با سلام کاربر گرامی درباره اختلاف سنی ، واقعیت این هست که این میزان تفاوت سنی انقدر زیاد نیست که بخواهد تناسب ها را چه در ظاهر و چه در نگرشها بر هم بزند . اما مخالفت والدین وعدم پذیرش آنها میتواند بر رابطه زناشویی آینده صدماتی را ایجاد کند .در مورد اختلاف فرهنگی ، به صرف تفاوت شهرها اختلاف فرهنگی ایجاد نمیشود ، گاهی دو خانواده در یک شهر ومحله ، با هم اختلاف در تعریف خوب و بد دارند .پس بایست بررسی کنید و ببینید چه اختلافاتی با هم دارید .اگر تفاوت فرهنگی عمیق وجود دارد ، در اینجا واقعا شرط تناسب بر هم میخورد ، زیرا تفاوت فرهنگی ، یعنی تفاوت در انتظارات ، نقشها و در نهایت تفاوت درسبک زندگی که اگر بین زن وشوهراین تفاوتها باشد عملا زندگی مشترک غیر ممکن میشود .پس بررسیتان را کامل کنید. در صورت تفاوت فرهنگی و همچنین مخالفت والدین قاعدتا این ازدواج نمیتواند با موفقیت همراه باشد و بهتر هست در تصمیم گیری تان تجدید نظر کنید .موفق باشید
تمام مواردی که گفتید رو میدونم !
ولی خانواده من اصولا برتمام اطرافیان تسلط دارن و تقریبا میتونم بگم کسی نیست که بر اونها تسلط داشته باشه و نظرش بتونه اینها رو قانع کنه .
اختلاف سنی 1 سال رو چطور ارزیابی میکنید ؟
فاصله و به طبع حداقل اختلاف فرهنگی رو چطور ؟
کلا به نظرتون این ازدواج پیامدش چیه ؟
با سلام کاربر گرامی درباره اختلاف سنی ، واقعیت این هست که این میزان تفاوت سنی انقدر زیاد نیست که بخواهد تناسب ها را چه در ظاهر و چه در نگرشها بر هم بزند . اما مخالفت والدین وعدم پذیرش آنها میتواند بر رابطه زناشویی آینده صدماتی را ایجاد کند .در مورد اختلاف فرهنگی ، به صرف تفاوت شهرها اختلاف فرهنگی ایجاد نمیشود ، گاهی دو خانواده در یک شهر ومحله ، با هم اختلاف در تعریف خوب و بد دارند .پس بایست بررسی کنید و ببینید چه اختلافاتی با هم دارید .اگر تفاوت فرهنگی عمیق وجود دارد ، در اینجا واقعا شرط تناسب بر هم میخورد ، زیرا تفاوت فرهنگی ، یعنی تفاوت در انتظارات ، نقشها و در نهایت تفاوت درسبک زندگی که اگر بین زن وشوهراین تفاوتها باشد عملا زندگی مشترک غیر ممکن میشود .پس بررسیتان را کامل کنید. در صورت تفاوت فرهنگی و همچنین مخالفت والدین قاعدتا این ازدواج نمیتواند با موفقیت همراه باشد و بهتر هست در تصمیم گیری تان تجدید نظر کنید .موفق باشید
- [سایر] اقای مرادی من قبلا از صحبتهای شما خیلی لذت میبردم هر وقت شما رو تو یه برنامه ای میدیدم حتما پای صحبتتون میشستم هم چهرتون گیرا است وهم صداتون منتها چند وقتی میبینم دارید در باره زنها و بخصوص دخترها طوری صحبت میکنید که انگار اونا یه کالایی هستن که فقط برای ما مردها افریده شدن که هر جوری خواستیم ازشون استفاده کنیم وانسان نیستند بلله یه کالا هستن چطور شما اجازه به خودتون میدین که بگین دختر سن بالا نباید ازدواج کنه چون با بجه اختلاف سنی زیاد پیدا میکنه ولی میگین مرد هر سنی ازدواج کنه اشکال نداره یعنی مرد اگه اختلاف سنی داشته باشه با بچش عیب نداره اگه دختری به هر علتی ازدواج نکرد باید محکوم بشه که هچیوقت ازدواج نکنه پس زنهایی که ازدواج کردن و تو سن مثلا 35 نباید بچه دار بشن اگه مردم حرفهای شما را عمل کنن...[ چند تا ... و نفرین!که من حذف کردم.]...
