معمولاً یک طرف محل جبیره زخم است، ولی پارچه ای که روی آن بسته می شود طرف سالم را هم می پوشاند، آیا لازم است برای وضو و غسل آن طرف را به هر نحو هست بشویند؟
اگر به اندازه متعارف باشد، شستن زیر آن لازم نیست و دست تر روی آن بکشند کفایت می کند.
عنوان سوال:
معمولاً یک طرف محل جبیره زخم است، ولی پارچه ای که روی آن بسته می شود طرف سالم را هم می پوشاند، آیا لازم است برای وضو و غسل آن طرف را به هر نحو هست بشویند؟
پاسخ:
اگر به اندازه متعارف باشد، شستن زیر آن لازم نیست و دست تر روی آن بکشند کفایت می کند.
جَبیره، هر چیزی که هنگام وضو یا تیمم، بر محل زخم، شکستگی، سوختگی یا عضو دردمند میگذارند مانند پارچه، چسب، نوار، پنبه، دارو، گچ یا چوب شکسته بندی.
پارچه
پارچه به تاروپودهای درهم تنیده از الیاف پنبه، پشم و مانند آن گفته می شود. از آن به مناسبت در بابهای طهارت، صلاة، تجارت، شفعه و قضاء سخن رفته است.
سالم
سالم غلام عامر بن مسلم عبدی از شهدای کربلا است. سالم به همراه مولای خود عامر بن مسلم عبدی و یزید بن ثبیط عبدی در ابطح در نزدیکی مکه به امام حسین پیوستند.[۱] و در کربلا به شهادت رسید.[۲] نام او در زیارت الشهدا آمده است.[۳]
غسل
غُسل عملی عبادی در فقه اسلامی است به معنای شستن تمامی بدن از سر تا پا با کیفیتی خاص.
وضو
وُضو، یا آنگونه که در برخی مناطق ایران گفته میشود، دستنماز یا آبدست، شستن صورت و دستها و مَسح سر و پاها با شیوهای خاص است. وضو به خودی خود مستحب است و برای برخی کارها مانند نماز و طواف کعبه، واجب میشود. در برخی موارد باید به جای وضو، غسل یا تیمم کرد. وضو را میتوان به شیوه ترتیبی و ارتماسی انجام داد. وضوی جبیرهای، جایگزینی برای وضو در صورت وجود زخم است.
نحو
علم به اصول و قواعدی است که با آنها حالت و حرکت حرف آخر هر کلمه در جمله و نیز کیفیت ترکیب کلمات با هم در یک جمله، معلوم میشود. موضوع این علم کلمه و کلام و هدف آن نیز حفظ زبان از اشتباه لفظی است. [۱] [۲] [۳] در این علم درباره إعراب هر یک از فاعل و مفعول و فعل و مبتدا و خبر و... و جایگاه هر یک از آنها در جمله بحث میشود و هم چنین این که چه عاملی باعث میشود این اعراب تغییر کنند.
کفایت
کفو به معنی نظیر میباشد و کفائت به فتح کاف مصدر است یعنی نظیر و مانند بودن. [۱]و در اینجا غرض از کفائت تساوی زوجین و مانند بودن آن دو میباشد و به عبارت دیگر «الکفاءة هو کون الزوج نظیر اللزوجة» [۲]
شستن
شستن به معنی پاک کردن چیزى از آلودگى با آب گفته می شود.