ثبت ازدواج موقت آن مقدار بساطت و سادگی که در مورد ازدواج موقت ذکر می‌شود، از نظر فقهی، در ازدواج دائم نیز هست. با این حال، علت نپذیرفتن دستگاه قضایی مصوبات مجلس شورای اسلامی است که به رسمیت شناختن ازدواج که بدان وسیله می‌توان ادعای طرفین را پذیرفت منوط به ثبت آن در دفاتر رسمی ازدواج است. فلسفه تصویب مجلس نیز سوء استفاده‌های فراوانی است که به نام ازدواج موقت صورت می‌گیرد. از این رو دولت اسلامی برای سامان بخشیدن به این امر، قواعد و مقرراتی را وضع کرده است. اگر این مقررات نباشد، ازدواج موقّت به ضد فلسفه خود که جلوگیری از فحشا و بی‌بند و باری جنسی و عدم ضابطه در کامیابی جنسی تبدیل خواهد شد. البته این ضوابط نباید به گونه ای باشد که ازدواج موقت را تا مرز تعطیلی بکشاند. مهم این است که ازدواج موقت و دائم، هر دو ازدواج هستند و در نظر بسیاری، از شرایط فقهی و قانونی مساوی‌اند لیکن یکی همیشگی است و دیگری موقّت. متأسفانه، غیر دائمی بودن، متعه موجب برداشت نادرستی در جامعه گردیده و باعث شده که آن را به دید التذاذ آنی بنگرند در حالی که ماهیت مسئله این نیست. اما اینکه دستگاه قضایی مقررات ویژه‌ای برای هر دو ازدواج مقرر ساخته، مربوط به احکام حکومتی است. احکام اولیه، همین که از قالب فردی خارج شد و به نحوی در دایره روابط اجتماعی قرار گرفت، نیازمند نظام و مقرراتی است که مطابق با شرایط زمانی، آن را سامان بخشد و جلوی بسیاری از مفاسد و هرج و مرج‌ها و تضییع حقوق را بگیرد. بنابراین، تناقضی بین احکام اولی فقهی و احکام حکومتی نیست بلکه تناقض آنجا است که یکی دیگری را نفی کند و مثلًا قانون بگوید: (خواندن صیغه شرعی لازم نیست) و فقه آن را لازم بداند. اما اینکه مقررات دیگری برای استحکام پیوندها، در کنار ضوابط فقهی قرار گیرد و آن را مضبوط و سامان‌مند کند، با آن تلائم دارد. پرسمان
با اینکه ازدواج موقت بسیار آسان است، چرا اگر پسر و دختری صیغه را جاری کردند، مسئولان قضایی آن را نمیپذیرند؟
ثبت ازدواج موقت
آن مقدار بساطت و سادگی که در مورد ازدواج موقت ذکر میشود، از نظر فقهی، در ازدواج دائم نیز هست. با این حال، علت نپذیرفتن دستگاه قضایی مصوبات مجلس شورای اسلامی است که به رسمیت شناختن ازدواج که بدان وسیله میتوان ادعای طرفین را پذیرفت منوط به ثبت آن در دفاتر رسمی ازدواج است.
فلسفه تصویب مجلس نیز سوء استفادههای فراوانی است که به نام ازدواج موقت صورت میگیرد. از این رو دولت اسلامی برای سامان بخشیدن به این امر، قواعد و مقرراتی را وضع کرده است. اگر این مقررات نباشد، ازدواج موقّت به ضد فلسفه خود که جلوگیری از فحشا و بیبند و باری جنسی و عدم ضابطه در کامیابی جنسی تبدیل خواهد شد. البته این ضوابط نباید به گونه ای باشد که ازدواج موقت را تا مرز تعطیلی بکشاند. مهم این است که ازدواج موقت و دائم، هر دو ازدواج هستند و در نظر بسیاری، از شرایط فقهی و قانونی مساویاند لیکن یکی همیشگی است و دیگری موقّت. متأسفانه، غیر دائمی بودن، متعه موجب برداشت نادرستی در جامعه گردیده و باعث شده که آن را به دید التذاذ آنی بنگرند در حالی که ماهیت مسئله این نیست.
اما اینکه دستگاه قضایی مقررات ویژهای برای هر دو ازدواج مقرر ساخته، مربوط به احکام حکومتی است. احکام اولیه، همین که از قالب فردی خارج شد و به نحوی در دایره روابط اجتماعی قرار گرفت، نیازمند نظام و مقرراتی است که مطابق با شرایط زمانی، آن را سامان بخشد و جلوی بسیاری از مفاسد و هرج و مرجها و تضییع حقوق را بگیرد. بنابراین، تناقضی بین احکام اولی فقهی و احکام حکومتی نیست بلکه تناقض آنجا است که یکی دیگری را نفی کند و مثلًا قانون بگوید: (خواندن صیغه شرعی لازم نیست) و فقه آن را لازم بداند. اما اینکه مقررات دیگری برای استحکام پیوندها، در کنار ضوابط فقهی قرار گیرد و آن را مضبوط و سامانمند کند، با آن تلائم دارد.
پرسمان
- [آیت الله فاضل لنکرانی] دختری که شوهر کرده و قبل از دخول، طلاق خلع گرفته است، اگر بخواهد به عقد موقّت پسری درآید، آیا صحیح است که پسر شخصاً با موافقت دختر صیغه عقد را بدون اجازه پدر جاری کند؟
- [آیت الله بهجت] جوانی که می خواهد با دختری ازدواج کند بعد از دیدن همدیگر و قبل از جاری ساختن صیغه ی عقد، آیا پسر می تواند به این دختر [دوباره [نگاه کند؟
- [آیت الله بهجت] به دختری گفتند مهریه ی شما فلان مقدار است؛ ولی در عقدنامه کمتر از آن مبلغ نوشته و صیغه را بر آن مبلغ کمتر جاری کردند. آیا این صیغه (ازدواج دایمی) صحیح است؟
- [سایر] برای جاری کردن صیغه محرمیت در ازدواج موقت چه مسائل شرعی، باید مراعات شود؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر پسر و دختری به دلیل مخالفت پدر و مادر به حرام بیفتند، آیا میتوانند بدون اذن ولیّ ازدواج موقّت کنند؟
- [سایر] در مورد صیغه سوال دارم پسر و دختری با هم دوست هستند البته از همان اول به قصد ازدواج، با هم بودند. همه افراد خانواده پسر از این ماجرا خبر دارند ولی خانواده دختر نمی دانند ولی آنها الان موقعیت ازدواج ندارند، می خواستم بگم این دو نفر می توانند خود را صیغه کرده که مرتکب گناه نشوند و اینکه می خواستم بگم که این صیغه را فقط خود این دو نفر بدانند و کسی از آن مطلع نشود ؟ لطفاً راهنمایی بفرمائید.
- [آیت الله نوری همدانی] پسری با دختری پس از مشورت و جلسات متعدد تصمیم به ازدواج میگیرند و با رضایت پدر و مادر طرفین از یکنفر عاقد درخواست میکنند که عقد ازدواج آنها را بخواند، قبل از خواندنِ عقد، پدر پسر با این اعتقاد که چون زیاد با دختر (عروس او) و مادر دختر رفت و آمد دارند ابتداءً بخاطر آسان شدن رفت و آمدها یک صیغه به مدت 15 دقیقه بدون هیچ اقدامی (اعم از نزدیکی و...) فقط به نیّت محرم شدنِ پدر پسر با مادر دختر صیغه ازدواج موقتی بمدت 15 دقیقه این پدر با دختر ببندد و عاقد اینکار را میکند و بعد از بسته شدن صیغه و اتمام 15 دقیقه عاقد عقد ازدواجی بین دختر و پسر میبندد، حکم مسأله چیست؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] در بین مردم مسلمان رسم است که قبل از جاری شدن صیغه دائم بین زوج و زوجه، صیغه محرمیت جاری میشود. آیا در هنگام جاریشدن صیغه دائم، بخشش مدت باقیمانده صیغه محرمیت و موقت از طرف زوج واجب است یا خیر؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] یک نفر ازدواج کرده صیغه عقد دایمی جاری شده سه ماه بعد ایشان می خواهد بار دوم صیغه عقد دایم با همین خانم جاری شود آیا این کار جایز است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر شخصی برای خواستگاری دختری برود و برای تعیین مهریه پدر دختر بگوید که مهریه این دختر هم باید به اندازه مهریه دخترهای بزرگم باشد و پسر نیز بخاطر آن حرف قبول کند که همان اندازه باشد و بعد از جاری شدن صیغه عقد بفهمد که پدر دختر دروغ گفته چون مهریه دخترهای بزرگش خیلی کمتر بوده آیا این مهریه حلال است یا نه؟
- [آیت الله بهجت] بنابر اظهر، ترجمه صیغه عقد به فارسی یا زبان دیگر با وجود قدرت بر عربی کافی است، و احتیاط مستحب عربی بودن صیغه است، و برای کسی که آشنا به معنای عربی صیغه نیست و فقط میداند که صیغه عقد، به این لفظ جاری میشود، احتیاط مستحب این است که هم صیغه عربی و هم ترجمهاش را بخواند، و اکتفا کردن او به عربی خالی از تأمل نیست، و اگر نمیتوانند صیغه عربی را بخوانند و یا وکیل بگیرند، قطعاً ترجمه کافی است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی دختری را برای پسر خود عقد کند، خودش می تواند با مادر آن دختر ازدواج نماید، همچنین اگر اول خودش با مادر آن دختر ازدواج کرده می تواند آن دختر را برای پسر خود بگیرد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی دختری را برای پسر خود عقد کند، خودش می تواند با مادر آن دختر ازدواج نماید، همچنین اگر اول خودش با مادر آن دختر ازدواج کرده می تواند آن دختر را برای پسر خود بگیرد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] پسر نمی تواند با دختری که مادر یا مادر بزرگ او آن دختر را شیر کامل داده ازدواج کند، و نیز اگر زن پدر انسان از شیر مربوط به پدر او دختری را شیر داده باشد پسر نمی تواند با آن دختر ازدواج نماید.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زن انسان ، از شوهر سابقش دختری داشته باشد ؛ انسان می تواند آن دختر را برای پسر خود که از آن زن نیست ، عقد کند و همچنین اگر زن انسان از شوهر سابقش پسری داشته باشد انسان می تواند دختر خود را که از آن زن نیست به ازدواج آن پسر در بیاورد . و نیز اگر دختری را برای پسر خود عقد کند می تواند با مادر آن دختر ازدواج نماید .
- [آیت الله وحید خراسانی] پدر و جد پدری نمی توانند زن دایمی طفل خودرا طلاق بدهند و اگر پدر یا جد پدری برای طفل خود زنی را متعه کند اگرچه مقداری از زمان تکلیف بچه جزء مدت متعه باشد مثلا برای پسر چهارده ساله خودش زنی را دو ساله متعه کند چنانچه صلاح بچه باشد می توانند مدت ان زن را ببخشند
- [آیت الله سبحانی] اگر پدر یا جد پدری برای طفل خود در صورت مصلحت زنی را صیغه کند; اگرچه مقداری از زمان تکلیف بچه جزء مدت صیغه باشد، مثلاً برای پسر چهارده ساله خودش زنی را دو ساله صیغه کند، چنانچه صلاح بچه باشد، می تواند مدت آن زن را ببخشد ولی زن دائمی او را نمی تواند طلاق دهد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر پدر یا جد پدری برای طفل خود زنی را صیغه کند، اگر چه مقداری از زمان تکلیف بچه جزء مدت صیغه باشد مثلا برای پسر چهارده ساله خودش زنی را دو ساله صیغه کند، چنانچه صلاح بچه باشد، می تواند مدت آن را ببخشد ولی زن دائمی او را نمی تواند طلاق دهد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر پدر یا جد پدری برای طفل خود زنی را صیغه کند؛ اگرچه مقداری از زمان تکلیف بچه جزء مدت صیغه باشد؛ مثلا برای پسر چهارده ساله خودش زنی را دو ساله صیغه کند؛ چنانچه صلاح بچه باشد؛ می تواند مدت آن زن را ببخشد ولی زن دائمی او را نمی تواند طلاق دهد.
- [امام خمینی] اگر پدر و جد پدری برای طفل خود زنی را صیغه کند، اگرچه مقداری از زمان تکلیف بچه جزء مدت صیغه باشد، مثلا برای پسر چهارده ساله خودش زنی را دو ساله صیغه کند چنانچه صلاح بچه باشد، می تواند مدت آن زن را ببخشد ولی زن دایمی او را نمی تواند طلاق دهد.