دختری هستم 29 ساله و اخیرا خواستگاری داشتم که تمام شرایط از نظر تحصیلات- شغل - موقعیت اجتماعی و موقعیت مالی را دارد ولی تنها مشکل من در ارتباط با سن ایشان است که 43 سال می باشد. لطفا مرا راهنمایی کنید که چگونه تصمیم گیری کنم؟ آیا این اختلاف سنی میتواند مشکل ساز باشد؟
با سلام ودرود بر شماخانم عزیز اختلاف سنی مناسب برای ازدواج حدود 2 تا7 سال پیشنهاد شده است.تفاوت سنی زیاد در اوایل امشکلات چندان زیادی راایجاد نمیکند. اما پس از چند سال به طور جدی خود را نشان خواهد داد ..برای آگاهی شما، تعدادی از مشکلات را که در ازدواج با اختلاف سن زیاد ممکن هست خانم با آن روبرو شود را به اختصار برایتان ارائه مینمایم . برای تصمیم در اینباره به شما پیشنهاد میکنم مشاوره حضوری پیش از ازدواج به همراه این آقا داشته باشید تا آگاهانه تر وبا شناخت بیشتر تصمیم مناسب را بگیرید. 1-مشکل عدم درک مطلوب یکدیگر2- انعطاف پذیری کمتر فرد بزرگتروقتی که دو نفر جوان با یکدیگر زندگی می کنند، به دلیل جوانی، قابلیت انعطاف بیشتری دارند. هر چند که نمی توان تشبیه کاملی بین انسان و درخت نمود، ولی شاید بتوان گفت که به لحاظ انعطاف پذیری، شباهتهایی در خور توجه، وجود دارد. چنانکه بارها ملاحظه نمودایم، نهالهای جوان امکان تغییر فراوانی دارند، اما درختان قدیمی و مسن، مجال کمتری برای تغییر باقی گذاشته اند.همین امکان تغییر و تحول است که ما را به یاد کلام گهربار پیامبر اسلام(ص) می اندازد که فرمود: بیشتر کسانی که به من ایمان آوردند، جوانان بودند.وقتی که دو نفر جوان با هم ازدواج می کنند، برای دست یافتن به سازگاری تلاش می کنند به نظر دیگری توجه نمایند و خود را طوری تطبیق می دهند که مورد پسند دیگری واقع شوند و بدین ترتیب رضایت طرف مقابل را جلب نمایند، حال آنکه با افزایش سن، انعطاف آدمی کاهش می یابد و همین امر در زندگانی مشترک، معضل آفرین است.3 نگرانی و استرس، برای فرد بزرگتربارها دیده شده، که مردانی که همسران کم سن و سالتر دارند، نگران از دست دادن آنها هستند. مثلاً نگران آن هستند که مبادا همسرشان روزی از آنان طلاق بگیرد و زندگی آنان را متلاشی نماید. همین امر، باعث می شود که چنین افرادی دچار فشار و استرس بیش از حدی بشوند.4 پیدا شدن سوءظنگاه وجود فاصله های سنی زیاد باعث می شود که برخی از مردان، سوءظن هایی نسبت به همسر خود پیدا کنند و ممکن است حتی نتوانند دلایلی هم برای این گونه افکار، اقامه نمایند. 5 عدم ارضای غرایزیکی از اهداف ازدواج، ارضای غرایز است و این خود می تواند عامل مؤثری در تداوم زندگی خانوادگی باشد. اما نوعا مردان در سنین بالا، به لحاظ غریزی افول می نمایند، به نحوی که دیگر نمی توانند موجبات رضایت همسر را در روابط زناشویی تأمین نمایند و همین امر ممکن است موجبات درگیری را فراهم آورده، محیط خانواده را متشنج کند. این مسأله در موارد چشمگیری به بروز افسردگی در زنان جوان می انجامد و در برخی از زنانی که خویشتن دار و با تقوا نباشند، گرایش به انحرافات و لغزشها دیده می شود.6 امر و نهی پیوسته فرد بزرگتردر چنین خانواده هایی فرد بزرگتر به دلیل داشتن تجربه، خود را ملزم به آن می داند که مدام به همسر خود امر و نهی کند و امر و نهی بیش از حد که همیشه مبتنی بر حق نیست، بلکه سلیقه نیز در آن سخت مداخله می کند موجبات ناراحتی همسر فرد را فراهم می آورد. فرد بزرگتر احساس می کند که باید همسر کوچکتر را تربیت کند و حال آنکه او انتظار دارد که با همسر زندگی کند، نه آنکه همسر وی نقش پدر یا مادر او را بر عهده گرفته، به امر تربیت وی مبادرت نماید. این سخن نافی آن نیست که زن و شوهر باید برای تکامل و تعالی یکدیگر تلاش نمایند و در مواقع ضروری به امر به معروف و نهی از منکر بپردازند.7-رودربایستی با همسریکی از مسایلی که در این گونه خانواده ها دیده می شود، این است که فرد کوچکتر دچار نوعی رودربایستی رنج آور است و نمی تواند به راحتی مشکلات خود را با همسر خویش در میان بگذارد. لذا حرفهای ناگفته در این خانواده ها بسیار است و مجال مناسبی برای طرح آنها وجود ندارد. 8 ترس و ناامنیدر مواردی هم دیده می شود که فرد کوچکتر، از همسر خود که بزرگتر است دچار ترس و وحشت می شود و این هنگامی اتفاق می افتد که مرد خانواده از سن و سال بیشتری برخوردار است. مانند ترس از مرگ همسر وبیماریهای ناشی از کهولت سن.
عنوان سوال:

دختری هستم 29 ساله و اخیرا خواستگاری داشتم که تمام شرایط از نظر تحصیلات- شغل - موقعیت اجتماعی و موقعیت مالی را دارد ولی تنها مشکل من در ارتباط با سن ایشان است که 43 سال می باشد. لطفا مرا راهنمایی کنید که چگونه تصمیم گیری کنم؟ آیا این اختلاف سنی میتواند مشکل ساز باشد؟


پاسخ:

با سلام ودرود بر شماخانم عزیز اختلاف سنی مناسب برای ازدواج حدود 2 تا7 سال پیشنهاد شده است.تفاوت سنی زیاد در اوایل امشکلات چندان زیادی راایجاد نمیکند. اما پس از چند سال به طور جدی خود را نشان خواهد داد ..برای آگاهی شما، تعدادی از مشکلات را که در ازدواج با اختلاف سن زیاد ممکن هست خانم با آن روبرو شود را به اختصار برایتان ارائه مینمایم . برای تصمیم در اینباره به شما پیشنهاد میکنم مشاوره حضوری پیش از ازدواج به همراه این آقا داشته باشید تا آگاهانه تر وبا شناخت بیشتر تصمیم مناسب را بگیرید. 1-مشکل عدم درک مطلوب یکدیگر2- انعطاف پذیری کمتر فرد بزرگتروقتی که دو نفر جوان با یکدیگر زندگی می کنند، به دلیل جوانی، قابلیت انعطاف بیشتری دارند. هر چند که نمی توان تشبیه کاملی بین انسان و درخت نمود، ولی شاید بتوان گفت که به لحاظ انعطاف پذیری، شباهتهایی در خور توجه، وجود دارد. چنانکه بارها ملاحظه نمودایم، نهالهای جوان امکان تغییر فراوانی دارند، اما درختان قدیمی و مسن، مجال کمتری برای تغییر باقی گذاشته اند.همین امکان تغییر و تحول است که ما را به یاد کلام گهربار پیامبر اسلام(ص) می اندازد که فرمود: بیشتر کسانی که به من ایمان آوردند، جوانان بودند.وقتی که دو نفر جوان با هم ازدواج می کنند، برای دست یافتن به سازگاری تلاش می کنند به نظر دیگری توجه نمایند و خود را طوری تطبیق می دهند که مورد پسند دیگری واقع شوند و بدین ترتیب رضایت طرف مقابل را جلب نمایند، حال آنکه با افزایش سن، انعطاف آدمی کاهش می یابد و همین امر در زندگانی مشترک، معضل آفرین است.3 نگرانی و استرس، برای فرد بزرگتربارها دیده شده، که مردانی که همسران کم سن و سالتر دارند، نگران از دست دادن آنها هستند. مثلاً نگران آن هستند که مبادا همسرشان روزی از آنان طلاق بگیرد و زندگی آنان را متلاشی نماید. همین امر، باعث می شود که چنین افرادی دچار فشار و استرس بیش از حدی بشوند.4 پیدا شدن سوءظنگاه وجود فاصله های سنی زیاد باعث می شود که برخی از مردان، سوءظن هایی نسبت به همسر خود پیدا کنند و ممکن است حتی نتوانند دلایلی هم برای این گونه افکار، اقامه نمایند. 5 عدم ارضای غرایزیکی از اهداف ازدواج، ارضای غرایز است و این خود می تواند عامل مؤثری در تداوم زندگی خانوادگی باشد. اما نوعا مردان در سنین بالا، به لحاظ غریزی افول می نمایند، به نحوی که دیگر نمی توانند موجبات رضایت همسر را در روابط زناشویی تأمین نمایند و همین امر ممکن است موجبات درگیری را فراهم آورده، محیط خانواده را متشنج کند. این مسأله در موارد چشمگیری به بروز افسردگی در زنان جوان می انجامد و در برخی از زنانی که خویشتن دار و با تقوا نباشند، گرایش به انحرافات و لغزشها دیده می شود.6 امر و نهی پیوسته فرد بزرگتردر چنین خانواده هایی فرد بزرگتر به دلیل داشتن تجربه، خود را ملزم به آن می داند که مدام به همسر خود امر و نهی کند و امر و نهی بیش از حد که همیشه مبتنی بر حق نیست، بلکه سلیقه نیز در آن سخت مداخله می کند موجبات ناراحتی همسر فرد را فراهم می آورد. فرد بزرگتر احساس می کند که باید همسر کوچکتر را تربیت کند و حال آنکه او انتظار دارد که با همسر زندگی کند، نه آنکه همسر وی نقش پدر یا مادر او را بر عهده گرفته، به امر تربیت وی مبادرت نماید. این سخن نافی آن نیست که زن و شوهر باید برای تکامل و تعالی یکدیگر تلاش نمایند و در مواقع ضروری به امر به معروف و نهی از منکر بپردازند.7-رودربایستی با همسریکی از مسایلی که در این گونه خانواده ها دیده می شود، این است که فرد کوچکتر دچار نوعی رودربایستی رنج آور است و نمی تواند به راحتی مشکلات خود را با همسر خویش در میان بگذارد. لذا حرفهای ناگفته در این خانواده ها بسیار است و مجال مناسبی برای طرح آنها وجود ندارد. 8 ترس و ناامنیدر مواردی هم دیده می شود که فرد کوچکتر، از همسر خود که بزرگتر است دچار ترس و وحشت می شود و این هنگامی اتفاق می افتد که مرد خانواده از سن و سال بیشتری برخوردار است. مانند ترس از مرگ همسر وبیماریهای ناشی از کهولت سن.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین