با سلام و تشکر از شما؛ شوهرم هر ماه کمک های مالی به خانواده اش می کند، اعم از خرید یا کمک نقدی؛ اما هیچ وقت دقیقا عنوان نمی کند که چقدر کمک مالی در ماه می کند و همیشه هم به دور از حضور من؛ من اصلا با کمک مالی به خانواده اش مشکلی نداشته و ندارم، اما چیزی که من را آزرده می کند اینست که در حضور من این کار را نمی کند و خانواده اش هم که شامل دو خواهر و مادرش می شوند کاملا حضور من رو تو زندگیش کم رنگ می دونند؛ در ضمن من کارمندم و هر بار به شوهرم میگم با حضور من پول بده یا خرید کن. میگه یعنی از تو اجازه بگیرم. پول خودم هست، از تو که نگرفتم؛ البته خودم احساس می کنم، فکر می کنه که اونا خجالت می کشند، چون اونا خیلی به پول ما نیاز ندارند یعنی پسر دیگرشون تمام نیازهاشون رو را برآورده میکند و از بهترین امکانات زندگی برخوردارند که شاید من نداشته باشم.
با سلام و تشکر از شما؛ شوهرم هر ماه کمک های مالی به خانواده اش می کند، اعم از خرید یا کمک نقدی؛ اما هیچ وقت دقیقا عنوان نمی کند که چقدر کمک مالی در ماه می کند و همیشه هم به دور از حضور من؛ من اصلا با کمک مالی به خانواده اش مشکلی نداشته و ندارم، اما چیزی که من را آزرده می کند اینست که در حضور من این کار را نمی کند و خانواده اش هم که شامل دو خواهر و مادرش می شوند کاملا حضور من رو تو زندگیش کم رنگ می دونند؛ در ضمن من کارمندم و هر بار به شوهرم میگم با حضور من پول بده یا خرید کن. میگه یعنی از تو اجازه بگیرم. پول خودم هست، از تو که نگرفتم؛ البته خودم احساس می کنم، فکر می کنه که اونا خجالت می کشند، چون اونا خیلی به پول ما نیاز ندارند یعنی پسر دیگرشون تمام نیازهاشون رو را برآورده میکند و از بهترین امکانات زندگی برخوردارند که شاید من نداشته باشم. پرسشگر گرامی؛ فقط شما نیستید که با چنین مسأله ای در رابطه با شوهرتان مواجهید. ما نیز وضعیتی را که با آن مواجه هستید تا حدی درک کرده و خوب می دانیم که ممکن است این رفتار شوهرتان شما را آزرده باشد؛ اما از مجموع مطالبی که بیان نمودید، به نظر می رسد زندگی خوبی با شوهرتان دارید و مسایلی نظیر دانستن کم و کیف کمک شوهرتان به خانواده اش، آنچنان دارای اهمیت نیست که ندانستنش را مشکلی برای زندگیتان قلمداد نمایید. خواهر گرامی؛ لحظه ای خودتان را جای بنده قرار دهید و سعی کنید همین سوال را از خودتان بپرسید؛ چه جوابی به این سوال می دادید؟ آیا پیشنهاد می کردید با شوهرتان به گونه ای رفتار کنید که او تسلیم خواسته شما شود و کمک های مالی خود به خانواده اش را برای شما بیان کند و یا اینکه راه حل دیگری به نظر شما می رسید؟ قبل از خواندن جواب سوال، می خواهم در این باره با دقت کافی تامل کنید. اکنون می خواهم فرمول موفقیت در زندگی مشترک را که در تمام مشکلات، چالش ها و بگو مگو های همسران نقش اساسی دارد را به شما آموزش دهم؛ فرمولی که اگر زن و شوهر از آن استفاده کنند، هیچ گاه در زندگی خود با بن بست روبرو نمی شوند. به نظر شما این فرمول چیست؟ کدام روان شناس خانواده این فرمول را کشف کرده است؟ در کدام کتاب غربی به آن اشاره شده است؟ اما نه، من این فرمول را پس از سال ها مشاوره خانواده به دست آوردم اما نه در کتابها و نظریات روانشناسان غربی، بلکه در نهج البلاغه امام و پیشوای شیعیان جهان. لحظه ای خودتان را جای همسرتان قرار دهید. شما در ارتباط با خانواده خود دارای اسراری می باشید که نمی خواهید حتی نزدیکترین افراد به شما از آن آگاه شوند؛ در چنین شرایطی شوهرتان پافشاری می کند که شما این اسرار را برای او باز گو کنید؛ در چنین شرایطی از او چه انتظاری دارید؟ آیا شما انتظار ندارید شرایط شما را درک کند و عدم گفتگوی شما در این زمینه را نشانه عدم اعتماد به خود نداند؟ درست است! دقیقا همان انتظاراتی که در ارتباط با اسرار خانوادگی خود از همسرتان توقع دارید، او نیز همان توقعات را از شما دارد. شاه کلید آغاز حرکت اصلاحی در محیط خانواده سخن گهربار مولای متقیان امام علی علیه السلام است : (آنچه را که برای خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار و آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند)[ نهج البلاغه، نامه 31]. پس همانطور که اگر شما اسراری را در مورد خانواده خود داشتید و به شوهر خود نمی گفتید، انتظار داشتید او از شما ناراحت نشود، شما هم نباید از این رفتار همسر خود ناراحت شوید. به نظر می رسد مسأله اصلی اینجاست که شما دوست دارید چنین مواردی را از زبان شوهر خود بشنوید. در واقع به نظر می رسد شما بیان این جور مسائل را از سوی شوهرتان به عنوان اعتماد به خود دانسته و چنین فکر می کنید که اگر شوهرم این مسأله را با من در میان نگذارده، لابد نشانه آن است که به من اطمینان نداشته است؛ اما باید بگویم اگر خودتان را به جای شوهرتان بگذارید خواهید فهمید که چنین برداشتی از اساس اشتباه می باشد. علاوه بر این شایسته است این حق را نسبت به خانواده شوهرتان قائل باشید که تمایل نداشته باشند دیگران از موضوع کمک فرزندشان به آنان مطلع گردند. در واقع به نظر می رسد اگر شوهرتان چنین مسایلی را بدون رضایت افراد ذی حقی که بدانها اشاره شد، با شما در میان می گذاشت، در واقع نوعی تجاوز به حریم خصوصی آنها به شمار می رفت. چند نکته : 1. ارتباط میان فردی مؤثر با همسر زمانی برقرار می شود که از مثبت گرایی نسبی بهره مند باشید. واقعیت این است که هر اندیشه مثبت یا منفی که در ذهن انسان جاری می شود، بر سرنوشت او اثر می گذارد؛ لذا توصیه ما این است که علاوه بر اینکه روی نکات مثبت همسر خود تکیه داشته و با برجسته سازی این نکات، به نوعی باعث تشویق وی برای استمرار و تعمیق رفتارها و باورهای مثبت وی در محیط خانواده می گردید، از این زاویه نیز به خصوصیت همسرتان بنگرید که روحیه ای که همسرتان دارد و برای اطلاعات مربوط به محیط های خانواده مستقل خود، خانواده پدری و فامیلش مرزی را مشخص کرده، در خیلی از موارد زیربنای خوبی است برای تحکیم پایه های زندگی مشترکتان. 2. هیچ کس دقیقاً همان چیزی نیست که خواهان آن هستید .یک رابطه سالم به این معناست که دیگران را به همان صورتی که هستند بپذیرید و قصد تغییر آنها را نداشته باشید. بسیاری از ما سعی می‌کنیم افراد و موقعیتها را تابع خواسته‌های خویش سازیم و طبیعی است وقتی آنها به شیوه خود عمل می‌کنند ما آمادگی آن را نداشته و احساس نگرانی، غم و حتی خشم می‌کنیم. 3. اختلاف نظر با همسر در چنین مواردی که بدان اشاره نمودید، طبیعی است. سعی نمایید با مدیریت صحیح چنین مسائلی، به سازگاری مطلوبی با همسرتان دست یابید. مطمئن باشید که گرچه انسان نمی‌تواند تمام شرائط و امکانات را بر وفق مراد خود فراهم نماید ولی می‌تواند خود را با شرائط موجود به گونه ای فعال وفق داده و هماهنگ سازد. تنها کاری که باید بکنید این است که متفاوت بودن سلیقه شوهرتان را در چنین مسائلی با سلیقه خود بپذیرید و به رسمیت بشناسید. 4. سعی کنید تا جایی که می توانید با همسرتان مدارا نمایید. مدارا با یکدیگر از لوازم زندگی است و بدون آن روابط انسانها سست می شود و لذّت و آرامش به مقدار زیادی کاهش می یابد. 5. حریم خصوصی شوهر و خانواده اش را حفظ کرده و با وی خوش رفتار باشید تا به حسن نیّت شما در بیان نظراتتان پی ببرد و جستجوها و کنکاش های شما را در مورد مسائلی که بدان اشاره نمودید، به حساب کنجکاوی های معمولی که در اغلب زنان وجود دارد، نگذارد. 6. به یاد داشته باشید در تعالیم دینی ما به مخفی نگه داشتن کار خیر تاکید شده است؛ بنابراین رفتار شوهر شما از این جهت هم قابل توجیه است. 7. به یاد داشته باشید مردان موجوداتی اقتدار طلب هستند و از این جهت نسبت به مسائلی که موجب زیر سوال رفتن اقتدار آنان شود حساس هستند؛ شاید همسرتان با اینگونه سوالات شما احساس می کند که به نوعی اقتدار او زیر سوال رفته است و لذا در برابر در خواست شما مقاومت می کند؛ برای اینکه زندگی خوبی را در کنار همسرتان تجربه کنید بهتر است به اقتدار مردانه او احترام بگذارید. موفق باشید. باز هم با ما مکاتبه کنید. نویسنده : محمدصادق آقاجانی
عنوان سوال:

با سلام و تشکر از شما؛ شوهرم هر ماه کمک های مالی به خانواده اش می کند، اعم از خرید یا کمک نقدی؛ اما هیچ وقت دقیقا عنوان نمی کند که چقدر کمک مالی در ماه می کند و همیشه هم به دور از حضور من؛ من اصلا با کمک مالی به خانواده اش مشکلی نداشته و ندارم، اما چیزی که من را آزرده می کند اینست که در حضور من این کار را نمی کند و خانواده اش هم که شامل دو خواهر و مادرش می شوند کاملا حضور من رو تو زندگیش کم رنگ می دونند؛ در ضمن من کارمندم و هر بار به شوهرم میگم با حضور من پول بده یا خرید کن. میگه یعنی از تو اجازه بگیرم. پول خودم هست، از تو که نگرفتم؛ البته خودم احساس می کنم، فکر می کنه که اونا خجالت می کشند، چون اونا خیلی به پول ما نیاز ندارند یعنی پسر دیگرشون تمام نیازهاشون رو را برآورده میکند و از بهترین امکانات زندگی برخوردارند که شاید من نداشته باشم.


پاسخ:

با سلام و تشکر از شما؛ شوهرم هر ماه کمک های مالی به خانواده اش می کند، اعم از خرید یا کمک نقدی؛ اما هیچ وقت دقیقا عنوان نمی کند که چقدر کمک مالی در ماه می کند و همیشه هم به دور از حضور من؛ من اصلا با کمک مالی به خانواده اش مشکلی نداشته و ندارم، اما چیزی که من را آزرده می کند اینست که در حضور من این کار را نمی کند و خانواده اش هم که شامل دو خواهر و مادرش می شوند کاملا حضور من رو تو زندگیش کم رنگ می دونند؛ در ضمن من کارمندم و هر بار به شوهرم میگم با حضور من پول بده یا خرید کن. میگه یعنی از تو اجازه بگیرم. پول خودم هست، از تو که نگرفتم؛ البته خودم احساس می کنم، فکر می کنه که اونا خجالت می کشند، چون اونا خیلی به پول ما نیاز ندارند یعنی پسر دیگرشون تمام نیازهاشون رو را برآورده میکند و از بهترین امکانات زندگی برخوردارند که شاید من نداشته باشم.

پرسشگر گرامی؛ فقط شما نیستید که با چنین مسأله ای در رابطه با شوهرتان مواجهید. ما نیز وضعیتی را که با آن مواجه هستید تا حدی درک کرده و خوب می دانیم که ممکن است این رفتار شوهرتان شما را آزرده باشد؛ اما از مجموع مطالبی که بیان نمودید، به نظر می رسد زندگی خوبی با شوهرتان دارید و مسایلی نظیر دانستن کم و کیف کمک شوهرتان به خانواده اش، آنچنان دارای اهمیت نیست که ندانستنش را مشکلی برای زندگیتان قلمداد نمایید.
خواهر گرامی؛ لحظه ای خودتان را جای بنده قرار دهید و سعی کنید همین سوال را از خودتان بپرسید؛ چه جوابی به این سوال می دادید؟ آیا پیشنهاد می کردید با شوهرتان به گونه ای رفتار کنید که او تسلیم خواسته شما شود و کمک های مالی خود به خانواده اش را برای شما بیان کند و یا اینکه راه حل دیگری به نظر شما می رسید؟ قبل از خواندن جواب سوال، می خواهم در این باره با دقت کافی تامل کنید.
اکنون می خواهم فرمول موفقیت در زندگی مشترک را که در تمام مشکلات، چالش ها و بگو مگو های همسران نقش اساسی دارد را به شما آموزش دهم؛ فرمولی که اگر زن و شوهر از آن استفاده کنند، هیچ گاه در زندگی خود با بن بست روبرو نمی شوند. به نظر شما این فرمول چیست؟ کدام روان شناس خانواده این فرمول را کشف کرده است؟ در کدام کتاب غربی به آن اشاره شده است؟ اما نه، من این فرمول را پس از سال ها مشاوره خانواده به دست آوردم اما نه در کتابها و نظریات روانشناسان غربی، بلکه در نهج البلاغه امام و پیشوای شیعیان جهان. لحظه ای خودتان را جای همسرتان قرار دهید. شما در ارتباط با خانواده خود دارای اسراری می باشید که نمی خواهید حتی نزدیکترین افراد به شما از آن آگاه شوند؛ در چنین شرایطی شوهرتان پافشاری می کند که شما این اسرار را برای او باز گو کنید؛ در چنین شرایطی از او چه انتظاری دارید؟ آیا شما انتظار ندارید شرایط شما را درک کند و عدم گفتگوی شما در این زمینه را نشانه عدم اعتماد به خود نداند؟ درست است! دقیقا همان انتظاراتی که در ارتباط با اسرار خانوادگی خود از همسرتان توقع دارید، او نیز همان توقعات را از شما دارد.
شاه کلید آغاز حرکت اصلاحی در محیط خانواده سخن گهربار مولای متقیان امام علی علیه السلام است :
(آنچه را که برای خود دوست داری برای دیگران نیز دوست بدار و آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند)[ نهج البلاغه، نامه 31].
پس همانطور که اگر شما اسراری را در مورد خانواده خود داشتید و به شوهر خود نمی گفتید، انتظار داشتید او از شما ناراحت نشود، شما هم نباید از این رفتار همسر خود ناراحت شوید.
به نظر می رسد مسأله اصلی اینجاست که شما دوست دارید چنین مواردی را از زبان شوهر خود بشنوید. در واقع به نظر می رسد شما بیان این جور مسائل را از سوی شوهرتان به عنوان اعتماد به خود دانسته و چنین فکر می کنید که اگر شوهرم این مسأله را با من در میان نگذارده، لابد نشانه آن است که به من اطمینان نداشته است؛ اما باید بگویم اگر خودتان را به جای شوهرتان بگذارید خواهید فهمید که چنین برداشتی از اساس اشتباه می باشد.
علاوه بر این شایسته است این حق را نسبت به خانواده شوهرتان قائل باشید که تمایل نداشته باشند دیگران از موضوع کمک فرزندشان به آنان مطلع گردند. در واقع به نظر می رسد اگر شوهرتان چنین مسایلی را بدون رضایت افراد ذی حقی که بدانها اشاره شد، با شما در میان می گذاشت، در واقع نوعی تجاوز به حریم خصوصی آنها به شمار می رفت.

چند نکته :
1. ارتباط میان فردی مؤثر با همسر زمانی برقرار می شود که از مثبت گرایی نسبی بهره مند باشید. واقعیت این است که هر اندیشه مثبت یا منفی که در ذهن انسان جاری می شود، بر سرنوشت او اثر می گذارد؛ لذا توصیه ما این است که علاوه بر اینکه روی نکات مثبت همسر خود تکیه داشته و با برجسته سازی این نکات، به نوعی باعث تشویق وی برای استمرار و تعمیق رفتارها و باورهای مثبت وی در محیط خانواده می گردید، از این زاویه نیز به خصوصیت همسرتان بنگرید که روحیه ای که همسرتان دارد و برای اطلاعات مربوط به محیط های خانواده مستقل خود، خانواده پدری و فامیلش مرزی را مشخص کرده، در خیلی از موارد زیربنای خوبی است برای تحکیم پایه های زندگی مشترکتان.
2. هیچ کس دقیقاً همان چیزی نیست که خواهان آن هستید .یک رابطه سالم به این معناست که دیگران را به همان صورتی که هستند بپذیرید و قصد تغییر آنها را نداشته باشید. بسیاری از ما سعی می‌کنیم افراد و موقعیتها را تابع خواسته‌های خویش سازیم و طبیعی است وقتی آنها به شیوه خود عمل می‌کنند ما آمادگی آن را نداشته و احساس نگرانی، غم و حتی خشم می‌کنیم.
3. اختلاف نظر با همسر در چنین مواردی که بدان اشاره نمودید، طبیعی است. سعی نمایید با مدیریت صحیح چنین مسائلی، به سازگاری مطلوبی با همسرتان دست یابید. مطمئن باشید که گرچه انسان نمی‌تواند تمام شرائط و امکانات را بر وفق مراد خود فراهم نماید ولی می‌تواند خود را با شرائط موجود به گونه ای فعال وفق داده و هماهنگ سازد. تنها کاری که باید بکنید این است که متفاوت بودن سلیقه شوهرتان را در چنین مسائلی با سلیقه خود بپذیرید و به رسمیت بشناسید.
4. سعی کنید تا جایی که می توانید با همسرتان مدارا نمایید. مدارا با یکدیگر از لوازم زندگی است و بدون آن روابط انسانها سست می شود و لذّت و آرامش به مقدار زیادی کاهش می یابد.
5. حریم خصوصی شوهر و خانواده اش را حفظ کرده و با وی خوش رفتار باشید تا به حسن نیّت شما در بیان نظراتتان پی ببرد و جستجوها و کنکاش های شما را در مورد مسائلی که بدان اشاره نمودید، به حساب کنجکاوی های معمولی که در اغلب زنان وجود دارد، نگذارد.
6. به یاد داشته باشید در تعالیم دینی ما به مخفی نگه داشتن کار خیر تاکید شده است؛ بنابراین رفتار شوهر شما از این جهت هم قابل توجیه است.
7. به یاد داشته باشید مردان موجوداتی اقتدار طلب هستند و از این جهت نسبت به مسائلی که موجب زیر سوال رفتن اقتدار آنان شود حساس هستند؛ شاید همسرتان با اینگونه سوالات شما احساس می کند که به نوعی اقتدار او زیر سوال رفته است و لذا در برابر در خواست شما مقاومت می کند؛ برای اینکه زندگی خوبی را در کنار همسرتان تجربه کنید بهتر است به اقتدار مردانه او احترام بگذارید.
موفق باشید. باز هم با ما مکاتبه کنید.
نویسنده : محمدصادق آقاجانی





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین