در صورتی که نیزه یا گلوله و مانند آن در دست یا پا فرو رود، دیه آن یکصد دینار است بنا بر اینکه در اسلحه شکاری که در یک فشنگ آن تقریباً پنجاه عدد ساچمه وجود دارد، چنانچه مثلاً ده عدد آن در دست یا پا فرو رود (در نقاط مختلف یک پا یا یک دست) آیا دیه ناشی از ساچمهها که در دست یا پا فرو رفته، صد دینار است یا خیر؟ بعبارت دیگر جانی باید صد دینار بدهد یا هزار دینار؟
در فرض مذکور دیه متعدّد میشود.
عنوان سوال:
در صورتی که نیزه یا گلوله و مانند آن در دست یا پا فرو رود، دیه آن یکصد دینار است بنا بر اینکه در اسلحه شکاری که در یک فشنگ آن تقریباً پنجاه عدد ساچمه وجود دارد، چنانچه مثلاً ده عدد آن در دست یا پا فرو رود (در نقاط مختلف یک پا یا یک دست) آیا دیه ناشی از ساچمهها که در دست یا پا فرو رفته، صد دینار است یا خیر؟ بعبارت دیگر جانی باید صد دینار بدهد یا هزار دینار؟
ابزار و وسائل مورد استفاده برای شکار حیوانات وحشی را آلات صید گویند و از این موضوع در باب صید و ذباحه سخن گفته شده است.
اسلحه
تفنگ نوعی از اسلحه گرم هست و از آن به مناسبت در بابهای صید و ذباحه، ارث و قصاص سخن رفته است.
دینار
دینار: سکه ی طلا، مقابل درهم است .
جانی
جنايتكار، آنكه مرتكب جنايت شده است.
دیه
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.
عدد
مصداق کمّ منفصل را عدد میگویند.
بنا
بناء ممکن است اسم در معانی ذیل به کار رفته باشد: • بناء (فقه)، معانی و کاربردهای بناء در فقه• بناء (نحو)، مقابل اعراب• ساختمان، به معنی بنا یا عمارت ساخته شده بر روی زمین• ساختن، بنا کردن ساختمان
پا
پا عضوی از بدن است که از بیخ ران تا سر پنجهی پا- یعنی ران، زانو، ساق و قدم- را در بر میگیرد و گاه به قسمت زیرین یعنی قدم -که از مفصل ساق (مچ پا) تا سر پنجهی انگشتان است- اطلاق میشود. از این عنوان در بابهای طهارت، صلاة، حج، جهاد، کفارات، صید و ذباحه و... سخن رفته است.
دیه
دیه دارای دو معنی لغوی_ به معنای راندن و رد کردن _و اصطلاحی_ به معنای مالی که در صورت وقوع جنایت باید ادا شود_ است و از آن در معنی اصطلاحی به خون بها و دیه مقدَّر نیز تعبیر می شود.
فرض
حکم الزامی و طلب اکید متعلق به چیزی را وجوب گویند.