وجوب اطاعت از ولی فقیه و حدود اختیارات او، «تقلیدی» است یا «تحقیقی»؟‌ ‌
اصل وجوب اطاعت از ولی فقیه، مانند اصل وجوب تقلید از مرجع فقهی، تحقیقی است نه تقلیدی. ‌همان‌گونه که عقل انسان چنین حکم می‌نماید که در وقت بیماری می‌باید به طبیب مراجعه کرد و در جریان ‌خانه‌سازی به مهندس رجوع نمود، درباره احکام دینی نیز حکم می‌کند که باید به مرجع تقلید که خبره و ‌کارشناس دین است مراجع شود؛ البتّه عقلاء متفاوتند، برخی که خیلی دقیق هستند، این برهان عقلی را با ‌همه موادّش به طور تفصیل توجّه دارند، ولی برخی دیگر که از دقت کامل برخوردار نیستند، به صورت اجمالی و ‌مدار بسته این حکم عقل را می‌فهمند و به آن عمل می‌کنند. فقیه نیز در کتاب فقهی خود همان طور که ‌جریان وجوب تقلید را طرح می‌کند، جریان لزوم پذیرش ولایت فقیه را نیز طرح می‌نماید.‌‌ ‌غرض آنکه، اصل ولایت فقیه نیز همین‌گونه است؛ یعنی وجوب اطاعت از ولی فقیه، امری تحقیقی است نه ‌تقلیدی، ولی حدود اختیارات فقیه، امر دیگری است که تحقیق آن مقدور همگان نیست. وقتی که انسان اصل ‌دستور عقل را به خوبی توجّه داشت که برای فهم احکام موضوعات جدید در هر زمانی، نیازمند فقیهی آگاه به ‌زمان است، اگر تنبّه پیدا کند که دیگران نیز مثل خود او به چنین کارشناسی نیازمند می‌باشند و نیز اجرای ‌تمام احکام اسلامی و حفظ جان و مال و نوامیس مسلمانان و تعلیم و تزکیه مردم خصوصاً نسل جدید، نیازمند ‌اسلام‌شناسی عادل و مدیر و مدبّر است، قلمرو ولایت فقیه نیز روشن می‌شود؛ همان‌گونه که اگر انسان در ‌حکم عقل به (لزوم مراجعه به طبیب) تأمل کند، می‌بیند که همگان به پزشک نیاز دارند؛ از واکسیناسیون ‌اطفال گرفته تا خانه سالمندان و کارشناسان و قوانین پزشکی و بهداشتی. پزشک باید در همه اقشار جامعه و ‌در همه مکان‌ها و زمان‌ها حضور داشته باشد.‌‌ ‌‌‌ ‌‌ مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولایت فقیه، ص 357، 358)‌
عنوان سوال:

وجوب اطاعت از ولی فقیه و حدود اختیارات او، «تقلیدی» است یا «تحقیقی»؟‌ ‌


پاسخ:

اصل وجوب اطاعت از ولی فقیه، مانند اصل وجوب تقلید از مرجع فقهی، تحقیقی است نه تقلیدی. ‌همان‌گونه که عقل انسان چنین حکم می‌نماید که در وقت بیماری می‌باید به طبیب مراجعه کرد و در جریان ‌خانه‌سازی به مهندس رجوع نمود، درباره احکام دینی نیز حکم می‌کند که باید به مرجع تقلید که خبره و ‌کارشناس دین است مراجع شود؛ البتّه عقلاء متفاوتند، برخی که خیلی دقیق هستند، این برهان عقلی را با ‌همه موادّش به طور تفصیل توجّه دارند، ولی برخی دیگر که از دقت کامل برخوردار نیستند، به صورت اجمالی و ‌مدار بسته این حکم عقل را می‌فهمند و به آن عمل می‌کنند. فقیه نیز در کتاب فقهی خود همان طور که ‌جریان وجوب تقلید را طرح می‌کند، جریان لزوم پذیرش ولایت فقیه را نیز طرح می‌نماید.‌‌ ‌غرض آنکه، اصل ولایت فقیه نیز همین‌گونه است؛ یعنی وجوب اطاعت از ولی فقیه، امری تحقیقی است نه ‌تقلیدی، ولی حدود اختیارات فقیه، امر دیگری است که تحقیق آن مقدور همگان نیست. وقتی که انسان اصل ‌دستور عقل را به خوبی توجّه داشت که برای فهم احکام موضوعات جدید در هر زمانی، نیازمند فقیهی آگاه به ‌زمان است، اگر تنبّه پیدا کند که دیگران نیز مثل خود او به چنین کارشناسی نیازمند می‌باشند و نیز اجرای ‌تمام احکام اسلامی و حفظ جان و مال و نوامیس مسلمانان و تعلیم و تزکیه مردم خصوصاً نسل جدید، نیازمند ‌اسلام‌شناسی عادل و مدیر و مدبّر است، قلمرو ولایت فقیه نیز روشن می‌شود؛ همان‌گونه که اگر انسان در ‌حکم عقل به (لزوم مراجعه به طبیب) تأمل کند، می‌بیند که همگان به پزشک نیاز دارند؛ از واکسیناسیون ‌اطفال گرفته تا خانه سالمندان و کارشناسان و قوانین پزشکی و بهداشتی. پزشک باید در همه اقشار جامعه و ‌در همه مکان‌ها و زمان‌ها حضور داشته باشد.‌‌ ‌‌‌

‌‌ مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولایت فقیه، ص 357، 358)‌





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین