جواب اجمالی: از نظر اقتصادی هر فعالیتی که به قصد تولید انجام شده و پاداش داشته باشد کار نامیده میشود هرچند از دیدگاه جامعه شناختی مفهوم ثبات نیز در معنی کار لحاظ میشود پس ممکن است فعالیتی از دید اقتصادی، کار به شمار رود ولی جامعه شناسان به دلیل پیامدهای نادرست و بیثباتی، آنرا کار ندانند. عمدهترین پیامدهای بیکاری عبارتند از: 1 احساس بیارزشی در فرد 2 فقر و تنگدستی و مشکلات خانوادگی، 3 بزهکاری و آلوده شدن به اعتیاد... 4 عقب ماندگی کشور از نظر اقتصادی. جواب تفصیلی: پرسشگر محترم سلام علیکم: در پناه خداوند مؤفق و مؤید باشید. سوال شما در واقع به سه موضوع مهم و مرتبط بهم اشاره دارد. 1 بیکاری چیست؟ 2 آیا به شغلهای کاذب هم کار اطلاق میشود؟ 3 عوارض و پیآمدهای فردی و اجتماعی بیکاری کداماند؟ از نظر ترتیب منطقی ابتدا لازم است تعریف مفهوم (کار)[1] (اشتغال([2] و (شغل)[3] و نیز موارد کاربرد هر یک را مورد بررسی قرار داده و این موضوع را مشخص نمائیم که آیا به شغلهای کاذب هم کار اطلاق میشود یا خیر، پس از آن توضیحی در مورد مفهوم (بیکاری) ارایه دهیم. در تعاریفی که از سوی صاحبنظران در مورد کار، شغل و اشتغال ارایه شده است، دو رویکرد نظری یکی جامعه شناختی و دیگری اقتصادی وجود دارد که زیر بنا و گسترههای این مفاهیم را بهصورت کاربردی مشخص نمودهاند. در رویکرد اقتصادی، ملاک سنجش و شاخص ارزشیابی این مفاهیم، (تولید) و (درآمد) و (دریافت مزد) و مفاهیمی از این قبیل معرفی شده است. براساس این رویکرد نظری، کار عبارتست از فعالیت انسانی که به قصد تولید انجام شود.[4] اشتغال نیز به معنای مشغول بودن در کاری است که پاداش و دستمزد به همراه داشته باشد.[5] مرکز آمار ایران نیز در نظام آمارگیری خود (شاغل) را چنین تعریف کرده است: (کلیة جمعیّت ده ساله و بیشتر که در هفت روز پیش از مراجعه مأمور سرشماری به کاری اشتغال داشتهاند.)[6] براساس این معیار همة افراد ده ساله و بیشتر که حداقل هشت ساعت کار کرده باشند، شاغل محسوب میشوند. نتیجه آنکه، طبق معیارهای یاد شده به همة فعالیتهایی که به (درآمد) ، (پاداش) و (دستمزد) منجر شود چه از طریق مشاغل تخصصی و رسمی باشد و یا کارهای غیر رسمی مانند کاسبی و ...، (کار) و (اشتغال) صدق میکند و اساساً در طبقهبندیهای اشتغال از نظر اقتصادی، اصطلاح (شغل کاذب) وجود ندارد. بلکه به جای آن مفاهیمی چون اشتغال اتفاقی، اشتغال کامل، اشتغال ناقص، اشتغال رسمی و غیر رسمی، کار تولیدی و غیر تولیدی و کار فکری و کار دستی، آمده است. امّا از نظر جامعهشناسی که بیشتر به هنجارها و ناهنجارها و بررسی زمینهها و علل پدیدههای اجتماعی میپردازد، مفهوم (کار)، (اشتغال) و (بیکاری)، معانی دیگری به خود میگیرد که مشخصة اصلی آنها با توجّه به فرهنگ و ارزشهای اجتماعی هر جامعه تعیین شده است. و این مفاهیم در جامعه شناسی از آن نظر طرح میشود که تا راه حلّی برای مشکلات اجتماعی و امنیت و آسایش روانی افراد در جامعه بهدست آید. با این دید کار و اشتغال به معنای فعالیتهایی است که از ثبات و پایداری بیشتری برخوردار بوده و فرد در یکی از مراکز دولتی و یا شخصی به فعالیت قابل توجّه و آبرومندانهای مشغول باشد بهگونهای که از نظر هنجار اجتماعی مورد پذیرش دیگران بوده و فرد در برابر کار خود درآمد و یا حقوقی را نیز دریافت نماید. بنابراین به فعالیتهایی که مطابق با هنجارهای اجتماعی نیست مانند قاچاق فروشی و ... یا آنکه مورد رضایت فرد نبوده