با عرض سلام اتفاق بدی برای من افتاده که باید خیلی زود یک تصمیم مهم بگیرم امیدوارم کمکم کنید. من مردی 28 ساله هستم که در یک خانواده ی کاملا مذهبی و روستایی بزرگ شده ام پدرم روحانی بوده و در 17 سالگی ایشان را از دست دادم. خودم در رشته ی مهندسی برق تحصیل کرده ام و از نظر اعتقادی تا حدود زیادی مذهبی هستم البته در مسایل خانوادگی بسیار پایبند به دین می باشم و در زمان دانشجویی به دلیل فعالیت زیاد در امور علمی و فرهنگی ارتباط زیادی با دختران دانشجو داشتم که کاملا در حیطه ی کاری بود و به هیچ وجه از حدود
سلام از اتفاقی که برای شما افتاده است متاسفم و امیدوارم که بتوانید آن را با آرامش و تدبیر حل کنید . چون فرمودید که فردی مذهبی هستید ، جواب شما را در قالب دین می دهم . ابتدا باید خود را آرام کنید . بدانید که همه ی ما اشتباهاتی در زندگی داریم و خداوند متعال در قبال این اشتباهات ما صبر می کنند ، بلکه اصلاح شویم . ما هیچ وقت نمی توانیم بگوییم که بهتر از دیگران هستیم ؛ چرا که خدا به دیگران خیلی نعمتها را نداده است و نتیجتا انتظار کمتری نیز از آنان دارد اما خدا به ما خیلی تفضل کرده است و ما در قبال آنها خیلی کوتاهی کرده ایم . فکر نکنید که این اشتباه همسرتان از اشتباهاتی که شما در زندگی انجام داده اید ، بدتر هستند ، بلکه شاید این مشکلی که برای شما پیش آمده است ، نتیجه ی اشتباهی باشد که شما خود مرتکب شده اید . لذا برخورد شما با همسرتان باید به این گونه باشد : او اشتباهی کرده است و من هم اشتباهاتی ؛ باید به او کمک کنم که اشتباهش را جبران کند همانطور که خداوند مهربان تا کنون با من چنین کرده است . اگر چنین فکر کنید ، آرام خواهید شد و می توانید عاقلانه و با آرامش با همسرتان برخورد کنید و مشکل او را برطرف کنید . مبادا آبروی او را ببرید و این مشکل را به کسی بگویید . در ضمن از تجسس بیشتر نسبت به رابطه ی همسرتان با آن آقا اجتناب کنید چرا که خلاف دستور الهی است و خود شما بیشترین اذیت را خواهید شد . بدانید خیلی اوقات ، این مشکلات به خاطر این پیش می آیند که همسر ما در کنار ما ارضای عاطفی و جنسی نمی شود . از این پس به هر دو مورد توجه خاص کنید ؛ هم زیاد به او محبت کنید و هم در رابطه ی جنسی خود مراقب باشید که ایشان بیشترین بهره را برده باشند . برای حل این مشکل ، مسئله را بطور کامل برای همسرتان مطرح کنید و بگویید که چگونه در جریان ما وقع قرار گرفتید . ایشان یقینا خیلی بهم می ریزند و به دنبال توجیه کار برخواهند آمد . به ایشان بگویید که با این که خیلی ناراحت هستید ولی گذشته ها گذشته است و شما قصد ندارید آبروی ایشان را ببرید ( این صحبتها باید در کمال محبت - اگر چه که ایشان ناراحتی را در چهره ی شما خواهند دید – انجام شود ) . از ایشان بخواهید که علت بوجود آمدن این مشکل را بگویند تا بتوانید باهم مشکل را برطرف کنید . سعی کنید در گفتگویی دوستانه راه حل هایی را پیدا کنید که دیگر این مشکل ادامه پیدا نکند . در تمام طول مسیر خداوند را حاضر ببینید و کمک بخواهید . ان شاء الله که مشکل حل خواهد شد . موفق باشید
عنوان سوال:

با عرض سلام
اتفاق بدی برای من افتاده که باید خیلی زود یک تصمیم مهم بگیرم امیدوارم کمکم کنید.
من مردی 28 ساله هستم که در یک خانواده ی کاملا مذهبی و روستایی بزرگ شده ام پدرم روحانی بوده و در 17 سالگی ایشان را از دست دادم. خودم در رشته ی مهندسی برق تحصیل کرده ام و از نظر اعتقادی تا حدود زیادی مذهبی هستم البته در مسایل خانوادگی بسیار پایبند به دین می باشم و در زمان دانشجویی به دلیل فعالیت زیاد در امور علمی و فرهنگی ارتباط زیادی با دختران دانشجو داشتم که کاملا در حیطه ی کاری بود و به هیچ وجه از حدود


پاسخ:

سلام از اتفاقی که برای شما افتاده است متاسفم و امیدوارم که بتوانید آن را با آرامش و تدبیر حل کنید . چون فرمودید که فردی مذهبی هستید ، جواب شما را در قالب دین می دهم . ابتدا باید خود را آرام کنید . بدانید که همه ی ما اشتباهاتی در زندگی داریم و خداوند متعال در قبال این اشتباهات ما صبر می کنند ، بلکه اصلاح شویم . ما هیچ وقت نمی توانیم بگوییم که بهتر از دیگران هستیم ؛ چرا که خدا به دیگران خیلی نعمتها را نداده است و نتیجتا انتظار کمتری نیز از آنان دارد اما خدا به ما خیلی تفضل کرده است و ما در قبال آنها خیلی کوتاهی کرده ایم . فکر نکنید که این اشتباه همسرتان از اشتباهاتی که شما در زندگی انجام داده اید ، بدتر هستند ، بلکه شاید این مشکلی که برای شما پیش آمده است ، نتیجه ی اشتباهی باشد که شما خود مرتکب شده اید . لذا برخورد شما با همسرتان باید به این گونه باشد : او اشتباهی کرده است و من هم اشتباهاتی ؛ باید به او کمک کنم که اشتباهش را جبران کند همانطور که خداوند مهربان تا کنون با من چنین کرده است . اگر چنین فکر کنید ، آرام خواهید شد و می توانید عاقلانه و با آرامش با همسرتان برخورد کنید و مشکل او را برطرف کنید . مبادا آبروی او را ببرید و این مشکل را به کسی بگویید . در ضمن از تجسس بیشتر نسبت به رابطه ی همسرتان با آن آقا اجتناب کنید چرا که خلاف دستور الهی است و خود شما بیشترین اذیت را خواهید شد . بدانید خیلی اوقات ، این مشکلات به خاطر این پیش می آیند که همسر ما در کنار ما ارضای عاطفی و جنسی نمی شود . از این پس به هر دو مورد توجه خاص کنید ؛ هم زیاد به او محبت کنید و هم در رابطه ی جنسی خود مراقب باشید که ایشان بیشترین بهره را برده باشند . برای حل این مشکل ، مسئله را بطور کامل برای همسرتان مطرح کنید و بگویید که چگونه در جریان ما وقع قرار گرفتید . ایشان یقینا خیلی بهم می ریزند و به دنبال توجیه کار برخواهند آمد . به ایشان بگویید که با این که خیلی ناراحت هستید ولی گذشته ها گذشته است و شما قصد ندارید آبروی ایشان را ببرید ( این صحبتها باید در کمال محبت - اگر چه که ایشان ناراحتی را در چهره ی شما خواهند دید – انجام شود ) . از ایشان بخواهید که علت بوجود آمدن این مشکل را بگویند تا بتوانید باهم مشکل را برطرف کنید . سعی کنید در گفتگویی دوستانه راه حل هایی را پیدا کنید که دیگر این مشکل ادامه پیدا نکند . در تمام طول مسیر خداوند را حاضر ببینید و کمک بخواهید . ان شاء الله که مشکل حل خواهد شد . موفق باشید





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین