بیمه مسئولیت یا در اصطلاح امروز، بیمه شخص ثالث مسئله بسیار دامنه داری در فقه است. مثلاً بیمه گر، اتومبیلی را بیمه می کند که اگر به وسیله این اتومبیل، به اتومبیل دیگری صدمه وارد شد، خسارت آن اتومبیل دیگر را بپردازد. در موضوع بیمه، مسلّما هیچ بیمه ای شامل خسارت وارد کردن های عمدی نمی شود [و] اگر غیر از این باشد، همه نظم ها مختل می شود؛ یعنی هیچ گاه مؤسسه بیمه این طور بیمه نمی کند که من اتومبیل تو را بیمه می کنم حتی اگر [به عمد] آن را آتش زدی، پولش را به تو بدهم. در قوانین بیمه هم می گویند یکی از شرایط بیمه این است که خسارت را صاحب مال [به عمد] وارد نکرده باشد. پس بیمه در مورد خسارت های غیر عمدی است. اگر کسی به عمد، با اتومبیل خود به اتومبیل دیگری خسارتی وارد کند، مسلّم [است که] در اینجا بیمه گر تعهدی ندارد، [ولی] صحبت در جایی است که او به عمد نزده [باشد،] ولی به هر حال زده [است؛ هر چند دلیلش] این است که از قانون راهنمایی و رانندگی تخلف کرده [است]. از نظر قانون، این شخص مسئول خسارتی است که بر اتومبیل شخص دیگر وارد شده است [و ]مؤسسه بیمه، این خسارت را متعهد می شود. منبع : ربا، بانک، بیمه، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، ص 309.
بیمه مسئولیت یا در اصطلاح امروز، بیمه شخص ثالث مسئله بسیار دامنه داری در فقه است. مثلاً بیمه گر، اتومبیلی را بیمه می کند که اگر به وسیله این اتومبیل، به اتومبیل دیگری صدمه وارد شد، خسارت آن اتومبیل دیگر را بپردازد. در موضوع بیمه، مسلّما هیچ بیمه ای شامل خسارت وارد کردن های عمدی نمی شود [و] اگر غیر از این باشد، همه نظم ها مختل می شود؛ یعنی هیچ گاه مؤسسه بیمه این طور بیمه نمی کند که من اتومبیل تو را بیمه می کنم حتی اگر [به عمد] آن را آتش زدی، پولش را به تو بدهم. در قوانین بیمه هم می گویند یکی از شرایط بیمه این است که خسارت را صاحب مال [به عمد] وارد نکرده باشد. پس بیمه در مورد خسارت های غیر عمدی است. اگر کسی به عمد، با اتومبیل خود به اتومبیل دیگری خسارتی وارد کند، مسلّم [است که] در اینجا بیمه گر تعهدی ندارد، [ولی] صحبت در جایی است که او به عمد نزده [باشد،] ولی به هر حال زده [است؛ هر چند دلیلش] این است که از قانون راهنمایی و رانندگی تخلف کرده [است]. از نظر قانون، این شخص مسئول خسارتی است که بر اتومبیل شخص دیگر وارد شده است [و ]مؤسسه بیمه، این خسارت را متعهد می شود.
منبع : ربا، بانک، بیمه، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، ص 309.
- [سایر] ماهیت فقهی حقوقی تدلیس شخص ثالث چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] خانه ای مشترک بین دو نفر است، یکی از شرکا سهم خود را به مبلغ معینی به شخص ثالث می فروشد، شخص ثالث که خانه را خریده نه حاضر است سهمیه شریک دیگر را بخرد و نه حاضر است سهم خود را بفروشد، نماز خواندن شخص ثالث در این خانه چگونه است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا اقرار فقط به زیان اقرار کننده نافذ است و از اقرار او نباید به شخص ثالث زیان برسد و آیا موردی وجود دارد که از اقرار مقرّ به شخص ثالث زیان برسد؟
- [آیت الله سبحانی] آیا مجرد انعقاد قرارداد بین بانک و گیرنده وام برای ضمانت شخص ثالث کافی است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] آیا فروش چک مدت دار به شخص ثالث به قیمت کمتر اشکال دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] مشتری چکهایی را به بایع می پردازد، که صادر کننده آن شخص ثالثی است. در صورت عدم تبدیل چکها به وجه نقد (به لحاظ عدم موجودی) آیا بایع حقّ رجوع به مشتری را دارد، یا این که با قبول چک شخص ثالث، ذمّه مشتری بریء و ضمان به ذمّه صاحب چک (شخص ثالث) منتقل می شود؟ آیا بین موردی که شخص ثالث چک مذکور را بابت بدهی خود به مشتری داده، و جایی که صرفاً به عنوان امانت، یا تضمین، تحویل او داده تفاوتی وجود دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] مشتری چک هایی را به بایع می پردازد، که صادر کننده آن شخص ثالثی است. در صورت عدم تبدیل چک ها به وجه نقد (به لحاظ عدم موجودی) آیا بایع حقّ رجوع به مشتری را دارد، یا این که با قبول چک شخص ثالث، ذمّه مشتری بریء و ضمان به ذمّه صاحب چک (شخص ثالث) منتقل می شود؟ آیا بین موردی که شخص ثالث چک مذکور را بابت بدهی خود به مشتری داده، و جایی که صرفاً به عنوان امانت، یا تضمین، تحویل او داده تفاوتی وجود دارد؟
- [آیت الله خامنه ای] شرکت بیمه در ضمن قرارداد بیمه عمر که با بیمه گزار منعقد نموده، متعهد شده است که بعد از وفات بیمه گزار، مبلغی پول به کسانی که او معیّن می کند بپردازد، حال اگر این شخص بدهکار باشد و دارایی او برای پرداخت بدهی اش کافی نباشد، آیا طلبکاران حق دارند طلب خود را از مبلغی که شرکت بیمه پرداخت می کند بردارند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] مشتری چک هایی را به بایع می پردازد، که صادر کننده آن شخص ثالثی است. در صورت عدم تبدیل چکها به وجه نقد (به لحاظ عدم موجودی) آیا بایع حقّ رجوع به مشتری را دارد، یا این که با قبول چک شخص ثالث، ذمّه مشتری بریء و ضمان به ذمّه صاحب چک (شخص ثالث) منتقل می شود؟ آیا بین موردی که شخص ثالث چک مذکور را بابت بدهی خود به مشتری داده، و جایی که صرفاً به عنوان امانت، یا تضمین، تحویل او داده تفاوتی وجود دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] مشتری چک هایی را به بایع می پردازد، که صادر کننده آن شخص ثالثی است. در صورت عدم تبدیل چک ها به وجه نقد (به لحاظ عدم موجودی) آیا بایع حقّ رجوع به مشتری را دارد، یا این که با قبول چک شخص ثالث، ذمّه مشتری بریء و ضمان به ذمّه صاحب چک (شخص ثالث) منتقل می شود؟ آیا بین موردی که شخص ثالث چک مذکور را بابت بدهی خود به مشتری داده، و جایی که صرفاً به عنوان امانت، یا تضمین، تحویل او داده تفاوتی وجود دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] بیمه انواع واقسام متعددی دارد: بیمه حیات وسلامتی بدن بیمه اموال، چه اموالی که از خارج خریداری شده باشد و یا موجود در انبارهای کالا، شخصی و یا عمومی و یا اثاث البیت بیمه خطر آتش سوزی وغرق در آب و نقص حاصل در کالا و حصول عیب و خرابی در آن بیمه ماشین و شخص ثالث یا تمام بدنه بیمه کشتیهای تجارتی و آنچه از این قبیل است و بیمه اقسام دیگری نیز دارد و چون حکم آنها یکی است لزومی ندارد که تمام آنها ذکر شود.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که به او حواله شده است، میتواند با موافقت طلبکار، او را به شخص ثالثی حواله دهد، خواه شخص ثالث بدهکار باشد یا نه، شخص ثالث نیز با موافقت طلبکار میتواند او را به دیگری حواله دهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] بیمه قراردادی است بین بیمه کننده و شرکت یا شخص بیمه گر و بر این اساس است که در برابر پولی که به آن شرکت یا آن شخص می دهد خسارتهای وارده بر انسان یا چیزی را جبران کند و این معامله و قرارداد مستقلی است که باشرایطی که در مسائل آینده می آید صحیح است، چه بیمه کالاهای تجارتی باشد، یا ساختمانها و اتومبیلها و کشتیها و هواپیماها، یا بیمه کارمندان و کارگران، یا بیمه عمر و مانند آن که در عرف عقلاء معمول است.
- [آیت الله مظاهری] بیمه عقدی است بین بیمه کننده و بیمهگر (دولت، شرکت، شخص) و لازم الاجرا میباشد و با هر لفظی چه عربی و یا غیر عربی یا با هر کاری نظیر کتابت، اجرا میشود، و آن عقد این است که بیمهگر در برابر پولی که میگیرد خسارتهای وارده را جبران میکند و آن اقسامی دارد: بیمه تجارتی، ساختمانی، وسایل نقلیه، کارمندان و کارگران، بیمه عمر و مانند آن، که همه اقسام آن صحیح و لازم الاجرا است.