و کفایت اقتصادی او را نمیکند چون از ثبات لازم برخوردار نیست، نمیتوان کار و شغل اطلاق نمود، بلکه از آنها به شغل کاذب، یاد میشود و از نظر تحلیل جامعهشناختی عوامل بسیاری ممکن است باعث شود تا افراد بهجای انتخاب شغل مناسب و آبرومندانه به شغلهای کاذب روی آورند. و از سوی دیگر خود نیز ممکن است تأثیرات فردی و اجتماعی چندی را در پی داشته باشد. از بررسی و تعریف مفاهیم یاد شده، به این نتیجه رسیدیم که بر اساس آن دسته از نظریّة های اقتصادی که ملاک کار و اشتغال را (درآمد) و (دستمزد) میدانند، به شغلهای کاذب نیز به شرط آنکه فرد بتواند از طریق آن مخارج و هزینههای زندگی خود را تأمین نماید، کار اطلاق میشود، امّا بر اساس رویکرد جامعه شناختی، شغلهای کاذب را نمیتوان در گسترة مفهوم (کار) و (اشتغال) داخل نمود. 2 بیکاری چیست؟ در پاسخ به این بخش از پرسش شما که (بیکاری چیست؟) به طور خلاصه میتوان گفت که (بیکاری) وضعیتی است که در آن گروهی به کار اشتغال نداشته باشند یا در جریان انتقال بهکار جدیدی باشند یا نتوانند در سطح دستمزدهای واقعی موجود، کاری بیابند.[7] و بنا بر تعریف دفتر بینالمللی کار، تمام افرادی که در یک روز معیّن در جستجوی کارند امّا با وجود داشتن توان برای انجام کار موفق به کسب کار نمیشوند، بیکار به حساب میآیند.[8] و به تعبیر دیگر بیکار کسی است که در جستجوی کار است و در فنّ و حرفة عادی خود کاری را نمییابد که مزد عادی را به دست آورد.[9] و از سوی دیگر اصطلاح بیکاری را میتوان هم در مورد یک صنعت یا یک ماشین و هم در مورد یک کارگر به کار برد ولی، در زبان محاوره، بیکاری به معنای توقف اجباری کار، توسط کارگران یا مزد بگیران است. خواه به جهت پیدا نکردن کار باشد خواه به دلیل اخراج آنها از محل کار قبلی.[10] 3 عوارض و پیامدهای فردی و اجتماعی بیکاری بیکاری پیامدهای منفی بسیاری هم از نظر فردی و هم از نظر خانوادگی و اجتماعی در پی دارد که کمترین آنها عبارتند از: 1 احساس بی ارزشی؛ بیکاری چه اینکه بهخاطر فراهم نبودن زمینة کار باشد و یا بهخاطر عدم تلاش خود فرد، در هر دو صورت باعث میشود که فرد مورد سرزنش اطرافیان بهخصوص خانواده قرار گیرد و یا حدّاقل اطرافیان توجّه لازم را نسبت به فرد بیکار نداشته باشند، در این صورت، فرد احساس بیارزشی میکند. 2 فقر و تنگدستی؛ دومین پیامد بیکاری، فقر و تنگدستی و محرومیت از رفاه و آسایش مادی است. بیکاری باعث میشود که فرد و خانواده از امکانات مورد نیاز و رفاه و آسایش زندگی محروم گردد. این مسئله به مرور زمان، آرامش روانی خانواده را متزلزل نموده و چه بسا باعث محرومیت فرزندان از تحصیل و دیگر مزایای زندگی اجتماعی میگردد. خانواده و فرزندان، اوضاع معیشتی خود را با وضعیت زندگی دیگران بهخصوص خانواده هایی از فامیل که از نظر اقتصادی در وضع مطلوبی قرار دارند، مقایسه نموده و از زندگی خود مرتب اظهار نارضایتی کنند و در بعضی موارد حتّی ممکن است این امر به فروپاشی نظام خانواده منجر شود. 3 بیکار؛ زمینه ساز بزهکاری؛ جامعهشناسان علل متعدّدی را برای بزهکاری ذکر کردهاند که یکی از آن علل عامل اقتصادی و فقر و بیکاری است. بیکاری باعث میشود جوانان برای تأمین زندگی خود مرتکب بزه و کارهای خلاف شوند.[11] تحقیقات نشان داده است که بیش از نصف افرادی که مبتلا به بزهکاری شدهاند، افراد بیکار بودهاند و یا حداکثر عمر خود را به صورت فصلی کار کرده و مرتب تغییر شغل دادهاند.[12] 4 آلوده شدن به اعتیاد؛ برخی پژوهشگران دریافتند که رابطة مستقیمی بین اعتیاد به تریاک و وضع ناجور اجتماعی وجود دارد، بهگونهای که اپیدمیهای بزرگ اعتیاد و همهگیر شدن آن اغلب در مناطقی روی میدهد که عیار بیکاری و جنایت بالا است یا وضع منطقه و منازل، رضایت بخش نیست.[13] وقتی برای افراد مخصوصاً جوانان شغل مناسب و برنامة کاری نباشید، گرد هم جمع میشوند و حاصل چنین مجموعهای آلوده شدن به قمار، فحشا و اعتیاد و ... است. 5 بیکاری؛ یکی از عوامل عقبماندگی کشور و جامعه؛ در میان کشورهای جهان، بعضی از ملّتها را میبینیم که میانگین کار در میان آنان به ساعتها میرسد و بدین سبب از نظر اقتصادی به رتبههای بالایی رسیده و به پیشرفتهای چشمگیری نایل شدهاند تا جاییکه مورد تحسین و حسرت و حسادت کشورهای دیگر حتّی ابرقدرتها واقع گردیدهاند، در حالیکه شاید از کشورهای دیگر این میزان به دقایقی چند، بیشتر نرسد و از این روی باعث شده تا در زمرة کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته و یا در حال رشد باقی بمانند و نتوانند لذت رشد و پیشرفت و استقلال اقتصادی را درک نمایند.[14] خلاصهی کلام اینکه سعادت و خوشبختی یک جامعه و افراد آن، مرهون کار و فعالیت و شقاوت و بدبختی آنها بر اثر تنبلی و بیکاری آنها است. سعی شده است در این نوشتار خطوط اصلی پاسخ برای شما خوانندة گرامی بیان گردد. برای مطالعة بیشتر به کتابهای ذیل مراجعه فرمائید: 1 دکتر غلام علی عباس توسلی، جامعهشناس کار و شغل، سمت، 1375. 2 علیرضا علیآبادی، ریشههای توسعه نیافتگی در جهان سوّم، رامین، 1372. 3 ریچارد جولی و همکاران، اشغال و جهان سوّم، ترجمه احمد خزاعی، وزارت برنامه بودجه، 1368. --------------------------------------- [1] . Travail [2] . Emploi [3] . Profession [4] . توماس سووه، فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، ترجمه م.آزاده، مازیار، 1354، ص 373، ذیل واژة کار. [5] . توماس سووه، همان، ص 124، ذیل واژة اشتغال. [6] توماس سووه، همان. [7] دکتر سیاوش مریدی، فرهنگ اقتصادی، (انتشارات نگاه، 1373)، ص 190، ذیل واژة بیکاری. [8] باقر ساروخانی، درآمدی بر دایرة المعارف علوم اجتماعی، تهران، کیهان، 1370، ص 831. [9] توماس سووه، فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، ترجمه م. آزاده، مازیار، 1354، ص 124. [10] فاطمه بابایی، تعدیل ساختاری فقر و ناهنجاریهای اجتماعی، (کویر)، 1380، ص 40 39. [11] سیّد احمد احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، (مشعل)، 1374، ص 150 به بعد. [12] همان. [13] سیّد احمد احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، (مشعل)، 1374، ص 184 183. [14] آیتالله مظاهری، اخلاق و جوان، (شفق)، 1371، ص 206. ( اندیشه قم )
بیکاری چیست؟ آیا به شغلهای کاذب هم کار اطلاق میشود و عوارض بیکاری را بفرمائید و تأثیرات فردی و اجتماعی آنرا بیان نمائید؟
جواب اجمالی:
از نظر اقتصادی هر فعالیتی که به قصد تولید انجام شده و پاداش داشته باشد کار نامیده میشود هرچند از دیدگاه جامعه شناختی مفهوم ثبات نیز در معنی کار لحاظ میشود پس ممکن است فعالیتی از دید اقتصادی، کار به شمار رود ولی جامعه شناسان به دلیل پیامدهای نادرست و بیثباتی، آنرا کار ندانند. عمدهترین پیامدهای بیکاری عبارتند از: 1 احساس بیارزشی در فرد 2 فقر و تنگدستی و مشکلات خانوادگی، 3 بزهکاری و آلوده شدن به اعتیاد... 4 عقب ماندگی کشور از نظر اقتصادی.
جواب تفصیلی:
پرسشگر محترم سلام علیکم: در پناه خداوند مؤفق و مؤید باشید.
سوال شما در واقع به سه موضوع مهم و مرتبط بهم اشاره دارد. 1 بیکاری چیست؟ 2 آیا به شغلهای کاذب هم کار اطلاق میشود؟ 3 عوارض و پیآمدهای فردی و اجتماعی بیکاری کداماند؟
از نظر ترتیب منطقی ابتدا لازم است تعریف مفهوم (کار)[1] (اشتغال([2] و (شغل)[3] و نیز موارد کاربرد هر یک را مورد بررسی قرار داده و این موضوع را مشخص نمائیم که آیا به شغلهای کاذب هم کار اطلاق میشود یا خیر، پس از آن توضیحی در مورد مفهوم (بیکاری) ارایه دهیم.
در تعاریفی که از سوی صاحبنظران در مورد کار، شغل و اشتغال ارایه شده است، دو رویکرد نظری یکی جامعه شناختی و دیگری اقتصادی وجود دارد که زیر بنا و گسترههای این مفاهیم را بهصورت کاربردی مشخص نمودهاند. در رویکرد اقتصادی، ملاک سنجش و شاخص ارزشیابی این مفاهیم، (تولید) و (درآمد) و (دریافت مزد) و مفاهیمی از این قبیل معرفی شده است. براساس این رویکرد نظری، کار عبارتست از فعالیت انسانی که به قصد تولید انجام شود.[4]
اشتغال نیز به معنای مشغول بودن در کاری است که پاداش و دستمزد به همراه داشته باشد.[5] مرکز آمار ایران نیز در نظام آمارگیری خود (شاغل) را چنین تعریف کرده است: (کلیة جمعیّت ده ساله و بیشتر که در هفت روز پیش از مراجعه مأمور سرشماری به کاری اشتغال داشتهاند.)[6] براساس این معیار همة افراد ده ساله و بیشتر که حداقل هشت ساعت کار کرده باشند، شاغل محسوب میشوند.
نتیجه آنکه، طبق معیارهای یاد شده به همة فعالیتهایی که به (درآمد) ، (پاداش) و (دستمزد) منجر شود چه از طریق مشاغل تخصصی و رسمی باشد و یا کارهای غیر رسمی مانند کاسبی و ...، (کار) و (اشتغال) صدق میکند و اساساً در طبقهبندیهای اشتغال از نظر اقتصادی، اصطلاح (شغل کاذب) وجود ندارد. بلکه به جای آن مفاهیمی چون اشتغال اتفاقی، اشتغال کامل، اشتغال ناقص، اشتغال رسمی و غیر رسمی، کار تولیدی و غیر تولیدی و کار فکری و کار دستی، آمده است.
امّا از نظر جامعهشناسی که بیشتر به هنجارها و ناهنجارها و بررسی زمینهها و علل پدیدههای اجتماعی میپردازد، مفهوم (کار)، (اشتغال) و (بیکاری)، معانی دیگری به خود میگیرد که مشخصة اصلی آنها با توجّه به فرهنگ و ارزشهای اجتماعی هر جامعه تعیین شده است. و این مفاهیم در جامعه شناسی از آن نظر طرح میشود که تا راه حلّی برای مشکلات اجتماعی و امنیت و آسایش روانی افراد در جامعه بهدست آید. با این دید کار و اشتغال به معنای فعالیتهایی است که از ثبات و پایداری بیشتری برخوردار بوده و فرد در یکی از مراکز دولتی و یا شخصی به فعالیت قابل توجّه و آبرومندانهای مشغول باشد بهگونهای که از نظر هنجار اجتماعی مورد پذیرش دیگران بوده و فرد در برابر کار خود درآمد و یا حقوقی را نیز دریافت نماید. بنابراین به فعالیتهایی که مطابق با هنجارهای اجتماعی نیست مانند قاچاق فروشی و ... یا آنکه مورد رضایت فرد نبوده و کفایت اقتصادی او را نمیکند چون از ثبات لازم برخوردار نیست، نمیتوان کار و شغل اطلاق نمود، بلکه از آنها به شغل کاذب، یاد میشود و از نظر تحلیل جامعهشناختی عوامل بسیاری ممکن است باعث شود تا افراد بهجای انتخاب شغل مناسب و آبرومندانه به شغلهای کاذب روی آورند. و از سوی دیگر خود نیز ممکن است تأثیرات فردی و اجتماعی چندی را در پی داشته باشد.
