کسی که می خواهد وضو بگیرد دست خود را از آرنج زیر شیر آب قرار می دهد بدون اینکه با دست مالش داده باشد و آب همه جای عضو او را فرا می گیرد آیا این نحوه طهارت اشکال دارد؟
بسمه تعالی: کافی است. والله العالم
عنوان سوال:
کسی که می خواهد وضو بگیرد دست خود را از آرنج زیر شیر آب قرار می دهد بدون اینکه با دست مالش داده باشد و آب همه جای عضو او را فرا می گیرد آیا این نحوه طهارت اشکال دارد؟
يعنی چنين كاری موجب اسقاط تكليف نيست و نمیشود به آن اكتفا كرد؛ ولی در اين مورد میتوان به فتوای مجتهدی كه در رتبهی بعدی است رجوع كرد. رجوع کنيد به: احتياط واجب
طهارت
طهارت، اصطلاحی فقهی و عنوانی عمومی است برای حالتی که با برخی افعال شرعی مثل وضو، غسل و تیمم پدید میآید و نیز چیزهایی که باعث از بین رفتن نجاسات میشوند و در فقه شیعه به آنها مُطَهِّرات یا پاککنندهها میگویند.
ارنج
آرنج: به محل اتّصال بازو و ساعد آرنج می گویند.
شیر
شیر ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • شیر مایع، مايعى ترشح شونده از غدد پستانى انسان يا حيوان ماده• شیر درنده، حیوانی درنده و معروف• شیر ابزار، وسيلهاى با بستن يا باز کردن دريچهاى، براى تنظيم يا قطع و وصل جريان مايع يا گاز
عضو
عضو به جزئی از بدن انسان گفته می شود.
وضو
وُضو، یا آنگونه که در برخی مناطق ایران گفته میشود، دستنماز یا آبدست، شستن صورت و دستها و مَسح سر و پاها با شیوهای خاص است. وضو به خودی خود مستحب است و برای برخی کارها مانند نماز و طواف کعبه، واجب میشود. در برخی موارد باید به جای وضو، غسل یا تیمم کرد. وضو را میتوان به شیوه ترتیبی و ارتماسی انجام داد. وضوی جبیرهای، جایگزینی برای وضو در صورت وجود زخم است.
اب
آب، تنها مایعی که در احکام اسلامی جزو پاک کنندههای نجاست است. وضو و غسل نیز فقط با آب صحیح است، چنانکه بعضی از اشیاء متنجس نیز فقط با آب پاک میشوند.
کافی
الکافی از منابع حدیثی شیعه و مهمترین و معتبرترین منبع از کتب اربعه است. این کتاب نوشته محمد بن یعقوب بن اسحاق مشهور به ثقة الاسلام کُلینی است که عالمان اسلام، وی را با عبارتهای محکم توثیق کردهاند. الکافی که در سه بخش اصول، فروع و روضه تألیف شده، محل رجوع عالمان شیعه است. اصول کافی مشهورترین بخش الکافی محسوب میشود. کلینی بر آن بوده تا احادیث الکافی را بر اساس عدم مخالفت با قرآن و موافقت با اجماع جمعآوری کند.
بسمه
باسْمه (نیز: باصْمه، بَسْمه، بَصْمه)، واژة مأخوذ از ترکی برای طرحی که به وسیله قلم یا قالب و موادی چون ورقههای نازک طلا یا نقره یا رنگ و نظایر آنها با فشار روی کاغذ یا پارچه و مواد دیگری از این قبیل، منتقل میشد. این طرز کار شبیه شیوهای است که برای تهیه پارچههای قلمکار اصفهان یا چیتهای ساده (چاپی) به کار میرود.