بیکاری چیست؟ آیا به شغل‌های کاذب هم کار اطلاق می‌شود و عوارض بیکاری را بفرمائید و تأثیرات فردی و اجتماعی آن‌را بیان نمائید؟
جواب اجمالی: از نظر اقتصادی هر فعالیتی که به قصد تولید انجام شده و پاداش داشته باشد کار نامیده می‌شود هرچند از دیدگاه جامعه شناختی مفهوم ثبات نیز در معنی کار لحاظ می‌شود پس ممکن است فعالیتی از دید اقتصادی، کار به شمار رود ولی جامعه شناسان به دلیل پیامدهای نادرست و بی‌ثباتی، آن‌را کار ندانند. عمده‌ترین پیامدهای بیکاری عبارتند از: 1 احساس بی‌ارزشی در فرد 2 فقر و تنگدستی و مشکلات خانوادگی، 3 بزه‌کاری و آلوده شدن به اعتیاد... 4 عقب ماندگی کشور از نظر اقتصادی. جواب تفصیلی: پرسش‌گر محترم سلام علیکم: در پناه خداوند مؤفق و مؤید باشید. سوال شما در واقع به سه موضوع مهم و مرتبط بهم اشاره دارد. 1 بیکاری چیست؟ 2 آیا به شغل‌های کاذب هم کار اطلاق می‌شود؟ 3 عوارض و پیآمدهای فردی و اجتماعی بیکاری کدام‌اند؟ از نظر ترتیب منطقی ابتدا لازم است تعریف مفهوم (کار)[1] (اشتغال([2] و (شغل)[3] و نیز موارد کاربرد هر یک را مورد بررسی قرار داده و این موضوع را مشخص نمائیم که آیا به شغل‌های کاذب هم کار اطلاق می‌شود یا خیر، پس از آن توضیحی در مورد مفهوم (بیکاری) ارایه دهیم. در تعاریفی که از سوی صاحب‌نظران در مورد کار، شغل و اشتغال ارایه شده است، دو روی‌کرد نظری یکی جامعه شناختی و دیگری اقتصادی وجود دارد که زیر بنا و گستره‌های این مفاهیم را به‌صورت کاربردی مشخص نموده‌اند. در روی‌کرد اقتصادی، ملاک سنجش و شاخص ارزشیابی این مفاهیم، (تولید) و (درآمد) و (دریافت مزد) و مفاهیمی از این قبیل معرفی شده است. براساس این روی‌کرد نظری، کار عبارتست از فعالیت انسانی که به قصد تولید انجام شود.[4] اشتغال نیز به معنای مشغول بودن در کاری است که پاداش و دست‌مزد به همراه داشته باشد.[5] مرکز آمار ایران نیز در نظام آمارگیری خود (شاغل) را چنین تعریف کرده است: (کلیة جمعیّت ده ساله و بیشتر که در هفت روز پیش از مراجعه مأمور سرشماری به کاری اشتغال داشته‌اند.)[6] براساس این معیار همة افراد ده ساله و بیشتر که حداقل هشت ساعت کار کرده باشند، شاغل محسوب می‌شوند. نتیجه آن‌که، طبق معیارهای یاد شده به همة فعالیت‌هایی که به (درآمد) ، (پاداش) و (دستمزد) منجر شود چه از طریق مشاغل تخصصی و رسمی باشد و یا کارهای غیر رسمی مانند کاسبی و ...، (کار) و (اشتغال) صدق می‌کند و اساساً در طبقه‌بندی‌های اشتغال از نظر اقتصادی، اصطلاح (شغل کاذب) وجود ندارد. بلکه به جای آن مفاهیمی چون اشتغال اتفاقی، اشتغال کامل، اشتغال ناقص، اشتغال رسمی و غیر رسمی، کار تولیدی و غیر تولیدی و کار فکری و کار دستی، آمده است. امّا از نظر جامعه‌شناسی که بیشتر به هنجارها و ناهنجارها و بررسی زمینه‌ها و علل پدیده‌های اجتماعی می‌پردازد، مفهوم (کار)، (اشتغال) و (بیکاری)، معانی دیگری به خود می‌گیرد که مشخصة اصلی آن‌ها با توجّه به فرهنگ و ارزش‌های اجتماعی هر جامعه تعیین شده است. و این مفاهیم در جامعه شناسی از آن نظر طرح می‌شود که تا راه حلّی برای مشکلات اجتماعی و امنیت و آسایش روانی افراد در جامعه به‌دست آید. با این دید کار و اشتغال به معنای فعالیت‌هایی است که از ثبات و پایداری بیشتری برخوردار بوده و فرد در یکی از مراکز دولتی و یا شخصی به فعالیت قابل توجّه و آبرومندانه‌ای مشغول باشد به‌گونه‌ای که از نظر هنجار اجتماعی مورد پذیرش دیگران بوده و فرد در برابر کار خود درآمد و یا حقوقی را نیز دریافت نماید. بنابراین به فعالیت‌هایی که مطابق با هنجارهای اجتماعی نیست مانند قاچاق فروشی و ... یا آن‌که مورد رضایت فرد نبوده و کفایت اقتصادی او را نمی‌کند چون از ثبات لازم برخوردار نیست، نمی‌توان کار و شغل اطلاق نمود، بلکه از آن‌ها به شغل کاذب، یاد می‌شود و از نظر تحلیل جامعه‌شناختی عوامل بسیاری ممکن است باعث شود تا افراد به‌جای انتخاب شغل مناسب و آبرومندانه به شغل‌های کاذب روی آورند. و از سوی دیگر خود نیز ممکن است تأثیرات فردی و اجتماعی چندی را در پی داشته باشد. از بررسی و تعریف مفاهیم یاد شده، به این نتیجه رسیدیم که بر اساس آن دسته از نظریّة های اقتصادی که ملاک کار و اشتغال را (درآمد) و (دستمزد) می‌دانند، به شغل‌های کاذب نیز به شرط آن‌که فرد بتواند از طریق آن مخارج و هزینه‌های زندگی خود را تأمین نماید، کار اطلاق می‌شود، امّا بر اساس روی‌کرد جامعه شناختی، شغل‌های کاذب را نمی‌توان در گسترة مفهوم (کار) و (اشتغال) داخل نمود. 2 بیکاری چیست؟ در پاسخ به این بخش از پرسش شما که (بیکاری چیست؟) به طور خلاصه می‌توان گفت که (بیکاری) وضعیتی است که در آن گروهی به کار اشتغال نداشته باشند یا در جریان انتقال به‌کار جدیدی باشند یا نتوانند در سطح دستمزد‌های واقعی موجود، کاری بیابند.[7] و بنا بر تعریف دفتر بین‌المللی کار، تمام افرادی که در یک روز معیّن در جستجوی کارند امّا با وجود داشتن توان برای انجام کار موفق به کسب کار نمی‌شوند، بیکار به حساب می‌آیند.[8] و به تعبیر دیگر بیکار کسی است که در جستجوی کار است و در فنّ و حرفة عادی خود کاری را نمی‌یابد که مزد عادی را به دست آورد.[9] و از سوی دیگر اصطلاح بیکاری را می‌توان هم در مورد یک صنعت یا یک ماشین و هم در مورد یک کارگر به کار برد ولی، در زبان محاوره، بیکاری به معنای توقف اجباری کار، توسط کارگران یا مزد بگیران است. خواه به جهت پیدا نکردن کار باشد خواه به دلیل اخراج آن‌ها از محل کار قبلی.