1) اینجانب کارگرهای متعدّدی داشتم. دو نفر از آنان، هنگام کار با هم مزاح و شوخی می کردند تا کم کم منجرّ به نزاع شد. یکی از آن دو با زدن مشت، چشم کارگر دیگر را از حدقه درآورد. آیا اینجانب (صاحب کار) با این که دنبال کارگر رفتم و او را به کار دعوت کردم و در حین مزاح و نزاع تماشا می کردم و تا حدّی مشوّق مزاح و نزاع آن ها بودم، مسؤول شرعی هستم و دیه و غرامتی به ذمّه ام تعلّق می گیرد؟
البته شما که مشوّق آن ها بوده اید، کار حرامی مرتکب شده اید، ولی دیه به شما تعلّق نمی گیرد.
عنوان سوال:
1) اینجانب کارگرهای متعدّدی داشتم. دو نفر از آنان، هنگام کار با هم مزاح و شوخی می کردند تا کم کم منجرّ به نزاع شد. یکی از آن دو با زدن مشت، چشم کارگر دیگر را از حدقه درآورد. آیا اینجانب (صاحب کار) با این که دنبال کارگر رفتم و او را به کار دعوت کردم و در حینمزاح و نزاع تماشا می کردم و تا حدّی مشوّق مزاح و نزاع آن ها بودم، مسؤول شرعی هستم و دیه و غرامتی به ذمّه ام تعلّق می گیرد؟
پاسخ:
البته شما که مشوّق آن ها بوده اید، کار حرامی مرتکب شده اید، ولی دیه به شما تعلّق نمی گیرد.
دعوت به معنای فراخواندن کسی به چیزی یا انجام دادن کاری است. از عنوان دعوت، در باب های جهاد، نکاح، اطعمه و اشربه و شهادات سخن گفتهاند.
حدقه
شوخی
سخن یا عملی که در مخاطب نوعی احساس دلپذیری ایجاد کند و او را بخنداند را شوخی گویند. از احکام آن در بابهای طهارت، صلات، تجارت و شهادات سخن گفتهاند.
مزاح
سخن یا عملی که در مخاطب نوعی احساس دلپذیری ایجاد کند و او را بخنداند را شوخی گویند. از احکام آن در بابهای طهارت، صلات، تجارت و شهادات سخن گفتهاند.
نفر
نَفْر در لغت به معنی اعراض كردن، پيش دويدن، پراكنده شدن و رم كردن آمده است. [۱]
حین
به مدت زمان نامشخص حین گفته می شود که عنوان یاد شده در باب نذر و قسم آمده است.
دیه
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.
ذمه
ذمّه از ماده «ذَمَمَ» به معنی عهد، کفالت، امان، حرمت، حق و ضمان میباشد. [۱] [۲] [۳]
چشم
چشم از اعضای بدن است که دارای قوه بینایی بوده , از آن در بابهاى طهارت، صلات، صوم، حج، اطعمه و اشربه، قصاص و دیات سخن رفته است.
دیه
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.