- [امام خمینی] سفته دوستانه را که شخص میدهد به دیگری که نزد ثالثی تنزیل کند و شخص ثالث، در موعد مقرر حق رجوع داشته باشد به صاحب سفته که شخص اول است به چند وجه میتوان تصحیح نمود: اول، آن که این امر برگشت کند به این که شخص اول، وکیل نموده شخص دوم را که در ذمه او معامله کند با شخص سوم، و بفروشد به عهده او مقداری اسکناس را که همان مقدار سفته است به معادل همان مقدار و وکیل باشد شخص دوم پولی را که گرفته است به قرض بردارد، و شخص اول که قرض دهنده است در موعدی که قرار میدهند، برای مطالبه قرض به شخص دوم رجوع کند، بنا بر این پس از معامله صاحب اول سفته که بدهکار نبود واقعاً، بدهکار میشود به شخص سوم، و پس از قرض نمودن شخص دوم، مقداری را که گرفته است از شخص سوم به صاحب اول سفته بدهکار میشود، بنا بر این پس از معامله شخص ثالث در موعد مقرر میتواند به شخص اول، رجوع کند و طلب خود را بگیرد و شخص اول پس از قرض میتواند رجوع کند به شخص دوم در موعد مقرر و طلب خود را بگیرد و اگر متعارف در این سفتهها آن است که اگر شخص اول، طلب را نداد شخص ثالث به شخص ثانی میتواند رجوع کند، با توجه به این امر شرط ضمنی است و میتواند رجوع کند. وجه دوم، آن که دادن سفته دوستانه را به شخص دوم که با شخص ثالث معامله کند و شخص سوم هم حق داشته باشد رجوع کند به دومی موجب دو امر است. یکی آن که به واسطه دادن سفته، گیرنده صاحب اعتبار میشود نزد سومی، از این جهت با خود او معامله میکند، و شخص دوم بدهکار میشود به شخص سوم دوم: آن که به واسطه معهود بودن در نزد این اشخاص شخص اول ملتزم میباشد که مقدار معلوم را اگر شخص دوم ندهد، او بدهد، بنا بر این پس از معامله، شخص ثالث در موعد میتواند رجوع کند به شخص دوم و اگر او نداد رجوع کند به شخص اول، و شخص اول اگر پرداخت، رجوع کند به شخص دوم، و چون این امور معهود است، قراردادهای ضمنی است و مانع ندارد، و بعض وجوه دیگر نیز برای صحت هست.
- [آیت الله اردبیلی] سفته دوستانه را که صادر کننده به دیگری میدهد تا نزد شخص ثالثی تنزیل کند و شخص ثالث در موعد مقرر، حقّ رجوع به صاحب سفته را که شخص اوّل است، داشته باشد به این وجه میتوان تصحیح نمود که دادنِ سفته دوستانه به شخص دوم به این خاطر است که با شخص ثالث معامله کند و شخص سوم هم حق رجوع به دومی را داشته باشد و این موجب دو امر است: یکی آن که به واسطه دادنِ سفته، گیرنده نزد سومی صاحب اعتبار میشود، از این جهت با خود او معامله میکند و شخص دوم به شخص سوم بدهکار میشود. دوم: آن که به واسطه معهود بودن در نزد این اشخاص، شخص اوّل ملتزم میباشد که اگر شخص دوم مقدار معلوم را ندهد، او آن را پرداخت نماید؛ بنابر این پس از معامله، شخص ثالث در موعد میتواند به شخص دوم رجوع کند و اگر او نداد، به شخص اوّل رجوع کند و شخص اوّل اگر پرداخت کرد، به شخص دوم رجوع میکند و چون این امور معهودند، قراردادهای ضمنی محسوب میشوند و مانعی ندارند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر رهن دهنده یا ورثه او، رهن گیرنده یا ورثه او را امین ندانند، میتوانند مال رهن را نزد شخص ثالث و یا کسی که حاکم شرع تعیین میکند به امانت بگذارند.
- [آیت الله وحید خراسانی] در صورتی که بیمه شونده اقساط بیمه را بر طبق قرار داد نپردازد بر بیمه کننده واجب نیست خسارت وارده را جبران کند و بیمه شونده حق ندارد انچه از اقساط بیمه پرداخت کرده پس بگیرد
- [آیت الله خوئی] لازم است در قرارداد بیمه تعیین آنچه که بیمه میشود و تعیین خطرهای احتمالی که آن چیز به خاطر آن خطرات بیمه میشود و همین طور لازم است اقساط بیمه و ابتداء و انتها و مدت بیمه تعیین گردد.
- [آیت الله علوی گرگانی] لازم است در قرارداد بیمه تعیین آنچه که بیمه میشود وتعیین خطرهای احتمالی که آن چیز به خاطر آن خطرات بیمه میشود وهمینطور لازم است اقساط بیمه وابتدأ وانتهأ ومدّت بیمه تعیین گردد.