[10] 3 عوارض و پیامدهای فردی و اجتماعی بیکاری بیکاری پیامدهای منفی بسیاری هم از نظر فردی و هم از نظر خانوادگی و اجتماعی در پی دارد که کم‌ترین آن‌ها عبارتند از: 1 احساس بی ارزشی؛ بیکاری چه این‌که به‌خاطر فراهم نبودن زمینة کار باشد و یا به‌خاطر عدم تلاش خود فرد، در هر دو صورت باعث می‌شود که فرد مورد سرزنش اطرافیان به‌خصوص خانواده قرار گیرد و یا حدّاقل اطرافیان توجّه لازم را نسبت به فرد بیکار نداشته باشند، در این صورت، فرد احساس بی‌ارزشی می‌کند. 2 فقر و تنگدستی؛ دومین پیامد بیکاری، فقر و تنگدستی و محرومیت از رفاه و آسایش مادی است. بیکاری باعث می‌شود که فرد و خانواده از امکانات مورد نیاز و رفاه و آسایش زندگی محروم گردد. این مسئله به مرور زمان، آرامش روانی خانواده را متزلزل نموده و چه بسا باعث محرومیت فرزندان از تحصیل و دیگر مزایای زندگی اجتماعی می‌گردد. خانواده و فرزندان، اوضاع معیشتی خود را با وضعیت زندگی دیگران به‌خصوص خانواده هایی از فامیل که از نظر اقتصادی در وضع مطلوبی قرار دارند، مقایسه نموده و از زندگی خود مرتب اظهار نارضایتی کنند و در بعضی موارد حتّی ممکن است این امر به فروپاشی نظام خانواده منجر شود. 3 بیکار؛ زمینه ساز بزه‌کاری؛ جامعه‌شناسان علل متعدّدی را برای بزه‌کاری ذکر کرده‌اند که یکی از آن علل عامل اقتصادی و فقر و بیکاری است. بیکاری باعث می‌شود جوانان برای تأمین زندگی خود مرتکب بزه و کارهای خلاف شوند.[11] تحقیقات نشان داده است که بیش از نصف افرادی که مبتلا به بزه‌کاری شده‌اند، افراد بیکار بوده‌اند و یا حداکثر عمر خود را به صورت فصلی کار کرده و مرتب تغییر شغل داده‌اند.[12] 4 آلوده شدن به اعتیاد؛ برخی پژوهشگران دریافتند که رابطة مستقیمی بین اعتیاد به تریاک و وضع ناجور اجتماعی وجود دارد، به‌گونه‌ای که اپیدمی‌های بزرگ اعتیاد و همه‌گیر شدن آن اغلب در مناطقی روی می‌دهد که عیار بیکاری و جنایت بالا است یا وضع منطقه و منازل، رضایت بخش نیست.[13] وقتی برای افراد مخصوصاً جوانان شغل مناسب و برنامة کاری نباشید، گرد هم‌ جمع می‌شوند و حاصل چنین مجموعه‌ای آلوده شدن به قمار، فحشا و اعتیاد و ... است. 5 بیکاری؛ یکی از عوامل عقب‌ماندگی کشور و جامعه؛ در میان کشورهای جهان، بعضی از ملّت‌ها را می‌بینیم که میانگین کار در میان آنان به ساعت‌ها می‌رسد و بدین سبب از نظر اقتصادی به رتبه‌های بالایی رسیده و به پیشرفت‌های چشم‌گیری نایل شده‌اند تا جایی‌که مورد تحسین و حسرت و حسادت کشورهای دیگر حتّی ابرقدرت‌ها واقع گردیده‌اند، در حالی‌که شاید از کشورهای دیگر این میزان به دقایقی چند، بیشتر نرسد و از این روی باعث شده تا در زمرة کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته و یا در حال رشد باقی بمانند و نتوانند لذت رشد و پیشرفت و استقلال اقتصادی را درک نمایند.[14] خلاصه‌ی کلام این‌که سعادت و خوشبختی یک جامعه و افراد آن، مرهون کار و فعالیت و شقاوت و بدبختی آن‌ها بر اثر تنبلی و بیکاری آن‌ها است. سعی شده است در این نوشتار خطوط اصلی پاسخ برای شما خوانندة گرامی بیان گردد. برای مطالعة بیشتر به کتاب‌های ذیل مراجعه فرمائید: 1 دکتر غلام علی عباس توسلی، جامعه‌شناس کار و شغل، سمت، 1375. 2 علی‌رضا علی‌آبادی، ریشه‌های توسعه نیافتگی در جهان سوّم، رامین، 1372. 3 ریچارد جولی و همکاران، اشغال و جهان سوّم، ترجمه احمد خزاعی، وزارت برنامه بودجه، 1368. --------------------------------------- [1] . Travail [2] . Emploi [3] . Profession [4] . توماس سووه، فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، ترجمه م.آزاده، مازیار، 1354، ص 373، ذیل واژة کار. [5] . توماس سووه، همان، ص 124، ذیل واژة اشتغال. [6] توماس سووه، همان. [7] دکتر سیاوش مریدی، فرهنگ اقتصادی، (انتشارات نگاه، 1373)، ص 190، ذیل واژة بیکاری. [8] باقر ساروخانی، درآمدی بر دایرة المعارف علوم اجتماعی، تهران، کیهان، 1370، ص 831. [9] توماس سووه، فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، ترجمه م. آزاده، مازیار، 1354، ص 124. [10] فاطمه بابایی، تعدیل ساختاری فقر و ناهنجاری‌های اجتماعی، (کویر)، 1380، ص 40 39. [11] سیّد احمد احمدی، روان‌شناسی نوجوانان و جوانان، (مشعل)، 1374، ص 150 به بعد. [12]‌ همان. [13] سیّد احمد احمدی، روان‌شناسی نوجوانان و جوانان، (مشعل)، 1374، ص 184 183. [14] آیت‌الله مظاهری، اخلاق و جوان، (شفق)، 1371، ص 206. ( اندیشه قم )
عنوان سوال:

بیکاری چیست؟ آیا به شغل‌های کاذب هم کار اطلاق می‌شود و عوارض بیکاری را بفرمائید و تأثیرات فردی و اجتماعی آن‌را بیان نمائید؟


پاسخ:

جواب اجمالی:
از نظر اقتصادی هر فعالیتی که به قصد تولید انجام شده و پاداش داشته باشد کار نامیده می‌شود هرچند از دیدگاه جامعه شناختی مفهوم ثبات نیز در معنی کار لحاظ می‌شود پس ممکن است فعالیتی از دید اقتصادی، کار به شمار رود ولی جامعه شناسان به دلیل پیامدهای نادرست و بی‌ثباتی، آن‌را کار ندانند. عمده‌ترین پیامدهای بیکاری عبارتند از: 1 احساس بی‌ارزشی در فرد 2 فقر و تنگدستی و مشکلات خانوادگی، 3 بزه‌کاری و آلوده شدن به اعتیاد... 4 عقب ماندگی کشور از نظر اقتصادی.
جواب تفصیلی:
پرسش‌گر محترم سلام علیکم: در پناه خداوند مؤفق و مؤید باشید.
سوال شما در واقع به سه موضوع مهم و مرتبط بهم اشاره دارد. 1 بیکاری چیست؟ 2 آیا به شغل‌های کاذب هم کار اطلاق می‌شود؟ 3 عوارض و پیآمدهای فردی و اجتماعی بیکاری کدام‌اند؟
از نظر ترتیب منطقی ابتدا لازم است تعریف مفهوم (کار)[1] (اشتغال([2] و (شغل)[3] و نیز موارد کاربرد هر یک را مورد بررسی قرار داده و این موضوع را مشخص نمائیم که آیا به شغل‌های کاذب هم کار اطلاق می‌شود یا خیر، پس از آن توضیحی در مورد مفهوم (بیکاری) ارایه دهیم.
در تعاریفی که از سوی صاحب‌نظران در مورد کار، شغل و اشتغال ارایه شده است، دو روی‌کرد نظری یکی جامعه شناختی و دیگری اقتصادی وجود دارد که زیر بنا و گستره‌های این مفاهیم را به‌صورت کاربردی مشخص نموده‌اند. در روی‌کرد اقتصادی، ملاک سنجش و شاخص ارزشیابی این مفاهیم، (تولید) و (درآمد) و (دریافت مزد) و مفاهیمی از این قبیل معرفی شده است. براساس این روی‌کرد نظری، کار عبارتست از فعالیت انسانی که به قصد تولید انجام شود.[4]
اشتغال نیز به معنای مشغول بودن در کاری است که پاداش و دست‌مزد به همراه داشته باشد.[5] مرکز آمار ایران نیز در نظام آمارگیری خود (شاغل) را چنین تعریف کرده است: (کلیة جمعیّت ده ساله و بیشتر که در هفت روز پیش از مراجعه مأمور سرشماری به کاری اشتغال داشته‌اند.)[6] براساس این معیار همة افراد ده ساله و بیشتر که حداقل هشت ساعت کار کرده باشند، شاغل محسوب می‌شوند.
نتیجه آن‌که، طبق معیارهای یاد شده به همة فعالیت‌هایی که به (درآمد) ، (پاداش) و (دستمزد) منجر شود چه از طریق مشاغل تخصصی و رسمی باشد و یا کارهای غیر رسمی مانند کاسبی و ...، (کار) و (اشتغال) صدق می‌کند و اساساً در طبقه‌بندی‌های اشتغال از نظر اقتصادی، اصطلاح (شغل کاذب) وجود ندارد. بلکه به جای آن مفاهیمی چون اشتغال اتفاقی، اشتغال کامل، اشتغال ناقص، اشتغال رسمی و غیر رسمی، کار تولیدی و غیر تولیدی و کار فکری و کار دستی، آمده است.
امّا از نظر جامعه‌شناسی که بیشتر به هنجارها و ناهنجارها و بررسی زمینه‌ها و علل پدیده‌های اجتماعی می‌پردازد، مفهوم (کار)، (اشتغال) و (بیکاری)، معانی دیگری به خود می‌گیرد که مشخصة اصلی آن‌ها با توجّه به فرهنگ و ارزش‌های اجتماعی هر جامعه تعیین شده است. و این مفاهیم در جامعه شناسی از آن نظر طرح می‌شود که تا راه حلّی برای مشکلات اجتماعی و امنیت و آسایش روانی افراد در جامعه به‌دست آید. با این دید کار و اشتغال به معنای فعالیت‌هایی است که از ثبات و پایداری بیشتری برخوردار بوده و فرد در یکی از مراکز دولتی و یا شخصی به فعالیت قابل توجّه و آبرومندانه‌ای مشغول باشد به‌گونه‌ای که از نظر هنجار اجتماعی مورد پذیرش دیگران بوده و فرد در برابر کار خود درآمد و یا حقوقی را نیز دریافت نماید. بنابراین به فعالیت‌هایی که مطابق با هنجارهای اجتماعی نیست مانند قاچاق فروشی و ... یا آن‌که مورد رضایت فرد نبوده و کفایت اقتصادی او را نمی‌کند چون از ثبات لازم برخوردار نیست، نمی‌توان کار و شغل اطلاق نمود، بلکه از آن‌ها به شغل کاذب، یاد می‌شود و از نظر تحلیل جامعه‌شناختی عوامل بسیاری ممکن است باعث شود تا افراد به‌جای انتخاب شغل مناسب و آبرومندانه به شغل‌های کاذب روی آورند. و از سوی دیگر خود نیز ممکن است تأثیرات فردی و اجتماعی چندی را در پی داشته باشد.
