برطرف کردن فساد و تباهی از شیء و ایجاد سلامت و بهبودی در آن را اصلاح گویند. از اصلاح در بابهاى زکات، نکاح و قضاء سخن گفته شده است.
ابرو
ابرو دو نوع معنا شده است:۱. استخوان منحنی بالای کاسۀ چشم با گوشت و مو.۲. رشته موی روییده شده بر بالای چشم.ابرو به هر دو معنا در فقه دارای احکامی است که در ابواب طهارت، حج، قصاص و دیات آمده است.
زینت
قرآن زن را مکلف کرده است که باید خودش را بپوشاند ولی مرد را مکلف نکرده است، یعنی این تکلیف متوجه زن است نه متوجه مرد.
حد
حدّ یکی از اقسام احکام، در اسلام است.
زن
زن مقابل مرد است.
اصلاح
برطرف کردن فساد و تباهی از شیء و ایجاد سلامت و بهبودی در آن را اصلاح گویند. از اصلاح در بابهاى زکات، نکاح و قضاء سخن گفته شده است.