جدیدا احساس می کنم همسرم افسردگی گرفته بعد از ازدواج بیشتر تمایل داره تنها باشه و وقتی خونه است میره جلوی تلویزیون می نشینه و ساکت تلویزیون تماشا می کنه و کار خاص دیگه ای نمی کنه و من همش تنها هستم. بیشتر تو خودشه و کم حرف میزنه و تمایلی به برقراری ارتباط با فامیل حتی پدر و مادرش را هم نداره و روابطش با همه کم شده و بیشتر تنهایی اهنگ گوش میده و در اتاقش رو می بنده و تو خودش میره دیگه از این کاراش خسته شدم و بخاطر اینکه دوستش دارم می خوام از تنهایی و افسردگی بیرونش بیارم و نجاتش بدم لطفا در این مسیر من رو راهنمایی کنید.
توصیه جدی دارم برای درمان ایشان تلاش جدی کنید. صمیمانه با ایشان صحبت کنید و برای رفع این افسردگی نزد متخصص مراجعه داشته باشید. چنانچه شوهرتان احساس افسردگی می کند باید به او در پذیرش کمک به متخصصان کمک نمایید. نیاز به کمک را در شوهرتان تشخیص دهید و برای این کار به مراحل زیر توجه داشته باشید: 1- علائم و نشانه های افسردگی را بشناسید تا بتوانید به درستی در خصوص شوهرتان قضاوت کنید. مهمترین این نشانه ها عبارتند از ناراحتی و اندوه مزمن، کج خلقی و بی علاقگی، بی علاقه شدن به فعالیت هایی که قبلاً برایش لذت بخش بوده، کناره گیری از اقوام و دوستان، منفی بافی، بحث و جدل، تغییرات حائز اهمیت در عادت خوردن یا خوابیدن، سست و بی انرژی بودن و یا گرایش به مواد مخدر و.... 2- از ناچیز شمردن شرایط شوهرتان خودداری کنید. افسردگی یک بیماری جدی است. 3- به همسر خود کمک کنید. منظور از کمک کردن به فرد افسرده این نیست که طوری رفتار کنید که او مجبور شود افسردگی اش را پنهان کند، یا دروغ بگوید و یا برای او عذر و بهانه ای جور کنید. 4- شوهرتان را در تقاضای کمک از دیگران تشویق کنید. او را متقاعد کنید که به دنبال درمان رفتن نشانه ی ضعف و ناتوانی نیست پیشنهاد کنید که به هنگام مراجعه به درمانگر او را همراهی کنید. اگر در برابر رفتن نزد مشاور مقاومت کرد به او انجام یک سری آزمایش کامل نزد پزشک خانوادگی تان را پیشنهاد کنید. احتمالاً این پیشنهاد را راحت تر خواهد پذیرفت و به این ترتیب یک قدم به درمان نزدیک تر می شود. 5- از همه مهمتر عشق و محبت بی قید و شرط خود را از او دریغ نکنید و همواره در طی فرآیند معالجه ی شوهرتان او را به طور کامل حمایت نمائید. در طول درمان نیز به موارد زیر توجه داشته باشید: - هر گونه کمک و حمایتی را که شوهرتان به آن نیازمند است برایش مهیا کنید: در زمانبندی و برنامه ریزی به او کمک کنید و به او روحیه و امید دهید. - مطمئن شوید تمام داروهایش را طبق تجویز پزشک مصرف می کند، کمکش کنید که با شما در خصوص احساساتش صحبت کند. به هیچ وجه او را تحت فشار قرار ندهید. - بدانید که تأثیر روش های درمانی نیازمند گذشت زمان است. اگر داروهایی تجویز شده است، این داروها به طور فوری علائم بیماری را از بین نخواهد برد و گاهی اوقات چندین دارو و درمان مختلف باید آزمایش شوند تا موثرترین آنها شناسایی شود. - از شوهرتان بخواهید که فعال و پرجنب و جوش باشد. با هم به پیاده روی بروید. با هم به تماشای یک فیلم یا برنامه شاد بپردازید و یا به دیدن موزه و یا رستوران بروید. - غذاهای سالم بخورید، مثال ها و نمونه های خوب را در حرف هایتان مطرح کنید و او را به سمت نگرشی مثبت سوق دهید. لازم به ذکر است که در این دوره باید مراقب سلامت جسمی و روحی خود نیز باشید برای این منظور به نکات زیر توجه نمایید: - اگر به کمک دیگران نیاز دارید حتماً آن را مطرح کنید. افسردگی شوهرتان عوارضی نیز برای شما به دنبال خواهد داشت سعی نکنید همه کارها را به تنهایی انجام دهید. استرس و فشار زیاد سبب احساسی بی رغبتی، بیهودگی و کم حوصلگی در شما می گردد. - بپذیرید که شما به تنهایی نمی توانید شوهرتان را معالجه کنید. افسردگی شرایطی کاملاً حساس و جدی است و شوهرتان نیز باید برای درمان و بهبود خود دست به کار شود. - نگرانی ها و احساسات خود را به زبان بیاورید و از سکوت و ریختن در درون خود، خودداری کنید زیرا با این کار زمینه بی میلی، کم حوصلگی و بیماری خود را مهیا می کنید. در عوض با شوهرتان صحبت کنید زیرا ارتباط و گفتگو در کاهش اثرات این بیماری موثر است هر چند باید توجه داشت که این گفتگوها و ارتباطات عاری از هر گونه علامت و سرزنش پیدا و پنهان باشد. موفق باشید
عنوان سوال:

جدیدا احساس می کنم همسرم افسردگی گرفته بعد از ازدواج بیشتر تمایل داره تنها باشه و وقتی خونه است میره جلوی تلویزیون می نشینه و ساکت تلویزیون تماشا می کنه و کار خاص دیگه ای نمی کنه و من همش تنها هستم. بیشتر تو خودشه و کم حرف میزنه و تمایلی به برقراری ارتباط با فامیل حتی پدر و مادرش را هم نداره و روابطش با همه کم شده و بیشتر تنهایی اهنگ گوش میده و در اتاقش رو می بنده و تو خودش میره دیگه از این کاراش خسته شدم و بخاطر اینکه دوستش دارم می خوام از تنهایی و افسردگی بیرونش بیارم و نجاتش بدم لطفا در این مسیر من رو راهنمایی کنید.


پاسخ:

توصیه جدی دارم برای درمان ایشان تلاش جدی کنید. صمیمانه با ایشان صحبت کنید و برای رفع این افسردگی نزد متخصص مراجعه داشته باشید. چنانچه شوهرتان احساس افسردگی می کند باید به او در پذیرش کمک به متخصصان کمک نمایید. نیاز به کمک را در شوهرتان تشخیص دهید و برای این کار به مراحل زیر توجه داشته باشید: 1- علائم و نشانه های افسردگی را بشناسید تا بتوانید به درستی در خصوص شوهرتان قضاوت کنید. مهمترین این نشانه ها عبارتند از ناراحتی و اندوه مزمن، کج خلقی و بی علاقگی، بی علاقه شدن به فعالیت هایی که قبلاً برایش لذت بخش بوده، کناره گیری از اقوام و دوستان، منفی بافی، بحث و جدل، تغییرات حائز اهمیت در عادت خوردن یا خوابیدن، سست و بی انرژی بودن و یا گرایش به مواد مخدر و.... 2- از ناچیز شمردن شرایط شوهرتان خودداری کنید. افسردگی یک بیماری جدی است. 3- به همسر خود کمک کنید. منظور از کمک کردن به فرد افسرده این نیست که طوری رفتار کنید که او مجبور شود افسردگی اش را پنهان کند، یا دروغ بگوید و یا برای او عذر و بهانه ای جور کنید. 4- شوهرتان را در تقاضای کمک از دیگران تشویق کنید. او را متقاعد کنید که به دنبال درمان رفتن نشانه ی ضعف و ناتوانی نیست پیشنهاد کنید که به هنگام مراجعه به درمانگر او را همراهی کنید. اگر در برابر رفتن نزد مشاور مقاومت کرد به او انجام یک سری آزمایش کامل نزد پزشک خانوادگی تان را پیشنهاد کنید. احتمالاً این پیشنهاد را راحت تر خواهد پذیرفت و به این ترتیب یک قدم به درمان نزدیک تر می شود. 5- از همه مهمتر عشق و محبت بی قید و شرط خود را از او دریغ نکنید و همواره در طی فرآیند معالجه ی شوهرتان او را به طور کامل حمایت نمائید. در طول درمان نیز به موارد زیر توجه داشته باشید: - هر گونه کمک و حمایتی را که شوهرتان به آن نیازمند است برایش مهیا کنید: در زمانبندی و برنامه ریزی به او کمک کنید و به او روحیه و امید دهید. - مطمئن شوید تمام داروهایش را طبق تجویز پزشک مصرف می کند، کمکش کنید که با شما در خصوص احساساتش صحبت کند. به هیچ وجه او را تحت فشار قرار ندهید. - بدانید که تأثیر روش های درمانی نیازمند گذشت زمان است. اگر داروهایی تجویز شده است، این داروها به طور فوری علائم بیماری را از بین نخواهد برد و گاهی اوقات چندین دارو و درمان مختلف باید آزمایش شوند تا موثرترین آنها شناسایی شود. - از شوهرتان بخواهید که فعال و پرجنب و جوش باشد. با هم به پیاده روی بروید. با هم به تماشای یک فیلم یا برنامه شاد بپردازید و یا به دیدن موزه و یا رستوران بروید. - غذاهای سالم بخورید، مثال ها و نمونه های خوب را در حرف هایتان مطرح کنید و او را به سمت نگرشی مثبت سوق دهید. لازم به ذکر است که در این دوره باید مراقب سلامت جسمی و روحی خود نیز باشید برای این منظور به نکات زیر توجه نمایید: - اگر به کمک دیگران نیاز دارید حتماً آن را مطرح کنید. افسردگی شوهرتان عوارضی نیز برای شما به دنبال خواهد داشت سعی نکنید همه کارها را به تنهایی انجام دهید. استرس و فشار زیاد سبب احساسی بی رغبتی، بیهودگی و کم حوصلگی در شما می گردد. - بپذیرید که شما به تنهایی نمی توانید شوهرتان را معالجه کنید. افسردگی شرایطی کاملاً حساس و جدی است و شوهرتان نیز باید برای درمان و بهبود خود دست به کار شود. - نگرانی ها و احساسات خود را به زبان بیاورید و از سکوت و ریختن در درون خود، خودداری کنید زیرا با این کار زمینه بی میلی، کم حوصلگی و بیماری خود را مهیا می کنید. در عوض با شوهرتان صحبت کنید زیرا ارتباط و گفتگو در کاهش اثرات این بیماری موثر است هر چند باید توجه داشت که این گفتگوها و ارتباطات عاری از هر گونه علامت و سرزنش پیدا و پنهان باشد. موفق باشید





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین