سلام دوست عزیز 1) حتما بایستی به مشاور رجوع کنند. البته چون در فرهنگ ما هنوز این رویه جا نیفتاده است بسیار این کار را نمی‌کنند. علت این است که گاهی ما فکر می‌کنیم به شناخت خوبی از هم رسیده‌ایم اما مشاور به ما جزئیاتی را نشان می‌دهد که هرگز به آن‌ها فکر نکرده‌ایم. دلیل دیگر این است که برای شروع زندگی متأهلی مهارت‌هایی را نیاز داریم که برخی از آن‌ها را هرگز یاد نگرفته‌ایم. 2) دختر خانم‌ها معمولاً از لحاظ حسی و عاطفی خودشان متوجه می‌شوند که قصد آقا از رابطه برای ازدواج است یا نه. اما شما می‌توانید کلید واژه سؤالات مربوط به جلسه خواستگاری را در نت جستجو کنید تا بتوانید با دید بازتری در مورد این مسائل صحبت نمایید. اگر به مشاور رجوع کنید، او خود جزییات مربوط به چنین بحث‌هایی را در اختیار شما خواهد گذارد. 3) شما در زمان عقد از لحاظ شرعی زن و شوهر هستید و حتی می توانید رابطه کامل جنسی داشته باشید. عروسی در واقع یه مسئله عرفی است. با این حال رابطه جنسی در زمان عقد و قبل از عروسی و به ویژه میزان آن بسیار به توافق طرفین مرتبط است و نمی توان توصیه مشخصی درباره آن داشت. با این حال توصیه می شود در این زمان رابطه جنسی به صورت کامل برقرار نشود. پیروز باشید
سلام
1- اگر دختر و پسر به یک شناخت خوبی از هم رسیدند باز به مشاوره های قبل ازدواج نیاز است و لازم است مراجعه بکنیم ؟
2- در مورد مسائل جنسی در جلسات خواستگاری باید چه سئوالاتی پرسید که دختر خانم حس نکند آقا برای این موضوع آمده ازدواج بکند ؟
3- آیا پس از عقد و قبل عروسی زوجین باید با هم ارتباط جنسی نیز داشته باشند ؟ اگر لازم است دلیلش را بفرمایید و این ارتباط باید تا چه حد باشد ؟
سلام دوست عزیز 1) حتما بایستی به مشاور رجوع کنند. البته چون در فرهنگ ما هنوز این رویه جا نیفتاده است بسیار این کار را نمیکنند. علت این است که گاهی ما فکر میکنیم به شناخت خوبی از هم رسیدهایم اما مشاور به ما جزئیاتی را نشان میدهد که هرگز به آنها فکر نکردهایم. دلیل دیگر این است که برای شروع زندگی متأهلی مهارتهایی را نیاز داریم که برخی از آنها را هرگز یاد نگرفتهایم. 2) دختر خانمها معمولاً از لحاظ حسی و عاطفی خودشان متوجه میشوند که قصد آقا از رابطه برای ازدواج است یا نه. اما شما میتوانید کلید واژه سؤالات مربوط به جلسه خواستگاری را در نت جستجو کنید تا بتوانید با دید بازتری در مورد این مسائل صحبت نمایید. اگر به مشاور رجوع کنید، او خود جزییات مربوط به چنین بحثهایی را در اختیار شما خواهد گذارد. 3) شما در زمان عقد از لحاظ شرعی زن و شوهر هستید و حتی می توانید رابطه کامل جنسی داشته باشید. عروسی در واقع یه مسئله عرفی است. با این حال رابطه جنسی در زمان عقد و قبل از عروسی و به ویژه میزان آن بسیار به توافق طرفین مرتبط است و نمی توان توصیه مشخصی درباره آن داشت. با این حال توصیه می شود در این زمان رابطه جنسی به صورت کامل برقرار نشود. پیروز باشید
- [سایر] سلام حاج آقا ... موضوع از این قراره که من با یک دختری حدود 2 ماه پیش مراسم خواستگاری انمجام دادیم و مراسم بله بران نیز انجام شد و خانواده دختر خانم گفتند که بعد از محرم و صفر مراسم عقد انجام شود تو این مدت من چندین بار به دیدن دختر خانم رفتم ولی بعد از این مدت یه احساسی پیدا کردم که نمیتونم این دختر خانوم رو دوست داشته باشم و با بعضی صحبتهایی که ایشان از بنده انتظار داشتند بنده دلسرد شده و همچنین که گفتم نمی توانم احساس عشق به ایشان کنم البته 5 روز پیش نیز پیش یک مشاوره ازدواج رفتیم و با صحبتهایی که آقای دکتر با بنده انجام دادم متوجه شدم که این خانم بهدرد بنده نمیخورد(البته آقای دکتر اینقدر صریح نگفت )حال از شما میخواهم که تورو به این روز عزیز جواب منه منتنظرو بدی بازم ممنونم از شما.
