با توجّه به حقیقت )شفاعت( پاسخ به این پرسش روشن می‌شود. در برخی روایات، مواردی ذکر شده که موجب می‌گردد انسان‌ها از گناهان، آلودگی‌ها، تعلّقات و وابستگی‌ها پاک گردند. براساس روایات سرّ این شفاعت- که یکی از مصادیق آن گریه بر اهل‌بیت و خصوصاً امام حسین )ع( بوده و هم گناهکاران را فرا می‌گیرد و هم غیرگناهکاران را- برقراری رابطه خاص میان انسان و معصومان )ع( است یعنی، هر انسانی که با انسانی در زندگی دنیوی در ارتباط روحی بوده، هر دو در یک راه بودند، هم‌فکرند، هم‌سلیقه، هم‌عقیده و هم‌روش بودند، با هم آشنا بوده و به یکدیگر معرفت داشتند نسبت به یکدیگر محبت و مودت داشتند واز نظر واقعیت یک رابطه تکوینی میان این دو انسان برقرار است. بنابراین هر شخصی که به معصومان )ع( معتقد بوده و مطیع آنان باشد و حدالمقدور به گفته‌هایشان عمل کند، فکرش، فکر آنان و عقیده‌اش، عقیده آنان یا دست‌کم مشابه آنان باشد و بر این اساس به ایشان محبت و معرفت داشته باشد این همه، بیانگر آن است که میان او و معصومان )ع( رابطه‌ای هست یعنی، رابطه درونی میان وجود او و وجود معصومان در عالم ارواح و عالم باطن برقرار است. هر چه سنخیت او با معصومان )ع( بیشتر باشد، این ارتباط به همان اندازه قوی‌تر خواهد بود. هر چه کامل‌تر باشد، رابطه‌اش بیشتر و هر چه ناقص‌تر باشد رابطه‌اش کم و کمتر خواهد بود. وقتی این رابطه رابطه تکوینی و واقعی پدید آمد موجب می‌شود تا وحدتی میان او و معصومان ایجاد شود و این وحدت نتیجه خود را در قیامت به این صورت نشان می‌دهد که معصومان )ع( وی را- که یا گناهکار و آلوده است یا دلبسته و وابسته به غیر خدا- با جذبه خاص خود براساس وحدت و ارتباط تکوینی که با آنها پیدا کرده است، به سوی بالا کشیده و در رسیدن به جایگاه بهشتی و لقای حق و نجات از عذاب‌ها و رنج‌ها یاری می‌دهند. با توجه به سرّ شفاعت، درخواهیم یافت که در آدمی، باید آمادگی لازم و کشش به سوی خدا وجود داشته باشد تا با ضمیمه شفاعت آنان، از گناه و تعلّق رهایی یابد و این آمادگی تنها در پرتو هم‌رنگی با روح آنان میسر می‌شود یعنی، این نوع شفاعت، تنها به افرادی تعلق می‌گیرد که مؤمن بوده، عمل صالح داشته باشند و خداوند تا حدی از ایشان راضی بوده و آنان مطیع اوامر الهی و معصومان و پیرو راستین آنان باشند و خیلی طاغی و عاصی نباشند.(1) بنابراین هر کسی، مشمول چنین شفاعتی نیست و هر کس با صرف گریه بر اباعبدالله )ع( راهی بهشت نمی‌شود و گناهانش بخشوده نمی‌گردد تا هر خلافی را مرتکب شود و با صرف محبت و رابطه و گریه، بپندارد که از عذاب‌ها، فشارها، ترس‌ها و اضطراب‌ها نجات خواهد یافت. هر چند محبت حقیقی، انسان را از انجام گناه و دلبستگی‌ها- تا حد امکان- بازمی‌دارد ولی شرایطی برای این نوع شفاعت وجود دارد و آن، راضی بودن حضرت حق از انسان، ایمان و عمل صالح است. امام صادق )ع( در نامه‌ای که به اصحابش نوشت این مهم را متذکر گردید: )بدانید حقیقت آن است که هیچ کس از خلق خداوند، انسان را از خداوند بی‌نیاز نمی‌کند، نه ملک مقرب نه نبی مرسل و نه غیر از اینها پس هر که مسرور ]و شاد است که‌[ شفاعت شفاعت‌کنندگان برای او سودمند است، باید ]صبر کند[ و از خدا بخواهد که از او راضی شود((2). پس باید آلودگی‌ها، گناه‌ها، تعلق‌ها در حدی باشد که خدا از انسان ناراضی نباشد چرا که اگر خداوند از آدمی خشنود نباشد، دیگر این نوع شفاعت، شامل حال او نخواهد شد. اگر انسان با خاطر جمع گناه کند و پشیمان نباشد و ضجّه نکشد و حتی به این فکر نیفتد که چرا از آن گناه خلاص نمی‌شود و صرفاً در مجالس امام حسین )ع( اشکی بریزد از مواردی است که خداوند از او راضی نبوده و در نتیجه مشمول شفاعت امام حسین )ع( نمی‌شود. اما اگر در عین آلودگی و گناه ندامتی و ضجّه‌ای دارد، تأمل و تفکری در خلاصی از آنها دارد، کوشش می‌کند خود را هم‌رنگ او در عقیده، فکر و عمل سازد و چون در سرّ وجودش تنفری به گناه و آلودگی داشته و یک نوع ابتهاج و لذت به هم‌رنگی با اباعبدالله )ع( ممکن است اشک و عزاداری او، برای محو گناهانش سودمند افتد. به هر حال اگر خواهان شفاعت حضرت حسین )ع( هستیم، باید به او محبت ورزیده، با عقاید، افکار، اوصاف، اعمال، خصلت‌ها و اخلاق او موافقت کرده و مخالفت نکنیم و مهم‌تر آن که از حضرت حق- که در حقیقت شافع اصلی است- بخواهیم که از ما راضی شود تا در پرتو خشنودی او، از شفاعت امام حسین )ع( بهره‌مند گردیم. ای خدا آن کن که از تو می‌سزد که ز هر سوراخ مارم می‌گزد جان سنگین دارم و دل آهنین ورنه خون گشتی در این رنج و حنین‌ وقت تنگ آمد مرا و یک نفس پادشاهی کن مرا فریادرس‌ گر مرا این بار ستاری کنی توبه کردم من ز هرناکردنی‌ توبه‌ام بپذیر این بار دگر تا ببندم بهر توبه صد کمر من اگر این بار تقصیری کنم پس دگر مشنو دعا و گفتنم‌(3) پی نوشت ها: (1) در این خصوص نگا: تجسم عمل و شفاعت، صص 116 -106. (2) بحارالانوار، ج 8، ص 53. (3) مثنوی، دفتر 5، ابیات 2262 -2267.
آیا صرف گریه کردن و عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) برای افرادی که دچار روزمرگی و معاصی هستند، میتواند سودمند باشد؟
با توجّه به حقیقت )شفاعت( پاسخ به این پرسش روشن میشود. در برخی روایات، مواردی ذکر شده که موجب میگردد انسانها از گناهان، آلودگیها، تعلّقات و وابستگیها پاک گردند. براساس روایات سرّ این شفاعت- که یکی از مصادیق آن گریه بر اهلبیت و خصوصاً امام حسین )ع( بوده و هم گناهکاران را فرا میگیرد و هم غیرگناهکاران را- برقراری رابطه خاص میان انسان و معصومان )ع( است یعنی، هر انسانی که با انسانی در زندگی دنیوی در ارتباط روحی بوده، هر دو در یک راه بودند، همفکرند، همسلیقه، همعقیده و همروش بودند، با هم آشنا بوده و به یکدیگر معرفت داشتند نسبت به یکدیگر محبت و مودت داشتند واز نظر واقعیت یک رابطه تکوینی میان این دو انسان برقرار است.
بنابراین هر شخصی که به معصومان )ع( معتقد بوده و مطیع آنان باشد و حدالمقدور به گفتههایشان عمل کند، فکرش، فکر آنان و عقیدهاش، عقیده آنان یا دستکم مشابه آنان باشد و بر این اساس به ایشان محبت و معرفت داشته باشد این همه، بیانگر آن است که میان او و معصومان )ع( رابطهای هست یعنی، رابطه درونی میان وجود او و وجود معصومان در عالم ارواح و عالم باطن برقرار است. هر چه سنخیت او با معصومان )ع( بیشتر باشد، این ارتباط به همان اندازه قویتر خواهد بود. هر چه کاملتر باشد، رابطهاش بیشتر و هر چه ناقصتر باشد رابطهاش کم و کمتر خواهد بود.
وقتی این رابطه رابطه تکوینی و واقعی پدید آمد موجب میشود تا وحدتی میان او و معصومان ایجاد شود و این وحدت نتیجه خود را در قیامت به این صورت نشان میدهد که معصومان )ع( وی را- که یا گناهکار و آلوده است یا دلبسته و وابسته به غیر خدا- با جذبه خاص خود براساس وحدت و ارتباط تکوینی که با آنها پیدا کرده است، به سوی بالا کشیده و در رسیدن به جایگاه بهشتی و لقای حق و نجات از عذابها و رنجها یاری میدهند.
با توجه به سرّ شفاعت، درخواهیم یافت که در آدمی، باید آمادگی لازم و کشش به سوی خدا وجود داشته باشد تا با ضمیمه شفاعت آنان، از گناه و تعلّق رهایی یابد و این آمادگی تنها در پرتو همرنگی با روح آنان میسر میشود یعنی، این نوع شفاعت، تنها به افرادی تعلق میگیرد که مؤمن بوده، عمل صالح داشته باشند و خداوند تا حدی از ایشان راضی بوده و آنان مطیع اوامر الهی و معصومان و پیرو راستین آنان باشند و خیلی طاغی و عاصی نباشند.(1)
بنابراین هر کسی، مشمول چنین شفاعتی نیست و هر کس با صرف گریه بر اباعبدالله )ع( راهی بهشت نمیشود و گناهانش بخشوده نمیگردد تا هر خلافی را مرتکب شود و با صرف محبت و رابطه و گریه، بپندارد که از عذابها، فشارها، ترسها و اضطرابها نجات خواهد یافت. هر چند محبت حقیقی، انسان را از انجام گناه و دلبستگیها- تا حد امکان- بازمیدارد ولی شرایطی برای این نوع شفاعت وجود دارد و آن، راضی بودن حضرت حق از انسان، ایمان و عمل صالح است.
امام صادق )ع( در نامهای که به اصحابش نوشت این مهم را متذکر گردید: )بدانید حقیقت آن است که هیچ کس از خلق خداوند، انسان را از خداوند بینیاز نمیکند، نه ملک مقرب نه نبی مرسل و نه غیر از اینها پس هر که مسرور ]و شاد است که[ شفاعت شفاعتکنندگان برای او سودمند است، باید ]صبر کند[ و از خدا بخواهد که از او راضی شود((2).
پس باید آلودگیها، گناهها، تعلقها در حدی باشد که خدا از انسان ناراضی نباشد چرا که اگر خداوند از آدمی خشنود نباشد، دیگر این نوع شفاعت، شامل حال او نخواهد شد. اگر انسان با خاطر جمع گناه کند و پشیمان نباشد و ضجّه نکشد و حتی به این فکر نیفتد که چرا از آن گناه خلاص نمیشود و صرفاً در مجالس امام حسین )ع( اشکی بریزد از مواردی است که خداوند از او راضی نبوده و در نتیجه مشمول شفاعت امام حسین )ع( نمیشود. اما اگر در عین آلودگی و گناه ندامتی و ضجّهای دارد، تأمل و تفکری در خلاصی از آنها دارد، کوشش میکند خود را همرنگ او در عقیده، فکر و عمل سازد و چون در سرّ وجودش تنفری به گناه و آلودگی داشته و یک نوع ابتهاج و لذت به همرنگی با اباعبدالله )ع( ممکن است اشک و عزاداری او، برای محو گناهانش سودمند افتد.
به هر حال اگر خواهان شفاعت حضرت حسین )ع( هستیم، باید به او محبت ورزیده، با عقاید، افکار، اوصاف، اعمال، خصلتها و اخلاق او موافقت کرده و مخالفت نکنیم و مهمتر آن که از حضرت حق- که در حقیقت شافع اصلی است- بخواهیم که از ما راضی شود تا در پرتو خشنودی او، از شفاعت امام حسین )ع( بهرهمند گردیم.
ای خدا آن کن که از تو میسزد که ز هر سوراخ مارم میگزد
جان سنگین دارم و دل آهنین ورنه خون گشتی در این رنج و حنین
وقت تنگ آمد مرا و یک نفس پادشاهی کن مرا فریادرس
گر مرا این بار ستاری کنی توبه کردم من ز هرناکردنی
توبهام بپذیر این بار دگر تا ببندم بهر توبه صد کمر
من اگر این بار تقصیری کنم پس دگر مشنو دعا و گفتنم(3)
پی نوشت ها:
(1) در این خصوص نگا: تجسم عمل و شفاعت، صص 116 -106.
(2) بحارالانوار، ج 8، ص 53.
(3) مثنوی، دفتر 5، ابیات 2262 -2267.
- [سایر] آیا صرف گریه کردن و عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) برای افرادی که دچار روزمرگی و معاصی هستند، میتواند سودمند باشد؟
- [سایر] چه کنم که بتوانم برای امام حسین(علیه السلام) عزاداری و گریه کنم؟ راه آمادگی روحی و روانی گریه بر امام حسین(ع) چیست؟
- [سایر] آیا حُسن ذاتی گریه را میتوان فلسفه تأکید بر گریه و عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) دانست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] بعضی از شبهه افکنان می گویند: چرا باید در مراسم عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) گریه کنیم؟
- [سایر] آیا امام حسین (ع) به عزاداری ما احتیاج دارد؟ یعنی به گریه کردن یا لبیک گفتن ما احتیاج دارند؟
- [سایر] گریه و عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) تا چه حدّی در حفظ مکتب اهل بیت (علیهم السلام) موثّر بوده است؟
- [سایر] ثواب زیادی برای گریه بر امام حسین بیان شده، خیلی دوست دارم هنگام شنیدن مصیبت و به هنگام عزاداری گریه کنم، اما نمی توانم.
- [سایر] اگر برای عزاداری و گریه امام حسین(ع) روایت و حدیثی وجود دارد ، آیا برای راه افتادن در کوچه و خیابان چه روایتی موجود است؟
- [سایر] روایاتی که ثواب عزاداری و گریه بر امام حسین(ع) را بسیار زیاد و بیحد و مرز دانسته، چگونه قابل توجیه است؟
- [سایر] چرا باید برای شهادت امام حسین(ع) و یارانش عزاداری و گریه کنیم؟ آنان با شهادت به قرب الهی رسیدند و این افتخاری بزرگ است و ...
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کلمات اذان و اقامه را بدون ترتیب بگوید؛ مثلاً (حی علی الفلاح) را پیش از (حی علی الصلاة) بگوید، اذان و اقامه صحیح نیست و میتواند آن را از سر بگیرد و میتواند از جایی که ترتیب بهم خورده به شکل مرتّب بخواند، مگر در اثر بهمخوردن ترتیب پی در پی بودن جملات اذان و اقامه بهم خورده باشد که باید از اوّل بخواند.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله مظاهری] بعد از تشهّد رکعت آخر نماز واجب است سلام بگوید و سلام دارای سه جمله است: (اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلی عِبادِ اللَّه الصَّالِحین، اَلسَّلامُ عَلَیْکُم وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ). و سلام واجب، سلام سوّم است که میتواند به آن اکتفا کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام) مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر بواسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر چیزی برای حرم یکی از امامان یا امامزادگان نذر کند باید آن را به مصارف حرم برساند، از قبیل تعمیرات و فرش و روشنایی و خدامی که مشغول خدمت هستند و مانند آن، ولی اگر چیزی برای خود امام(علیه السلام) یا امامزاده نذر کرده بی آن که نام حرم را ببرد، می تواند علاوه بر اموری که ذکر شد صرف مجالس عزاداری و سوگواری یا نشر آثار آن بزرگواران، یا کمک به زوار آنها یا هر کار دیگری که نسبتی با آنها دارد بکند.
- [آیت الله سبحانی] خوردن خاک و گِل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیّدالشهداء امام حسین(علیه السلام) که از قبر شریف اخذ شود (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن خاک و گل حرام است، ولی خوردن کمی از تربت پاک حضرت سیدالشهداء امام حسین(علیه السلام) (کمتر از یک نخود) به قصد شفاء اشکال ندارد و همچنین گل داغستان و گل ارمنی که برای معالجه می خورند در صورتی که علاج منحصر به آن باشد جایز است.