اگر زید جراحتی از نوع شبه عمد در ماه حرام و در خارج حرم به دیگری وارد کند ولی مجروح در غیر ماه حرام و در حرم فوت نماید آیا دیه تغلیظ می شود؟ - استفتاء آیت الله سبحانی

ماه حرام

ماه‌های حرام، ماه‌هایی که خداوند رعایت حرمت آن‌ها را بر مؤمنان واجب کرده. این ماه‌ها عبارتند از: محرم، رجب، ذی القعده و ذی‌الحجه. از زمان حضرت ابراهیم، جنگ در این ماه‌ها حرام بوده. دیه قتل در این ماه‌ها، بیش از ماه‌های دیگر است.

شبه عمد

شبه عمد از جمله الفاظی است که در فقه بکار رفته است.

مجروح

جریح و مجروح به کسی که زخم برداشته هست گفته می‌شود.

تغلیظ

تغلیظ یعنی سخت‏گیرى و در تنگنا قرار دادن کسى. از آن به مناسبت در بابهاى امر به معروف و نهی از منکر، قضاء، حدود و دیات سخن رفته است.

وارد

دلیل وارد به معنی دلیل منتفی کننده موضوع دلیل دیگر است.

عمد

عمد، انجام دادن یا ترک عملی از روی اختیار و قصد، و در مقابل سهو می‌باشد.

فوت

فوت در دو معنای مردن ( مرگ ) و سپری شدن وقت عبادت دارای وقت، همچون نماز و روزه (قضاء شدن) به کار می‌رود؛ واژه فوت کردن یعنی دمیدن.

ماه

قمر ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • سوره قمر، پنجاه و چهارمین سوره قرآن معروف به سوره اقتربت• شمس و قمر، سیاره آسمانی در حال گردش به دور کره زمین• شق القمر، یکی از معجزات پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

حرم

حَرَم، به گرداگرد مکان‌های مقدس گفته می‌شود که از حرمتی خاص برخوردار است و با آن همچون دیگر مکان‌ها رفتار نمی‌شود. مهمترین حرم مسلمانان، حرم مکه است که خانه خدا در آن قرار دارد. در رتبه بعد، حرم مدینه است که خانه و مدفن رسول الله(ص) را دربرمی‌گیرد و در کنار حرم مکی، حرمین شریفین خوانده می‌شود.

دیه

دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.

ماه حرام

ماه‌های حرام، ماه‌هایی که خداوند رعایت حرمت آن‌ها را بر مؤمنان واجب کرده. این ماه‌ها عبارتند از: محرم، رجب، ذی القعده و ذی‌الحجه. از زمان حضرت ابراهیم، جنگ در این ماه‌ها حرام بوده. دیه قتل در این ماه‌ها، بیش از ماه‌های دیگر است.

تغلیظ

تغلیظ یعنی سخت‏گیرى و در تنگنا قرار دادن کسى. از آن به مناسبت در بابهاى امر به معروف و نهی از منکر، قضاء، حدود و دیات سخن رفته است.

جراحت

زخمهای ایجاد شده در بدن بوسیله آلات جرح و مانند آن را جراحت می گویند که عمده احکام جراحتها در باب قصاص و دیات مطرح شده، لیکن در بابهاى طهارت، جهاد و شهادت نیز از آن سخن رفته است.

بسمه

باسْمه (نیز: باصْمه، بَسْمه، بَصْمه)، واژة مأخوذ از ترکی برای طرحی که به وسیله قلم یا قالب و موادی چون ورقه‌های نازک طلا یا نقره یا رنگ و نظایر آن‌ها با فشار روی کاغذ یا پارچه و مواد دیگری از این قبیل، منتقل می‌شد. این طرز کار شبیه شیوه‌ای است که برای تهیه پارچه‌های قلمکار اصفهان یا چیتهای ساده (چاپی) به کار می‌رود.

فوت

فوت در دو معنای مردن ( مرگ ) و سپری شدن وقت عبادت دارای وقت، همچون نماز و روزه (قضاء شدن) به کار می‌رود؛ واژه فوت کردن یعنی دمیدن.

ماه

قمر ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • سوره قمر، پنجاه و چهارمین سوره قرآن معروف به سوره اقتربت• شمس و قمر، سیاره آسمانی در حال گردش به دور کره زمین• شق القمر، یکی از معجزات پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

دیه

دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.