با توجه به اینکه تشخیص بیماری و تجویز دارو به عهده پزشک معالج واگذار شده و طبق قوانین موجود، داروساز موظف به تحویل داروی تجویزی می باشد، آیا داروساز نسبت به عواقب یا عوارض ضررهای ناشی از تجویز غیرعلمی یا غیرضروری و احیاناً تجویز بر اساس سودجویی و غیره ضامن است؟
در فرض مرقوم ضامن نیست مگر اینکه بداند این دارو عوارض و ضرر چشمگیر برای بیمار دارد.
عنوان سوال:
با توجه به اینکه تشخیصبیماری و تجویزدارو به عهده پزشک معالج واگذار شده و طبق قوانین موجود، داروساز موظف به تحویل داروی تجویزی می باشد، آیا داروساز نسبت به عواقب یا عوارض ضررهای ناشی از تجویز غیرعلمی یا غیرضروری و احیاناً تجویز بر اساس سودجویی و غیره ضامن است؟
پاسخ:
در فرض مرقوم ضامن نیست مگر اینکه بداند این دارو عوارض و ضرر چشمگیر برای بیمار دارد.
مقابل سلامت و تندرستی را بیماری گویند. از آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، صوم، اعتکاف، حج، جهاد، حجر، ضمان، وصیّت، نکاح، طلاق، اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.
تحویل
تحویل ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • تحویل (حدیث)، اصطلاحی حدیثی به معنای انتقال از سندی به سند دیگر• تحویل (فقه)، جابهجا کردن و از حالی به حالی برگرداندن و همچنین تسلیم مال تعهّد شده به متعهّدٌلَه• تحویل (نجوم)، اصطلاحی در نجوم به معنای انتقال نجوم در آسمان از برجی به برج دیگر
تشخیص
تعیین یعنی متمایز کردن چیزى از غیر آن بوسیله خصوصیتی که در او است.
تجویز
جايز شمردن، اجازه دادن
عهده
عُهده به معنای ظرف مسئوليتها و تعهدات است.
دارو
دارو یا دوا عبارت است از هر مادهای که برای درمان یا تسکین و یا پیشگیری بیماری به بیمار تجویز میشود.
ضامن
آن که ضمانت کسی را در اموال کند ضامن (ضمین) [۱] نامیده می شود، همین ضمانت اگر در امور بدنی باشد از آن تعبیر به کفیل و کفالت میشود.
بیمار
مقابل سلامت و تندرستی را بیماری گویند. از آن در بابهای طهارت، صلات، زکات، صوم، اعتکاف، حج، جهاد، حجر، ضمان، وصیّت، نکاح، طلاق، اطعمه و اشربه، ارث، حدود، قصاص و دیات سخن رفته است.
دارو
دارو یا دوا عبارت است از هر مادهای که برای درمان یا تسکین و یا پیشگیری بیماری به بیمار تجویز میشود.
ضامن
آن که ضمانت کسی را در اموال کند ضامن (ضمین) [۱] نامیده می شود، همین ضمانت اگر در امور بدنی باشد از آن تعبیر به کفیل و کفالت میشود.
ضرر
ضرر، مقابل نفع عبارت است از ورود نقصان در مال ، جان و آبرو ؛ واژه ضرر درباره آبرو کمتر به کار رفته است. [۱] [۲]
فرض
حکم الزامی و طلب اکید متعلق به چیزی را وجوب گویند.