به نام خدا با سلامدوست گرامی با توجه به شرایط سنی جنابعالی پیشنهاد ما اینست که حوزه سفیران را اگر شرایط ورودش را دارید انتخاب نمایید زیرا دارای مزایایی از قبیل :1.بازدهی زود هنگام که با توجه به سن شما دروس در قالب 190 واحد درسی به صورت نظری، عملی، و نظری- عملی، در ده نیم سال تحصیلی ارائه میشود.2. التزام به تبلیغ : تحصیل در این دوره به صورت تمام وقت است و در پایان دوره، دانش آموختگان، به میزان سنوات تحصیل برای تبلیغ احکام شرعی و معارف اسلامی به مناطق مورد نیاز اعزام میشوند.3.فارغالتحصیلان در این مقطع از مزایای دانشنامه سطح2 حوزه بهرهمند میشوند و پس از انجام تعهد تبلیغی این دانشنامه به آنان اعطا میگردد.4.فارغالتحصیلان در صورت موفقیت در مراحل پذیرش دورههای بالاتر، میتوانند در مقاطع بالاتر(سطح3و4) به صورت حضوری یا غیرحضوری ادامه تحصیل دهند.موفق باشید
به نام خدا
من جوانی متولد 1361، مجرد، بیکار با مدرک لیسانس مهندسی معدن هستم که میخواهم به دروس حوزه بپردازم. شما اگر جای من بودید دوره بلندمدت را انتخاب میکردید یا سفیران هدایت را؟ لطفا مرا راهنمایی نمایید. با تشکر
به نام خدا با سلامدوست گرامی با توجه به شرایط سنی جنابعالی پیشنهاد ما اینست که حوزه سفیران را اگر شرایط ورودش را دارید انتخاب نمایید زیرا دارای مزایایی از قبیل :1.بازدهی زود هنگام که با توجه به سن شما دروس در قالب 190 واحد درسی به صورت نظری، عملی، و نظری- عملی، در ده نیم سال تحصیلی ارائه میشود.2. التزام به تبلیغ : تحصیل در این دوره به صورت تمام وقت است و در پایان دوره، دانش آموختگان، به میزان سنوات تحصیل برای تبلیغ احکام شرعی و معارف اسلامی به مناطق مورد نیاز اعزام میشوند.3.فارغالتحصیلان در این مقطع از مزایای دانشنامه سطح2 حوزه بهرهمند میشوند و پس از انجام تعهد تبلیغی این دانشنامه به آنان اعطا میگردد.4.فارغالتحصیلان در صورت موفقیت در مراحل پذیرش دورههای بالاتر، میتوانند در مقاطع بالاتر(سطح3و4) به صورت حضوری یا غیرحضوری ادامه تحصیل دهند.موفق باشید
- [سایر] با عرض سلام. من خانمی متاهل دیپلم ریاضی هستم29 ساله.الان درحال حفظ کل قرآن هستم آیا با گذراندن دوره معادل لیسانس علوم فرآن وحدیث وبا مدرک معادل لیسانس میتوانم در دوره کارشاسی ارشد حوزه علمیه شرکت کنم؟لطفا مرا راهنمایی کنید.متشکرم
- [سایر] بنام خدا با سلام. و ضمن عرض خدا قوت اینجانب دانشجوی سال آخر کارشناسی هستم. و از محضر جناب عالی چند سوال دارم. با توجه به اینکه انتخاب مسیر و سرنوشتم بستگی به پاسخهای جنابعالی دارد و موضوع بسیار برایم حیاتی است، تقاضامندم که به رغم طولانی بودن سوال هایم، عنایت بفرمایید: 1- آیا امکانش هست که همزمان به دورهٔ ارشد دانشگاه و دورهٔ بلند مدت حوزه وارد بشوم؟ 2- اگر نه، آیا امکانش هست که سال 94 وارد حوزه بشوم و مجدد کنکور ارشد بدهم تا از سال 95 در کنار درس حوزه دوره ارشد را هم بخوانم؟ 3- چگونه می توان مدرسه مورد نظر را انتخاب کرد؟ به فرض اگر من بخواهم وارد مدرسهٔ شهیدین قم بشوم چگونه می توانم انتخاب کنم؟ 4- با توجه به اینکه بنده تا حدی با زبان عربی آشنا هستم و درس های آغازین ادبیات عرب برای بنده چیزی جز تکرار دانسته ها نیست و هیچ سودی برایم ندارد و آزارنده و کسلبار است، آیا امکان دارد که برای بعضی از درس ها به امتحان آن درس بسنده کنم و در کلاس ها حضور نیابم؟! 5- آیا امکان حرکت با سرعتی فراتر از چارچوب تعیین شده هست؟ به عبارت دیگر آیا می توان در حوزه علمیه جهشی درس خواند؟ (بنده با حوزه شهید بهشتی و دورهٔ سفیران هدایت آشنا هستم و هیچ رغبتی برای شرکت در آنها ندارم) 6- اگر در تیر 94 دورهٔ کارشناسی را به پایان برسانم و ظرف یکسال درس های سطح یک را بخوانم، آیا می توانم مشمول ماده 18 بشوم و آیا کمیتهٔ موارد خاص مرا تأیید خواهد کرد؟ 7- آیا می توان در حین تحصیل در دورهٔ بلند مدت، مشمول ماده 18 شد؟ برای مثال فرض کنید که ثبتنام کنم و تا پایان پایهٔ یک یا پایهٔ دو، بتوانم مواد آزمون ماده 18 را بخوانم، در این صورت می توانم آزمون داده و بدون شرکت در پایه های بعدی مدرک سطح یک را بگیرم؟! 8- سطح یک دورهٔ بلند مدت چقدر طول می کشد؟ 9- چنانچه قصد پوشیدن لباس مقدس روحانیت را نداشته باشم، چه مزیت هایی از نظام آموزشی حوزه را از دست می دهم؟ 10- تفاوت نظام جدید آموزشی حوزه با دانشگاه در چیست؟ برای مثال چقدر بین حضور و غیاب و سیستم امتحانات حوزه و دانشگاه فرق هست؟ در پایان پیشاپیش از شما سپاسگزارم که به رغم وقتگیر بودن سوالاتم عنایت لازم را فرموده و پاسخ می دهید. دعاگوی حضرت عالی هستم.
- [سایر] با سلام و آرزوی قبولی طاعات و تشکر از اینکه برای راهنمایی دیگران وقت می گذاریدمطمئنا اجرتان نزد خداوند محفوظ خواهد ماند. اینجانب دختری هستم 22ساله که تا کنون خواستگاران بسیاری داشته ام اما نتوانستم از میان آنها فرد مورد نظر خودم را پیدا کنم البته من معیارهای سختی در انتخاب همسر ندارم فقط کسی را می خواهم که برای من همرا و دو بال باشد تا من را درانسان بهتر شدن کمک کند. اکثر اطرافیانم معتقد هستند که جستجوی من برای چنین فردی بی فایده است و اگر کسی را پیدا کردم که نماز می خواندو روزه می گرفت باید به او جواب مثبت بدهم ولی من به خدا توکل کرده و نمی خواهم به این جور افراد قناعت کنم .نمی خواهم هر وقت زندگی نامه شهیدان را می خوانم از نداشتن آن زندگی حسرت بخورم.اصل مطلب این است که من خود فکر می کنم فرد مورد نظرم را پیدا کرده ام ولی نمی توانم از کسی کمک بخواهم تا مرا راهنمایی کند می خواستم اقدام به تحقیق بیشتر از ایشان کنم اما دودل بودم از پیشنماز مسجد خواستم استخاره کند و نیتم این بود که اگر این همان فردیست که من مد نظر دارم واقدام من صحیح است خدا مرا راهنمایی کند که جواب استخار خوب آمد (سوره نور/37)که معنی این آیه برای من خیلی جالب بود. حالا نمی دانم چگونه برای تحقیق و قدم جلو گذاشتن اقدام کنم یا باید از کسی کمک بگیرم از شما خواهش می کنم مرا راهنمایی کنید تابتوانم راه درست را انتخاب کرده و در آن قدم بگذارم.در ضمنانتخاب من به این دلیل نبوده که به ایشان بسیار علاقه دارم. در زیر مشخصات خودم و ایشان را برایتان می نویسم. م.س:22ساله/لیسانس کارتوگرافی/خانه دار/ ایشان: ...خصوصی... با تشکر از شما
- [سایر] سلام علیکم این جانب دانشجوی ترم آخر مهندسی شیمی دانشگاه پلی تکنیکم و دانشجوی ممتاز هستم و حافظ حدود ده جزء قران و مطالعات بسیار زیادی در زمینه علوم دینی پیوسته داشته و دارم و علاقه به خواندن دروس حوزوی بشکل حرفه ای وتمام وقت دارم (نه به شکل حوزه شهید بهشتی) این جانب بشکل احساساتی این مسیر را انتخاب نکرده ام و استصال از خدمت وظیفه یا خودنمایی و جلب توجه مرا به این سمت نکشانده چون الان در رشته ی مهندسی هم استعداد دارم هم موفقم و هم متشخص لطفا بنده را راهنمایی مفصلی کنید تا مسیر خدمت به حضرت ولی عصر (عج) را اشتباه نپویم صرف نظر از محیط معنوی و با توجه به بار علمی آیا حوزه برای بنده مناسبتر است یا تحصیل در یکی از رشته های الهیات در یک دانشگاه معتبر و ادامه تحصیل این رشته تا دکتری. چند سوال دیگر هم دارم: 1-با توجه به این که اهل تهرانم آیا تهران برای تحصیل مناسبتر است یا قم 2-آیا می توانم اشتغال به کار هم داشته باشم
- [سایر] این جانب جوانی 25 ساله دارای مدرک تحصیلی مهندسی عمران و شغل آزاد با درآمدی حدوداً 900 هزار تومان در ماه می باشم .چندی پیش دختری از اقوام دور را برای ازدواج برگزیدم و به خانواده ام معرفی کردم. این خانم دانشجوی سال آخر مهندسی کامپیوتر و حافظ و قاری قرآن و از خانواده ای مذهبی می باشد، اما والدینم راضی به این وصلت نبوده و هر بار که من صحبت از ازدواج کرده ام به بهانه ای مرا سر کار گذاشته اند. قبل از این که شغلی داشته باشم آن را بهانه می کردند, این مشکل که حلّ شد درسم را بهانه کردند, درسم که تمام شد پدر بزرگم فوت کرد اکنون سه ماه است که از فوت پدربزرگم میگذرد خدمت سربازی را بهانه می کنند .در صورتی که بنده کلّا 5 ماه خدمت سربازی خواهم رفت. حال بنده حقیر این سؤالات را از محضر جناب عالی دارم: 2 – اگر خدای نکرده نعوذ بالله , بنده در اثر عدم ازدواج گناهی را مرتکب شوم که اگر ازدواج می کردم آن گناه را مرتکب نمی شدم والدینم در آن شریک هستند یا نه؟ 3 – لطفاً مرا در مورد چگونگی رفتار با والدینم راهنمایی کنید .با تشکر
- [سایر] با سلام.خانمی هستم 48 ساله که از شما در مورد چند مساله سوال داشتم ،میخواهم با اطلاعات مفیدتان مرا در این زمینه یاری کنید.امیدوارم خداوند مهربان آنگونه که لایقش هستید شما را تحت حمایت و لطفش قرار دهد.با تشکر فراوان. خانم نصرا... زاده از استان مازندران 1)آیا قران را میتوان با ترجمه فارسی آن خواند ،حتی در ماه مبارک رمضان ترجمه فارسی آن را ختم کرد یا در مجالس ختم هم به همین صورت خواند؟ 2)همسر من 58 ساله و بسیار پای بند به دستورات دینی می باشد،مقدار خرجی که متقبل میشویم از حقوق همسرم بیشتر است به عبارت ساده تر خرجمان بیشتر از دخلمان است و هیچ پس اندازی برایمان نمیماند(دارای 4 فرزند ،2 محصل و 2 دانشجوی ارشد میباشیم که مجرد هستند )دلم میخواهد بدانم چگونه خمس و زکات خود را بپردازیم؟البته با همفکری خودمان از دی ماه 85 ،ماهیانه مبلغی در حدود ده هزار تومان به یک آدم نیازمن میپردازیم (پنج هزار تومان برای خمس و زکات و پنج هزار تومان برای کفاره روزه)،ایا اینکار ما صحیح میباشد و یا باید مبلغی جداگانه برایش در نظر بگیریم،لطفا در زمینه خمس و زکات ما را راهنمایی کنید.
- [سایر] با سلام خدمت استاد بزرگوار (برای بار سوم براتون پیام میذارم، لطفا جواب بدین)قبلا هم چندین بار براتون پیام گذاشته بودم ولی تو لیست پیام ها نتونستم پیداشون کنم.ازتون خواسته بودم که در صورت امکان فایل های (حداقل صوتی) گفتگوهایی که در مورد ازدواج در برنامه \"مردم ایران سلام\" با آقای شهیدی فر داشتید رو در سایتتون قرار بدین.الان هم فرصت رو غنیمت میدونم و ازتون سوالی میکنم. هر چند شاید خیلی تکراری باشه. من دختری 25 ساله و دارای مدرک کارشناسی ارشد هستم. در حال حاضر هم در چندین دانشگاه تدریس دارم و همین طور قصد ادامه تحصیل رو هم دارم. مشکل من در مورد خواستگاران و این مورده که نمیتونم براحتی کسی رو انتخاب کنم.خواستگارای زیادی هم دارم مثلا در همین یک مورد اخیر شخصی از طرف یکی از همکاران پیشنهاد شد و من یکی دو جلسه با ایشون صحبت کردم، از لحاظ موقعیت و وضعیت خانوادگی و کاری شرایط مناسبی دارند ولی در مورد مسائل اعتقادی مثل هم نیستیم. ایشون با این که به خدا عقیده دارن و از لحاظ اخلاق و رفتار قابل قبول هستن ولی در انجام واجبات منظم نیستن و به قول خودشون تق و لق انجام میدن.البته من خودم به خاطر این مسئله جواب رد بهشون دادم چون این موارد خیلی برام مهمه و خودم هم در یک خانوده مومن بزرگ شدم و حتی گاهی سعی می کنم به مستحبات هم بپردازم و سعی در پیشرفت و تقویت هرچه بیشتر اعتقاداتم دارم، از حضور در کلاس های عقیدتی گرفته تا... با توجه به این شرایط، و این که باز هم از طرف ایشون اصرار زیادی هست و حتی گفتن که حاضرن نمازهاشون رو هم مرتب بخونن،در این مورد ازتون راهنمایی می خوام.(هرچند کسی که به خاطر خدا نماز نخونه به خاطر بنده...!!!)از این که وقتتون رو گرفتم عذر می خوام و فقط می خوام بدونم استدلالم در جواب رد دادن درست بوده یا نه؟ با تشکر التماس دعا
- [سایر] ضمن عرض ادب و احترام خدمت شما جناب آقای مرادی می خواستم در مورد مشکلم از شما به صورت خصوصی راهنمایی بگیرم . خصوصی دختری 23 ساله هستم ، که به تازگی وارد دوره کارشناسی ارشد شده ام .در سال دوم دانشگاه چندین خواستگار داشتم که چون آن وقت به ازدواج فکر نمی کردم (البته از مردها متنفر بودم) به آنها پاسخ رد داده ام و به خانواده ام که آن زمان برای حتی یک بار صحبت کردن با خواستگارانم به من اصرار می کردند گفته بودم که تا درسهایم به پایان نرسد به ازدواج فکر نمی کنم . به همین دلیل آنها نیز در حال حاضر هم به همین بهانه همه را رد می کنند ، بین من و مادر و پدرم هم انگار دیواری است که من هیچوقت نمی توانم با آنها صحبت کنم . چگونه می توانم به آنها بگویم که من قصد ازدواج دارم و واقعا از تنهایی خسته شده ام. در ضمن از چیزی هم بیشتر از همه رنج می برم که نمی دانم چگونه آن را بیان کنم. 4 سال پیش با آقایی که به بهانه ازدواج برای آشنایی اقدام کرده بود و از اقوام نزدیک هم بود رابطه داشته ام که در خلال آن به گناه آلوده شدم .البته این آقا یک سال بعد ازدواج کرد و من هم بعد از توبه و انابه ، با استفاده از چادر سعی کردم نه تنها حجاب بلکه اعمالم را حتی درست انجام دهم . از آن زمان تا کنون از رابطه زناشویی پدر ومادرم رنج می برم . من از گناهی که به آن عادت کرده بودم و واقعا آن را ترک کرده بودم ، متنفرم و علل وعوارض آن را نیز به خوبی میدانم . به تازگی دوباره هم افکار شیطنت آمیز و خاطراتم مرا وسوسه می کند . اما نمی دانم که چه کاری و چگونه انجام دهم تا راه درست را طی کنم ؟ راستش در حال حاضر هم کسی برای ازدواج مرا انتخاب نکرده است .اما حدود 3 ماه پیش نیز از طریق اینترنت ( نه چت بلکه گروه های علمی ) با مردی (31ساله ) آشنا شدم که من در ابتدا نمی دانستم که او متاهل است ، ... و مرا به عنوان دوست ، در ایمیل های خود گذاشته و با ایمیل با هم در ارتباط بودیم . چند وقت که از ایمیل ها گذشت فهمیدم که به او علاقه مند شدم و چقدر مشترکات داریم ، در همین زمان فهمیدم که او متاهل است .از آن به بعد سعی کرده ایم نه تنها sms بلکه ایمیل هم بهم نزنیم ، اما تا کنون کاملا موفق نشدیم . البته او به علاقه من نسبت به خود آگاه است و قطع شدن رابطه را نیز قبول دارد اما می گوید اگر من با خودم کنار بیایم می توانیم دوستان خوبی برای هم در حد یک رابطه ایمیل باشیم که فقط به ارسال فایلها و مطالب مفید اکتفا شود( تا به حال هم رابطه ما در حد ارسا کتب اینترنتی و فایل های جذاب معنوی و معرفی سایت های مفید درسی و علمی بوده است ). او خانواده اش را دوست دارد و برای من هم دوست خوبی است و مرا از افکار و خاطراتم دور کرده است. می دانم که رابطه ام با وی دچار اشکال است اما از بازگشتن به افکار شیطانی ام که یکبار اخیرا مرا به اقدام خودکشی کشانده است و آلوده شدن به عادتم به شدت می ترسم . تورابه خدا کمکم کنید ،آدرس یک مشاور را هم گرفته ام اما به ازای نیم ساعت مبلغ گزافی (بیست هزار تومان) باید بپردازم که نمی دانم به چه بهانه این مبلغ را بگیرن .خیلی سعی کرده ام به خدا نزدیک تر شوم اما شرایط و محیط اطرافم مرا وسوسه می کند . ... (شاید بگید توجیه است اما من فکر کردم که خدا او را سر راه من گذاشته است واما الان که من درمانده ام) از خدا نیز خجالت می کشم که چرا توبه ام را شکسته ام و..... از اینکه به مشکلات من هم گوش دادید و راهنمایی می کنید ، سپاسگزارم . (m45)
- [سایر] برای آخرین بار برایتان میفرستم : با سلام: جوانی17ساله ام و در رشته ی ریاضی کلاس دوم را به پایان رسانده ام وامسال دیپلم میگیرم. می خواستم درباره ی مشکلم با شما صحبت کنم ومیدانم که شما حالت جوانان رامی فهمید.(با این اوضاع جامعه و تهاجم فرهنگی) من هم مانند خیلی از جوانهای دیگر وقتی در حال راه رفتن در خیابان هستم با دیدن صحنه هایی از بد حجابی ها و بدن نمایی ها احساس شهوت پیدا میکنم. اما سعی میکنم خودم را کنترل کنم وبه خدا نیز توکل دارم اما این توکل باید با تلاش و کنترل همراه باشد که (این تلاش وکوشش)برای من سخت است .میترسم کاری د ست خودم بدهم و مرتکب گناهی بشوم . گناهی که تاکنون توانسته ام خودم را از آن حفظ کنم (مثلا:دوست دختر گرفتن.حرف زدن با دختران و... ). میدانم که ازدواج مرا از این پل صراط جوانی به راحتی عبور میدهد.ولی شرایط آن (از طرف خانواده) مقدور نیست. میگویند یکی دو سالی سنت کم است ولی می ترسم تا آن موقع کار از کار بگذرد. هرچند که بر خدا توکل کردم ولی خود را قادر به کنترل نمیدانم . میخواستم از شما اجازه ای بگیرم واگر صلاح میدانید با خانواده حرف بزنم درباره ی انتخاب دختری (محجبه) به عنوان همسر آینده ی خودم البته من نمیخواهم سفره ی عقد بچینم ویا سالن عروسی رزرو کنم تنها می خواهم دختری را به عنوان همسر آینده ی خویش انتخاب کنم تا در مواقع(( نزدیکی به گناه)) به یاد او بیافتم . مطمئن باشید هیچ هوسرانی در این کار نیست و نخواهد بود.اگر بدانید که چه بلاهایی در این چند روز به سر من آمده است میترسم وضع از این بدتر شود. 1-اگر نظرتا ن مثبت است راه وروش آنرا به من یاد دهید وچگونگی گفتن موضوع به خانواده و... 2-اگر نظرتا ن منفی است د لیل خود را مفصلا برایم بگویید. (معمولا جوانان را به سختی می توان قانع کرد) ازنامه ی طولانی خود معذ رت میخواهم واز پرسش وپاسخ غیر حضوری شما بسیار تشکر میکنم زیرا من روی گفتن این چیزها را به هیچ روحانی آشنا وغریبه ای نداشتم. با تشکر
- [سایر] سلام خسته نباشید من 28 ساله و دختر مجرد و لیسانس و شاغل هستم در یک خانواده پرجمعیت که کسی ازدواج نکرده است. برادر من متولد 1367 است اما تمامی خصوصیات اخلاقی اش حتی درک و شعورش مثل یک بچه 4 ساله است ، بدتر از همه افراد خانواده را قبول ندارد و نصیحت کسی را گوش نمی کند به همین خاطر ترتبیت ناپذیر است، برعکس حرف های غریبه ها را قبول دارد کافی است کسی به او نگاه کند سریع متوجه می شود که با یک انسان بشدت ساده روبروست و میتواند او را مثل یک بچه 4ساله براحتی بفریبد به همین خاطرکسی به او کار نمی دهد و بیکار است البته خودش هم تنبل و تن پرور است و در خانه هیچ کاری نمیکند و حتی سراین موضوع با پدرم هم دعوایش شده ،هیچ کسی هم با او دوست نمی شود. به شدت پرخاشگر است و دست بزن دارد. قدش 160 و حداکثر 50کیلو وزن دارد و خدا شکرجسه ضعیفی دارد وگر نه تا بحال سر دعوا در بیرون خودش را به کشتن داده بود البته بااین حال چند بار تا بحال در بیرون از خانه و در خانه دعوا و کتک کاری کرده از آزار خودش هم ابایی ندارد وقتی قهر می کند ممکن است 2روز غذا نخورد یا خیلی وقت ها سر مسائلی که اعصابش خورد است سرش را به دیوار به شدت می کوبد. مشکل دیگر این است با اینکه شغلی ندارد، به بلوغ فکری هم نرسیده اما غریزه اش نسبت به جنس مخالف خیلی قوی است درتلویزیون هرکس را می بیند خوشش می آید هر دختری را می بیند سریع علاقمند می شود حتی 2سال پیش از من خواست شماره همکارم را که یکی دوبار با او صحبت کرده بود بگیرم که برایش خواستگاری کنیم!! این روزها هم مدام حس می کند بیمار است و ضعف دارد، با تلویزیون و کامپیوتر سرگرم است خیلی سعی کرده ام کمکش کنم اما صحبت کسی را قبول ندارد و گوشش هم پر شده.. اگر می شود در مورد اینکه ریشه مشکل شخصیتش و راه حل درمانش راهنمایی ام کنید تشکر.