چنانچه ولیّ قهری بخواهد صبر کند تا ولیّ دم صغیر بالغ شده و خود تصمیم بگیرد، مصالح مهم از وی تفویت می شود (مثل این که قاتل پیرمردی 80 ساله و ولی دم پسر 2 ساله ای باشد که اگر بخواهند صبر کنند تا وی بالغ گردد به احتمال زیاد قاتل می میرد، و حقّ ولی دم نسبت به قصاص و دیه از بین می رود.) در چنین صورتی ولیّ قهری کدام از گزینه های زیر را بجا آورد؟
الف) تقاضای قصاص نماید.
ب) بر اخذ دیه مصالحه کند.
ج) بر اخذ کمتر از دیه مصالحه نماید.
د) قاتل را عفو کند.
در این گونه موارد غالباً غبطه و مصلحت صغیر در گرفتن دیه است; به هر مقدار که جانی حاضر و راضی شود.
عنوان سوال:
چنانچه ولیّ قهری بخواهد صبر کند تا ولیّ دم صغیر بالغ شده و خود تصمیم بگیرد، مصالح مهم از وی تفویت می شود (مثل این که قاتل پیرمردی 80 ساله و ولی دمپسر 2 ساله ای باشد که اگر بخواهند صبر کنند تا وی بالغ گردد به احتمال زیاد قاتل می میرد، و حقّ ولی دم نسبت به قصاص و دیه از بین می رود.) در چنین صورتی ولیّ قهری کدام از گزینه های زیر را بجا آورد؟
قصاص در لغت، به معنی هر نوع دنباله روی و پی جویی نمودن- کین کشی به مثل کشنده را کشتن- مجازات- عقاب- سزا- جبران- تلافی آمده است. [۱] [۲] [۳] [۴]قصاص از نظر اصطلاحی، به معنای تلافی و استیفای عینی جنایتی که در قتل عمدی، قطع عضو و جرح عمدی بر مجنی علیه وارد شده است میباشد به شکلی که اثر به جای مانده از جنایت عیناً روی جانی اجرا شده و به دست آید. [۵] قصاص در جنایت قتل عمدی را قصاص النفس میگویند و قصاص در جنایات قطع عضو و جرح را قصاص عضو گویند.
بالغ
بلوغ، در فقه اسلامی به معنای رسیدن انسان به سنی است که مشمول تکلیف دینی میشود و باید به دستورهای دینی عمل کند. نشانههای بلوغ عبارتند از احتلام، روییدن موی خشن اطراف شرمگاه و سن؛ هر یک از این علائم ظاهر شود، شخص بالغ و مکلّف محسوب میگردد.
صبر
کلمات کلیدی: قرآن، صبر، صابران، انبیاء، پایداری و استقامت.
عفو
عفو یکی از خصائص ارزشمند اخلاقی است.
دیه
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.
الف
اَلِف (آ، ا)، نخستین حرف از حروف الفبای زبان فارسی .
پسر
ابن (= پسر، فرزند)، واژه کهن سامی میباشد و از احکام فقهی آن به مناسبت در بابهای صلاة، صوم، نکاح و ارث سخن رفته است.
اخذ
آخِذ: از اسما و صفات الهی میباشد.
دم
دَم به خون یا حیوان، جهت قربانی یا کفّاره در حج گفته می شود .
مصلحت
مصلحت در لغت به معنای صلاح، خیر و صواب است. و جمع مصلحت مصالح است. [۱] [۲] [۳]
جانی
جنايتكار، آنكه مرتكب جنايت شده است.
غبطه
غبطه در معانی حسن حال و سرور، مصلحت و منفعت، آرزوی نعمتی همانند آنچه دیگری دارد، برای خود، به کار رفته است.
راضی
رضایت به معنای خشنودی و خرسندی است که در باب بیع ، نکاح و ... به آن پرداخته شده است.
دیه
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.