همیشه و همه جا دیه مرد بیشتر از زن نیست و درآمد مرد نیز از آن زن است. لیکن یک سلسله از ارزیابیها در قرآن کریم به بدن برمی‌گردد، و هر بدنی که منشأ اقتصادی بیشتر و ‌قوی‌تر باشد، مسأله دیه هم با تناسب او تنظیم می‌شود، چه این که مسائل ارثی هم این چنین است. اما آنچه که به تعلیم و تربیت مربوط است زن و مرد در آن مقام مورد خطاب مشترک، قرار گرفته‌اند. قرآن ‌در امور حکومتی همانند امور معرفتی زن و مرد را یکسان مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید: ) ما کان لمؤمن ولا مؤمنة اذا قضی اللَّه ورسوله أمراً أن یکون لهم الخیرة من أمرهم)(1).‌ و هیچ مرد و زن مؤمنی را نیامده است که چون خدا و پیامبرش فرمانی دهد، برای آنان در کارشان ‌اختیاری باشد. یعنی اگر نظام اسلامی، قضا و حکمی را ارائه داد و پیامبر، حکمی کرد و از طرف خدای سبحان دستوری ‌را ابلاغ کرد، هیچ مرد باایمان، و هیچ زن باایمان، حق تصمیم‌گیری مخالف در برابر قضا و داوری خدا و پیامبر را ‌ندارد. نه تنها در مسائل تشریعی، بلکه در مسائل حکومتی نیز آنجا که سخن از قضا و حکم است، خواه ‌قضای باب قضاوت، خواه قضای حکومت، مرد مؤمن و زن مؤمنه حق اعتراض ندارند.‌ در مسائل اخلاقی نیز در قرآن کریم آمده است: ) یا أیّها الّذین آمنوا لا یسخر قوم من قوم عسی أن یکونوا خیراً منهم ولا نساءٌ من نساء عسی أن یکنّ ‌خیراً منهنّ)(2).‌ ای مؤمنان! نباید قومی قوم دیگر را ریشخند کنند شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانی زنان دیگر را ‌ریشخند کنند شاید آنها از اینها بهتر باشند. هیچ کسی، اعم از مرد یا زن، حق ندارد دیگری را مسخره و یا تحقیر نماید، زیرا خیر بودن از مدرکات ‌بصری نیست که به چشم بیاید، خیر مربوط به جان است و جان نیز مستور است، و چه بسا کسی که مورد ‌تحقیر قرار می‌گیرد بهتر از کسی باشد که تحقیر می‌کند. بنابراین، نه مرد حق تمسخر دارد، و نه زنی مجاز ‌به این کار است. چرا که قرآن می‌فرماید: ) عسی أن یکونوا خیراً منهم ولا نساء من نساء عسی أن یکنّ خیراً منهنّ ( در روایت آمده است که چند چیز در میان چند چیز مستور است: یکی شب قدر است که در بین شبها ‌مستور است، و دیگری اولیای خدا هستند که در بین افراد عادی گمنام و مستور هستند، و چه بسا کسی ‌که مورد تحقیر قرار گرفته از اولیای الهی باشد.‌ تحقیر کردن به چهار صورت محتمل است: گاهی ممکن است مردی، مردی را تحقیر کند، و یا مردی زنی ‌را تحقیر نماید. چنانکه گاهی ممکن است زنی، زن دیگری را تحقیر کند، یا زنی، مردی را مورد تحقیر قرار ‌دهد. این چهار صورت مفروض است ولی دو صورت آن را قرآن با صراحت بیان می‌فرماید واصل کلی را یادآور ‌می‌شود که، چه بسا کسی که مورد تحقیر قرار می‌گیرد بهتر از تحقیر کننده باشد. بنابراین در مسائل اخلاقی هیچ امتیازی بین زن و مرد نیست. و اما در مسأله دیه چون جنبه خیر بودن در ‌او نیست بلکه مربوط به جنبه بدنی است، لذا اگر بدن در مسائل اقتصادی قوی‌تر بود دیه آن بیشتر است و ‌چون مردها در مسائل اقتصادی معمولاً بیشتر از زنها بازدهی اقتصادی دارند دیه آنها نیز بیشتر است و این ‌بدان معنا نیست که در اسلام مرد ارزشمندتر از زن باشد بلکه تنها آن بُعد جسمانی - جنبه بدنی - آن دو ‌صنف لحاظ می‌شود. اصل دیه مربوط به ارزیابی روح نیست و نباید در مسائل انسان‌شناسی و عظمت زن و ‌مرد این عنوان مورد نقد و نقض قرار گیرد.‌ بنابراین دیه معیار ارزش آدمی و نقد ناقدان بدان جهت است که انسان را در حد یک گیاه می‌شناسند، ‌اما واقعیاتی نظیر این که انسان به جایی برسد که تنگاتنگ با ملائکه سخن بگوید، و فرشتگان به استقبالش ‌درآیند، برای آنان بی‌مفهوم است. و وقتی این سلسله از مسائل مطرح بشود تازه آنها به خود می‌آیند که ‌عجب! ماورای طبیعتی هم هست، موجودی به نام فرشته نیز وجود دارد! و ما برای اَبد، زنده‌ایم و عمر این تن ‌زودگذر ما حداکثر یک قرن است اما جان ما جاودان و ابدی است، نه سخن از یک میلیارد سال که اصلاً سخن ‌از سال و ماه نیست، و ما به جایی می‌رسیم که فرشته‌ها به استقبال ما می‌آیند و تهنیت می‌گویند و تحیّت ‌می‌فرستند:‌ ) سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین)(3).‌ درود بر شما خوش باشید و درون آیید جاودانه. ‌ ( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئینه جلال و جمال، صفحات 419 421.)‌ ‌(1) سوره احزاب، آیه 36.‌ ‌(2) سوره حجرات، آیه 11.‌ ‌(3) سوره زمر، آیه 73.‌
همیشه و همه جا دیه مرد بیشتر از زن نیست و درآمد مرد نیز از آن زن است.
لیکن یک سلسله از ارزیابیها در قرآن کریم به بدن برمیگردد، و هر بدنی که منشأ اقتصادی بیشتر و قویتر باشد، مسأله دیه هم با تناسب او تنظیم میشود، چه این که مسائل ارثی هم این چنین است.
اما آنچه که به تعلیم و تربیت مربوط است زن و مرد در آن مقام مورد خطاب مشترک، قرار گرفتهاند. قرآن در امور حکومتی همانند امور معرفتی زن و مرد را یکسان مورد خطاب قرار داده و میفرماید:
) ما کان لمؤمن ولا مؤمنة اذا قضی اللَّه ورسوله أمراً أن یکون لهم الخیرة من أمرهم)(1).
و هیچ مرد و زن مؤمنی را نیامده است که چون خدا و پیامبرش فرمانی دهد، برای آنان در کارشان اختیاری باشد.
یعنی اگر نظام اسلامی، قضا و حکمی را ارائه داد و پیامبر، حکمی کرد و از طرف خدای سبحان دستوری را ابلاغ کرد، هیچ مرد باایمان، و هیچ زن باایمان، حق تصمیمگیری مخالف در برابر قضا و داوری خدا و پیامبر را ندارد. نه تنها در مسائل تشریعی، بلکه در مسائل حکومتی نیز آنجا که سخن از قضا و حکم است، خواه قضای باب قضاوت، خواه قضای حکومت، مرد مؤمن و زن مؤمنه حق اعتراض ندارند.
در مسائل اخلاقی نیز در قرآن کریم آمده است:
) یا أیّها الّذین آمنوا لا یسخر قوم من قوم عسی أن یکونوا خیراً منهم ولا نساءٌ من نساء عسی أن یکنّ خیراً منهنّ)(2).
ای مؤمنان! نباید قومی قوم دیگر را ریشخند کنند شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانی زنان دیگر را ریشخند کنند شاید آنها از اینها بهتر باشند.
هیچ کسی، اعم از مرد یا زن، حق ندارد دیگری را مسخره و یا تحقیر نماید، زیرا خیر بودن از مدرکات بصری نیست که به چشم بیاید، خیر مربوط به جان است و جان نیز مستور است، و چه بسا کسی که مورد تحقیر قرار میگیرد بهتر از کسی باشد که تحقیر میکند. بنابراین، نه مرد حق تمسخر دارد، و نه زنی مجاز به این کار است. چرا که قرآن میفرماید:
) عسی أن یکونوا خیراً منهم ولا نساء من نساء عسی أن یکنّ خیراً منهنّ (
در روایت آمده است که چند چیز در میان چند چیز مستور است: یکی شب قدر است که در بین شبها مستور است، و دیگری اولیای خدا هستند که در بین افراد عادی گمنام و مستور هستند، و چه بسا کسی که مورد تحقیر قرار گرفته از اولیای الهی باشد.
تحقیر کردن به چهار صورت محتمل است: گاهی ممکن است مردی، مردی را تحقیر کند، و یا مردی زنی را تحقیر نماید. چنانکه گاهی ممکن است زنی، زن دیگری را تحقیر کند، یا زنی، مردی را مورد تحقیر قرار دهد. این چهار صورت مفروض است ولی دو صورت آن را قرآن با صراحت بیان میفرماید واصل کلی را یادآور میشود که، چه بسا کسی که مورد تحقیر قرار میگیرد بهتر از تحقیر کننده باشد.
بنابراین در مسائل اخلاقی هیچ امتیازی بین زن و مرد نیست. و اما در مسأله دیه چون جنبه خیر بودن در او نیست بلکه مربوط به جنبه بدنی است، لذا اگر بدن در مسائل اقتصادی قویتر بود دیه آن بیشتر است و چون مردها در مسائل اقتصادی معمولاً بیشتر از زنها بازدهی اقتصادی دارند دیه آنها نیز بیشتر است و این بدان معنا نیست که در اسلام مرد ارزشمندتر از زن باشد بلکه تنها آن بُعد جسمانی - جنبه بدنی - آن دو صنف لحاظ میشود. اصل دیه مربوط به ارزیابی روح نیست و نباید در مسائل انسانشناسی و عظمت زن و مرد این عنوان مورد نقد و نقض قرار گیرد.
بنابراین دیه معیار ارزش آدمی و نقد ناقدان بدان جهت است که انسان را در حد یک گیاه میشناسند، اما واقعیاتی نظیر این که انسان به جایی برسد که تنگاتنگ با ملائکه سخن بگوید، و فرشتگان به استقبالش درآیند، برای آنان بیمفهوم است. و وقتی این سلسله از مسائل مطرح بشود تازه آنها به خود میآیند که عجب! ماورای طبیعتی هم هست، موجودی به نام فرشته نیز وجود دارد! و ما برای اَبد، زندهایم و عمر این تن زودگذر ما حداکثر یک قرن است اما جان ما جاودان و ابدی است، نه سخن از یک میلیارد سال که اصلاً سخن از سال و ماه نیست، و ما به جایی میرسیم که فرشتهها به استقبال ما میآیند و تهنیت میگویند و تحیّت میفرستند:
) سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین)(3).
درود بر شما خوش باشید و درون آیید جاودانه.
( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئینه جلال و جمال، صفحات 419 421.)
(1) سوره احزاب، آیه 36.
(2) سوره حجرات، آیه 11.
(3) سوره زمر، آیه 73.
- [آیت الله مکارم شیرازی] دیه مرد و زن غیر مسلمان چه مقدار است؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا دیه مرد مسلمان یا زن مسلمان در ماههای حرام (محرم، رجب، ذی القعده، ذی الحجه) افزایش پیدا میکند؟
- [سایر] تفاوت دیه زن و مرد در اسلام را به طور کامل توضیح دهید.
- [سایر] چرا زن و مرد در اسلام حقوقشان در مواردی مثل دیه و... برابر نیست؟ آیا تبعیض نیست؟
- [سایر] چرا دیه زن نصف دیه مرد است؟
- [سایر] چرا دیه زن نصف دیه مرد است؟
- [آیت الله بهجت] در باب جراحات و اعضا، دیه ی زن مانند دیه ی مرد است تا به ثلث دیه ی کامله برسد و در صورت رسیدن به ثلث، دیه ی زن نصف دیه ی مرد است. آیا در جراحات موجب ارش که بر زن وارد می شود، بایستی میزان ارش بر اساس دیه ی زن احتساب شود یا بر مبنای دیه ی مرد.
- [سایر] چرا دیه زن نصف مرد است ؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] فرق دیه زن و مرد چگونه است؟
- [سایر] چرا دیه زن نصف مرد است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . دیه اعضا و جراحات وارده بر زن تا به مقدار ثلث دیه مرد نرسیده با مرد مساوی است، و به مقدار ثلث دیه مرد که رسید، دیه زن نصف دیه مرد است.
- [آیت الله مظاهری] دیه زن با مرد تا یک سوّم دیه کشتن، مساوی است و چنانچه بیشتر از آن شد دیه زن نصف دیه مرد میشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] دیه اعضاء بدن زن تا مقداری که به ثلث دیه نرسیده با دیه مرد مساویست و در صورتی که به ثلث برسد دیه او نصف دیه مرد خواهد بود.
- [آیت الله بهجت] اگر مأموم یک مرد باشد، مستحب است طرف راست امام بایستد، و اگر یک زن باشد، مستحب است پشت سر امام بایستد، و اگر یک مرد و یک زن، یا یک مرد و چند زن باشند، مستحب است مرد طرف راست امام و بقیه پشت سر امام بایستند، واگر چند مرد یا چند زن باشند، مستحب است پشت سر امام بایستند، و اگر چند مرد و چند زن باشند، مستحب است مردها پشت سر امام و زنها پشت مردها بایستند.
- [آیت الله مظاهری] اگر مردی زنی را بکشد میتوانند او را بکشند ولی چون دیه زن نصف دیه مرد است باید برای کشتن مرد، نصف دیه او را بدهند. و اگر زنی مردی را بکشد میتوانند زن را بکشند ولی باید به کشتن او اکتفا کنند و حقّ مطالبه نصف دیه را ندارند.
- [آیت الله خوئی] بنابر احتیاط واجب اگر مأموم یک مرد باشد، قدری عقبتر طرف راست امام بایستد و اگر یک یا چند زن باشد، پشت سر امام بایستد، و اگر یک مرد و یک زن یا یک مرد و چند زن باشند مرد طرف راست امام قدری عقبتر بایستد و یک زن یا چند زن پشت سر امام بایستند و اگر چند مرد و یک یا چند زن باشند، آنچه مرد است عقب امام و زنها پشت سر مردها بایستند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مأموم یک مرد باشد، مستحبّ است طرف راست امام بایستد و اگر یک زن باشد، مستحبّ است پشت سر او بایستد، و اگر یک مرد ویک زن یا یک مرد و چند زن باشند مستحبّ است مرد طرف راست امام وباقی پشت سر امام بایستند و اگر چند مرد یا چند زن باشند، مستحبّ است پشت سر امام بایستند، و اگر چند مرد وچند زن باشند، مستحبّ است مردها عقب امام و زنها پشت مردها بایستند.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر احتیاط واجب اگر مأموم یک مرد باشد، باید طرف راست امام بایستد و اگر چند مرد باشند، باید پشت سر امام بایستند و اگر یک مرد و یک زن یا یک مرد و چند زن باشند، باید مرد طرف راست امام و زنها پشت سر امام بایستند و اگر چند زن باشند، باید پشت سر امام بایستند و اگر چند مرد و چند زن باشند، باید مردها پشت سر امام و زنها پشت سر مردها بایستند و اگر یک زن باشد، میتواند در پشت سر امام و یا طرف راست او به نحوی بایستد که جای سجده او مساوی با زانو یا محل ایستادن امام باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] بنابر احتیاط واجب اگر ماموم یک مرد باشد طرف راست امام بایستد و اگر یک مرد و یک زن یا یک مرد و چند زن باشند مرد طرف راست امام بایستد و بقیه پشت سر امام و اگر چند مرد و یک یا چند زن باشند مردها پشت سر امام و زنها پشت سر مردها بایستند و اگر یک یا چند زن باشد پشت سر امام بایستد و در صورتی که یک زن باشد مستحب است پشت سر در طرف راست امام طوری بایستد که جای سجده اش محاذی زانو یا قدم امام باشد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] بنا بر احتیاط واجب اگر ماموم یک مرد باشد؛ طرف راست امام بایستد و اگر یک یا چند زن باشد؛ پشت سر امام بایستد و اگر یک مرد و یک زن یا یک مرد و چند زن باشند؛ مرد طرف راست امام بایستد و یک یا چند زن پشت سر امام بایستند و اگر چند مرد و یک یا چند زن باشند؛ آنچه مرد است عقب امام و زنها پشت مردها بایستند.