ماهیت
در اصل ماهويت بوده که ( يا )ي آن نسبت و ( تا )ي آن مصدريه است . ( واو )ان بدل به ( يا)و (يا ) در(يا ) ادغام و( ها ) مکسور گرديده است .
برخي نيز گفته اند: ماهيت از ( ما هو )است . و نيز گفته اند: ماهيت , مرکب از(ما ) ي استفهاميه و ( يا ) ي نسبت و (تاي )مصدريه است و همزه زايد بعد از الف به ( ها)تبديل شده است , چنان که برخي اوقات به جاي ماهيت ( مائيت ) گفته مي شود .
ماهيت يا چيستي , آن است که در جواب (ما هو )؟ ( آن چيست ؟ ) گفته مي شود ( الماهية ما يقال في جواب ما هو ) مثلا وقتي متحرکي را از دور مي بينيم و درست تشخيص نمي دهيم , مي پرسيم: ( آن چيست که حرکت مي کند ؟ ) کسي که ديد و بينايي قوي دارد مي گويد:(آهو است ) و ماهيت آن را بيان مي کند . (مائي )که از ماهيت سؤال مي کند , ماي حقيقيه است نه ماي شارحه , در فلسفه طرفداران نظريه اصالت وجود، ماهيت را حد وجود و امري اعتباري مي دانند .
ماهيت به معناي ديگري هم به کار مي رود و آن (ما به الشي ء هو هو )است , يعني آن چه حقيقت شي ء را تشکيل مي دهد .