- [سایر] سلام حاج اقا خسته نباشید یه بار فرستادم جواب نگرفتم لطف کنید جواب بدید من پسری دانشجو 26 ساله هستم چند ماهی است با خانمی از اطراف شیراز اشنا شدم وبرای ازدواج با هم صحبت کردیم و فهمیدم که دختر خوبیه و دارای تفاهم خوبی هستیم و مشاوره هم رفتیم گفت که دختر واقعا خوبیه. اما یه مشکلی وجود داره واون زیبایی ایشونه , در اوایل اشنایی ایشون برایم زیبا بود اما وقتی مامانم ایشون را دید و گفت خیلی زیبا نیست خیلی رو من تاثیر گذاشت و هر چه گذشت زیبا نبودن این دختر بیشتر برام نمود پیدا کرد و حتی مشاوره هم گفت که در حد من زیبا نیست و الان در سر گمی هستم و خیلی برام سخت شده نمیدونم ادامه بدهم یا نه؟ در ضمن چیزه دیگه ای که هست این اولین باریه که من با یه خانم برا ازدواج صحبت میکنم ایا لازمه که باز هم خواستگاری برم؟ خیلی خیلی ممنونم از شما ,با ارزوی موفقیت
- [سایر] با سلام، برای خواهرم خواستگاری آمده است که او را یکی از هم کلاسی های دختر معرفی کرده. پس از چند جلسه رفت و آمد دختر و پسر (و همچنین 2 جلسه خانوادگی)، دو نفر به این نتیجه رسیدند که از نظر شرایط مختلف از جمله هم کفو بودن، مسائل اعتقادی، سطح خانوادگی و ... به هم میخورند. اما اینجا تنها یک مشکل وجود دارد و آن اینست که خانواده دختر شناخت زیادی نسبت به خانواده پسر ندارند و در حد همان 2 جلسه. البته نفر واسطه هم فقط به عنوان معرف بوده و گویا شناخت آنچنانی ندارد. حالا به چه صورت می توان این شناخت را زیاد کرد؟ نکته: من در مورد خودم می تونم اینطور بگم که ما وقتی دخترخانمی را به ما معرفی می کردند و آن خانواده از ما شناخت چندانی نداشتند، پدرم اسامی چند نفر رو به پدر دختر می گفت که میتونن راجع به ما برن از اونها تحقیق کنند. حالا به نظر شما چطوری میشه این شناخت رو نسبت به خانواده پسر بدست آورد؟ مثلا با گفتن اینکه چند نفر رو به عنوان معرف بگید؟ یا ...؟ پیشاپیش از زحماتتون ممنونم
- [سایر] باسلام . تبریک ولادت امام رضا ع 1-دختر-23 ساله-لیسانس 2-به لطف خداوند از این ترم توفیق طلبگی رو پیدا کردم و در حوزه علمیه مشغول به تحصیلم-ما کجا و نور باران شب دریا کجا...- 3-خیلی دوست دارم که در محضر شما، هنر مشاوره را یاد بگیرم و بتوانم از این کانال به زنان و دختران جامعه م کمک کنم 4-اگر کلاس مشاوره برای طلبه های خانم بگذارید-مطمئنا استقبال زیاد و نتیجه خوبی خوهد داشت-چون خانمهای جامعه بیشتر به مشاوره مذهبی -خانوادگی نیاز دارند-و مراجعه به روحانی مرد، از خیلی جهات نه صحیح است و نه اتفاق می افتد 5-شرمنده اگر جسارت کردم- 6-مشتاقانه منظر جواب مثبت یا منفی تان با دلیل هستم 7-خدا قوت
- [سایر] هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله . حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا سلام خدا عاقبت بخیرتون کنه ،من تازه با سایتتون آشنا شدم بعضی از پیامها ویادداشتاتونوخوندم یادداشت هشدارها وستارشو ستارشوخیلی عالی بود .خیلی خیلی باید ببخشید که سری قبل سریع سوال پرسیدم ،سوال برای یکی از آشناها بود وخیلی عجله داشت .خواهش میکنم این سری جواب دهید . آقا پسری 26 ساله که 5 سال است ازدواج کرده وهم اکنون یک دختر 3 ساله دارد .یک سال است که با خانمی مطلقه آشنا شده وبا وی رابطه زناشویی دارد.همسر این آقا پسر میگوید شبها خیلی دیر به خانه میآید وبا وی صحبت نکرده ورابطه نداردوالان با بهانه جویی وزدن همسر گفته میخواهم طلاق بدهم .(آقا پسر فکر میکند همسرش وبقیه از آشنا شدن با خانم مطلقه خبری ندارند )خانواده این آقا پسر مذهبی بوده ودر دوران قبلی در تربیت کمی کم کاری کردهاند .از شما خواهش میکنم در این امر ما را راهنمایی کنید که چطور با پسر روبه رو شویم ؟آیا به مشاوره نیاز است ؟(امکان دارد به ما مشاوره معرفی کنید)چگونه ما باید رفتار کنیم؟اجرتان با سیدالشهدا
- [سایر] حاج آقا سلام علیکم دفعه دوم است که برایتان نامه می نویسم در راستای موجز صحبت کردن یکراست سر اصل مطلب می روم 1- 28 ساله فوق لیسانس 2- مذهبی و در مدرسه اسلامی تحصیل کردم 3- در 17 سالگی یک اتفاق ساده مرا مبتلا به بیماری وسواس فکری و جسمانی کرد.45 دقیقه نماز 1 ساعت طهارت.. 4- در 25 سالگی حالم بهتر شد از 17 سالگی به بعد بخاطر وسواس فکری و تابوی روابط جنسی تصمیم گرفتم که ازدواج نکنم 5- در 26 سالگی تصمیم گرفتم به دکتر بروم و این تابو را بشکنم و ازدواج کنم اما دکتر در مورد مسائل جنسی مسائلی را بیان کرد که من گفتم عطایش را به لقایش می بخشم 6- ... 7- خواستگار زیاد دارم ولی بخاطر این موضوع اصلا راه نمی دهم
- [سایر] سلام آقای مرادی .امروز برنامتونو توی شبکه 2 دیدم. می خواستم باهاتون مشورت کنم. من 2 ساله با یکی از همکلاسی هام آشنام و شناخت زیادی ازش دارم. 1 سال پیش به شرط ازدواج با هم دوست شدیم .توی این مدت شناخت کافی از ایشون و خونوادش پیدا کردم و ایشون هم از خونواده ی من. 2 هفته پیش مراسم رسمی خواستگاری رو انجام دادیم چون من به این نتیجه رسیده بودم که ایشون مورد مناسبی برای من هستند .البته ناگفته نماند که شدیدا به یکدیگر علاقه داریم.بعد از تحقیق و بررسی در مورد خونوادشون که بابام انجام داد فهمیدیم که آدمای خوبی هستند و کارشون به کار کسی نیست. اما تو این مسئله یه مشکل وجود داره و اون اینه که ایشون 2 سال از من بزرگترند.البته من این موضوع رو می دونستم و هیچ مشکلی از این بابت ندارم و برام مهم نیست. اما بقیه یه کم منو می ترسونند.سوالی که داشتم اینه 1- مسئله بزرگتر بودن دختر از پسر اونم 2 سال خیلی مهمه ؟ 2- اگه این ازدواج صورت بگیره از این بابت سن چند سال بعد مشکل خواهیم داشت؟ من 21 سالمه و ایشون 23 سال
