به آنچه براى نیاز آینده کنار گذاشته و اندوخته مىشود، ذخیره گویند. از احکام ذخیره در باب هاى خمس، حج و تجارت سخن رفته است.
اتفاقی
اتفاقی، به قضیه متصله شرطیهای گفته میشود که بین مقدم و تالی آن رابطه لزوم وجود نداشته باشد.
بینی
بينى عضو داراى حسّ بويايى است که از آن در بابهاى طهارت، صلات، قصاص و دیات سخن رفته است.
خمس
خُمس، اصطلاحی فقهی به معنای پرداخت یک پنجم مازاد درآمد سالانه و برخی موارد دیگر مانند معدن و گنج با شروطی که در فقه آمده است. خُمس از فروع دین است و آیه ۴۱ سوره انفال و بیش از ۱۱۰ حدیث در کتابهای روایی از آن سخن گفتهاند.
رفع
رَفع به معنی منع از استمرار وجود یک شیء است.
حد
حدّ یکی از اقسام احکام، در اسلام است.
خمس
خُمس، اصطلاحی فقهی به معنای پرداخت یک پنجم مازاد درآمد سالانه و برخی موارد دیگر مانند معدن و گنج با شروطی که در فقه آمده است. خُمس از فروع دین است و آیه ۴۱ سوره انفال و بیش از ۱۱۰ حدیث در کتابهای روایی از آن سخن گفتهاند.