- [سایر] سلام من دارم درسمو تموم میکنم میخوام ازدواج کنم قبل از رفتن به سربازی ، یک دختر خوب و با خونواده هم سطح خودم که فقط 8 سال ازم کوچیکه میخوام ازدواج کنم. مادرم یا پدر با این موضوع مشکلی ندارن که کوچیک باشه اما از اطرافیان که مشورت گرفتم اکثریت میگن اختلاف سنی من و اون زیاده. الان موندم سر دوراهی . مطالب سایت رو در مورد اختلاف سنی هم خوندم و میدونم اختلاف 3تا7خوبه حالا نمیدونم من میتونم بایک خانم که 8سال کوچیک تر از خودمه زندگی کنم اینم که من ادم منطقی ای هستم از نظر دیگران. و این که میگم دختر خوبی خواهرم و زنداداشم با دختره برخورد داشتن و خیلی ازش راضی هستن.زنداداشم میگه خوب برخورد میکنه وقتی که تو جمع خودمونی میگه میخنده و وقتی هم تو جمع دیگران قرار میگیره منش خانم هارو میگیره و اینکه زنداداشم بهش زنگ زده گفته من دوسش دارم و خواستم قبل از خواستگاری باهاش صحبت کنم اما میگه گفته که : (با نامحرم نمیتونه صحبت کنه و الانشم دستام داره میلرزه ) قرار شده نظرش رو در مورد من بعد از امتحاناش بهم بگه ممنون از شما و تمام همکاراتون
- [سایر] سلام حاج آقای عزیز، از این که به سؤالم پاسخ فرمودید بسیار سپاسگزارم. من در پیامهای قبلی علت چنین تصمیمی رو گفته بودم با این توضیح که قبلاً عرض کردم فعلاً مصداقی وجود نداره اما من اساساً تصمیم گرفتم با شخصی ازدواج کنم که فاصله سنی بیش از 5-6 سال (10-15 سال) با من داشته باشه ؛ چون خواستگارانی که داشتم و همگی در همین حدود یا کمتر با من تفاوت سنی داشتند (از 2 سال کوچکتر و همسن تا 6 سال بزرگتر)، هیچیک به لحاظ بینش و نگرش نسبت به زندگی و استقلال شخصیتی و خصوصاً تصمیم گیری مستقل با من تناسبی نداشتند و باور بفرمایید که اغراق نمی کنم و پاسخ منفی به چنین خواستگارانی بهتر از ازدواج ناموفق و بی تناسبه که دیر یا زود به شکست و سردی در روابط و نارضایتی منجر میشه و خب ممکنه چنین شخصی قبلاً ازدواج مختومه ای داشته باشه. البته دلیل دیگر هم اینه که فردی با مثلاً 40 سال سن خیلی کمتر از جوونترها از روی احساس زودگذر یا هوس ازدواج می کنه و به جهت شرایط سنی با همه تجربیات موفق یا ناموفق ، دیگه می خواد سرو سامون پیدا کنه و به نظرم قدر زندگی مشترکش رو خصوصاً با این فاصله سنی بیشتر می دونه. اگر اشتباه می کنم یا باید موارد خاصی رو مدنظر داشته باشم راهنمایی بفرمایید. باز هم از لطف و حسن نیت شما سپاسگزارم. التماس دعا.
- [سایر] لطفا در بخش عمومی پاسخ دهید. چرا روی مساله اختلاف سنی این قدر تاکید می کنید؟ سن یک معیار نسبی است و درک و فهم هر فرد از زندگی مشترک، مسائل زناشویی و سایر مسائل، متفاوت از سن شناسنامه ای است. من با آقایی در حدود 2سال است که همکارم، ایشان 11 سال از بنده بزرگتر هستند با اینکه با تمام اعمال و رفتار خود علاقه اش را نشان میدهد، اما از ترس قضاوت های نادرست اطرافیان جرات ابراز آن را ندارد، در حالی که نمونه های ازدواج های موفق این چنینی زیاد است، خود بنده به عنوان یک دختر از یک خانواده مذهبی، مردی با داشتن سایر ویژگی های مثبت، که توانایی سرپرستی خانواده اش را داشته باشد، به جوانان بیکاری که همچنان به خانواده خود وابسته هستند، ترجیح میدهم. حتی فکر میکنم بزرگتر بودن دختر در ازدواج، ملاک شکست آن ازدواج نیست بلکه بستگی به درک متقابل طرفین دارد. پس لطفا برای سن بازه زمانی تعیین نکنید.
- [سایر] سلام 27 9 89 عزاداریهاتون قبول باشه انشاءالله... 1-من آدم مذهبی و دوستدار اهل بیت (ع) هستم و مقیدم به وظایف شرعی عمل کنم. 2-مقیدم اما میدونم که خیلی گناهکارم و اما امیدم اینه که جوانیم برای امام زمان (عج) خرج بشه. 3- کارهای اجتماعی و فرهنگی زیاد انجام میدم و ارتباطاتم خیلی زیاده. 4- با یه خانوم آشنا شدم که به ظاهر اول اصلا مذهب نبود اما بعدا فهمیدم که خانواده مذهبی دارن اما به خیلی چیزها مقید نیست ... 1..4)مثلا حجاب و دست دادن با نامحرم و ... اصلا براش مهم نیست 5 - صحبت من باهاش از اهل بیت بود و ... که اگر مسلمانیم باید به اونچه که اسلام میگه عمل کنیم... 6- حرفهام به دلش نشست نمازش که گه گاه ترک میشد دیگه ترک نشد و ... 7 - من بهش علاقه دارم اما ما یه دنیا تفاوت داریم حداقل ظاهری اون گفته حاضره به خاطر من تعغیر کنه منم قبول دارم یه جاهایی تعغیر کنم اما با رعایت حدود اهل بیت (ع) 8 - حاج آقا من نمیدونم چطور باید عمل کنم چون گفته یه دفه نمیتونه عوض بشه مثل همین حجاب میگه باید کمکش کنم کم کم و قول داده که به خاطر من عوض بشه گرچه من خواستم به خاطر امام زمان (عج) عوض بشه نه من... 9- یه کم سردرگمم که چه کار کنم فقط میدونم خیلی دوستش دارم و اهل بیت هم اونو دوس دارند اما خیلی با هم فرق داریم... 10 - راهنماییم می کنید؟ ممنون میشم و التماس دعا
- [سایر] با عرض سلام من پسرجوانی هستم 20 ساله قصد ازدواج با دختری را دارم که هم خانواده من موافق هستند و هم خانواده دختر من از نظر مالی هیچ مشکلی ندارم هم خودم حدود 4 سال است شاغلم و هم اینکه از یک خانواده سطح بالایی هستیم دختریهم که انتخاب کردم از نظر فامیلی ،فامیل دور ماست ولی از نظر دوستیه دو خانواده ،دوستانی صمیمی هستیم فقط این وسط من یکم دچار دو دلی شدم!نه درمورد انتخابم،در مورد اینکه آیا سنم برای ازدواج مناسب است؟ با توجه به اینکه من ترم آخر کاردانی هستم وازبهمن ماه دوره کارشناسیم شروع میشه و سر بازیهم نرفتم! و یک موضوع دیگه هم است که این دختر با من هم سن هستن با اختلاف 1 ماه من بزرگتر هستم آیا این هم سنی میتونه مشکلی ایجاد کنه؟ هر دو خانواده از نظر اقتصادی ،فرهنگی،اعتقادی در یک سطح هستیم تحصیلات دختر هم، دانشجو کارشناسی هستند و باهم ،هم رشته هستیم ولی در دو دانشگاه مختلف و در اهواز ساکن هستیم ممنون میشم اگر من رو رهنمایی کنید
- [سایر] عرض سلام وادب خدمت حاجاقای مرادی. امیدوارم با راهنماییه خودتون درتصمیم گیری به من کمک کنید. 1. با اینکه منو میشناسیدولی یه معرفیه مختصری عرض میکنم: دختری 21ساله،دانشجوی سال 3کارشناسی ارتباطات. 2. در حال حاضر یک خواستگاری دارم با این شرایط:متولد 59،دکتری عمران،وپدرومادرشون هردوفوت کردندوفقط یک خواهربزرگتر دارندکه برای ازدواج ایشون اقدام میکنند. 3. با توجه به اختلاف سنی باایشون من خیلی مردد هستم که راه بدهم یانه ولی مادرم موافقندکه حداقل یک جلسه آشنایی باشه. 4. نکته ی بسیار جالب وقابل تامل دیگری هم که هست اینه که معرف ایشون مادرآخرین خواستگاربنده هستند! سپاسگذار میشم اگه من رو مثل همیشه راهنمایی کنیدباتوجه به اینکه شنبه برای گرفتن جواب تماس میگیرند. التماس دعا ولادت حضرت زینب(ص)پیشاپیش مبارک یاحق
- [سایر] با سلام و سپاس از شما بابت من بعد از حدود بیش از یک سال که به دنبال یافتن مورد مناسبی جهت امر ازدواج بودم، توانستم از طریق معرفی یکی از اعضای فامیل با یک خانواده خوب آشنا بشم. بهتره اول از شرایط خودم بگم: من ساکن زاهدانم و لیسانس حسابداریم رو از دانشگاه ملی روزانه گرفتم و پشت بندش دو سال هم سرباز امریه بودم. بعدش هم افتادم به جون آزمون دادن برای استخدام. یک آزمون رو تا مرحله مصاحبه هم پیش رفتم و مونده جوابیه گزینش و یکی دیگه هم هنوز مصاحبه شروع نشده. امید فراوان دارم تا حداکثر ظرف پایان امسال یه جای خوب برم سر کار. شخصاً آدمی هستم که مسائل مذهبی و اعتقادی برام فوق العاده مهمه. تنها یه دوست صمیمی دارم که شاخصه بارزش هم مذهبی بودنشه. برای انتخاب همسر هم مثل بعضیا رنگ چشم همسر و شبیه فلان هنرپیشه باشه و شاغل بودنش و بابای پولدار داشتنش هم واسم اصلاً اهمیتی نداره. مهمترین معیارها برای من پایبندی به مسائل دینیه. نماز، حجاب، اخلاق خوب، خانواده متدین و قس علی هذا... از لحاظ اقتصادی هم خانواده ما در یه حد متوسط هستیم شاید هم کمی رو به پایین. این موردی هم که گفتم به تازگی معرفی شدن، طی دو مرحله دیداری که به واسطه همون معرف داشتیم (به صورت خانوادگی) تقریباً میشه گفت همون ویژگیهای مد نظر من رو دارن. البته این دختر خانم هم بابای پولدار داره هم خودشون شاغل هستن. البته اونطور که خواهرم ازشون پرسیدن کارشون طوریه که با نامحرم ارتباطی ندارن و همکاراشون هم همه خانم هستن. اما در یک کلام بخوام بگم مشکل من با شاغل بودن این خانم هست. از اونجایی که مدیریت خونه و بچه ها بستگی زیادی به زن خونه داره و تو اطرافیان هم کم ندیدم خانمهای شاغلی که به دلیل شاغل بودن نمیتونن وقت کافی برای امور داخلی خونه و رسیدگی به شوهر و بچه ها بزارن. حالا به نظرتون من چطور با این قضیه برخورد کنم؟! اصرار من برای ترک شغل ایشون کار درستیه؟ مورد دیگه هم بحث فامیله. درسته که از لحاظ فرهنگی تشابه خوبی بین خانواده ها هست، اما در بحث فامیل قضیه کاملاً برعکسه. توی فامیل ما انسانهای محترم زیادی هستن اما اینکه مدیر و پزشک و کارخونه دار و سرهنگ و ... باشن نه. اما فامیل ایشون هم از لحاظ تعدادی خیلی بزرگتر (چیزی در حدود 22 تا عمه و عمو و خاله و دایی دارن) و هم از لحاظ وجهه اجتماعی و شغلی به هیچ وجه قابل مقایسه نیستند و اصطلاحاً سرن. تو این مورد هم اگر ممکنه راهنمایی بفرمایید که آیا این اختلاف سطح فامیلی در آینده تأثیرات منفی خواهد داشت یا نه؟ اصولاً جایگاه فامیل تو مسئله ازدواج چیه؟
- [سایر] با سلام و عرض خسته نباشید دانشجوی کارشناسی ارشد کامپیوتر هستم و کنار تحصیل یه شغل پاره وقت با درآمد خیلی خیلی کم دارم... یه تجربه خواستگاری داشتم 2 سال پیش که به خاطر همین شرایط مالیم جواب رد شنیدم... از اون موقع تا حالا هیچ میلی برای ازدواج نداشتم... لازمه بگم من خیلی آدم احساساتی و اهل شعر هم هستم و گهگاه شعر میگم.. تو این دو سال از همین شعر خوندن و شعر گفتن و موسیقی گوش دادن و قدم زدن ها تو تنهایی های خودم خیلی لذت بردم. احساس میکنم دیگه به همین چیزها دارم عادت میکنم و واقعا هم دارم لذت میبرم. احساس میکنم اصن نیازی به هیچ کس دیگه واسه نیازهای عاطفیم ندارم. اصن از فکر ازدواج و خرج و مخارجش میترسم و میترسم ازدواج تموم این چیزایی که بهش عادت کردمو به هم بزنه اما خانواده دارن فشار میارن و هر روز یه جا را میگن بریم خواستگاری... به نظر شما من چطوری میتونم خانواده ام را قانع کنم که من با این شرایط نمیتونم ازدواج کنم و اصن نیازی ندارم؟ اصن مگه همه خوشبختیها تو ازدواجه؟!!!
- [سایر] سلام حاج آقا تو رو خدا حوصله کنید و همشو بخونید. خیلی ممنون میشم چند سوال داشتم. ممنون میشم اگه راهنماییم کنید. من دانشجو سال آخر فوق لیسانس هستم. 25 سالمه. تا آخر شهریور درسم تموم میشه. میخوام برای خوندن دکترا برم خارج البته اگه بتونم بورس بگیرم. اگه هم نتونم باید برم سربازی. خودم الان چون کارت پایان خدمت ندارم کار پروژه¬ای میگیرم که درآمدش نسبتا خوبه. وضعیت مالی پدرم هم خوبه و خیلی دوست داره از لحاظ مالی کمکم کنه اما من تا به حال از سره غرور 1 ریال هم از ایشون نگرفتم البته با حفظ احترام. چون دوست دارم رو پای خودم باشم. تا به حال هم از جنس مخالف دوستی نداشتم. میخواستم راهنماییم کنید که 1- به نظر شما من در شرایط ازدواج هستم؟ 2- اختلاف سنی در ازدواج مهمه؟ چقدر باشه؟ 3- کدوم کاراکترها در طرف مقابل به نظر شما از اهمیت بیشتری برخورداره؟ 4- آیا در انتخاب طرف مقابل به تحصیلاتشون توجه کنم؟ 5- من کار درستی میکنم که از پدرم کمک مالی نمیگیرم در حالی که ایشون خیلی تمایل به کمک کردن به من دارن؟ 6- اگه منبع خوبی برای مطالعه هست به من معرفی کنید. همه شاد باشید. در پناه خدا