خانواده ای متعادل است که در آن 2 رکن و 2 استوانه وجودی یعنی مادر و پدر حاضر باشند و همچون دو کفه ترازو وضعی متوازن و متعادل پدید آورند. مطمئنا اگر یکی از این دو کفه غایب باشند، تربیت کودک دچار عارضه خواهد شد. در گذشته یتیمی و بی پدری وجود داشت ، اما مرگ باعث آن می شد نه طلاق ، جدایی و ترک اعضای خانواده ، اما متاسفانه فقدان پدر در عصر ما یکی از غیرمنتظره ترین و عجیب ترین وقایع اجتماعی است. این شرایط موضوعی که کمتر مورد توجه قرار می گیرد چگونگی رابطه مادر و کودک است. اثرات حضور پدر در خانواده بسیار زیاد است و برای این که به اهمیت این نقش مهم بیشتر پی ببریم ، کافی است بدانیم تصور کودک از پدر چیست. او پدر را مسوول خانه ، عامل ایجاد نظم و امنیت ، عامل اجرای قانون و انضباط و سر و سامان دهنده امور زندگی می شناسد. پدر روح وجودی خانواده است ، چراغ منزل است. حضور پدر در خانواده عامل رشد و دلیلی برای چرخیدن امور خانواده براساس نظم و قاعده است. در سایه حضور او هر کس می داند چه کند و به انجام وظیفه خود می پردازد. هیچ کس حق تخطی از مرز و تجاوز از حدود را ندارد و همه باید در مرز قواعد خانه سیر کنند. پدر برای کودک همدم ، همبازی ، رفیق و مانوس است. کودک حضور او را برای خود مغتنم می داند و در کنارش احساس غرور و سرافرازی دارد. با سخنان او می خندد، می آموزد و از طرز برخورد او با همسر راه و روش زندگی را درک می کند. حضور پدر سبب ایجاد شخصیت سالم در کودک می شود و ناسازگاری و رفتارهای ضداجتماعی او را از میان می برد. با استفاده از رهبری های پدر در راه و رسم درست گام می نهد و به تکمیل و تکامل خود می پردازد. احساس امنیت می کند و به زندگی دلگرم می شود. بسیاری از متخصصان جرم شناسی ، حضور پدر را در خانواده بهترین عامل پیشگیری از انحرافات به حساب آورده اند و یادآور شده اند برای جلوگیری از انحرافات نوجوانان ضروری است پدران را از خیابان ها و مراکز عمومی جمع و به سوی خانه ها روان کنیم. دختران و محرومیت از پدر عوارض ویژه غیبت پدر تحت تاثیر عواملی نظیر شخصیت مادر، زمینه های اقتصادی اجتماعی و وجود یا نبود خواهر، برادر و همچنین جنسیت کودک قرار دارد. برخی گزارش ها حاکی از این است که دخترها کمتر از پسرها تحت تاثیر فقدان پدر قرار می گیرند و برخی دیگر نیز حاکی از آن هستند که دخترها در این شرایط در زمینه رشد روابط با جنس مخالف و رشد اجتماعی آسیب می بینند. دختران فاقد پدر اغلب در مواجهه با مشکلات خود بسیار آسیب پذیر و شکننده هستند. بسیاری از محققان معتقدند رفتارهای پرخاشگرانه ای که دختران در بازی با عروسک ها ابراز می کنند، ممکن است انعکاس تعرض آنها با مادران خود باشد و علایمی نظیر ناسازگاری مداوم در مدرسه و رفتارهای احساسی در بین دختران فاقد پدر که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند، مشاهده می شود. چنین رفتارهایی ممکن است تجلی کمبود دختران در برقراری روابط معنی دار با یک مرد بالغ در محیط زندگی خانوادگی خود باشد. این در حالی است که بسیاری از مطالعات جدید نشان داده اند که حضور پدر یکی از عوامل موثر مهارت دختران در ریاضیات است و در کنار سختگیری پدرانه مدت زمانی که پدران صرف خواندن با فرزندانشان می کنند باعث افزایش قدرت کلامی دخترانشان می شود. ارزیابی مادر از پدر نگرش مادر نسبت به پدر عامل مهمی در رشد نقش جنسیتی کودک و شخصیت اوست. در ازدواج های موفق تایید احساسات مثبت کودک نسبت به پدر از سوی مادر نقش بسیار مهمی دارد. چنین مادرانی با تایید پدر به عنوان یک الگو به همانندسازی پسران کمک می کنند و نیز تنشهای احتمالی بین پدر و دختر را از طریق ارتباطی که در آن احترام و ارزش برای پدر وجود دارد کاهش می دهند. نگرشهای مادر زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که وی دارای فرزند مذکر و همچنین فاقد شوهر باشد. ارزیابی مادر از غیبت پدر اغلب با دلایلی که برای آن غیبت آورده می شود، مرتبط است. بحث در مورد اثرات غیبت پدر بر کودکان برای هر مادری ممکن است ناخوشایند باشد؛ اما این موضوع هنگامی ناخوشایندتر است که غیبت پدر به علت طلاق یا ترک خانه باشد. در واقع، اثرات غیبت پدر به علت طلاق یا ترک خانه به مراتب شدیدتر از اثرات فقدان پدر به علت مرگ آن بر فرزندان است. عامل بسیار مهمی که این اثرات را به میزان زیادی تعدیل می کند، رابطه کودک با مادرش است. رابطه بین پدر و کودک پیش از غیبت پدر و نیز سن کودک هنگام شروع غیبت نیز عوامل مهمی در تعیین چگونگی نگرشهای مادر نسبت به پدر هستند. به عنوان مثال ، برای پسر فاقد پدری که تا 10 سالگی رابطه مثبتی با پدر داشته ، احتمال کمتری وجود دارد که تحت تاثیر نگرش های منفی مادر نسبت به پدر قرار گیرد تا پسری که از محبت و تربیت پدری حتی قبل از آن که فاقد پدر شود، محروم بوده است. مادری که نسبت به جنس مذکر نگرش مثبتی دارد، رشد شخصیتی کودک را تسهیل می کند. برای مثال او با تمجید از شایستگی های عموی پدر و یادآوری محاسن او می تواند به فرزندش کمک کند تا ارزش مذکر بودن را بیاموزد. از طرف دیگر، کم بها کردن جنس مذکر بویژه پدر ممکن است سبب شود کودک تصور مناسبی از مردها نداشته باشد. پسری ، محروم از الگوهای مردانگی حضور کم پدر، بویژه طی نوزادی و اوایل کودکی ، غالبا منجر به افزایش شدت رابطه عاطفی بین مادر و کودک می شود. دلبستگی شدید و نسبتا انحصاری ممکن است تقابل با همسالان و رشد نقش جنسیتی کودک را بشدت بازداری کند. تعارض های نقش جنسیتی بیشتر در جوامعی وجود دارد که کودکان و نوجوانان رابطه نسبتا انحصاری با مادرانشان دارند. پسر محروم از پدر، علاوه بر نداشتن یک الگوی مناسب نقشهای مردانه ، احتمالا با مادری مواجه می شود که رفتار مردانه را تشویق نمی کند. اغلب پسران محروم از پدر از سوی همسالان خویش به علت فقدان رفتار مردانه ، بویژه هنگام شروع سال تحصیلی یا در بازیها، مورد طرد قرار می گیرند. در اینجاست که کودک دچار اغتشاش و تعارض در نقش جنسیتی خود می شود، زیرا بین آنچه مورد توجه و تشویق مادر است و آنچه همسالان می پسندند تفاوت وجود دارد. چنانچه کودکی از نظر عاطفی و آموزشی شدیدا به مادرش متکی باشد، ممکن است نقشهای مردانه را کسب نکند. با این حال ، حفظ ثبات و همسانی در رفتار براساس یک معیار درونی از صفات مردانه و زنانه برای یک پسر فاقد پدر ممکن است بسیار مشکل باشد و منجر به اضطراب در وی می شود. مراقبت های افراطی مادر نگران مراقبت افراطی مادر یکی از پیامدهای محرومیت از پدر است. در خانواده هایی که مراقبت و حمایت بیش از اندازه مادر وجود دارد، پدر عموما نقش منفعل و بدون کارآیی دارد. چنانچه پدر وجود نداشته باشد، اغلب احتمال ایجاد یک نوع الگوی مراقبت افراطی از سوی مادر افزایش می یابد. در این میان سن کودک در هنگام شروع غیبت پدر یک عامل اساسی است. پسری که هنگام نوزادی یا سالهای اول کودکی به هر دلیلی از نعمت پدر محروم می شود، احتمال بیشتری دارد که از سوی مادرش مورد مراقبت و مواظبت افراطی قرار گیرد. اما چنانچه محرومیت از پدر زمانی شروع شود که سن پسر بالاتر است ، ممکن است انتظار داشته باشد بسیاری از امور و مسوولیت هایی را که قبلا پدر انجام می داده است ، پسر برعهده گیرد. محرومیت از پدر طی دوره هایی از رشد ممکن است کودک را مستعد وابسته شدن بیش از حد کند. با مطالعه کودکان کلاس اول مشخص شده است بیشتر کودکانی که از سوی معلمانشان به عنوان افراد بیش از حد وابسته ارزیابی می شوند، از خانواده هایی هستند که در آنها محرومیت از پدر وجود داشته است. در این مطالعه از میان هر 20کودک بیش از حد وابسته 13نفرشان مربوط به خانواده هایی بوده اند که در طول 3سال اول زندگی این محرومیت را داشته اند. بسیاری از پسران کوچکی که در عروسک بازی نقش دخترانه به خود می گیرند مادرانی داشته اند که فعالیت آنان را در خارج از خانه محدود می کنند و در مقایسه با دیگر مادران رفتارهای استقلال طلبانه و مردانه کودکشان را کمتر تشویق می کنند. بسیاری از پاسخهای غیرمعمول مادران فاقد شوهر نشان می دهد که آنان می ترسند کودکانشان از نظر جسمانی آسیب ببینند یا وقتی بزرگتر شدند نتوانند آنها را کنترل کنند.
خانواده ای متعادل است که در آن 2 رکن و 2 استوانه وجودی یعنی مادر و پدر حاضر باشند و همچون دو کفه ترازو وضعی متوازن و متعادل پدید آورند.
مطمئنا اگر یکی از این دو کفه غایب باشند، تربیت کودک دچار عارضه خواهد شد.
در گذشته یتیمی و بی پدری وجود داشت ، اما مرگ باعث آن می شد نه طلاق ، جدایی و ترک اعضای خانواده ، اما متاسفانه فقدان پدر در عصر ما یکی از غیرمنتظره ترین و عجیب ترین وقایع اجتماعی است. این شرایط موضوعی که کمتر مورد توجه قرار می گیرد چگونگی رابطه مادر و کودک است.
اثرات حضور پدر در خانواده بسیار زیاد است و برای این که به اهمیت این نقش مهم بیشتر پی ببریم ، کافی است بدانیم تصور کودک از پدر چیست. او پدر را مسوول خانه ، عامل ایجاد نظم و امنیت ، عامل اجرای قانون و انضباط و سر و سامان دهنده امور زندگی می شناسد. پدر روح وجودی خانواده است ، چراغ منزل است. حضور پدر در خانواده عامل رشد و دلیلی برای چرخیدن امور خانواده براساس نظم و قاعده است. در سایه حضور او هر کس می داند چه کند و به انجام وظیفه خود می پردازد. هیچ کس حق تخطی از مرز و تجاوز از حدود را ندارد و همه باید در مرز قواعد خانه سیر کنند.
پدر برای کودک همدم ، همبازی ، رفیق و مانوس است. کودک حضور او را برای خود مغتنم می داند و در کنارش احساس غرور و سرافرازی دارد. با سخنان او می خندد، می آموزد و از طرز برخورد او با همسر راه و روش زندگی را درک می کند. حضور پدر سبب ایجاد شخصیت سالم در کودک می شود و ناسازگاری و رفتارهای ضداجتماعی او را از میان می برد.
با استفاده از رهبری های پدر در راه و رسم درست گام می نهد و به تکمیل و تکامل خود می پردازد. احساس امنیت می کند و به زندگی دلگرم می شود.
بسیاری از متخصصان جرم شناسی ، حضور پدر را در خانواده بهترین عامل پیشگیری از انحرافات به حساب آورده اند و یادآور شده اند برای جلوگیری از انحرافات نوجوانان ضروری است پدران را از خیابان ها و مراکز عمومی جمع و به سوی خانه ها روان کنیم.
دختران و محرومیت از پدر
عوارض ویژه غیبت پدر تحت تاثیر عواملی نظیر شخصیت مادر، زمینه های اقتصادی اجتماعی و وجود یا نبود خواهر، برادر و همچنین جنسیت کودک قرار دارد.
برخی گزارش ها حاکی از این است که دخترها کمتر از پسرها تحت تاثیر فقدان پدر قرار می گیرند و برخی دیگر نیز حاکی از آن هستند که دخترها در این شرایط در زمینه رشد روابط با جنس مخالف و رشد اجتماعی آسیب می بینند.