از بررسی و تعریف مفاهیم یاد شده، به این نتیجه رسیدیم که بر اساس آن دسته از نظریّة های اقتصادی که ملاک کار و اشتغال را (درآمد) و (دستمزد) میدانند، به شغلهای کاذب نیز به شرط آنکه فرد بتواند از طریق آن مخارج و هزینههای زندگی خود را تأمین نماید، کار اطلاق میشود، امّا بر اساس رویکرد جامعه شناختی، شغلهای کاذب را نمیتوان در گسترة مفهوم (کار) و (اشتغال) داخل نمود.
2 بیکاری چیست؟ در پاسخ به این بخش از پرسش شما که (بیکاری چیست؟) به طور خلاصه میتوان گفت که (بیکاری) وضعیتی است که در آن گروهی به کار اشتغال نداشته باشند یا در جریان انتقال بهکار جدیدی باشند یا نتوانند در سطح دستمزدهای واقعی موجود، کاری بیابند.[7] و بنا بر تعریف دفتر بینالمللی کار، تمام افرادی که در یک روز معیّن در جستجوی کارند امّا با وجود داشتن توان برای انجام کار موفق به کسب کار نمیشوند، بیکار به حساب میآیند.[8] و به تعبیر دیگر بیکار کسی است که در جستجوی کار است و در فنّ و حرفة عادی خود کاری را نمییابد که مزد عادی را به دست آورد.[9] و از سوی دیگر اصطلاح بیکاری را میتوان هم در مورد یک صنعت یا یک ماشین و هم در مورد یک کارگر به کار برد ولی، در زبان محاوره، بیکاری به معنای توقف اجباری کار، توسط کارگران یا مزد بگیران است. خواه به جهت پیدا نکردن کار باشد خواه به دلیل اخراج آنها از محل کار قبلی.[10]
3 عوارض و پیامدهای فردی و اجتماعی بیکاری بیکاری پیامدهای منفی بسیاری هم از نظر فردی و هم از نظر خانوادگی و اجتماعی در پی دارد که کمترین آنها عبارتند از:
1 احساس بی ارزشی؛ بیکاری چه اینکه بهخاطر فراهم نبودن زمینة کار باشد و یا بهخاطر عدم تلاش خود فرد، در هر دو صورت باعث میشود که فرد مورد سرزنش اطرافیان بهخصوص خانواده قرار گیرد و یا حدّاقل اطرافیان توجّه لازم را نسبت به فرد بیکار نداشته باشند، در این صورت، فرد احساس بیارزشی میکند.
2 فقر و تنگدستی؛ دومین پیامد بیکاری، فقر و تنگدستی و محرومیت از رفاه و آسایش مادی است. بیکاری باعث میشود که فرد و خانواده از امکانات مورد نیاز و رفاه و آسایش زندگی محروم گردد. این مسئله به مرور زمان، آرامش روانی خانواده را متزلزل نموده و چه بسا باعث محرومیت فرزندان از تحصیل و دیگر مزایای زندگی اجتماعی میگردد. خانواده و فرزندان، اوضاع معیشتی خود را با وضعیت زندگی دیگران بهخصوص خانواده هایی از فامیل که از نظر اقتصادی در وضع مطلوبی قرار دارند، مقایسه نموده و از زندگی خود مرتب اظهار نارضایتی کنند و در بعضی موارد حتّی ممکن است این امر به فروپاشی نظام خانواده منجر شود.
3 بیکار؛ زمینه ساز بزهکاری؛ جامعهشناسان علل متعدّدی را برای بزهکاری ذکر کردهاند که یکی از آن علل عامل اقتصادی و فقر و بیکاری است. بیکاری باعث میشود جوانان برای تأمین زندگی خود مرتکب بزه و کارهای خلاف شوند.[11] تحقیقات نشان داده است که بیش از نصف افرادی که مبتلا به بزهکاری شدهاند، افراد بیکار بودهاند و یا حداکثر عمر خود را به صورت فصلی کار کرده و مرتب تغییر شغل دادهاند.[12]
4 آلوده شدن به اعتیاد؛ برخی پژوهشگران دریافتند که رابطة مستقیمی بین اعتیاد به تریاک و وضع ناجور اجتماعی وجود دارد، بهگونهای که اپیدمیهای بزرگ اعتیاد و همهگیر شدن آن اغلب در مناطقی روی میدهد که عیار بیکاری و جنایت بالا است یا وضع منطقه و منازل، رضایت بخش نیست.[13]
وقتی برای افراد مخصوصاً جوانان شغل مناسب و برنامة کاری نباشید، گرد هم جمع میشوند و حاصل چنین مجموعهای آلوده شدن به قمار، فحشا و اعتیاد و ... است.
5 بیکاری؛ یکی از عوامل عقبماندگی کشور و جامعه؛ در میان کشورهای جهان، بعضی از ملّتها را میبینیم که میانگین کار در میان آنان به ساعتها میرسد و بدین سبب از نظر اقتصادی به رتبههای بالایی رسیده و به پیشرفتهای چشمگیری نایل شدهاند تا جاییکه مورد تحسین و حسرت و حسادت کشورهای دیگر حتّی ابرقدرتها واقع گردیدهاند، در حالیکه شاید از کشورهای دیگر این میزان به دقایقی چند، بیشتر نرسد و از این روی باعث شده تا در زمرة کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته و یا در حال رشد باقی بمانند و نتوانند لذت رشد و پیشرفت و استقلال اقتصادی را درک نمایند.[14] خلاصهی کلام اینکه سعادت و خوشبختی یک جامعه و افراد آن، مرهون کار و فعالیت و شقاوت و بدبختی آنها بر اثر تنبلی و بیکاری آنها است. سعی شده است در این نوشتار خطوط اصلی پاسخ برای شما خوانندة گرامی بیان گردد.
برای مطالعة بیشتر به کتابهای ذیل مراجعه فرمائید:
1 دکتر غلام علی عباس توسلی، جامعهشناس کار و شغل، سمت، 1375.
2 علیرضا علیآبادی، ریشههای توسعه نیافتگی در جهان سوّم، رامین، 1372.
3 ریچارد جولی و همکاران، اشغال و جهان سوّم، ترجمه احمد خزاعی، وزارت برنامه بودجه، 1368.
---------------------------------------
[1] . Travail
[2] . Emploi
[3] . Profession
[4] . توماس سووه، فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، ترجمه م.آزاده، مازیار، 1354، ص 373، ذیل واژة کار.
[5] . توماس سووه، همان، ص 124، ذیل واژة اشتغال.
[6] توماس سووه، همان.
[7] دکتر سیاوش مریدی، فرهنگ اقتصادی، (انتشارات نگاه، 1373)، ص 190، ذیل واژة بیکاری.
[8] باقر ساروخانی، درآمدی بر دایرة المعارف علوم اجتماعی، تهران، کیهان، 1370، ص 831.
[9] توماس سووه، فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، ترجمه م. آزاده، مازیار، 1354، ص 124.
[10] فاطمه بابایی، تعدیل ساختاری فقر و ناهنجاریهای اجتماعی، (کویر)، 1380، ص 40 39.
[11] سیّد احمد احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، (مشعل)، 1374، ص 150 به بعد.
[12] همان.
[13] سیّد احمد احمدی، روانشناسی نوجوانان و جوانان، (مشعل)، 1374، ص 184 183.
[14] آیتالله مظاهری، اخلاق و جوان، (شفق)، 1371، ص 206.
( اندیشه قم )
- [سایر] آیا سازمان تأمین اجتماعی حق دارد نسبت به برقراری مقرری بیمه بیکاری به افراد معرفی شده از سوی اداره کار امتناع نماید؟
- [آیت الله بهجت] فردی به صورت همیشگی در کمتر از ده روز به شهری مسافرت می کند، ولی هر هفته ای به جهت کار و غرضی غیر از کار و غرض قبلی می رود، آیا کثیر السّفر اطلاق می شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مواردی که اولیای دم، تقاضای عفو قاتل را داشته باشند یا مطالبه دیه نمایند، ولی با توجه به عوارض سیاسی، اجتماعی عفو به صلاح نباشد؛ بفرمایید: الف . آیا در صورتی که حکومت بخواهد قاتل را مجازات نماید، امکان این کار وجود دارد؟ ب . آیا در صورت عدم رضایت اولیای دم، مبلغ دیه را میتوان از بیت المال به آنان پرداخت نمود؟ ج . آیا ولی امر مسلمین با ولایتی که بر (ولی دم) دارد میتواند بر خلاف نظر وی قاتل را اعدام نماید؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] دو جنسی های کاذب از لحاظ پزشکی بر دو دسته اند: دسته اوّل دو جنسی هایِ کاذبِ مؤنّث اند، که از لحاظ کروموزومی مؤنّث، ولی ظاهری کاملاً مردانه دارند. دسته دوّم دو جنسی هایِ کاذب مذکّر هستند، که وضعیّت کروموزومی آنان مذکّر، ولی دارای ظاهری کاملاً زنانه هستند. ضمناً دو جنسی های حقیقی (که در فقه به آنها خنثای مشکل می گویند) دارای دو گناد (بیضه و تخمدان) هستند، و ممکن است هر دو فعّال باشد. (ممکن است تخمدان در یک طرف و بیضه ها در طرف دیگر باشد، یا مخلوطی از بافت بیضه و تخمدان در یک طرف، یا در هر دو طرف باشد. خلاصه دارای اندام تناسلی، به اشکال گوناگون هستند.) باتوجّه به مطالب بالا بفرمایید: 1. آیا پزشک در دو جنسی های کاذب مؤنّث، مجاز است، در صورت تمایل فرد و علیرغم ماهیّت زنانه، اقدامی کند که ظاهر مردانه وی حفظ شود؟ 2. اگر دوجنسی کاذب مؤنّث که ماهیّتش زنانه است با زن سالم ازدواج کرده باشد، تکلیف شرعی پزشک در اقدام به عمل جرّاحی برای حفظ ظاهر مردانه وی چیست؟ 3. اگر دو جنسی کاذب مؤنّث هنوز ازدواج نکرده باشد، با توجّه به اینکه اگر ازدواج کند هرچند ظاهرش بر اثر عمل جرّاحی باقی می ماند دو زن با هم ازدواج کرده اند، تکلیف پزشک در انجام عمل جرّاحی برای ظاهر مردانه چیست؟ 4. در مواردی که دو جنسی کاذب مؤنّث با زن ازدواج کرده باشد، و پزشک متوجّه دو جنسی بودن وی شود، وظیفه اش در کتمان یا افشای اسرار چیست؟ (کتمان سر موجب ازدواج یا ادامه ازدواج دو زن می شود، و افشای سرّ نیز کار ناشایستی است، چون صاحب آن راضی به افشا نیست.) پزشک چه کند؟ 5. آیا پزشک مجاز است در مورد دو جنسی های کاذب مذکّر، که علی رغم ظاهر زنانه از لحاظ ماهیّت مرد هستند، برای حفظ ظاهر زنانه آنها، عمل جرّاحی انجام دهد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] در مواردی که اولیاء دم تقاضای عفو قاتل را داشته باشند یا مطالبه دیه نمایند ولی با توجّه به عوارض سیاسی، اجتماعی حکومت بخواهد قاتل را قصاص کند، آیا امکان این کار وجود دارد؟ و در صورت عدم رضایت اولیاء دم، آیا باید مبلغ دیه ازبیت المال به آنان پرداخت گردد؟ و آیا ولیّ امر مسلمین با ولایتی که بر خود ولیّ دم دارد، میتواند بر خلاف وی تقاضای قصاص نماید؟
- [سایر] طبق مکتب اهل بیت (علیهم السلام) بفرمایید: فردی که قصد روزه گرفتن ندارد چه مجازات و عقوبتی برای او در نظر گرفته می شود؟ اگر فردی به دلایلی همچون سخت و طاقت فرسا بودن روزه و یا خیلی طولانی بودن طول روز و یا آن که مشغول به کار و مطالعه هست، نتواند روزه بگیرد در آن صورت اگر روزه نگیرد آیا مرتکب گناه شده است؟ لطفاً نظر فقهی خویش را بر اساس روایات موجود در خصوص موارد مذکور ارائه فرمایید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] با توجه به اینکه بارداری، در هفته های اول، از روی ظواهر و گاهی با روشهای ساده، چندان قابل تشخیص نیست و از طرفی بیشترین عوارض خطرناک روشهای درمانی تشخیصیِ مضر، در همین زمان (آن هم به صورت اختلالات شدید در جنین) رخ می دهد. بنابراین چون به خاطر کمبود امکانات یا عدم فرصت کافی یا عدم تمایل بیمار به صرف هزینه های تشخیص بارداری، یا عدم اطلاع وی از بارداری خود و جواب منفی وی در مورد پرسش پزشک از بارداری، و حتّی گاهی عدم امکان تشخیص به وسیله روشهای مدرن بخاطر جوابهای منفی کاذب آزمایشات، پزشک نمی تواند تشخیص دهد، و یا نمی داند که بیمار باردار است، روشهای تشخیصیِ درمانی مختلف را برای وی به کار می گیرد; حال در صورت ایجاد عارضه در مادر یا جنین، آیا پزشک معالج مسؤول است؟
- [آیت الله بهجت] با توجه به این که بارداری در هفته های اوّل، از روی ظواهر و گاه با روش های ساده چندان قابل تشخیص نیست و از طرفی بیشترین عوارض خطرناک روش های درمانی تشخیصی مضرّ، در همین زمان، آن هم به صورت اختلالات شدید در جنین، رخ می دهد و بدین ترتیب چون یا به علت کمبود امکانات یا عدم فرصت کافی یا عدم تمایل بیمار به صرف هزینه های تشخیص بارداری، یا عدم اطلاع وی از بارداری خود و در نتیجه جواب منفی دادن وی در مورد پرسش پزشک از بارداری وی و حتّی گاهی عدم امکان تشخیص به وسیله ی روش های مدرن به علت جواب های منفی کاذب آزمایشات، پزشک نمی تواند تشخیص دهد و یا نمی داند که بیمار باردار است، روش های تشخیصی درمانی مختلف را برای وی به کار می گیرد. در صورت ایجاد عارضه در مادر یا جنین، آیا پزشک معالج مسؤول است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چنان چه اولیای دم علیرغم اصرار بر قصاص، قدرت پرداخت فاضل دیه را نداشته باشند، و از طرفی به طور عادی نیز امیدی به تمکّن آنان در آینده نباشد، بفرمایید:1 آیا در این گونه موارد قصاص به طور قهری تبدیل به دیه می شود؟2 چنانچه پاسخ منفی است، در شرایطی که عدم قصاص، یا تأخیر آن، به مصلحت نباشد، و چه بسا عوارض سیاسی و اجتماعی شدیدی در بر داشته باشد، آیا می توان با پرداخت فاضل دیه از بیت المال قصاص را اجرا نمود؟3 در فرض مسأله، آیا می توان بدون ردّ فاضل دیه، قصاص را اجرا نمود، و فاضل دیه به عنوان دین بر ذمّه ولیّ دم باقی بماند؟4 اگر (آن گونه که برخی از فقها می فرمایند) در این گونه موارد، وظیفه صبر کردن تا زمان توانایی ولیّ دم باشد، در مواردی که ممکن است انتظار قصاص سالها به طول بکشد، و این امر برای قاتل و خانواده وی موجب عسر و حرج گردد، تکلیف چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] چنان چه اولیای دم علیرغم اصرار بر قصاص، قدرت پرداخت فاضل دیه را نداشته باشند، و از طرفی به طور عادی نیز امیدی به تمکّن آنان در آینده نباشد، بفرمایید:1 آیا در این گونه موارد قصاص به طور قهری تبدیل به دیه می شود؟ 2 چنانچه پاسخ منفی است، در شرایطی که عدم قصاص، یا تأخیر آن، به مصلحت نباشد، و چه بسا عوارض سیاسی و اجتماعی شدیدی در بر داشته باشد، آیا می توان با پرداخت فاضل دیه از بیت المال قصاص را اجرا نمود؟ 3 در فرض مسأله، آیا می توان بدون ردّ فاضل دیه، قصاص را اجرا نمود، و فاضل دیه به عنوان دین بر ذمّه ولیّ دم باقی بماند؟4 اگر (آن گونه که برخی از فقها می فرمایند) در این گونه موارد، وظیفه صبر کردن تا زمان توانایی ولیّ دم باشد، در مواردی که ممکن است انتظار قصاص سالها به طول بکشد، و این امر برای قاتل و خانواده وی موجب عسر و حرج گردد، تکلیف چیست؟