با عرض سلامدر قرآن به صورت صریح چیزی در این باره نیافتیم ولی آیاتی است که میتوان از آن برداشت استعانت مظلوم راداشت:وَ أَنهَُّمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَإِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ ذَکَرُواْ اللَّهَ کَثِیرًا وَ انتَصَرُواْ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُواْ أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ(227شعراء)ترجمه:سخنانی میگویند که (به آنها) عمل نمیکنند؟!مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام میدهند و خدا را بسیار یاد می کنند، و به هنگامی که مورد ستم واقع میشوند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) برمیخیزند آنها که ستم کردند به زودی میدانند که بازگشتشان به کجاست! دفاعإِنَّ اللّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا[حج/38]قطعاً خداوند از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکنددر آیه بالا خداوند خود وعده دفاع از مومنین میدهد که یک نوع دفاع آن به وسیله امتهای مسلمان دیگر است موفق باشید
با سلام آیه هایی در مورد دفاع از یک ملت مظلوم می خواستم به این آیه ها در مورد تحقیقم درباره دفاع مسلمانان در مورد فلسطین نیاز مبرم دارم همچنین آیه هایی در مورد اثبات حقانیت کمک مالی ما از فلسطین در صورتی که ایران خود نیازمند دارد بفرمایید ؟با تشکر
با عرض سلامدر قرآن به صورت صریح چیزی در این باره نیافتیم ولی آیاتی است که میتوان از آن برداشت استعانت مظلوم راداشت:وَ أَنهَُّمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَإِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ ذَکَرُواْ اللَّهَ کَثِیرًا وَ انتَصَرُواْ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُواْ أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ(227شعراء)ترجمه:سخنانی میگویند که (به آنها) عمل نمیکنند؟!مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام میدهند و خدا را بسیار یاد می کنند، و به هنگامی که مورد ستم واقع میشوند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) برمیخیزند آنها که ستم کردند به زودی میدانند که بازگشتشان به کجاست! دفاعإِنَّ اللّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا[حج/38]قطعاً خداوند از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکنددر آیه بالا خداوند خود وعده دفاع از مومنین میدهد که یک نوع دفاع آن به وسیله امتهای مسلمان دیگر است موفق باشید
- [سایر] با سلام و خسته نباشید 1-میخواستم بدونم که ایا درباره این جمله> ایه ای هست؟ 2- به دلیل اینکه بخش پرسش از حدیث فعال نیست میشه شما یکی یا دو تا حدیث درمورد جمله>برام بگید؟(خواشمندم که کمکم کنید چون خیلی نیاز دارم) با تشکر از کمک شما
- [سایر] با عرض سلام برنامه پارک ملت امشب شما واقعا عالی بود و لذت بردیم. واقعا شما دید مثبتی به حل مشکلات دارید. من هم کاملا با شما در مورد نگفتن بعضی اخبار موافق هستم. خود بنده مدیر سایت بزرگی در ایران هستم و خیلی وقتها خبرهای بدی را برای ما ارسال میکنن ولی ایقدر تصاویر وحشتناک بوده که جرعت قرار دادن آن در سایت را نداشتم چون می دانستم اعصاب و روان دیگران را خراب میکنه.( مثلا اسید پاشی یک شخصی + تصاویر ) انتقاد : در حرف های شما گفته شد که در اسلام برده داری میشده . آیا برده داری از نظر اسلام درست هست ؟ حتی کوروش کبیر هم در 2500 سال پیش در حکومتش این کار را ممنوع کرده بود پس چرا در دین اسلام همچین چیزی رواج داشته ...برای من جوان سوال شده که برده داری از نظر اسلام تفوت دارد یا اسلام با برده داری موافق هست ؟ آیا اسلام دین برابری نیست ؟ لطفا پاسخ دهید با تشکر
- [سایر] (سوالات به منظور پاسخ به شبهه قرآن و اسلام از سلمان فارسی طرح شده اند. در صورتی که پاسخ به سوالات غیر ازین به پاسخ به این شبهه بی اساس کمک می کند بفرمایید) سلمان فارسی چقدر به زبان عربی مسلط بود؟ آیا آیات مکی و مدنی قرآن از دید فصاحت و بلاغت یا اعجازعلمی با یکدیگر تفاوت دارند؟! تفاوت نهچ البلاغه به عنوان کلامی فصیح از امام علی (ع) با کلام خدا در قرآن چقدر است؟ و این برای یک فرد عربی نابلد چگونه قابل تشخیص یا اثبات فردی است؟ آیا مصداقی مبنی بر این فصاحت و بلاغت قرآن می فرمایید؟ با تشکرفراوان
- [سایر] با سلام و تشکر از شما؛ شوهرم هر ماه کمک های مالی به خانواده اش می کند، اعم از خرید یا کمک نقدی؛ اما هیچ وقت دقیقا عنوان نمی کند که چقدر کمک مالی در ماه می کند و همیشه هم به دور از حضور من؛ من اصلا با کمک مالی به خانواده اش مشکلی نداشته و ندارم، اما چیزی که من را آزرده می کند اینست که در حضور من این کار را نمی کند و خانواده اش هم که شامل دو خواهر و مادرش می شوند کاملا حضور من رو تو زندگیش کم رنگ می دونند؛ در ضمن من کارمندم و هر بار به شوهرم میگم با حضور من پول بده یا خرید کن. میگه یعنی از تو اجازه بگیرم. پول خودم هست، از تو که نگرفتم؛ البته خودم احساس می کنم، فکر می کنه که اونا خجالت می کشند، چون اونا خیلی به پول ما نیاز ندارند یعنی پسر دیگرشون تمام نیازهاشون رو را برآورده میکند و از بهترین امکانات زندگی برخوردارند که شاید من نداشته باشم.
- [سایر] 1- سلام خدمت استاد عزیز و گرامی 2- عبدالرضایلوه هستم، 30 ساله، متأهل، ساکن کرج 3- شاغل در شرکت مهندسی همپا ... 4- عضو کلاس خانواده نوپای 3 5- بابت تمام راهنمایی ها و وقت گذاشتن جهت بهبود زندگی جوانان ممنون و سپاسگزارم. 6- و همچنین بابت کج خلقی و رفتارهای نا ملایم بعضی دوستان در کلاس به نوبه خود از شما عذرخواهی میکنم. 7- انشالله روز دوشنبه را با روحیه خوب و نه از سر اجبار در کلاس حضور داشته باشید و دوستان هم با همکاری جو کلاس را خوب و فعال و با انگیزه کنن. 8. آیه... 8- لفظ صحیح خطاب قراردادن روحانی یا آخوند؟ همانطور که در برنامه پارک ملت اشاره نمودید بسیاری از مردم هنوز نمی دانن لفظ صحیح خطاب قراردادن یک روحانی چیست، شما خود بفرمایید که ما هم آگاه شویم. 9- پاداش تمام بزرگواری و راهنماییتان با حضرت سیدالشهدا. با تشکر
- [سایر] با سلام/اقای مرادی من تازه افتخارپیدا کردم شما را بشناسم .همیشه در مورد جوان ها ومشکلات انها گفته میشودامادرمورد خانمهای خانه داراصلاتوجهی نمیشودولی من خدا را شاکرم( چون او خدایی دارم ) مثل یک نوزادتازه متولد شده دستم را گرفت ومرا تا اوج عشق به معبود رساند.چون با تمام وجود از خودش کمک خواستم . گفتم چقدر ذلیل و ضعیفم. خودش مرا از شهوات شیطانی و لذت دنیا پرستی نجات دهد. بخدایی که از خشمش به لطف وبخشش پناه میبرم اینچنین شد که خواستم. شب بیست وسوم (احیا)چنان لرزه ای بر تنم افتاد از خشم خداوند که باز به رحمتش پناه بردم به خاطر تمام گناهانم توبه کردم و فقط میخواهم کارهیی که او را از من راضی میکند انجام دهم از شما به عنوان معلم طلب یاری دارم 1.نماز میخواهم بخوانم تنبلی میکنم نمیتوانم ولی باخدا همیشه با زبان ترکی حرف میزنم& کل نمازهایم را چه کنم(بمدت نوزده سال)؟ازاین به بعد با این زیادی نمازهای مانده چطور شروع کنم به نماز خواندن؟ 2.همیشه احساس میکنم مرگ هر لحظه با من است وچگونه جان دادنم وتمام وقایع بعد از ان بصورت تصوری جلوی چشمم میاید ایا این طبیعی است؟ خداوندشما بزرگواری را فرستادتا من با روحانیت واقعی ومظلوم واقع شده آشتی کنم خداوند شما رابرای خانواده محترمتان برای جامعه ی اسلام و برای ایران وبرای ملت ایران حفظ کند از دور دستان مادری که شما را پرورش داده میبوسم خدانگهدارتان
- [سایر] با سلام و عرض خسته نباشید بنده مدت 10 سال است که ازدواج کردم وشاغل می باشم در طول 9 سال گذشته کارت بانکی ام به دست همسرم بود و ایشان مدیریت دخل و خرج را بعهده داشتند و بنده نیز معتقد بودم که وقتی در زندگی صمیمیت و یکرنگی باشد حقوق بنده و حقوق شوهر تفاوتی ندارد تا اینکه سال در شرایط ازدواج خواهرم و نیاز به کمک مالی او,بنده دوست داشتم یک مقداری به خواهرم کمک کنم ولی شوهرم امتناع ورزید و به بنده پولی جهت این کار نداد حتی صد هزار تومان و این باعث شد که من همیشه شرمزده خواهرم شوم و یا اینکه من دوست دارم به عنوان یک زن وسایلی برای خانه مان بخرم ولی شوهرم امتناع می کند و مانع می شود من کم کم به این نتیجه رسیدم که با این که شاغل هستم ولی هیچ تصمیمی برای حقوق خودم نمی توانم بگیرم و این باعث شد که کلا کارتم را از همسرم بگیرم تا خودم بتوانم برای حقوقم تصمیماتی داشته و هر کاری خواستم بکنم ولی این هم برایم مشکل بوجود آورده است به طوری که اگر از همسرم به عنوان شوهر پول بخواهم ( خرید خوراکی برای خانه یا برای بچه ها یا نیازهای روزمره ) ایشان می گویند که شما حقوق بگیر هستید و پول که دارید از خودتان خرج کنید حال من نمی دانم چه کار کنم با اینکه شوهرم ماهیانه یک میلیون حقوق دارد ولی از پول دادن به من امتناع میکند در صورتی که ایشان شوهر بنده هستند ووظیفه دارد که نیازهای مالی بنده و خانه و بچه هارا برطرف کند .ثانیا من در مورد حقوقم چه کار می توانم بکنم که باعث ناراحتی نباشد البته باید بگویم من نیز پس انداز می کنم زیرا قرار است تا چندماه دیگر به خانه جدید برویم و می خواهم برای خانه وسایل جدید بخرم و کلا از لحاظ جامعه شناسی یا روانشناسی یک زن شاغل در خصوص حقوقش در زندگی متاهلی چه وظیفه ای دارد ( دنیا زیرو بم زیاد دارد و زنان همیشه مظلومترین هستند
- [سایر] باسلام وخسته نباشید خدمت آقای دکتر من دختری هستم که 7 ماه نامزد بودم و حدود 2.5 عقد هستم. در حدود 1.5 است که من و همسرم با هم مشکل داریم و در این مدت جر و بحث و قهر بودیم. از نظر فکری و رفتاری کاملا با هم تفاوت داریم ایشان ادم خودمحور و دیکتاتور هستند بسیار وابسته به خانواده هست و ریز اتفاقات بین من و خودشان را برای خانواده مطرح کرده و خانواده هم از هیچ دخالتی در زندگی ما کوتاهی نمیکنن. همسرم قبلا یک ازدواج ناموفق داشته و حاصل این ازدواج کوتاه یک فرزند است که با خود مادر زندگی میکند من به دلیل علاقه زیاد در زمان خواستگاری همسرم از من و به اصرار ایشان که از همسر سابقم تحقیق نکن که فقط از من بد میشنوی این کار را نکردم اما 2 هفته پیش با توجه به مشکلات زیاد بین خودمان تصمیم گرفتم که با همسر سابقش صحبت کنم همسر سابق ایشان می گوید در زمان ازدواج خانواده ایشان و مخصوصا مادر همسرم از هیچ دخالتی در زندگیشان دریغ نکرده و اینکه ایشان(همسرم) بسیار ادم ضعیف و وابسته و زرگویی بودند و اینکه در زمان ازدواجشان همسرم با دو زن شوهر دار رابطه جنسی داشته که یکی از دلایل طلاقشان بوده من نیز پی به چشم چرانی همسرم برده ام در زمان نامزدی هم مرا با دو خانواده اشنا کرد که می گفت این دو خانواده فقیر هستن و من کمکشان می کنم اما زنهای این دو خانواده به نظرم مشکوک امدن. آقای دکتر این مرد به خاطر اینکه من را از خانواده ام جدا کند از کلیه افراد خانواده ام بد می گوید در صورتی که من هیچ گونه اعتراضی به نحوی برخورد خانواده اش با خودم نمی توانم داشته باشم و مرتبا از من میخواهد که به کلیه افراد خانواده اش احترام بگذارم. من بی دقت ازداوج کردم اما نمی خواهم بی دقت وارد زندگی شوم خانواده ام مرتب می گویند این مرد زندگیت نمیشود اما ما تو را در تصمیم گیریت ازاد میگذاریم خوب فکر کن و تصمیم بگیر. در مشاجره ها همسرم اصلا خودش را مقصر نمی داند و من هر چه اصرار میکنم که به مشاوره برویم تا ما رو راهنمایی کنند می گوید من هیچ مشکلی ندارم تو نیاز داری خودت برو من میدانم چطور با تو و هر کسی رفتار کنم پس نیازی به مشاوره ندارم. نمی دانم سر دو راهی ماندم بسیار غمگین و افسرده و حساس شدم .همسرم از نظر مالی هم ورشکسته شده. و وضعیت مالی خوبی ندارد دوست دارم در انتخاب راه کمک شوم با تشکر از شما.
- [سایر] با سلام؛ 1. بنده در مورد مسئله قناعت که در اسلام بحث شده سردرگم شده ام. نمی دانم در این زمان انسان در چه سطحی زندگی کند انسان قانعی محسوب می شود؟ اخیراً در کتاب معراج السعادة مطالبی در این خصوص خوانده ام (در خصوص فضیلت فقر و قناعت). از طرفی گفته شده خدا روزی دهنده بندگان است و هرکسی سهم معینی در این دنیا دارد که در این شکی نیست. و انسان ها را از پس انداز و نگرانی برای روزهای آینده نهی کرده اند و از طرف دیگر هم گدایی را بد دانسته اند. ولی در این زمانه انسان نیاز به پس انداز برای خرید خانه، بیماری های احتمالی، ازدواج، بچه دار شدن و غیره دارد که اگر پس انداز نکند همیشه باید نگران آینده باشد. مثلا گفته اند کسی که بمیرد و خانواده اش پس از او محتاج باشند مسلمان نیست و از طرف دیگر گفته اند نیازی نیست پدر برای آینده فرزندانش مال جمع آوری کند. اگر انسان فقط به فکر امروز خود باشد و به بیمه و پس انداز فکر نکند باعث نمی شود در دوران پیری محتاج و ذلیل باشد؟ اگر فقر از غنا بالاتر است، پس چرا در دعاها از خداوند کریم وسعت روزی را می طلبیم. 2. اگرشخصی به حداقل احتیاجات خود اکتفا کند و باقی مانده پول خود را برای خرید خانه پس انداز کند که بتواند سرپناهی برای خانواده اش فراهم کند و هر ماه هم مقداری انقاق می کند، آیا این شخص باید هر سال خمس آن پس انداز را بدهد. در این صورت هرگز قادر نخواهد بود خانه ای تهیه کند. (باتوجه به این که حداقل مسکن، خوراک و پوشاک جزء حداقل ضروریات یک زندگی است). در رساله های مراجع تقلید گفته می شود؛ آنچه از مخارج سال مالی زیاد بیاید باید خمسش را داد در صورتی که جواب هایی که به سؤالات خمس داده می شود با این مسئله فرق می کند. و باعث می شود انسان تمام درآمد خود را خرج کرده تا مبادا خمس به آن تعلق گیرد و در نتیجه مبتلا به حرص و طمع می شود.
- [سایر] به نام خدا و با سلام و عرض ادب و با تشکر از صبوریتان من دختری هستم 22 ساله که در سال دوم دانشگاه از طرف یکی از همکلاسی هایم که دو سال از من بزرگتر هستن و فرزند شهید می باشن تقاضای ازدواج شد.در اون سال به علت اینکه من اصلا به این مسئله فکر نمی کردم و با شناختی که از خودم داشتم با اطلاع خانواده و کسب اجازه از اونها جواب منفی دادم و بهشون متذکر شدم که من تا دو سال دیگه اصلا قصد ازدواج ندارم.ایشون از من پرسیدن که می تونن صبر کنن یا نه من بهشون گفتم که تا اون موقع هیچ چیز معلون نیست چه بسا که خودشون ازدواج کرده باشن ولی اگه خواستن که بیان باید جلوتر از اینی باشن که الان هستن.و من اون موقع هم برای شناخت ایشون مثل کسی رفتتار می کنم که انگار تازه می شناسمشون نه مثل یه همکلاسی 4 ساله.چون معتقدم که ادم ها روز به روز تغییر میکنن. و ملاک ها و معیار هاشون هم تغییر پذیرن.در عین این که ایشون همیشه از نظر شخصیتی برای من خیلی قابل احترام بودهاند.ولی ایشون به میل خودشون و با گفتن این مسئله که من تصمیم خودمو گرفتم تا الان که 2 سال از این ماجرا میگذره صبر کردن.و در این مدت من هم رفتارای ایشونو زیر نظر میگرفتم.ما به رابطه همکلاسیمون و یا یه کم بیشتر ادامه دادیم چون احساس میکردم ایشون آدم خوبی هستن .باور بفرمایید همیشه سعیم بر این بود که توی روابطمون کمترین احساسی رو دخالت ندم که بعدا پشیمونی به بار بیاره.با خانواده مشورت میکردمو سعی کردم در طی مسافرت هایی که خانوادم به محل تحصیلم یعنی اصفهان داشتن حتی در جشن فارغ التحصیلیم به نحوی با ایشون آشنا بشن و به من توی این امر کمک بکنن.درست بود که به ایشون گفتم تا دو سال قصد ازدواج ندارم ولی تو خلوت خودم به این موضوع فکر می کردم.تا اینکه بعد از گذشت دو سال به خاطر اینکه شناخت بیشتری از هم داشته باشیم با هدایت خانوادم با ایشون در مورد خیلی از مسائل صحبت کردم .باور بفرمایید من هیچ وقت فکر نمی کردم روزی از کسی با این خصوصیات ظاهری خوشم بیاد ولی همیشه حرف مادرم توی گوشم بود که ظاهر خوب مال مردمه.اخلاق خوب ماله همسره.الان که من دارم با هاتون درد دل میکنم این مشکلو دارم که ایشون در حال حاضر در یکی از ارگان های دولتی کار میکنند با درامدی ماهانه 300 هزار تومان.من تمام خصوصیات اخلاقی ایشون رو تا اون حدی که تونستم بشناسم قبول دارم.ایمانشون که از ته قلبشون میاد نه از نوک زبون.مهربونی و صداقت.ولی وضعیت مالیشون طوری نیست که منو راضی بکنه شاید یگید این اول راهه ولی من از نزدیک شاهد زندگی هایی بودم که با شناخت درست از هم شروع شده ولی درامد نامناسب حتی اصول انسانی رو زیر سئوال برده.چون من معتقدم ادم نمی تونه عشق رو بذاره سر سفره و سیر بشه.من خواستگارای زیادی دارم که از لحاظ مالی در وضعیت بسیا ر بهتری هستن ولی به علت نداشتن فرصت کافی نسبت به 4 سال دانشکاه نتونستم اونارو خوب بشناسم و تصمیم درستی بگیرم.چون در شهر کوچکی مثل کاشان اصلا این امکان نیست که من اونجوری که دوست دارم طرفمو بشناسم.الان این مشکلو دارم با کسی که از لحاظ انسانیت قبولش داری ولی از لحاظ مالی نه باید چیکار کنم؟ من هیچ وقت نتونستم با یه مشاور در تماس باشم چون نه پولشو داشتم و نه اعتمادشو ولی از وقتی که شمارو دیدم با اون ارامشی که در حرف زدنتون دارین گفتم شاید بتونید مشکل منو حل کنید.ازتون خواهش میکنم که جوابمو بدید حتی اگه براتون مهم نبود.ممنون به خاطر اینکه صبوری کردید