چرا ورود به مسجد که خانه ی خداست برای همگان آزاد نیست و اقلیّت های مذهبی حق ورود به آن را ندارند؟ آیا این کار موجب سلب آزادی آنان نمی شود؟
چون پایه و اساس حکم ناروایی ورود کافران، از مسجدالحرام آغاز شده و سپس به دیگر مساجد سرایت نموده است، بحث را از مسجدالحرام آغاز می کنیم. مهم ترین دلیل فقهای شیعه و سنّی بر ناروایی ورود کافران به مسجدالحرام، این آیه ی شریفه است: (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ)؛[1] ای کسانی که ایمان آورده اید! مشرکان ناپاک اند؛ پس نباید بعد از امسال نزدیک مسجدالحرام شوند؛ و اگر از فقر می ترسید، خداوند هرگاه بخواهد، شما را به کرمش بی نیاز می سازد (و از راه دیگر جبران می کند). خداوند دانا و حکیم است. در این آیه چند بحث وجود دارد: 1. کلمه ی نجس و مسئله ی نجس بودن مشرکان؛ 2. منع از مسجدالحرام یا همه ی مساجد؛ 3. آیا مشرکان شامل اهل کتاب نیز می شود؟ معنای کلمه ی نجس: (نجس) مصدر است و فقط یک بار در قرآن به کار رفته است. ابوالفتوح می گوید: وقتی عرب اسم را با مصدر وصف می کند برای مبالغه است؛ مثل: رجلٌ صوم و عدل و فطر و رضا؛ یعنی صائم، عادل، مفطر و مرضی. بعضی نیز نجس را صفت مشبه بر وزن حسن دانسته اند. در این جا نیاز به مجاز نیست، بلکه معنای حقیقی اش همین است و با نجِس فرق ندارد.[2] راغب در مفردات، نجاست و نجس را به معنای هرگونه پلیدی دانسته و آن دو گونه است: 1. پلیدی حسّی، 2. پلیدی باطنی. طبرسی نیز در مجمع البیان می نویسد: به هر چیزی که طبع انسان از آن متنفّر است، نجس گویند.[3] به همین دلیل، این کلمه در موارد زیادی به کار می رود که در مفهوم آن معنای نجاست و آلودگی ظاهری وجود ندارد؛ مثلا عرب به دردهایی که دیر درمان می شود، نجس گوید.[4] (وداءٌ نجس؛ درد بی درمان).[5] نجس بودن مشرکان: همه ی فقهای اسلام در نجس بودن مشرک اتّفاق نظر دارند؛ لکن بعضی (مثل ابوالفتوح، مقداد سیوری و...) آنان را مانند خوک و سگ، نجس العین می دانند و برخی (مثل حایفی، جنب، و...) آنان را نجس الحکم می دانند. علامه طباطبایی(رحمه الله) نیز نجاست مشرکان را که در این آیه به آن اشاره شده، پلیدی معنوی می داند. هم چنان که برای مسجدالحرام نوعی از طهارت و پاکی و دوری از بدی ها و آلودگی است، برای مشرکین نوعی از آلودگی و ناپاکی است.[6] پی نوشتها: [1]. سوره ی برائت، آیه ی 28. [2]. بهاءالدّین خرمشاهی، توضیحات و واژه نامه های قرآن، ترجمه، ص 191. [3]. طبرسی، مجمع البیان، ج 5، ص 38. [4]. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه. [5]. جبران مسعود، فرهنگ الفبایی الوائد، ج 2، ص 1722. [6]. علامه طباطبایی، المیزان، ج 9، ص 229. منبع: اسلام و اقلیّت های مذهبی، محمد باقر طاهری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
عنوان سوال:

چرا ورود به مسجد که خانه ی خداست برای همگان آزاد نیست و اقلیّت های مذهبی حق ورود به آن را ندارند؟ آیا این کار موجب سلب آزادی آنان نمی شود؟


پاسخ:

چون پایه و اساس حکم ناروایی ورود کافران، از مسجدالحرام آغاز شده و سپس به دیگر مساجد سرایت نموده است، بحث را از مسجدالحرام آغاز می کنیم.
مهم ترین دلیل فقهای شیعه و سنّی بر ناروایی ورود کافران به مسجدالحرام، این آیه ی شریفه است:
(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلا یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیْلَةً فَسَوْفَ یُغْنِیکُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ حَکِیمٌ)؛[1] ای کسانی که ایمان آورده اید! مشرکان ناپاک اند؛ پس نباید بعد از امسال نزدیک مسجدالحرام شوند؛ و اگر از فقر می ترسید، خداوند هرگاه بخواهد، شما را به کرمش بی نیاز می سازد (و از راه دیگر جبران می کند). خداوند دانا و حکیم است.
در این آیه چند بحث وجود دارد: 1. کلمه ی نجس و مسئله ی نجس بودن مشرکان؛ 2. منع از مسجدالحرام یا همه ی مساجد؛ 3. آیا مشرکان شامل اهل کتاب نیز می شود؟
معنای کلمه ی نجس: (نجس) مصدر است و فقط یک بار در قرآن به کار رفته است. ابوالفتوح می گوید:
وقتی عرب اسم را با مصدر وصف می کند برای مبالغه است؛ مثل: رجلٌ صوم و عدل و فطر و رضا؛ یعنی صائم، عادل، مفطر و مرضی.
بعضی نیز نجس را صفت مشبه بر وزن حسن دانسته اند. در این جا نیاز به مجاز نیست، بلکه معنای حقیقی اش همین است و با نجِس فرق ندارد.[2]
راغب در مفردات، نجاست و نجس را به معنای هرگونه پلیدی دانسته و آن دو گونه است: 1. پلیدی حسّی، 2. پلیدی باطنی.
طبرسی نیز در مجمع البیان می نویسد:
به هر چیزی که طبع انسان از آن متنفّر است، نجس گویند.[3]
به همین دلیل، این کلمه در موارد زیادی به کار می رود که در مفهوم آن معنای نجاست و آلودگی ظاهری وجود ندارد؛ مثلا عرب به دردهایی که دیر درمان می شود، نجس گوید.[4] (وداءٌ نجس؛ درد بی درمان).[5]
نجس بودن مشرکان: همه ی فقهای اسلام در نجس بودن مشرک اتّفاق نظر دارند؛ لکن بعضی (مثل ابوالفتوح، مقداد سیوری و...) آنان را مانند خوک و سگ، نجس العین می دانند و برخی (مثل حایفی، جنب، و...) آنان را نجس الحکم می دانند. علامه طباطبایی(رحمه الله) نیز نجاست مشرکان را که در این آیه به آن اشاره شده، پلیدی معنوی می داند.
هم چنان که برای مسجدالحرام نوعی از طهارت و پاکی و دوری از بدی ها و آلودگی است، برای مشرکین نوعی از آلودگی و ناپاکی است.[6]
پی نوشتها:
[1]. سوره ی برائت، آیه ی 28.
[2]. بهاءالدّین خرمشاهی، توضیحات و واژه نامه های قرآن، ترجمه، ص 191.
[3]. طبرسی، مجمع البیان، ج 5، ص 38.
[4]. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه.
[5]. جبران مسعود، فرهنگ الفبایی الوائد، ج 2، ص 1722.
[6]. علامه طباطبایی، المیزان، ج 9، ص 229.
منبع: اسلام و اقلیّت های مذهبی، محمد باقر طاهری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین