ملکی برای قبرستان عمومی خریداری شده و دو نفر در آن جا دفن شده اند، چون این ملک در زمین شیب قرار گرفته، اهالی حاضر نشده اند اموات خود را در آن جا دفن کنند، آیا اجازه می فرمایید هیأت امنا، این زمین را بفروشند و در کنار قبرستان قدیمی، زمینی را خریداری نمایند؟

اجازه به معنی اظهار رضایت و صدور جواز انجام عمل یا روی دادن حالتی می باشد. جایگاه اصلی عنوان یاد شده در باب تجارت بحث بیع فضولی است، لیکن به تناسب در دیگر باب‌های عقود و ایقاعات نیز از آن سخن رفته است.

زمین جایی است که همه موجودات زنده روی آن زندگی می کنند.

دَفْنْ در فقه به معنای به خاک‌سپردن میت (شخصِ درگذشته) است. دفن میت پس از غُسل، کفن و خواندن نماز میت، مطابق با احکام شرعی انجام می‌شود. این عمل، واجب کفایی است.

فرشته یا مَلَک (جمع آن ملائکه) موجوداتی نامرئی و فراطبیعی، که مأمور اجرای اوامر خدا در دنیا و آخرت‌اند. فرشتگان دسته‌ها و وظایف مختلفی دارند مانند: نوشتن نامه اعمال، آوردن وحی بر اولیاء، حفاظت از انسانها و یاری مؤمنان، رساندن روزی مادی و معنوی، گرفتن جان‌ها، دعا و استغفار کردن برای مؤمنان، هدایت قلبها، مأموران عذاب. گروهی از فرشتگان نیز فارغ از امور دنیا به عبادت خدا و رکوع و سجود مشغولند.

شیب یا همان انحنا داشتن و سرازیری و سربالایی را می گویند که مناسبت آن در بابهای طهارت، صلات و حج سخن گفته‏اند.

نَفْر در لغت به معنی اعراض‏ كردن، پيش ‏دويدن، پراكنده ‏شدن و رم ‏كردن آمده است. [۱]

اين تعبير در حكم فتواست.

بهره بردن از منافع چیزی را انتفاع می‌گویند و احکام انتفاع در بسیاری از بابها، مانند طهارت، صلات، حج، تجارت، ضمان، عاریه، اجاره، وقف، وصیت، اطعمه و اشربه و احیاء موات آمده است.

بی‌حرمتی، اهانت

میت که در فارسی به ان مرده یا درگذشته گفته می شود به کسی اطلاق می شود که با خروج و مفارقت روح از کالبد وی ، فعالیت‌‌های قلبی و عروقی او متوقف شده و اعمال مغزی وی بدون بازگشت از بین رفته باشد که این پدیده‌ آثاری حقوفی چون حال شدن دیون ، انحلال عقد نکاح بین میت و همسرش ، تعیین وراث متوفی و... رابرای او در پی دارد.البته این به معنی نابودی او نیست و میت از این پس نیز از حقوقی برخوردار است که رعایت آنها از سوی شرع بر همگان واجب والزامی گردیده است.