سلام خدمت شما که در پی حل مشکل جوانان تلاش می کنید. از خدا می خوام هیچ مشکل لاعلاجی در زندگی نداشته باشید! من تا سال دیگه یا 2 سال دیگه لیسانس می گیرم. مشکل اصلی که دارم اینه که مجردم. یعنی به نظر خودم آمادگی ازدواج کامل همان 20 سالگی داشتم ولی می خوام شما کمکم کنید تا کار درست انجام بدم. با اینکه دیگه پسر نوجوان نیستم ولی نمی تونم بدون گناه برای ازدواج صبر کنم از طرفی الان ازدواج به این سادگی نیست! به نظر شما من چطور این موضوع به خانوادم بگم؟ هر چند غیر مستقیم گفتم ولی اصلا جدی نمی گیرند. اگه وضع همین طوری پیش بره من صدمات جدی روحی میخورم کما اینکه خودم حس کردم که طی 2 سال چه ضربات شدید روحی جبران ناپذیری به خودم زدم. خانوادم انتظار دارند من بعد از اینکه ارشد خواندم ازدواج کنم. من آدم بسیار درون ریزی هستم و اگر این مشکل اینقدر جدی نبود با هیچ کس مطرح نمی کردم. لطفا راهنماییم کنید، مساله مرگ و زندگی البته روحی!
سلام . دوست عزیز ، حیات ( روحی ) انسان در ارتباط با خداوند متعال و اولیاء او ( حضرات معصومین ) می باشد ؛ هر چه انسان رابطه ی صمیمی تری با آنان بر قرار کند ، روحی او زنده تر می گردد . حتی اگر انسان مرتکب گناه شود ، بازهم آغوش حضرات معصومین برای پذیرش او باز است و آن چه که وظیفه ی ماست این است که به آن آغوش برویم ؛ آن چه که به ما دستور داده اند ، این است که هنگامی که گناهی مرتکب می شویم ، سریعا توبه کنیم ؛ یعنی سریعا ابراز پشیمانی و ندامت خود را از عمل ابراز نماییم . کسی که با پدر مهربانش ( وجود نازنین امام زمان علیه السلام) ، این گونه عمل کرد ، رابطه ای بسیار شیرین با ایشان برقرار می کند و نتیجه ی این رابطه آن است که ترک گناه برای او راحت تر خواهد شد و اصولا راه ترک گناه هم همین است .نکته ی دیگر این که هم توفیق ترک گناه و هم فراهم شدن شرایط ازدواج را باید از همان عزیز خواست و با توسل به حاجت رسید . اگر چنین شد ، این آیه کریمه ی قرآن برای انسان دلنواز می گردد که ( وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّی یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ... : و کسانی که امکانی برای ازدواج نمی‌یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز گرداند!) .نکته ی آخر : سعی کنید که بصورت شوخی و جدی نیاز به ازدواج را به خانواده ی خود بگویید مثلا : ( من به چه زبانی بگم که زن می خواهم ؛ اگر انگلیسی بگم دنبالش می روید ؟ ) . باید نیاز را منتقل کنید ؛ اگر صریحا بیان کنید، هر چند که در قالب شوخی باشد ، بالاخره نظر آنان را در خصوص زمانش تغییر می دهد ) . اگر پدرتان منطقی تر هستند ، شاید بتوانید از طریق ایشان اقدام نمایید . امید وارم که گرمی رابطه ی با امام زمان را بچشید و خود همان حضرت هر چه سریعتر اسباب ازدواج شما را فراهم نمایند .موفق باشید .
عنوان سوال:

سلام خدمت شما که در پی حل مشکل جوانان تلاش می کنید.
از خدا می خوام هیچ مشکل لاعلاجی در زندگی نداشته باشید!
من تا سال دیگه یا 2 سال دیگه لیسانس می گیرم. مشکل اصلی که دارم اینه که مجردم. یعنی به نظر خودم آمادگی ازدواج کامل همان 20 سالگی داشتم ولی می خوام شما کمکم کنید تا کار درست انجام بدم. با اینکه دیگه پسر نوجوان نیستم ولی نمی تونم بدون گناه برای ازدواج صبر کنم از طرفی الان ازدواج به این سادگی نیست! به نظر شما من چطور این موضوع به خانوادم بگم؟ هر چند غیر مستقیم گفتم ولی اصلا جدی نمی گیرند. اگه وضع همین طوری پیش بره من صدمات جدی روحی میخورم کما اینکه خودم حس کردم که طی 2 سال چه ضربات شدید روحی جبران ناپذیری به خودم زدم. خانوادم انتظار دارند من بعد از اینکه ارشد خواندم ازدواج کنم.
من آدم بسیار درون ریزی هستم و اگر این مشکل اینقدر جدی نبود با هیچ کس مطرح نمی کردم.
لطفا راهنماییم کنید، مساله مرگ و زندگی البته روحی!


پاسخ:

سلام . دوست عزیز ، حیات ( روحی ) انسان در ارتباط با خداوند متعال و اولیاء او ( حضرات معصومین ) می باشد ؛ هر چه انسان رابطه ی صمیمی تری با آنان بر قرار کند ، روحی او زنده تر می گردد . حتی اگر انسان مرتکب گناه شود ، بازهم آغوش حضرات معصومین برای پذیرش او باز است و آن چه که وظیفه ی ماست این است که به آن آغوش برویم ؛ آن چه که به ما دستور داده اند ، این است که هنگامی که گناهی مرتکب می شویم ، سریعا توبه کنیم ؛ یعنی سریعا ابراز پشیمانی و ندامت خود را از عمل ابراز نماییم . کسی که با پدر مهربانش ( وجود نازنین امام زمان علیه السلام) ، این گونه عمل کرد ، رابطه ای بسیار شیرین با ایشان برقرار می کند و نتیجه ی این رابطه آن است که ترک گناه برای او راحت تر خواهد شد و اصولا راه ترک گناه هم همین است .نکته ی دیگر این که هم توفیق ترک گناه و هم فراهم شدن شرایط ازدواج را باید از همان عزیز خواست و با توسل به حاجت رسید . اگر چنین شد ، این آیه کریمه ی قرآن برای انسان دلنواز می گردد که ( وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّی یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ... : و کسانی که امکانی برای ازدواج نمی‌یابند، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز گرداند!) .نکته ی آخر : سعی کنید که بصورت شوخی و جدی نیاز به ازدواج را به خانواده ی خود بگویید مثلا : ( من به چه زبانی بگم که زن می خواهم ؛ اگر انگلیسی بگم دنبالش می روید ؟ ) . باید نیاز را منتقل کنید ؛ اگر صریحا بیان کنید، هر چند که در قالب شوخی باشد ، بالاخره نظر آنان را در خصوص زمانش تغییر می دهد ) . اگر پدرتان منطقی تر هستند ، شاید بتوانید از طریق ایشان اقدام نمایید . امید وارم که گرمی رابطه ی با امام زمان را بچشید و خود همان حضرت هر چه سریعتر اسباب ازدواج شما را فراهم نمایند .موفق باشید .





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین