آیادر حال احرام می توان دندانی که شدیداً درد دارد، و دکتر سفارش به کشیدن آن کرده، را کشید هر چند باعث خونریزی شود؟

حج‌ گزار، همین که احرام بست و به قصد محرم شدن، لبیک‌های ویژه را گفت، انجام بیست [۱] و یا بیست‌وچهار کار [۲] بر وی حرام می‌شود.اکنون در این مقال، سخن از سایه جستن ( استظلال ) در حال احرام است که آن را از کارهای حرام در حال احرام دانسته‌اند.

اِحْرام اولین عمل از مناسک حج یا عمره است که با نیت، پوشیدن لباس احرام، و گفتن تلبیه محقق می‌شود. احرام از میقات‌های خاصی آغاز می‌شود. این عمل، از جمله ارکان حج و عمره است. کسی که در حال احرام است را مُحرِم می‌گویند، فرد محرم احکام خاصی دارد مانند اینکه انجام برخی از اعمال در مدت احرام، بر وی حرام‌ می‌شود.

الباعِث، از نام‌های خداوند است.

دُرد به ضم دال مواد ناخالص مایعات است. از آن به مناسبت در باب تجارت سخن گفته‌اند.

حج‌ گزار، همین که احرام بست و به قصد محرم شدن، لبیک‌های ویژه را گفت، انجام بیست [۱] و یا بیست‌وچهار کار [۲] بر وی حرام می‌شود.اکنون در این مقال، سخن از سایه جستن ( استظلال ) در حال احرام است که آن را از کارهای حرام در حال احرام دانسته‌اند.

اِحْرام اولین عمل از مناسک حج یا عمره است که با نیت، پوشیدن لباس احرام، و گفتن تلبیه محقق می‌شود. احرام از میقات‌های خاصی آغاز می‌شود. این عمل، از جمله ارکان حج و عمره است. کسی که در حال احرام است را مُحرِم می‌گویند، فرد محرم احکام خاصی دارد مانند اینکه انجام برخی از اعمال در مدت احرام، بر وی حرام‌ می‌شود.

مکروه، اصطلاحی فقهی درباره عملی است که ترک کردن آن بهتر از انجام دادن است. کراهت‌، گاه در عبادات است و‌ گاه در معاملات و کسب و کار. کراهت در عبادات به معنای کم شدن ثواب آن عبادت نسبت به عبادت‌های مشابه است و کراهت در معامله به معنای ناپسنددانستن شارع در انجام آن است. نماز گزاردن در برخی مکان‌ها مانند حمام و آشپزخانه و در برخی حالت‌ها مانند خواب آلودگی یا در لباس سیاه از جمله عبادات مکروه است.

واژه ضرورت در لغت ،منطق و فلسفه کاربرد دارد.

کفاره به معنای پوشاندن می‌باشد و شأن کفاره، پوشاندن خطیئه است. "کفاره" در شرع مقدس به عبادت خاصی اطلاق می‌شود که برای عقوبت افراد، سقوط عقوبت یا تخفیف در آن تعیین شده است.

بدن به معنای اندام و تن انسان یا حیوان می باشد که در باب هاى طهارت، صلاة، حج، تجارت، نکاح، صید و ذباحه و حدود از آن سخن رفته است.

خون‌ از نجاسات است که در قلب و رگها جریان دارد. از احکام آن در بابهای طهارت، صلات، صوم، حج، تجارت، صید و ذباحه و اطعمه و اشربه سخن گفته‌ اند.