برای این که بتوانیم بر خود فراموشی و از خود بیگانه شدن غلبه کنیم، رعایت چند نکته لازم به نظر می رسد. 1 نظم و برنامه ریزی و استفاده از فرصت تاثیر نظم در زندگی غیر قابل انکار است. جوانی که به امید موفقیت تلاش می کند، با غفلت از این عامل مهم، ره به جایی نخواهد برد. نظم در زندگی، رفتاری موقتی نیست که بتوان با رعایت آن در کوتاه مدت به نتیجه رسید، بلکه این اصل مهم باید همواره در زندگی جاری باشد و به صورت یک عادت مطلوب در آید. ارزش نظم در اسلام تا آن اندازه مورد توجه قرار گرفته که حضرت امام علی(علیه السلام) در آخرین لحظات زندگی، پیروان خود را به این مهم سفارش می کند: "اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم".[1] شما را به دو چیز سفارش می کنم: یکی پرهیزگاری و دیگری نظم در کارها. برای برقراری نظم در زندگی باید با برنامه ریزی به کارهای روزانه پرداخت و هر کاری را در وقت مناسب انجام داد. امام کاظم(علیه السلام) می فرماید: سعی کنید که وقت خویش را چهار قسمت کنید: 1 ساعتی برای مناجات باشد 2 ساعتی برای امر معاش 3 ساعتی برای معاشرت با دوستان و افراد مورد اطمینان که عیوب شما را به شما می شناسانند و در نهادشان نسبت به شما دلسوزند و اخلاص دارند. 4 ساعتی نیز برای لذت حلال و تفریحات سالم; و به سبب همین قسمت آخر است که بر سه قسمت دیگر قدرت (و نشاط) پیدا خواهید کرد.[2] بنابراین، جوان خودباخته لازم است برای رسیدن به پیروزی با یک برنامه ریزی دقیق و منطقی و با استفاده مناسب از فرصت ها، تمام کارهای روزانه خود را انجام دهد و از درهم ریختگی و بی نظمی که عامل رکود و آفت پیروزی است، به شدت بپرهیزد. 2 ذکر خدا دستور صریح خداوند این است که مومنان باید خدا را بسیار یاد کنند: "یا ایها الذین آمنوا اذکرو الله ذکراً کثیراً و سبّحوه بکرة و اصیلا".[3] البته باید دانست که ذکر در اذکار زبانی یا نماز و عبادت خلاصه نمی شود، بلکه ذکر مصادیق بسیار دارد، از جمله ذکر نعمت های خداوند، ذکر کمک ها و توفیقات الهی، ذکر آیات الهی، ذکر دستورهای الهی در هنگام عمل و رعایت فرمان های خداوند، ذکر معاد و مرگ و از همه مهم تر ذکر ذات خداوندی; بدین معنا که او را در همه احوال حاضر و ناظر دانسته و توجه داشته باشیم که معبود مطلق اوست و رشته تمام امور به دست اوست; باید تنها از او کمک خواست و بر او توکل کرد. به همین سبب ذکر کثیر خداوند از شدیدترین و مهم ترین وظایف انسان دانسته شده است. انسان سرگردان در بیابان خود فراموشی، باید به یاد خدا باشد و او را نظاره گر اعمال خود بداند که عالم محضر خداوند است و نباید در پیشگاه حضرت دوست، معصیتی صورت گیرد که خود فرمود: "الم یعلم بان الله یری"[4] آیا نمی دانید که خداوند ناظر شماست؟ پس همواره به یاد خدا باشید و او را حاضر و ناظر بدانید چرا که در پرتو یاد خداست که انسان خود را آن چنان که هست می یابد. 3 عبادت به همان نسبت که وابستگی و غرق نشدن در مادیات انسان را از آن جدا می کند، عبادت انسان را به خویشتن باز می گرداند. عبادت به هوش آورنده و بیدار کننده انسان است. عبادت انسان را مانند نجات غریق، از اعماق دریای غفلت ها بیرون می آورد. در عبادت و در پرتو یاد خداوند است که انسان خود را آن چنان که هست می بیند، به نقص ها و کسری های خود آگاه می گردد و از بالا به هستی، حیات و زمان و مکان می نگرد; در عبادت است که انسان به حقارت و پستی آمال و آرزوهای محدود مادی پی می برد و می خواهد که خود را به قلب هستی برساند. پس در همه حال باید خود را به سلاح دعا و نیایش مجهز کرد، چرا که دعا یکی از وظایف عبد واقعی است و عبادتی[5] است که اگر انسان از آن سرباز زند، رحمت خاصه خداوند شامل حالش نخواهد شد: "قل ما یعبوابکم ربّی لولا دعاؤکم"[6] ای پیامبر، بگو اگر دعای شما نباشد، خداوند به شما عنایتی نخواهد کرد. 4 دعا همان طوری که ذکر خداوند موجب تقرب بنده در پیشگاه خداوند است; دعا نیز موجب جلب رحمت و عنایات خداوندی است. لذا در مواقع مناسب با ایجاد آمادگی و تهیه مقدمات، باید ضمن دعای قلبی، از ادعیه زبانی نیز غفلت نکرد. بنابراین فردی که دچار بی هویتی شده برای این که بتواند خویشتن خویش را باز یابد، بهتر است که بخشی از اوقات زندگی خود را به نماز و دعا و راز و نیاز با خداوند بی نیازی بگذراند که در پرتو ذکر او قلب ها آرام می گیرند و در ساحل امنیت و آرامش و اطمینان لنگر می اندازند. 5 توبه بعد از کفر و شرک، یأس از رحمت خداوند در رأس گناهان کبیره قرار دارد. کسی که از رحمت خداوند ناامید است و خود را قابل بخشش نمی داند، کم کم این تصور برایش پیدا می شود که او فردی جهنمی است و هرگز بخشیده نخواهد شد. پس دست کم در این دنیا باید هرچه می تواند، حتی به قیمت ارتکاب گناهان مختلف از زندگی لذت ببرد. به این ترتیب انواع گناهان را مرتکب می شود و خود را ازمسیر رحمت الهی دور می سازد. چنان که پیش تر ذکر شد یکی از پیامدهای خود فراموشی احساس گناه و شرمساری است که دامن گیر چنین انسانی می شود; اما باید دانست که پشیمانی از گناه اولین و اصولی ترین راهی است که به سوی خودشناسی برداشته می شود و این توفیق را نباید نادیده گرفت که رسول رحمت برای عالمیان نبی اکرم پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: "التائب من الذنب کمن لا ذنب له"[7] کسی که از گناهان خود توبه می کند مانند کسی است که برای او گناهی نیست. بنابراین یکی از راه های درمان خود فراموشی این است که پیوسته در مقابل هر عملی که منجر به شرمساری می گردد، توقف و از هر گفتار و کردار و پندار ناروا به معنای واقعی کلمه توبه نمود تا مورد محبت خداوند واقع شد. چرا که هیچ چیز در پیشگاه خداوند محبوبتر از جوان توبه کار نیست که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: "ما من شیء احب الی الله من شاب تائب"[8] چنان که نقل شده است: جوانی از بنی اسرائیل به مدت بیست سال عبادت خدا کرد و سپس بیست سال از عمرش را در نافرمانی از خداوند گذراند. روزی موی سپید خود را در آینه دید، به خود آمد و گفت: وای بر من که دوران پیری فرا رسید و جوانی سپری شد! خدایا، سالیانی به یاد تو بودم و چند سالی از تو روی برتافتم، اینک اگر به سویت بازگردم، آیا مرا می پذیری؟ در این هنگام ندایی شنید که ای مرد، تو مدتی عبادت کردی، ما به یاد تو بودیم، آن گاه ما را فراموش کردی، ماهم تو را به خود واگذاشتیم، ولی تو را مهلت دادیم; اینک اگر به سوی ما بازگردی تو را می پذیریم.[9] بنابراین باید صفحه دل را از هر چه یأس و ناامیدی است با یاد خداصیقل داد تا نو ر امید و خداشناسی در آن سایه اندازد. 6 خودشناسی خودشناسی یکی از مهم ترین رموز پیروزی و موفقیت است. انسان با شناخت خود می تواند اسرار درونی و استعدادهای ذاتی اش را کشف کند و در مسیر پیروزی و کامیابی حقیقی به جریان اندازد. بی حکمت نیست که "خودشناسی" یکی از قدیمی ترین دستورهای حکیمانه بشریت است و انبیا و اولیا و حکیمان بزرگ جهان بر آن تاکید داشته اند. علی(علیه السلام) در این زمینه می فرمایند: "افضل المعرفه، معرفة الانسان نفسه"[10] برترین شناخت این است که انسان خودش را بشناسد. شناخت استعدادها، توانایی ها، علایق، گرایش ها و همچنین یادآوری پیروزی ها و موفقیت هایی که در گذشته کسب کرده است، موجب می شود که جوان اعتماد بیشتری به خود پیدا کند، مسیر زندگی اش را در راستای توانایی ذاتی خود برگزیند و راه پیروزی را آسان تر بپیماید; از سوی دیگر، شناخت ضعف ها و حساسیت ها این امکان را ایجاد می کنند که انسان در جهت رفع جنبه های منفی شخصیت خویش تلاش کند، در برخورد با مشکلات زندگی، معقول و منطقی رفتار کند و ضعف های خود را در نظر داشته باشد. منابع جهت مطالعه بیشتر 1 اخلاق اسلامی، محمد علی سادات، تهران، انتشارات سمت، 1372. 2 اخلاق ج 2، محمد تقی فلسفی، تهران، هیأت نشر معارف اسلامی، 1359. 3 سیری در نهج البلاغه، مرتضی مطهری، قم، دارالتبلیغ اسلامی، 1354. 4 فلسفه اخلاق، تهران صدرا، 1374. 5 نقطه های آغازین در اخلاق عملی، محمد رضا مهدوی کنی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 47، ص 135، نهج البلاغه معجم المفهرس، چاپ دوم، 1413 ه. [2] . تحف العقول، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ص 408. [3] . احزاب، 41. [4] . علق، 14. [5] . "ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین"، (غافر، 60) [6] . فرقان، 77. [7] . ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 1، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، روایت 2116، ص540. [8] . همان، ج 5، روایت 9091، ص 8. [9] . تاج لنگرودی، محمد مهدی، داستان جوانان، ناشر مولف، 1371، ص 143. [10] . آمدی، غررالحکم، ج2، (چاپ دانشگاه 7 جلدی)، رقم 2935، ص386.
برای این که بتوانیم بر خود فراموشی و از خود بیگانه شدن غلبه کنیم، رعایت چند نکته لازم به نظر می رسد.
1 نظم و برنامه ریزی و استفاده از فرصت تاثیر نظم در زندگی غیر قابل انکار است. جوانی که به امید موفقیت تلاش می کند، با غفلت از این عامل مهم، ره به جایی نخواهد برد. نظم در زندگی، رفتاری موقتی نیست که بتوان با رعایت آن در کوتاه مدت به نتیجه رسید، بلکه این اصل مهم باید همواره در زندگی جاری باشد و به صورت یک عادت مطلوب در آید.
ارزش نظم در اسلام تا آن اندازه مورد توجه قرار گرفته که حضرت امام علی(علیه السلام) در آخرین لحظات زندگی، پیروان خود را به این مهم سفارش می کند: "اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم".[1] شما را به دو چیز سفارش می کنم: یکی پرهیزگاری و دیگری نظم در کارها.
برای برقراری نظم در زندگی باید با برنامه ریزی به کارهای روزانه پرداخت و هر کاری را در وقت مناسب انجام داد. امام کاظم(علیه السلام) می فرماید: سعی کنید که وقت خویش را چهار قسمت کنید: 1 ساعتی برای مناجات باشد 2 ساعتی برای امر معاش 3 ساعتی برای معاشرت با دوستان و افراد مورد اطمینان که عیوب شما را به شما می شناسانند و در نهادشان نسبت به شما دلسوزند و اخلاص دارند. 4 ساعتی نیز برای لذت حلال و تفریحات سالم; و به سبب همین قسمت آخر است که بر سه قسمت دیگر قدرت (و نشاط) پیدا خواهید کرد.[2]
بنابراین، جوان خودباخته لازم است برای رسیدن به پیروزی با یک برنامه ریزی دقیق و منطقی و با استفاده مناسب از فرصت ها، تمام کارهای روزانه خود را انجام دهد و از درهم ریختگی و بی نظمی که عامل رکود و آفت پیروزی است، به شدت بپرهیزد.
2 ذکر خدا دستور صریح خداوند این است که مومنان باید خدا را بسیار یاد کنند: "یا ایها الذین آمنوا اذکرو الله ذکراً کثیراً و سبّحوه بکرة و اصیلا".[3]
البته باید دانست که ذکر در اذکار زبانی یا نماز و عبادت خلاصه نمی شود، بلکه ذکر مصادیق بسیار دارد، از جمله ذکر نعمت های خداوند، ذکر کمک ها و توفیقات الهی، ذکر آیات الهی، ذکر دستورهای الهی در هنگام عمل و رعایت فرمان های خداوند، ذکر معاد و مرگ و از همه مهم تر ذکر ذات خداوندی; بدین معنا که او را در همه احوال حاضر و ناظر دانسته و توجه داشته باشیم که معبود مطلق اوست و رشته تمام امور به دست اوست; باید تنها از او کمک خواست و بر او توکل کرد.
به همین سبب ذکر کثیر خداوند از شدیدترین و مهم ترین وظایف انسان دانسته شده است. انسان سرگردان در بیابان خود فراموشی، باید به یاد خدا باشد و او را نظاره گر اعمال خود بداند که عالم محضر خداوند است و نباید در پیشگاه حضرت دوست، معصیتی صورت گیرد که خود فرمود: "الم یعلم بان الله یری"[4] آیا نمی دانید که خداوند ناظر شماست؟
پس همواره به یاد خدا باشید و او را حاضر و ناظر بدانید چرا که در پرتو یاد خداست که انسان خود را آن چنان که هست می یابد.
3 عبادت به همان نسبت که وابستگی و غرق نشدن در مادیات انسان را از آن جدا می کند، عبادت انسان را به خویشتن باز می گرداند. عبادت به هوش آورنده و بیدار کننده انسان است. عبادت انسان را مانند نجات غریق، از اعماق دریای غفلت ها بیرون می آورد. در عبادت و در پرتو یاد خداوند است که انسان خود را آن چنان که هست می بیند، به نقص ها و کسری های خود آگاه می گردد و از بالا به هستی، حیات و زمان و مکان می نگرد; در عبادت است که انسان به حقارت و پستی آمال و آرزوهای محدود مادی پی می برد و می خواهد که خود را به قلب هستی برساند. پس در همه حال باید خود را به سلاح دعا و نیایش مجهز کرد، چرا که دعا یکی از وظایف عبد واقعی است و عبادتی[5] است که اگر انسان از آن سرباز زند، رحمت خاصه خداوند شامل حالش نخواهد شد:
"قل ما یعبوابکم ربّی لولا دعاؤکم"[6] ای پیامبر، بگو اگر دعای شما نباشد، خداوند به شما عنایتی نخواهد کرد.
4 دعا همان طوری که ذکر خداوند موجب تقرب بنده در پیشگاه خداوند است; دعا نیز موجب جلب رحمت و عنایات خداوندی است. لذا در مواقع مناسب با ایجاد آمادگی و تهیه مقدمات، باید ضمن دعای قلبی، از ادعیه زبانی نیز غفلت نکرد.
بنابراین فردی که دچار بی هویتی شده برای این که بتواند خویشتن خویش را باز یابد، بهتر است که بخشی از اوقات زندگی خود را به نماز و دعا و راز و نیاز با خداوند بی نیازی بگذراند که در پرتو ذکر او قلب ها آرام می گیرند و در ساحل امنیت و آرامش و اطمینان لنگر می اندازند.
5 توبه بعد از کفر و شرک، یأس از رحمت خداوند در رأس گناهان کبیره قرار دارد. کسی که از رحمت خداوند ناامید است و خود را قابل بخشش نمی داند، کم کم این تصور برایش پیدا می شود که او فردی جهنمی است و هرگز بخشیده نخواهد شد. پس دست کم در این دنیا باید هرچه می تواند، حتی به قیمت ارتکاب گناهان مختلف از زندگی لذت ببرد. به این ترتیب انواع گناهان را مرتکب می شود و خود را ازمسیر رحمت الهی دور می سازد. چنان که پیش تر ذکر شد یکی از پیامدهای خود فراموشی احساس گناه و شرمساری است که دامن گیر چنین انسانی می شود; اما باید دانست که پشیمانی از گناه اولین و اصولی ترین راهی است که به سوی خودشناسی برداشته می شود و این توفیق را نباید نادیده گرفت که رسول رحمت برای عالمیان نبی اکرم پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: "التائب من الذنب کمن لا ذنب له"[7] کسی که از گناهان خود توبه می کند مانند کسی است که برای او گناهی نیست.
بنابراین یکی از راه های درمان خود فراموشی این است که پیوسته در مقابل هر عملی که منجر به شرمساری می گردد، توقف و از هر گفتار و کردار و پندار ناروا به معنای واقعی کلمه توبه نمود تا مورد محبت خداوند واقع شد. چرا که هیچ چیز در پیشگاه خداوند محبوبتر از جوان توبه کار نیست که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: "ما من شیء احب الی الله من شاب تائب"[8]
چنان که نقل شده است: جوانی از بنی اسرائیل به مدت بیست سال عبادت خدا کرد و سپس بیست سال از عمرش را در نافرمانی از خداوند گذراند. روزی موی سپید خود را در آینه دید، به خود آمد و گفت: وای بر من که دوران پیری فرا رسید و جوانی سپری شد! خدایا، سالیانی به یاد تو بودم و چند سالی از تو روی برتافتم، اینک اگر به سویت بازگردم، آیا مرا می پذیری؟ در این هنگام ندایی شنید که ای مرد، تو مدتی عبادت کردی، ما به یاد تو بودیم، آن گاه ما را فراموش کردی، ماهم تو را به خود واگذاشتیم، ولی تو را مهلت دادیم; اینک اگر به سوی ما بازگردی تو را می پذیریم.[9]
بنابراین باید صفحه دل را از هر چه یأس و ناامیدی است با یاد خداصیقل داد تا نو ر امید و خداشناسی در آن سایه اندازد.
6 خودشناسی
خودشناسی یکی از مهم ترین رموز پیروزی و موفقیت است. انسان با شناخت خود می تواند اسرار درونی و استعدادهای ذاتی اش را کشف کند و در مسیر پیروزی و کامیابی حقیقی به جریان اندازد. بی حکمت نیست که "خودشناسی" یکی از قدیمی ترین دستورهای حکیمانه بشریت است و انبیا و اولیا و حکیمان بزرگ جهان بر آن تاکید داشته اند. علی(علیه السلام) در این زمینه می فرمایند: "افضل المعرفه، معرفة الانسان نفسه"[10] برترین شناخت این است که انسان خودش را بشناسد.
شناخت استعدادها، توانایی ها، علایق، گرایش ها و همچنین یادآوری پیروزی ها و موفقیت هایی که در گذشته کسب کرده است، موجب می شود که جوان اعتماد بیشتری به خود پیدا کند، مسیر زندگی اش را در راستای توانایی ذاتی خود برگزیند و راه پیروزی را آسان تر بپیماید; از سوی دیگر، شناخت ضعف ها و حساسیت ها این امکان را ایجاد می کنند که انسان در جهت رفع جنبه های منفی شخصیت خویش تلاش کند، در برخورد با مشکلات زندگی، معقول و منطقی رفتار کند و ضعف های خود را در نظر داشته باشد.
منابع جهت مطالعه بیشتر
1 اخلاق اسلامی، محمد علی سادات، تهران، انتشارات سمت، 1372.
2 اخلاق ج 2، محمد تقی فلسفی، تهران، هیأت نشر معارف اسلامی، 1359.
3 سیری در نهج البلاغه، مرتضی مطهری، قم، دارالتبلیغ اسلامی، 1354.
4 فلسفه اخلاق، تهران صدرا، 1374.
5 نقطه های آغازین در اخلاق عملی، محمد رضا مهدوی کنی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سیدرضی، نهج البلاغه، نامه 47، ص 135، نهج البلاغه معجم المفهرس، چاپ دوم، 1413 ه.
[2] . تحف العقول، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ص 408.
[3] . احزاب، 41.
[4] . علق، 14.
[5] . "ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین"، (غافر، 60)
[6] . فرقان، 77.
[7] . ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 1، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، روایت 2116، ص540.
[8] . همان، ج 5، روایت 9091، ص 8.
[9] . تاج لنگرودی، محمد مهدی، داستان جوانان، ناشر مولف، 1371، ص 143.
[10] . آمدی، غررالحکم، ج2، (چاپ دانشگاه 7 جلدی)، رقم 2935، ص386.
- [سایر] چاره ای برای مو خوره چیست ؟؟؟؟؟؟؟///
- [سایر] تنبلی اجتماعی چیست؟عوامل ایجاد آن و راه چاره کدام است؟
- [سایر] خانواده شوهرم با من ناسازگارند و شوهرم نیز تحت تاثیر آنها قرار گرفته راه چاره چیست ؟
- [سایر] خانواده شوهرم با من ناسازگارند و شوهرم نیز تحت تاثیر آنها قرار گرفته راه چاره چیست ؟
- [آیت الله سیستانی] اگر جایی آن قدر نجاست گسترش پیدا کرده باشد که نشود آن را طاهر کرد، چاره چیست ؟
- [سایر] داروی ضد فراموشی چیست؟
- [سایر] درباره ی شیوه درمان و درمان های جدید واریس توضیح بفرمایید .
- [آیت الله سبحانی] تکلیف نمازگزار در شکیات در غیر مواردی که چاره اندیشی شده است مثلاً شک بین 2 و3 پیش از اکمال سجدتین چیست؟
- [آیت الله بهجت] در صورتی که در شرایط زمانی یا مکانی خاص، سوار اتومبیل عمومی باشیم که چاره ای جز شنیدن ترانه و موسیقی نباشد، تکلیف چیست؟
- [سایر] شخصی مریض است و اگر درمان کند می تواند ماه رمضان را روزه بگیرد آیا درمان واجب است؟
- [آیت الله جوادی آملی] .درمان کودک باید با اذن ولیّ او باشد.
- [آیت الله سبحانی] اگر انسان برای معالجه کسی ناچار شود که به عورت او نگاه کند، بنابر احتیاط واجب باید آئینه را در مقابل گذاشته و در آن نگاه کند ولی اگر چاره ای جز نگاه کردن به عورت نباشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که از روی نادانی یا فراموشی با زن در حال حیض نزدیکی کند، کفاره ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سخن گفتن از روی سهو و فراموشی و نسیان نماز را باطل نمی کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر به جهت ندانستن یا فراموشی در طلا نماز بخواند بنابر احتیاط واجب نمازش باطل است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که از روی نادانی یا فراموشی با زن در حال حیض نزدیکی کند کفاره ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن و آشامیدن از روی سهو و فراموشی روزه را باطل نمی کند.
- [آیت الله خوئی] کسی که از روی نادانی یا فراموشی با زن در حال حیض نزدیکی کند کفاره ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر انسان برای معالجه کسی ناچار شود که به عورت او نگاه کند، باید آئینه را درمقابل گذاشته و در آن نگاه کند ولی اگر چاره ای جز نگاه کردن به عورت نباشد اشکال ندارد. مسائل متفرقه زناشوئی
- [آیت الله سبحانی] اگر انسان برای معالجه کسی ناچار شود که به عورت او نگاه کند، بنابر احتیاط واجب باید آئینه را در مقابل گذاشته و در آن نگاه کند ولی اگر چاره ای جز نگاه کردن به عورت نباشد، اشکال ندارد.