- [سایر] با سلام بنده 5 سال است که ازدواج نموده ام و دختری چهار ساله دارم. چند روز پس از عروسی متوجه ارتباط شوهرم با زنان بسیار زیادی شدم. البته او در دوران مجردی طبق گفته همه پسر بسیار خوبی بوده است و در دوران عقد هم مورد خیلی خاصی از او ندیدم ولی چند روز پس از عروسی متوجه این موضوع شدم. طی این مدت چندین بار به حالت قهر خانه پدرم بوده ام هر بار بازگشته ام ولی تغییری نداده است. حدود سه سال پیش گفت این کارها دست خودش نیست ولی باز هم ادامه می دهد. الان دو ماه است منزل پدرم هستم و تقاضای طلاق داده ام. جهیزیه ام را هم اورده ام. او مدام می گوید که طلاق نمی دهم . حالا عده ای می گویند به خاطر بچه فرصت دیگری این بار به او بده شاید تغییر کرده باشد به نظر شما این کار درست است یا خیر؟ اگر این کار اعتیاد جنسی باشد قابل درمان است یا خیر؟
- [سایر] با سلام بنده مجرد و در حال گذراندن دوره کارآموزی قضاوت هستم.(استخدام قوه قضاییه)قصد ازدواج دارم.در این مورد سوالاتی دارم، که ممنون میشوم پاسخ گو باشید.1.شرایط و حداقل ها برای ازدواج چیست؟ 2.تا سه سال دیگر دوره کارموزی من طول می کشد، با این شرایط تا آن زمان ماهیانه 700 هزار تومان درآمد دارم و آمادگی عروسی گرفتن و رفتن به خانه خود را ندارم.اکنون یا شما توصیه به عقد کردن با دختر خانمی که دانشجو هستند می کنید یا نه؟(محل کارآموزی با تحصیل همسر یکی باشد و متفاوت با محل زندگی خانواده)3.ازدواج با کسی که چند ماه از من کوچک تر است ، موردی دارد؟4. دوره عقد سه ساله مضرر است؟ اگر طرف مقابل دانشجو باشد و در خوابگاه متاهلی زندگی کنیم چه طور؟5.در جلسه خواستگاری چه سوالاتی مطرح کنم؟6. سوال پرسیدن به صورت غیر مستقیم چه طور است؟(مشابه سوالات مطرح شده در مصاحبه های دانشگاه ها)
- [سایر] سلام. اقای مرادی نمیدونم از کجا بگم ! ببخشید ولی مجبورم همه رو بنویسم. منو که یادتون میاد چند وقته پیش پیام دادم که با دختر خانمی دوستم و ... الان نامزد هستیم و من به خواستگاری رسمی ایشان رفتم. پدر بنده حاج اقا حدودا تا 1 ساله پیش از نظر مذهبی معمولی بود ! لازمه که برگردم به چند ساله پیش : در 3 ساله قبل مادر بزرگم فوت شدند و ما از آن روز به بعد تصمیم گرفتیم که هر هفته جلسات خانوادگی برگزار کنیم ( جلسات قرآن + صله رحم) تا ثوابش به روح مادر بزرگم برسد ... این جلسات ادامه داشت تا اینکه همه تکان بزرگی از نظر مذهبی خوردند واقعا نمیدونم چی بگم الان تمام فامیل ما عوض شدند و بسیار مومن ! حاج اقا خانواده خانمم اصلا مذهبی نیستند با این که پدر خانمم پسر شهید هم هستند ولی پدر من بسیار مومن شده ! البته ناگفته نماند که آن ها بسیار با هم صمیمی و گرم و مهربان هستند و خدا رو شکر مشکلی از این بابت نیست. خوب اینا رو گفتم تا پیش زمینه ای باشه واسه مشکلم. حاج اقا از وقتی بابام ته ریش میذاره, آهنگ گوش نمیده, نمیرقصه و ... من واسه اینکارا چون خودم انجام مدیم احساس گناه بسیار بزرگی میکنم به طوری که چندین بار به روانپزشک مراجعه کردم. مثلا موقعی که صورتم رو میزنم وقتی به صورتم دست میکشم با خودم میگم وای من چه جور مسلمونیم حاج اقا توروخدا بگید چیکار کنم که از دست این راحت بشم ؟! قبلا اصلا همچین آدمی نبودم.