبه ای، درباره ی خانه نشینی زنان و برخورداری مردها از فضیلت جهاد و حج و جمعه و... سؤال نمود. پیامبر(صلی الله علیه وآله) رو به اصحاب کرد و (در تحسین او) گفت: شما تا کنون زنی به این فضیلت دیده اید که در مسائل دینی این چنین سؤال کند؟ سپس رو به زن کرد و فرمود: ای زن برگرد به همه ی زن هایی که تو نماینده ی آن هایی اعلام کن که مسئولیّت تربیت خانواده و تشکیل خانه، شوهرداری، حسن تبعّل، (که چشم و گوش شوهر در بیرون به گناه نیفتد و دستش به خیانت باز نشود،) نیک شوهر داری کردن و حفظ خانواده و به دوش کشیدن ارکان آن و حفظ فرزندان و اموال و تامین آبرو، معادل همه ی آن فضایلی است که بر شمردی.[6] در نتیجه تبدیل خانواده از کانون تربیت جسم و جان آدمی به یک خوابگاه و محل استراحت افرادی که از کار روزانه خسته و کوفته اند، از اشتباهات جامعه ی امروزی است. پی نوشتها: [1]. مرتضی مطهری، حق و باطل، ص 135. [2]. همو، مسئله ی حجاب، ص 241. [3]. سوره ی نساء، آیه ی 19. [4]. آیت الله جوادی آملی، زن در آیینه ی جلال و جمال، ص 394 و 395. [5]. همان، ص 397. [6]. علامه ی طباطبایی، تفسیر المیزان، ه، ج، 4، ص 37. منبع: جوانان و روابط، ابوالقاسم مقیمی، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (1380)
آیا برای جلوگیری از تماس زن و مرد، زن باید درخانه بماند و با مردان هیچ گونه تماسی نداشته باشد؟
تعالیم اسلامی برای آن است که به انسان حیات و پویایی بخشد و به او روح و بینش و جنبش دهد. بنابراین تعلیماتی که اثر حیات بخشی ندارد و بر عکس مردگی و سکون ایجاد کرده، بشر را از جنبش و حرکت باز می دارد و او را جامد و افسرده می کند، از اسلام نیست.[1] احکام اسلامی از تعادل و توازن خاصّی برخوردار بوده، مطابق با روحیات و نیازمندی های واقعی او تنظیم شده است.
حرف زدن زن و مرد و برخورد آنان در زندگی روزمرّه، بدون اشکال است؛ مانند روابطی که استاد و دانشجو، کارمندان ادارات و... در سطح جامعه با هم دارند. اسلام می گوید نه حبس و رکود و نه اختلاط و روابط آزاد؛ بلکه حضور زن در جامعه جایز است؛ البته با حفظ حریم. سنّت جاری مسلمین از زمان رسول خدا(صلی الله علیه وآله) همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی شده اند؛ ولی همواره اصل (حریم) رعایت شده است. در مساجد و مجامع، حتی در کوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است.[2]
اسلام می خواهد جامعه عاری از هر گونه نگاه و رفتار هوس آلود و سرشار از کار و فعّالیت و پیشرفت باشد و زن و مرد فارغ از دغدغدهای شهوانی، به تحصیل و سایر کارهای زندگی برسند. آیت الله (جوادی آملی) درباره ی حدود و روابط اجتماعی زن و مرد می گوید:
در بخش مسائل اجتماعی، قرآن ما را متوجه کرده و می فرماید:
گاهی تعصّب جاهلی یا رواج فرهنگ ناصواب یا تعصّب خام و مانند آن، به مرد این چنین تلقین می کند که نمی توان با زن در یک مؤسسه همکاری کرد یا زن در جامعه نمی تواند حضورِ فعّال داشته باشد.
قرآن کریم در این زمینه می فرماید: این گونه از تعصّبات و رسومات جاهلی را که فرهنگ باطل است، بزدایید. (... و عاشِرُو هُنّ بالمَعْرُوفِ و اِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ...)[3] و اگر خوشتان نمی آید که آن ها مانند شما سمتی داشته باشند و در جامعه و صحنه ی سیاست و صحنه ی درمان و پزشکی و صحنه ی فرهنگ و تدریس حضور داشته باشند، این امر را تحمّل کنید؛ شاید خیر فراوانی در این کار باشد و شما نمی دانید.[4]
اسلام زن را در سایه ی حجاب و سایر فضایل به صحنه می آورد تا معلّم عاطفه، رقّت، درمان، لطف، صفا، وفا و مانند آن شود. دنیای کنونی حجاب را از زن گرفته است، تا زن به عنوان بازیچه به بازار بیاید و غریزه را تامین کند.
زن وقتی با سرمایه ی غریزه به جامعه آمد، دیگر معلّم عاطفه نیست؛ فرمان شهوت می دهد، نه دستورِ گذشت. شهوت جز کوری و کری چیزی به همراه ندارد. لذا اسلام اصرار دارد که زن در جامعه بیاید ولی باحجاب بیاید؛ یعنی بیاید درس عفّت و عاطفه بدهد نه این که شهوت و غریزه بیاموزد.[5]
هر چند همیشه نقش زن در خانواده و حضور مؤثر او از اهمّیّت ویژه ای برخوردار است، زن محور مهر و محبّت خانه و قطب عواطف و احساسات زندگی بوده و شور و نشاط خانه از وجود اوست و مادری که چشم امید جامعه، به نسلی است که در دامان پاکش پرورش می یابد.
نکته ی دیگر آن که مفید بودن زن برای جامعه، منحصر به کار در اداره و یا شرکتی نیست؛ بلکه اگر شخصی یکی از مواردی را که جامعه نیازمند آن است، بر عهده گیرد و ثمره ی تلاش او در راستای اعتلای اجتماع باشد، حضور مفید دارد؛ همانند دانشمندی که یک عمر مشغول تحقیق و نگارش است، بدیهی است پرورش صحیح نیروی انسانی و تربیت درست آن از مفیدترین کارها بوده و کار گشایی آن از مشاغل دیگر بیش تر است. پیشرفت تحصیلی جوانان و بالا رفتن سطح فرهنگ عمومی و کاهش بزهکاری و انحرافات جوانان و اعتیاد ... همه ی این ها به طور مستقیم بستگی به کانون خانواده دارد و زن می تواند محوری ترین نقش را در سلامت خانواده ایفا نماید.
روزی پیامبر(صلی الله علیه وآله) در جمع یاران و اصحابش نشسته بود؛ (اسماء) بنت یزید انصاریه به نمایندگی از زنان به حضور پیامبر رسید و پس از ایراد خطبه ای، درباره ی خانه نشینی زنان و برخورداری مردها از فضیلت جهاد و حج و جمعه و... سؤال نمود.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) رو به اصحاب کرد و (در تحسین او) گفت: شما تا کنون زنی به این فضیلت دیده اید که در مسائل دینی این چنین سؤال کند؟ سپس رو به زن کرد و فرمود:
ای زن برگرد به همه ی زن هایی که تو نماینده ی آن هایی اعلام کن که مسئولیّت تربیت خانواده و تشکیل خانه، شوهرداری، حسن تبعّل، (که چشم و گوش شوهر در بیرون به گناه نیفتد و دستش به خیانت باز نشود،) نیک شوهر داری کردن و حفظ خانواده و به دوش کشیدن ارکان آن و حفظ فرزندان و اموال و تامین آبرو، معادل همه ی آن فضایلی است که بر شمردی.[6]
در نتیجه تبدیل خانواده از کانون تربیت جسم و جان آدمی به یک خوابگاه و محل استراحت افرادی که از کار روزانه خسته و کوفته اند، از اشتباهات جامعه ی امروزی است.
پی نوشتها:
[1]. مرتضی مطهری، حق و باطل، ص 135.
[2]. همو، مسئله ی حجاب، ص 241.
[3]. سوره ی نساء، آیه ی 19.
[4]. آیت الله جوادی آملی، زن در آیینه ی جلال و جمال، ص 394 و 395.
[5]. همان، ص 397.
[6]. علامه ی طباطبایی، تفسیر المیزان، ه، ج، 4، ص 37.
منبع: جوانان و روابط، ابوالقاسم مقیمی، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (1380)
- [آیت الله خامنه ای] رقص محلی مرد برای مرد و زن برای زن و یا مرد در بین زنان و زن در بین مردان، چه حکمی دارد؟
- [آیت الله بهجت] حکم تماس دست های پرستار زن با بدن بیمار مرد چیست؟
- [سایر] آیا همان گونه که نگاه مرد به زن حرام است، نگاه زن به مرد نیز حرام است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا خانمها برای اجتناب از تماس بدنی با مردان نامحرم، می توانند نایب بگیرند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا خانمها برای اجتناب از تماس بدنی با مردان نامحرم، می توانند نایب بگیرند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در حکم تماس بدن مرد و زن نامحرم، آیا فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان می باشد؟
- [سایر] حکم برداشتن موهای روی گونه (با موچین) برای مردان چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] در کارهای مربوط به زایمان، دانشجویان زن (اعم از پزشکی و مامایی) به حد کفایت تربیت شدهاند آیا لزومی برای حضور مردان در بلوکهای زایمان که موجب نظر یا تماس با بدن زن میشود وجود دارد؟
- [سایر] آیا مطرح نمودن برتری مردان نسبت به زنان در قرآن موجب تحقیر زن و فخر فروشی مرد نمی گردد؟
- [سایر] خطاب های قرآن عمدتا متوجّه مردان است! آیا قرآن اصالت را به مرد میدهد و زن را طفیلی قلمداد میکند؟!
- [آیت الله بهجت] رقصیدن زن در مجالس زنان، و یا مرد در مجالس مردان اشکال دارد و احتیاط واجب در ترک است.
- [آیت الله علوی گرگانی] مرد بنابر احتیاط واجب باید در هر چهار شب یک شب نزد زن دائمی خود بماند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مرد باید در هر چهار شب یک شب نزد زن دائمی خود بماند.
- [آیت الله بروجردی] مرد باید در هر چهار شب، یک شب نزد زن دائمیخود بماند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مأموم یک مرد باشد، بنابر احتیاط واجب طرف راست امام قدری عقب تر بایستد. و اگر یک زن باشد، مستحب است در طرف راست امام طوری بایستد که جای سجده اش مساوی زانو یا قدم امام باشد. و اگر یک مرد و یک زن، یا یک مرد و چند زن باشند ، مستحب است مرد طرف راست امام و باقی پشت سر امام بایستند. و اگر چند مرد یا چند زن باشند، مستحب است پشت سر امام بایستند. و اگر چند مرد و چند زن باشند مردان پشت سر امام، و زنان پشت سر مردان بایستند.
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان و اقامه نماز جماعت مردان را باید مرد بگوید و اذان و اقامه نماز جماعت زنان , نیز زنان و مردان محرم را زن می تواند بگوید , هرچند احتیاط در صورت اخیر, ترک است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مرد اگر دو زن داشته باشد و نزد یکی از آنها یک شب بماند؛ واجب است نزد دیگری نیز یک شب در ضمن چهار شب بماند مگر آنکه زن از حق خود صرف نظر کند و در غیر این صورت ماندن مرد واجب نیست؛ بلی لازم است او را به طور کلی متارکه ننماید و اولی و احوط این است که مرد در هر چهار شب یک شب نزد زن دائمی خود بماند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط آن است که مرد لباس مخصوص زنان و زن لباس مخصوص مردان را نپوشد، ولی نماز با آن اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مرد بیش از یک زن دائمی داشته باشد و نزد یکی از آنها یک شب بماند، باید نزد دیگران نیز هر چهار شب یک شب بماند، بلکه اگر یک زن داشته باشد نیز بنابر احتیاط.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر مرد بیش از یک زن دائمی داشته باشد و نزد یکی از آنها یک شب بماند، باید نزد دیگران نیز هر چهار شب یک شب بماند، بلکه اگر یک زن داشته باشد نیز بنابر احتیاط همینطور است.