1- برای اینکه شخص غایب مفقود الاثر نامیده شود طبق ماده 1011ق. م سه شرط لازم است. شرط اول: غیبت: یعنی از اقامتگاه که همان مرکز مهم امور شخصی است غیبت کند و در آنجا حضور نداشته باشد. شرط دوم: انقضای مدت نسبتاً طولانی: طولانی بودن این مدت بستگی به عرف محل اقامت مفقودالاثر دارد. شرط سوم: فقد خبر حیات یا ممات غایب: این عنصر و شرط، مهمترین عنصری است که در تعریف غایب مفقودالاثر در نظر گرفته شده است. یعنی باید هیچ خبری از شخص غایب در دسترس نباشد. لذا اگر مرگ طبیعیاش مشخص شود یا اینکه به استناد ادله قطعی و یا قرائن مفید علم حیات وی محزر شود، دیگر سراغ موت فرضی نمیرویم. 2- برای صدور حکم موت فرضی ،قانون امور حسبی مقرر می دارد: ماده 153- اشخاص زیر میتوانند از دادگاه درخواست صدور حکم موت فرضی غائب را بنمایند: 1- ورثه غائب 2- وصی و مصی له ماده 154- درخواست باید کتبی و مشتمل بر امور زیر باشد: 1- مشخصات غائب 2- تاریخ غیبت 3- دلائلی که بموجب آن درخواست کننده حق درخواست صدور حکم موت فرضی را دارد. 4- ادله و اسنادی که مطابق ماده 1020 و 1021 و 1022 قانون مدنی ممکن است بموجب آن ادله و اسناد درخواست حکم موت فرضی غائب را نمود. ماده 155- پس از وصول درخواست نامه، دادگاه اظهارات و دلائل درخواست کننده را در نظر گرفته و در صورتیکه اظهارات و دلائل نامبرده را موجه دانست آگهی مطابق ماده 1023 قانون مدنی ترتیب میدهد و این آگهی در سه نوبت متوالی و هر کدام بفاصله یکماه منتشر میشود و جلسه رسیدگی بدرخواست ، بفاصله یکسال از تاریخ نشر آخرین آگهی معین میگردد. مقررات این ماده در صورتی اجراء می شود که قبلا در زمینه درخواست تصرف اموال آگهی نشده باشد و چنانچه مطابق ماده 1025 قانون مدنی آگهی شده باشد دادگاه به آن آگهی اکتفا مینماید. ماده 156- رسیدگی با حضور درخواست کننده و دادستان بعمل میاید- عدم حضور درخواست کننده مانع رسیدگی نیست. ماده 157- دادگاه میتواند هر گونه تحقیق که مقتضی بداند، بنماید و پس از احراز موجبات صدور حکم موت فرضی ، حکم میدهد. 3- صدور حکم موت فرضی دارای شرایطی است که ذیلاً بیان میگردد. به موجب ماده 1019 ق. م حکم موت فرضی غایب در موردی صادر میشود که (از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است مدتی گذشته باشد که عادتاً چنین شخصی زنده نمیماند. ) شرط اول در صدور حکم موت فرضی این است که: [از تاریخ آخرین خبر از حیات غایب مدتی گذشته باشد که عادتاً چنین شخصی زنده نمیماند] این قید [عادتاً] که در ماده آمده است بستگی به عرف و متعارف محل اقامت غایب دارد. این شرط یک شرط کلی بود و قاعده کلی را بیان میکرد ولی قانونگذار در موارد بعدی اماراتی را برای اینکه [مدت بالنسبه طولانی] چه زمانی است بدست میدهد. از جمله به موجب ماده 1020 تا 1022 این امارات ذکر شده است که از جمع این مواد نتایج ذیل بدست میآید. الف) حداقل زمان برای تقاضای حکم موت فرضی ¬ سه سال ب) حداقل زمان برای صدور حکم موت فرضی ¬ چهار سال و دو ماه ج)حداکثر زمان برای تقاضای حکم موت فرضی ¬ 10 سال د) حداکثر زمان برای صدور حکم موت فرضی ¬ یازده سال و دو ماه 4- در صورت صدور حکم موت فرضی ،بر موت فرضی همان آثار موت حقیقی بار میشود یعنی هر اثری که موت حقیقی در پی داشت، موت فرضی هم به دنبال خواهد داشت که ذیلاً ذکر میگردد: تعیین زمان موت فرضی که در حکم دادگاه صادر کننده حکم ذکر میشود از اهمیت فوق العادهای برخوردار است چرا که بعد از آن تاریخ احکام موت بر شخص مفقودالاثر جاری میگردد. آثار حقوقی مرتب بر موت: الف) تعیین ورثه: چون طبق ماده 875 ق. م (شرط وراثت زنده بودن وارث در حین مورث است) لذا فقط کسانی از شخص مفقودالاثر ارث میبرند که در تاریخی که از سوی دادگاه برای موت فرضی مشخص میشود زنده باشند ب) تعیین زمان انتقال قهری اموال و دارایی به ورثه و موصی له: با تحقق موت حقیقی یا فرضی ما ترک به ورثه منتقل میشود ولی این انتقال متزلزل است و باید ابتدائاً دیون و بدهیهای مورث پرداخت شود و سپس مورد وصیت هم به موصی له داده شود و پس از آن ما ترک به طور مستقر وارد در ملکیت وارث میشود. ج)حال شدن دیون متوفی: اگر شخص مفقودالاثر دارای دیونی باشد که مؤجل باشند با صدور حکم موت فرضی این دیون مدت دار به تصریح ماده 231 ق. ا. ح ، حال میشوند. د) تعیین ابتدای عده زوجه متوفی: زن متوفی باید چهار ماه و ده روز عدة وفات نگه دارد، که ابتدای این مدت از تاریخ صدور حکم موت فرضی شروع میشود. www.hvm.ir
1- برای اینکه شخص غایب مفقود الاثر نامیده شود طبق ماده 1011ق. م سه شرط لازم است.
شرط اول: غیبت: یعنی از اقامتگاه که همان مرکز مهم امور شخصی است غیبت کند و در آنجا حضور نداشته باشد.
شرط دوم: انقضای مدت نسبتاً طولانی: طولانی بودن این مدت بستگی به عرف محل اقامت مفقودالاثر دارد.
شرط سوم: فقد خبر حیات یا ممات غایب: این عنصر و شرط، مهمترین عنصری است که در تعریف غایب مفقودالاثر در نظر گرفته شده است. یعنی باید هیچ خبری از شخص غایب در دسترس نباشد. لذا اگر مرگ طبیعیاش مشخص شود یا اینکه به استناد ادله قطعی و یا قرائن مفید علم حیات وی محزر شود، دیگر سراغ موت فرضی نمیرویم.
2- برای صدور حکم موت فرضی ،قانون امور حسبی مقرر می دارد:
ماده 153- اشخاص زیر میتوانند از دادگاه درخواست صدور حکم موت فرضی غائب را بنمایند:
1- ورثه غائب
2- وصی و مصی له
ماده 154- درخواست باید کتبی و مشتمل بر امور زیر باشد:
1- مشخصات غائب
2- تاریخ غیبت
3- دلائلی که بموجب آن درخواست کننده حق درخواست صدور حکم موت فرضی را دارد.
4- ادله و اسنادی که مطابق ماده 1020 و 1021 و 1022 قانون مدنی ممکن است بموجب آن ادله و اسناد درخواست حکم موت فرضی غائب را نمود.
ماده 155- پس از وصول درخواست نامه، دادگاه اظهارات و دلائل درخواست کننده را در نظر گرفته و در صورتیکه اظهارات و دلائل نامبرده را موجه دانست آگهی مطابق ماده 1023 قانون مدنی ترتیب میدهد و این آگهی در سه نوبت متوالی و هر کدام بفاصله یکماه منتشر میشود و جلسه رسیدگی بدرخواست ، بفاصله یکسال از تاریخ نشر آخرین آگهی معین میگردد.
مقررات این ماده در صورتی اجراء می شود که قبلا در زمینه درخواست تصرف اموال آگهی نشده باشد و چنانچه مطابق ماده 1025 قانون مدنی آگهی شده باشد دادگاه به آن آگهی اکتفا مینماید.
ماده 156- رسیدگی با حضور درخواست کننده و دادستان بعمل میاید- عدم حضور درخواست کننده مانع رسیدگی نیست.
ماده 157- دادگاه میتواند هر گونه تحقیق که مقتضی بداند، بنماید و پس از احراز موجبات صدور حکم موت فرضی ، حکم میدهد.
3- صدور حکم موت فرضی دارای شرایطی است که ذیلاً بیان میگردد. به موجب ماده 1019 ق. م حکم موت فرضی غایب در موردی صادر میشود که (از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است مدتی گذشته باشد که عادتاً چنین شخصی زنده نمیماند. )
شرط اول در صدور حکم موت فرضی این است که: [از تاریخ آخرین خبر از حیات غایب مدتی گذشته باشد که عادتاً چنین شخصی زنده نمیماند] این قید [عادتاً] که در ماده آمده است بستگی به عرف و متعارف محل اقامت غایب دارد.
این شرط یک شرط کلی بود و قاعده کلی را بیان میکرد ولی قانونگذار در موارد بعدی اماراتی را برای اینکه [مدت بالنسبه طولانی] چه زمانی است بدست میدهد. از جمله به موجب ماده 1020 تا 1022 این امارات ذکر شده است که از جمع این مواد نتایج ذیل بدست میآید.
الف) حداقل زمان برای تقاضای حکم موت فرضی ¬ سه سال
ب) حداقل زمان برای صدور حکم موت فرضی ¬ چهار سال و دو ماه
ج)حداکثر زمان برای تقاضای حکم موت فرضی ¬ 10 سال
د) حداکثر زمان برای صدور حکم موت فرضی ¬ یازده سال و دو ماه
4- در صورت صدور حکم موت فرضی ،بر موت فرضی همان آثار موت حقیقی بار میشود یعنی هر اثری که موت حقیقی در پی داشت، موت فرضی هم به دنبال خواهد داشت که ذیلاً ذکر میگردد:
تعیین زمان موت فرضی که در حکم دادگاه صادر کننده حکم ذکر میشود از اهمیت فوق العادهای برخوردار است چرا که بعد از آن تاریخ احکام موت بر شخص مفقودالاثر جاری میگردد.
آثار حقوقی مرتب بر موت:
الف) تعیین ورثه: چون طبق ماده 875 ق. م (شرط وراثت زنده بودن وارث در حین مورث است) لذا فقط کسانی از شخص مفقودالاثر ارث میبرند که در تاریخی که از سوی دادگاه برای موت فرضی مشخص میشود زنده باشند
ب) تعیین زمان انتقال قهری اموال و دارایی به ورثه و موصی له: با تحقق موت حقیقی یا فرضی ما ترک به ورثه منتقل میشود ولی این انتقال متزلزل است و باید ابتدائاً دیون و بدهیهای مورث پرداخت شود و سپس مورد وصیت هم به موصی له داده شود و پس از آن ما ترک به طور مستقر وارد در ملکیت وارث میشود.
ج)حال شدن دیون متوفی: اگر شخص مفقودالاثر دارای دیونی باشد که مؤجل باشند با صدور حکم موت فرضی این دیون مدت دار به تصریح ماده 231 ق. ا. ح ، حال میشوند.
د) تعیین ابتدای عده زوجه متوفی: زن متوفی باید چهار ماه و ده روز عدة وفات نگه دارد، که ابتدای این مدت از تاریخ صدور حکم موت فرضی شروع میشود.
www.hvm.ir
- [آیت الله علوی گرگانی] در رابطه با فردی که مفقود الاثر است چند سال باید تفحص کرد؟
- [آیت الله سبحانی] پس از گذشت چند مدتی می توان اموال شخصی مفقود الأثر را بین ورثه او تقسیم کرد؟
- [آیت الله سبحانی] مؤسسه خیریه ایتام شرط پذیرش را یتیم بودن فرزندان قرار داده است اگر خانواده هایی مراجعه و اعلام کنند که پدر فرزندان مفقود الأثر یا متواری می باشد آیا خیریه مجاز به پذیرش چنین خانواده هایی می باشد؟
- [آیت الله سیستانی] در صورتی که میّت به طور طبیعی زنده شود (مثلاً با دعا یا تصرف ولایی یا رجعت) یا در مواردی که زن باید در عده وفات باشد مانند مرتد شدن زوج یا طلاق حاکم در زوج مفقود الاثر بعد از رفع مانع (توبه، رجوع از ارتداد، عودت زوج مفقود الاثر) حکم رجوع زوج به زوجه را شرعاً بیان نمایید ؟
- [آیت الله سیستانی] در صورتی که میّت بطور طبیعی زنده شود (مثلا با دعا یا تصرف ولایی یا رجعت ) یا در مواردی که زن باید در عده وفات باشد مانند مرتد شدن زوج یا طلاق حاکم در زوج مفقود الاثر بعد از رفع مانع (توبه ، رجوع از ارتداد ، عودت زوج مفقود الاثر ) حکم رجوع زوج به زوجه را شرعاً بیان نمایید ؟
- [آیت الله بهجت] در صورتی که میّت به طور غیر طبیعی زنده شود مثلاً با دعا یا تصرّف ولایی یا رجعت یا مواردی که زن باید در عدّه ی وفات باشد مانند مرتدّ شدن زوج یا طلاق حاکم در زوج مفقود الاثر بعد از رفع مانع (توبه و رجوع از ارتداد، عودت زوج مفقود الاثر)، حکم رجوع زوج را شرعا بیان نمایید. آیا فرقی بین موارد فوق هست؟
- [آیت الله بهجت] پدرم سال خمسی نداشته است، آیا ما باید قبل از تقسیم ارث خمس بدهیم یا بعد از تقسیم، هر کس هر طور خواست عمل نماید؟
- [آیت الله سبحانی] زوجه اعلام نموده که شوهر به مدت چهار سال منزل را ترک نموده و مفقودالاثر است و تقاضای حکم طلاق نموده آیا باید به احکام مربوط به غایب عمل شود یا به جهت عسر و حرج می تواند بدون مراعات احکام مربوط به مفقود الاثر، حکم طلاق را صادر نمود؟
- [سایر] با سلام، نماز خواندن و خورن غذا در خانهای که از ارث میتی بوده و ارث تقسیم نشده است و میدانیم که صاحبان ارث هم از تقسیم نشدن ارث ناراضی هستند، اما خودشان هم در سال چند روزی را در آن خانه مهمان میشوند و نسبت به این احکام بی اطلاع هستند، برای ما که پدرمان نیز یکی از وراث است چه حکمی دارد؟
- [سایر] تقسیم ارث در دین زرتشت چگونه است؟
- [آیت الله بهجت] اگر پدر و مادر مفقود شوند، بنابر اظهر حق سرپرستی برای جدّ پدری به جای پدر و جدّه مادری به جای مادر به همان صورتی که در پدر و مادر گفته شد ثابت است، و احتیاط در رعایت رضایت جدّ پدری است، و اگر اینها هم مفقود شوند، حق سرپرستی برای کسی که از نظر ارث به بچه نزدیکتر است؛ یعنی اگر بچه بمیرد از او ارث میبرد، خالی از وجه نیست.
- [آیت الله مظاهری] اگر شوهر مفقود الاثر شد، زن او میتواند به حاکم شرع مراجعه کند و اگر حاکم شرع او را طلاق داد و بعد از عدّه شوهر اوّل او آمد حقّی بر زن ندارد، و اگر آن زن ازدواج کرده باشد همسر شوهر دوّم است.
- [آیت الله بهجت] اسلام آوردن وارث قبل از تقسیم کردن ارث، در صورت تعدد ورثه مسلمان، مثل اسلام آوردن آن وارث قبل از مردن آن میت است، پس اگر قبل از تقسیم مال اسلام آورد، در استحقاق ارث مانند بقیه ورثه است، پس اگر طبقه او مقدم است بر طبقه بقیه، تمام ارث مال او خواهد بود چه میت کافر باشد یا مسلمان، و اگر اسلام آوردن او بعد از تقسیم بخشی از مال باشد، نسبت به بقیه اموال ارث میبرد و از آن بخش که تقسیم شده ارث نمیبرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر تمام برادر و خواهرهای میت قبل از او از دنیا رفته باشند فرزندان آنها از میت ارث می برند و برای تقسیم ارث فرض می کنند که آنها زنده هستند و سهم الارث آنها را تعیین نموده وسپس آنرا بین فرزندان آنان تقسیم می کنند (رعایت این نکته لازم است که سهم الارث برادر و خواهر پدری یا پدر و مادری بین فرزندان آنها طوری تقسیم می شود که هر پسر دو برابر هر دختر ارث ببرد ولی سهم الارث برادر و خواهر مادری بین فرزندان آنها بالسویه تقسیم می شود). اجداد وخواهر برادر
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر وارث میت عبارت باشند از دایی وخاله پدری و دایی و خاله مادری چون دایی و خاله پدر و مادری وجود ندارند دایی و خاله پدری ارث می برند و در تقسیم ارث احکام دایی و خاله پدر و مادری را خواهند داشت ودر کنار دایی و خاله مادری طبق مساله قبل ارث می برند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر گاه بخواهند ارث را تقسیم کنند، برای بچهای که در شکم است که اگر زنده به دنیا بیاید ارث میبرد، اگر احتمال بدهند دو بچه است، سهم دو پسر را کنار میگذارند، و اگر احتمال بدهند بیشتر است، مثلاً احتمال بدهند که زن به سه بچه حامله باشد، سهم سه پسر را کنار میگذارند، و چنانچه مثلاً یک پسر یا یک دختر به دنیا آمد، زیادی را ورثه بین خودشان تقسیم میکنند.
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه بخواهند ارث را تقسیم کنند، برای بچهای که در شکم است که اگر زنده به دنیا بیاید ارث میبرد، سهم دو پسر را کنار میگذارند، ولی اگر احتمال بدهند بیشتر است مثلاً احتمال بدهند که زن سه بچه حامله باشد، سهم سه پسر را کنار میگذارند، و چنانچه مثلاً یک پسر یا یک دختر به دنیا آمد، زیادی را ورثه بین خودشان تقسیم میکنند.
- [آیت الله بروجردی] هر گاه بخواهند ارث را تقسیم کنند، برای بچهای که در شکم است که اگر زنده به دنیا بیاید ارث میبرد، سهم دو پسر را کنار میگذارند، ولی اگر احتمال بدهند بیشتر است، مثلاً احتمال بدهند که زن سه بچّه حامله باشد، سهم سه پسر را کنار میگذارند و چنانچه مثلاً یک پسر یا یک دختر به دنیا آمد، زیادی را ورثه بین خودشان تقسیم میکنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه بخواهند ارث را تقسیم کنند برای بچه ای که در شکم است که اگر زنده به دنیا بیاید ارث می برد در صورتی که احتمال بیشتر از یکی نرود باید یک سهم و بنابر احتیاط سهم یک پسر را کنار بگذارند و بقیه را ورثه بین خود تقسیم می کنند ولی اگر احتمال عقلایی بدهند که بیشتر از یکی باشد بنابر احتیاط سهم محتمل را باید کنار بگذارند و زیادی را ورثه بین خود تقسیم کنند مگر در صورتی که وثوق و اطمینان باشد که حق محتمل از بین نمی رود که در این صورت می توانند مقدار زاید بر یک سهم مذکور را بین خود قسمت کنند
- [امام خمینی] اگر برای سال اول عملی مانند شخم زدن انجام دهد اگر چه برای سالهای بعد هم فایده داشته باشد، باید مخارج آن را از سال اول کسر کند. ولی اگر برای چند سال عمل کند، باید بین آنها تقسیم نماید.