کسی نذر کرده که هر سال در روز عاشورا گوساله ای را ذبح و اهالی روستا را اطعام دهد ولی به جهت کم شدن جمعیت روستا مقداری گوشت اضافه می ماند آیا می توان مقدار اضافی را در مصارف دیگر خرج نمود؟

عاشورا، دهم ماه محرم است.

امام حسین(ع)

واژه اضافه ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • اضافه (منطق)، اصطلاحی‌ منطقی‌ - فلسفی‌، از مقولات‌ دهگانه ارسطویی‌ و از اعراض‌ نسبی‌• اضافه (ادبیات عرب)، اصطلاحی در ادبیات عرب به معنای نسبت‌ دادن‌ یک‌ اسم‌ به‌ اسمی‌ دیگر• اضافه (ادبیات فارسی)، اصطلاحى‌ در دستور زبان‌ به معنای نسبت‌ دادن‌ اسمی‌ به‌ اسم‌ دیگر

غذا دادن را اطعام گویند. در فقه از آن در باب‌های طهارت ، صوم ، حج ، جهاد ، تجارت ، نکاح ، کفّارات ، اطعمه و اشربه ، غصب و ارث سخن رفته است.

گروهى از افراد گرد آمده در جایى را جمعیت می گویند.

خَرج، شهرستان (محافظه) و شهری در استان (منطقه) ریاض در عربستان سعودی است.

ذَبْح بریدن رگهای چهارگانه گردن است. بنابر مشهور، ذبح با بریدن تمامی رگهای چهارگانه (معروف به اوداج اربعه) یعنی مری، حلقوم و دو شاه رگ گردن که بنابر مشهور به حلقوم و بنابر قول برخی به مری احاطه دارد، محقق می‌شود و بریدن بعض رگها در صورت امکان بریدن همه آنها، کفایت نمی‌کند.

نَذْر به معنای آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد و یا کاری که انجام ندادن آن بهتر است برای خدا ترک کند. از نظر شرعی نذر وقتی واجب العمل است که یا به صورت صیغه عربی و یا به صیغه فارسی که در بردارنده مضمون آن است خوانده شود. نذر سنتی است که مورد اهتمام تمامی انبیاء الهی و امت‌های گذشته بوده و در اسلام نیز سابقه و مشروعیت دارد. نذر برای ائمه اطهار (ع) از مؤثرترین نذرها است.

سال به سال قمری و شمسی تقسیم می‌شود و سال شرعی که احکام مرتبط با زمان بر اساس آن تنظیم شده، سال قمری است که دوازده ماه می‌باشد. از عنوان سال در بابهاى طهارت، صلات، زکات، خمس، حجر، وصیت، نکاح و طلاق سخن گفته‌اند.

یکی از معانی ارسال، فرستادن است و در باب‌های صلات، حج و ... به کار رفته است.

تقسیم (بلاغت)، استیفای اقسام موجود برای یک شیء و بیان وضع آن‌ها است.

باسْمه (نیز: باصْمه، بَسْمه، بَصْمه)، واژة مأخوذ از ترکی برای طرحی که به وسیله قلم یا قالب و موادی چون ورقه‌های نازک طلا یا نقره یا رنگ و نظایر آن‌ها با فشار روی کاغذ یا پارچه و مواد دیگری از این قبیل، منتقل می‌شد. این طرز کار شبیه شیوه‌ای است که برای تهیه پارچه‌های قلمکار اصفهان یا چیتهای ساده (چاپی) به کار می‌رود.