دختران فاقد پدر اغلب در مواجهه با مشکلات خود بسیار آسیب پذیر و شکننده هستند. بسیاری از محققان معتقدند رفتارهای پرخاشگرانه ای که دختران در بازی با عروسک ها ابراز می کنند، ممکن است انعکاس تعرض آنها با مادران خود باشد و علایمی نظیر ناسازگاری مداوم در مدرسه و رفتارهای احساسی در بین دختران فاقد پدر که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند، مشاهده می شود. چنین رفتارهایی ممکن است تجلی کمبود دختران در برقراری روابط معنی دار با یک مرد بالغ در محیط زندگی خانوادگی خود باشد.
این در حالی است که بسیاری از مطالعات جدید نشان داده اند که حضور پدر یکی از عوامل موثر مهارت دختران در ریاضیات است و در کنار سختگیری پدرانه مدت زمانی که پدران صرف خواندن با فرزندانشان می کنند باعث افزایش قدرت کلامی دخترانشان می شود.
ارزیابی مادر از پدر
نگرش مادر نسبت به پدر عامل مهمی در رشد نقش جنسیتی کودک و شخصیت اوست. در ازدواج های موفق تایید احساسات مثبت کودک نسبت به پدر از سوی مادر نقش بسیار مهمی دارد. چنین مادرانی با تایید پدر به عنوان یک الگو به همانندسازی پسران کمک می کنند و نیز تنشهای احتمالی بین پدر و دختر را از طریق ارتباطی که در آن احترام و ارزش برای پدر وجود دارد کاهش می دهند.
نگرشهای مادر زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که وی دارای فرزند مذکر و همچنین فاقد شوهر باشد. ارزیابی مادر از غیبت پدر اغلب با دلایلی که برای آن غیبت آورده می شود، مرتبط است. بحث در مورد اثرات غیبت پدر بر کودکان برای هر مادری ممکن است ناخوشایند باشد؛ اما این موضوع هنگامی ناخوشایندتر است که غیبت پدر به علت طلاق یا ترک خانه باشد. در واقع، اثرات غیبت پدر به علت طلاق یا ترک خانه به مراتب شدیدتر از اثرات فقدان پدر به علت مرگ آن بر فرزندان است. عامل بسیار مهمی که این اثرات را به میزان زیادی تعدیل می کند، رابطه کودک با مادرش است.
رابطه بین پدر و کودک پیش از غیبت پدر و نیز سن کودک هنگام شروع غیبت نیز عوامل مهمی در تعیین چگونگی نگرشهای مادر نسبت به پدر هستند. به عنوان مثال ، برای پسر فاقد پدری که تا 10 سالگی رابطه مثبتی با پدر داشته ، احتمال کمتری وجود دارد که تحت تاثیر نگرش های منفی مادر نسبت به پدر قرار گیرد تا پسری که از محبت و تربیت پدری حتی قبل از آن که فاقد پدر شود، محروم بوده است.
مادری که نسبت به جنس مذکر نگرش مثبتی دارد، رشد شخصیتی کودک را تسهیل می کند. برای مثال او با تمجید از شایستگی های عموی پدر و یادآوری محاسن او می تواند به فرزندش کمک کند تا ارزش مذکر بودن را بیاموزد. از طرف دیگر، کم بها کردن جنس مذکر بویژه پدر ممکن است سبب شود کودک تصور مناسبی از مردها نداشته باشد.
پسری ، محروم از الگوهای مردانگی
حضور کم پدر، بویژه طی نوزادی و اوایل کودکی ، غالبا منجر به افزایش شدت رابطه عاطفی بین مادر و کودک می شود. دلبستگی شدید و نسبتا انحصاری ممکن است تقابل با همسالان و رشد نقش جنسیتی کودک را بشدت بازداری کند. تعارض های نقش جنسیتی بیشتر در جوامعی وجود دارد که کودکان و نوجوانان رابطه نسبتا انحصاری با مادرانشان دارند.
پسر محروم از پدر، علاوه بر نداشتن یک الگوی مناسب نقشهای مردانه ، احتمالا با مادری مواجه می شود که رفتار مردانه را تشویق نمی کند.
اغلب پسران محروم از پدر از سوی همسالان خویش به علت فقدان رفتار مردانه ، بویژه هنگام شروع سال تحصیلی یا در بازیها، مورد طرد قرار می گیرند. در اینجاست که کودک دچار اغتشاش و تعارض در نقش جنسیتی خود می شود، زیرا بین آنچه مورد توجه و تشویق مادر است و آنچه همسالان می پسندند تفاوت وجود دارد. چنانچه کودکی از نظر عاطفی و آموزشی شدیدا به مادرش متکی باشد، ممکن است نقشهای مردانه را کسب نکند. با این حال ، حفظ ثبات و همسانی در رفتار براساس یک معیار درونی از صفات مردانه و زنانه برای یک پسر فاقد پدر ممکن است بسیار مشکل باشد و منجر به اضطراب در وی می شود.
مراقبت های افراطی مادر نگران
مراقبت افراطی مادر یکی از پیامدهای محرومیت از پدر است. در خانواده هایی که مراقبت و حمایت بیش از اندازه مادر وجود دارد، پدر عموما نقش منفعل و بدون کارآیی دارد. چنانچه پدر وجود نداشته باشد، اغلب احتمال ایجاد یک نوع الگوی مراقبت افراطی از سوی مادر افزایش می یابد. در این میان سن کودک در هنگام شروع غیبت پدر یک عامل اساسی است. پسری که هنگام نوزادی یا سالهای اول کودکی به هر دلیلی از نعمت پدر محروم می شود، احتمال بیشتری دارد که از سوی مادرش مورد مراقبت و مواظبت افراطی قرار گیرد.
اما چنانچه محرومیت از پدر زمانی شروع شود که سن پسر بالاتر است ، ممکن است انتظار داشته باشد بسیاری از امور و مسوولیت هایی را که قبلا پدر انجام می داده است ، پسر برعهده گیرد.
محرومیت از پدر طی دوره هایی از رشد ممکن است کودک را مستعد وابسته شدن بیش از حد کند. با مطالعه کودکان کلاس اول مشخص شده است بیشتر کودکانی که از سوی معلمانشان به عنوان افراد بیش از حد وابسته ارزیابی می شوند، از خانواده هایی هستند که در آنها محرومیت از پدر وجود داشته است. در این مطالعه از میان هر 20کودک بیش از حد وابسته 13نفرشان مربوط به خانواده هایی بوده اند که در طول 3سال اول زندگی این محرومیت را داشته اند.
بسیاری از پسران کوچکی که در عروسک بازی نقش دخترانه به خود می گیرند مادرانی داشته اند که فعالیت آنان را در خارج از خانه محدود می کنند و در مقایسه با دیگر مادران رفتارهای استقلال طلبانه و مردانه کودکشان را کمتر تشویق می کنند. بسیاری از پاسخهای غیرمعمول مادران فاقد شوهر نشان می دهد که آنان می ترسند کودکانشان از نظر جسمانی آسیب ببینند یا وقتی بزرگتر شدند نتوانند آنها را کنترل کنند.
- [آیت الله بهجت] هنگام اختلاف بین پدر و مادر در ولایت و حضانت کودک، حق با کدام یک می باشد و آیا عمو و دایی حق حضانت و ولایت دارند؟ و حق ولایت و حضانت بر اموال فرزندان غیر بالغ آیا به معنای محرومیت آنان از اموالشان تا رسیدن به حد بلوغ می باشد یا خیر؟
- [سایر] وظیفه پدر و مادر درباره فرزندان چیست؟
- [آیت الله بهجت] در صورتی که پدر، مادر را بکشد آیا فرزندان حقّ قصاص پدر را دارند؟
- [سایر] وظیفه فرزندان در مقابل پدر و مادر چیست؟
- [سایر] پدر و مادر چه وظایفی در برابر فرزندان دارند؟
- [سایر] تاثیرات اختلاف پدر و مادر در تربیت فرزندان چیست؟
- [آیت الله بهجت] آیا فرزندان پسر به زن پدر محرم هستند؟
- [سایر] چه راهکارهایی وجود دارد تا پدر و مادر بهتر فرزندان را کاری بار بیاورند و بیشتر فرزندان احساس مسئولیت کنند؟
- [سایر] وظایف فرزندان در برابر پدر و مادر چیست؟
- [سایر] وظایف فرزندان در برابر پدر و مادر چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر هیچیک از عمو وعمه و دایی و خاله و فرزندان آنان زنده نباشند عمو و عمه ودایی و خاله پدر یا مادر میت از او ارث می برند واگر اینها هم زنده نباشند فرزندان آنان ارث می برند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر وارث شوهر و پدر و مادر و فرزندان میت باشند. سهم شوهر 41 می شود و به هر یک از پدر و مادر 61 می رسد وبقیه مال بین بچه های میت طبق مسائل گذشته تقسیم می شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر وارث زن و پدر و مادر و فرزندان میت باشند. سهم زن 81 و سهم پدر و مادر هر یک 61 می شود و بقیه مال بین بچه های میت طبق مسائل گذشته تقسیم می شود.
- [آیت الله سبحانی] اجازه پدر و مادر برای اعتکاف فرزندان شرط نیست، مگر این که عمل آنان مایه رنجش آنان و برخلاف خوشرفتاری با پدر و مادر باشد که اسلام بر آن تأکید فراوان دارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر عمو و عمّه و دایی و خاله خود میّت و فرزندان آنان و اولادِ فرزندان آنان وجود نداشته باشند، عمو و عمّه و دایی و خاله پدر و مادر میّت ارث میبرند و اگر اینها نباشند، فرزندان آنها ارث میبرند و اگر اینها هم نباشند، عمو و عمّه و دایی و خاله جد و جدّه میّت و اگر اینها نباشند، فرزندان آنها ارث میبرند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] فرزندان نابالغ کفار بعد از مسلمان شدن یکی از پدر یا مادر یا جد یا جده نزدیک پاک میشوند مگر اینکه ممیّز بوده و اظهار کفر کنند.
- [آیت الله اردبیلی] فرزندان نابالغ کفار، پس از اسلام آوردن پدر یا مادر خود، محکوم به اسلام بوده و به تبعیّت آنان پاک میشوند، ولی قبل از اسلام آوردن پدر یا مادر حکم کافر را دارند؛ مگر این که خود آنها ممیّز و اهل فکر و تشخیص بوده و در این جهت تابع پدر و مادر نباشند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر میّت عمو و عمّه و دایی و خاله نداشته باشد، مقداری که به هر عمو و عمّه میرسد به فرزندان آنان و مقداری که به هر دایی و خاله میرسد به فرزندان آنها داده میشود که در اینجا فرزندان آنان سهم خود را به گونهای تقسیم میکنند که هر مذکّر دو برابر مؤنّث ببرد و اگر فرزندان آنها هم نباشند، وارث میّت عمو و عمّه و دایی و خاله پدر و عمو و عمّه و دایی و خاله مادر او میباشند که 13 مال را عمو و عمّه و دایی و خاله مادر میّت میبرند و23 باقی مانده را عمو و عمّه و دایی و خاله پدر میّت میبرند، نحوه تقسیم مال بین عمو و عمّه و دایی و خاله پدر یا مادر میّت همچون نحوه تقسیم مال بین عمو و عمّه و دایی و خاله خود میّت است که در مسائل گذشته توضیح داده شد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طبقه دوم عبارتند از جد و جده و برادر و خواهر و فرزندان آنها که به تفصیل عبارتند از: الف پدر پدر متوفی (جد پدری ). ب پدر مادر متوفی (جد مادری ). ج مادر پدر متوفی (جده پدری ). د مادر مادر متوفی (جده مادری ). ه برادر و خواهر متوفی که پدر و مادر آنها با پدر و مادر متوفی یکی باشد (برادر پدری و مادری). و برادر و خواهر متوفی که تنها پدر آنها با پدر متوفی یکی باشد (برادر پدری). ز برادر و خواهر متوفی که تنها مادر آنها با مادر متوفی یکی باشد (برادر مادری). ح فرزندان برادر و خواهر میت که در صورت نبودن برادر و خواهر میت از او ارث می برند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر وارث میّت فقط پدر و مادر و یک پسر باشند، پدر و مادر هر یک 16 مال و 46 باقی مانده را پسر میبرد و اگر پدر و مادر و چند پسر یا چند دختر باشند، هر کدام از پدر و مادر 16 مال میبرند و فرزندان 46 باقی مانده را به طور مساوی بین خودشان قسمت میکنند و اگر وارث پدر و مادر و پسر و دختر باشند، هر کدام از پدر و مادر 16 مال را میبرد و 46 باقی مانده به فرزندان میرسد که آن را طوری تقسیم میکنند که هر پسری دو برابر یک دختر ببرد، بنابراین اگر میّت پدر و مادر و یک پسر و دو دختر داشته باشد، سهم هر یک از پدر و مادر 16 و سهم پسر 26 و سهم هر دختر 16 خواهد بود.