از بررسی و تعریف مفاهیم یاد شده، به این نتیجه رسیدیم که بر اساس آن دسته از نظریّة های اقتصادی که ملاک کار و اشتغال را (درآمد) و (دستمزد) می‌دانند، به شغل‌های کاذب نیز به شرط آن‌که فرد بتواند از طریق آن مخارج و هزینه‌های زندگی خود را تأمین نماید، کار اطلاق می‌شود، امّا بر اساس روی‌کرد جامعه شناختی، شغل‌های کاذب را نمی‌توان در گسترة مفهوم (کار) و (اشتغال) داخل نمود.
2 بیکاری چیست؟ در پاسخ به این بخش از پرسش شما که (بیکاری چیست؟) به طور خلاصه می‌توان گفت که (بیکاری) وضعیتی است که در آن گروهی به کار اشتغال نداشته باشند یا در جریان انتقال به‌کار جدیدی باشند یا نتوانند در سطح دستمزد‌های واقعی موجود، کاری بیابند.[7] و بنا بر تعریف دفتر بین‌المللی کار، تمام افرادی که در یک روز معیّن در جستجوی کارند امّا با وجود داشتن توان برای انجام کار موفق به کسب کار نمی‌شوند، بیکار به حساب می‌آیند.[8] و به تعبیر دیگر بیکار کسی است که در جستجوی کار است و در فنّ و حرفة عادی خود کاری را نمی‌یابد که مزد عادی را به دست آورد.[9] و از سوی دیگر اصطلاح بیکاری را می‌توان هم در مورد یک صنعت یا یک ماشین و هم در مورد یک کارگر به کار برد ولی، در زبان محاوره، بیکاری به معنای توقف اجباری کار، توسط کارگران یا مزد بگیران است. خواه به جهت پیدا نکردن کار باشد خواه به دلیل اخراج آن‌ها از محل کار قبلی.[10]
3 عوارض و پیامدهای فردی و اجتماعی بیکاری بیکاری پیامدهای منفی بسیاری هم از نظر فردی و هم از نظر خانوادگی و اجتماعی در پی دارد که کم‌ترین آن‌ها عبارتند از:
1 احساس بی ارزشی؛ بیکاری چه این‌که به‌خاطر فراهم نبودن زمینة کار باشد و یا به‌خاطر عدم تلاش خود فرد، در هر دو صورت باعث می‌شود که فرد مورد سرزنش اطرافیان به‌خصوص خانواده قرار گیرد و یا حدّاقل اطرافیان توجّه لازم را نسبت به فرد بیکار نداشته باشند، در این صورت، فرد احساس بی‌ارزشی می‌کند.
2 فقر و تنگدستی؛ دومین پیامد بیکاری، فقر و تنگدستی و محرومیت از رفاه و آسایش مادی است. بیکاری باعث می‌شود که فرد و خانواده از امکانات مورد نیاز و رفاه و آسایش زندگی محروم گردد. این مسئله به مرور زمان، آرامش روانی خانواده را متزلزل نموده و چه بسا باعث محرومیت فرزندان از تحصیل و دیگر مزایای زندگی اجتماعی می‌گردد. خانواده و فرزندان، اوضاع معیشتی خود را با وضعیت زندگی دیگران به‌خصوص خانواده هایی از فامیل که از نظر اقتصادی در وضع مطلوبی قرار دارند، مقایسه نموده و از زندگی خود مرتب اظهار نارضایتی کنند و در بعضی موارد حتّی ممکن است این امر به فروپاشی نظام خانواده منجر شود.
3 بیکار؛ زمینه ساز بزه‌کاری؛ جامعه‌شناسان علل متعدّدی را برای بزه‌کاری ذکر کرده‌اند که یکی از آن علل عامل اقتصادی و فقر و بیکاری است. بیکاری باعث می‌شود جوانان برای تأمین زندگی خود مرتکب بزه و کارهای خلاف شوند.[11] تحقیقات نشان داده است که بیش از نصف افرادی که مبتلا به بزه‌کاری شده‌اند، افراد بیکار بوده‌اند و یا حداکثر عمر خود را به صورت فصلی کار کرده و مرتب تغییر شغل داده‌اند.[12]
4 آلوده شدن به اعتیاد؛ برخی پژوهشگران دریافتند که رابطة مستقیمی بین اعتیاد به تریاک و وضع ناجور اجتماعی وجود دارد، به‌گونه‌ای که اپیدمی‌های بزرگ اعتیاد و همه‌گیر شدن آن اغلب در مناطقی روی می‌دهد که عیار بیکاری و جنایت بالا است یا وضع منطقه و منازل، رضایت بخش نیست.[13]
وقتی برای افراد مخصوصاً جوانان شغل مناسب و برنامة کاری نباشید، گرد هم‌ جمع می‌شوند و حاصل چنین مجموعه‌ای آلوده شدن به قمار، فحشا و اعتیاد و ... است.
5 بیکاری؛ یکی از عوامل عقب‌ماندگی کشور و جامعه؛ در میان کشورهای جهان، بعضی از ملّت‌ها را می‌بینیم که میانگین کار در میان آنان به ساعت‌ها می‌رسد و بدین سبب از نظر اقتصادی به رتبه‌های بالایی رسیده و به پیشرفت‌های چشم‌گیری نایل شده‌اند تا جایی‌که مورد تحسین و حسرت و حسادت کشورهای دیگر حتّی ابرقدرت‌ها واقع گردیده‌اند، در حالی‌که شاید از کشورهای دیگر این میزان به دقایقی چند، بیشتر نرسد و از این روی باعث شده تا در زمرة کشورهای عقب مانده و توسعه نیافته و یا در حال رشد باقی بمانند و نتوانند لذت رشد و پیشرفت و استقلال اقتصادی را درک نمایند.[14] خلاصه‌ی کلام این‌که سعادت و خوشبختی یک جامعه و افراد آن، مرهون کار و فعالیت و شقاوت و بدبختی آن‌ها بر اثر تنبلی و بیکاری آن‌ها است. سعی شده است در این نوشتار خطوط اصلی پاسخ برای شما خوانندة گرامی بیان گردد.
برای مطالعة بیشتر به کتاب‌های ذیل مراجعه فرمائید:
1 دکتر غلام علی عباس توسلی، جامعه‌شناس کار و شغل، سمت، 1375.
2 علی‌رضا علی‌آبادی، ریشه‌های توسعه نیافتگی در جهان سوّم، رامین، 1372.
3 ریچارد جولی و همکاران، اشغال و جهان سوّم، ترجمه احمد خزاعی، وزارت برنامه بودجه، 1368.
---------------------------------------
[1] . Travail
[2] . Emploi
[3] . Profession
[4] . توماس سووه، فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، ترجمه م.آزاده، مازیار، 1354، ص 373، ذیل واژة کار.
[5] . توماس سووه، همان، ص 124، ذیل واژة اشتغال.
[6] توماس سووه، همان.
[7] دکتر سیاوش مریدی، فرهنگ اقتصادی، (انتشارات نگاه، 1373)، ص 190، ذیل واژة بیکاری.
[8] باقر ساروخانی، درآمدی بر دایرة المعارف علوم اجتماعی، تهران، کیهان، 1370، ص 831.
[9] توماس سووه، فرهنگ اصطلاحات اجتماعی و اقتصادی، ترجمه م. آزاده، مازیار، 1354، ص 124.
[10] فاطمه بابایی، تعدیل ساختاری فقر و ناهنجاری‌های اجتماعی، (کویر)، 1380، ص 40 39.
[11] سیّد احمد احمدی، روان‌شناسی نوجوانان و جوانان، (مشعل)، 1374، ص 150 به بعد.
[12]‌ همان.
[13] سیّد احمد احمدی، روان‌شناسی نوجوانان و جوانان، (مشعل)، 1374، ص 184 183.
[14] آیت‌الله مظاهری، اخلاق و جوان، (شفق)، 1371، ص 206.
( اندیشه قم )





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین