کسی که بدلیل بیماری یبوست از کودکی تا حال بنا بدستور دکتر باید روزها و شبها با آب اماله کند و الا در معرض خطر است آیا برای گرفتن روزه چه وظیفه ای دارد؟
در فرض سؤال چنانچه در تمام ایّام سال این گرفتاری را دارد بطوری که ترک اماله برای او خوف ضرر ایجاد نموده روزه اش صحیح نیست و برای هر روز یک مدّ طعام باید کفّاره بدهد.
در فرض سؤال چنانچه در تمام ایّام سال این گرفتاری را دارد بطوری که ترک اماله برای او خوف ضرر ایجاد نموده روزه اش صحیح نیست و برای هر روز یک مدّ طعام باید کفّاره بدهد.
عنوان سوال:
کسی که بدلیل بیماری یبوست از کودکی تا حال بنا بدستور دکتر باید روزها و شبها با آب اماله کند و الا در معرض خطر است آیا برای گرفتن روزه چه وظیفه ای دارد؟
پاسخ:
در فرض سؤال چنانچه در تمام ایّام سال این گرفتاری را دارد بطوری که ترک اماله برای او خوف ضرر ایجاد نموده روزه اش صحیح نیست و برای هر روز یک مدّ طعام باید کفّاره بدهد.
پرسشهای مرتبط از این مرجع
سوال مرتبط یافت نشد
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
- [آیت الله خامنه ای] شخصی مبتلا به بیماری بیرون آمدن مستمر قطرات بول به صورت موقت است، یعنی بعد از بول کردن، به مدت یک ساعت یا بیشتر قطرات آن از او خارج می گردد. با توجه به اینکه وی در بعضی از شبها جنب شده و گاهی یک ساعت قبل از اذان بیدار می شود و احتمال می دهد که بعد از آن منی با قطرات بول خارج شود، نسبت به روزه اش چه تکلیفی دارد؟ وظیفه او برای اینکه با طهارت داخل وقت شود، چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] با توجه به اینکه اگر بخواهیم طبابت پزشک را با توجه به مشکلات فوق، و در صورت مواجهه، با این مشکلات، تنها در صورتی مجاز بدانیم که وی در این زمینه ها دارای تخصص و تجربه کافی باشد; عملا مسائل درمان با اختلال کامل روبرو خواهد شد. زیرا اولا: هر پزشکی تا رسیدن به این تخصص و تجربه کافی; باید همان مراحل اولیه را طی کند (که همان دوران بدون تجربه و تخصص است) و ثانیاً: به علت جمعیت زیاد، امکانات کم، فرصتهای ناکافی و دهها علل دیگر (حداقل در کشور ایران) نمی توان انتظار داشت; پزشکانی که از ابتدا کاملا مسلط باشند به طبابت بپردازند. با توجه به مقدمه فوق و موضوعات مطرح شده در کلیه سؤالهای قبل، مسائل مهم ذیل مطرح می شود: الف در مواردی که پزشک داروی مؤثر بر بیماری یا عوارض خطرناک آن را فراموش کرده، و فرصت و امکانات کافی جهت دسترسی به اطلاعات کافی یا پزشک متخصص دیگری نیز ندارد. ب مطمئن است که داروی خاصی برای بیماری مفید است، و همچنین مطمئن است و یا احتمال می دهد که در صورت تجویز آن دارو عوارضی خفیف و یا شدیدتر از خود بیماری و حتی مرگ در اثر این دارو، گریبانگیر این بیمار خواهد شد. (که البته موارد الف و ب شامل مسائل تشخیصی نیز می باشد). آیا پزشک در این حالات می تواند مریض را به حال خود بگذارد و چنین فرض کند که: گویا پزشکی موجود نبوده و قضا و قدر الهی هرچه باشد بر او جاری خواهد شد. و بدین ترتیب خود را در معرض خطر مؤاخذه مادی و معنوی حاصل از عوارض احتمالی و هزینه های نابجای آن قرار ندهد، و کار وی را به خداوند واگذارد که یا خود بهبودی نسبی یابد و فرصت تحقیقات بعدی فراهم گردد، و یا به تدریج دچار عوارض شدید و مرگ گردد؟ اصولا در چنین مواردی که پزشک واقعاً نمی داند که برای نجات جان یا رفع و تسکین آلام یک بیمار چه کاری انجام دهد; وظیفه او چیست؟ درمانهای بدون اطمینان و غیر قابل اعتماد؟ (که ممکن است خود آنها باعث مرگ یا عوارض شدیدتر شوند) و یا عدم هرگونه اقدام درمانی؟ آیا اگر پزشک با اقدام به درمان نامطمئن، موجب خسارت و مرگ مریض گردد; مسؤول است؟ آیا اگر اقدام به هیچ درمانی نکند (با توجه به علل و توضیحات فوق)، مسؤولیتی متوجه اوست؟ این موضوع با توجه به این نکته که گاهی، فرصت هیچ گونه مشورت یا ارجاع بیمار به پزشکان متخصص و آگاه دیگری وجود ندارد، مطرح است. (در خاتمه جهت روشن شدن موضوع، مثالی ذکر می شود: گاهی پزشکی که دارای تجربه کافی نیست با بیماری در حالت بیهوشی، مواجه می شود که نمی داند این بیمار در اثر کمبود یا ازدیاد قند بدنش، دچار بیهوشی شده است، در این حالت طبیعی است که درمان کاملا متناقض است و باعث اشتباه پزشک می شود.
مسائل مرتبط از این مرجع
مسئله مرتبط یافت نشد
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
مسئله مرتبط یافت نشد