مجتهد و اعلم را از سه راه میتوان شناخت: اول: آن که خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوم: آن که دو عالم خبره و عادل، در شرایط آزاد و بدون ترس و طمع، مجتهد بودن یا اعلم بودن او را گواهی دهند، مشروط به آن که دو نفر عالم خبره و عادل دیگر، با نظر آنان مخالفت ننمایند. سوم: شهرت او در میان علما و محافل علمی به طوری باشد که از این شهرت، برای انسان علم حاصل شود و اگر شناختن اعلم مشکل باشد، به احتیاط واجب باید از مظنون الأعلمیه تقلید کند؛ بلکه اگر احتمال ضعیفی هم بدهد که مجتهدی اعلم است و بداند کس دیگری از او اعلم نیست، به احتیاط واجب باید از او تقلید نماید و اگر چند نفر در نظر او اعلم از دیگران و با یکدیگر مساوی باشند، باید از یکی از آنان تقلید کند و احتیاط مستحب این است که از باتقواترین آنها تقلید نماید.
مجتهد و اعلم را از سه راه میتوان شناخت: اول: آن که خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوم: آن که دو عالم خبره و عادل، در شرایط آزاد و بدون ترس و طمع، مجتهد بودن یا اعلم بودن او را گواهی دهند، مشروط به آن که دو نفر عالم خبره و عادل دیگر، با نظر آنان مخالفت ننمایند. سوم: شهرت او در میان علما و محافل علمی به طوری باشد که از این شهرت، برای انسان علم حاصل شود و اگر شناختن اعلم مشکل باشد، به احتیاط واجب باید از مظنون الأعلمیه تقلید کند؛ بلکه اگر احتمال ضعیفی هم بدهد که مجتهدی اعلم است و بداند کس دیگری از او اعلم نیست، به احتیاط واجب باید از او تقلید نماید و اگر چند نفر در نظر او اعلم از دیگران و با یکدیگر مساوی باشند، باید از یکی از آنان تقلید کند و احتیاط مستحب این است که از باتقواترین آنها تقلید نماید.
- اگر مجتهد اعلم، تقلید از اعلم را واجب نداند، آیا میتوان از غیر اعلم تقلید کرد؟
- اگر کسی که غیر عالم، ولی مورد وثوق و اطمینان انسان است، با استفاده از راههای شناختِ مجتهد اعلم که در اول رساله عملیه آمده، مجتهد اعلم را بشناسد و یا احتمال قوی بدهد که یک یا دو نفر از مجتهدین اعلم هستند، آیا با گفته او اعلمیت یا احتمال اعلمیت ثابت میشود و میتوان به گفته او عمل نمود؟
- اگر مجتهد اعلم نسبت به احرام از مکه قدیم احتیاط واجب داشته باشد، ولی مجتهد فالأعلم چنین احتیاطی نداشته باشد، و مقلّد مجتهد اعلم از مکه جدید مُحرم شود و بعد از اعمال حج بفهمد که مجتهد اعلم چنین احتیاطی داشته است، آیا عملش صحیح است یا خیر؟
- آیا تقلید کردن از مجتهد غیر اعلم، در مسائلی که فتوای او موافق فتوای اعلم است یا مخالفت فتوای او با فتوای اعلم معلوم نیست، جایز است؟
- اگر شخصی از مجتهدی تقلید میکند که عدول را حتی به مجتهد اعلم حرام میداند، آیا میتواند به مجتهد اعلم رجوع کند یا باید بر تقلید این مجتهد باقی بماند؟
- تقلید ابتدایی از مجتهد میّتی که اعلم از فقهای زنده است، چه صورتی دارد؟ در فرض حرمت، اگر شناخت فقیه زنده اعلم مشکل باشد و موجب عسر و حرج گردد، تقلید ابتدایی از مجتهد میّتی که اعلم از فقهای زنده است، جایز است یا خیر؟
- امروزه ملاک اصلی برای تشخیص مجتهد اعلم، برای عامّه مردم چیست؟
- آیا برای اعلم بودن مجتهد حتماً باید تحقیق کرد یا این که اطلاعات فرد کافی است؟
- آیا در بقا بر تقلید میّت نیز رجوع به مجتهد حیِّ اعلم لازم است؟
- آیا در فرض اعلمیتِ مجتهد میّت نسبت به مجتهدین حی و وجوب تقلید از او، میتوان در بعضی از مسائل از مجتهد حی تقلید نمود؟
- [آیت الله بهجت] اگر مجتهد اعلم بعدی پس از فتوا دادن بر خلاف احتیاط مجتهد اعلم، احتیاط مستحبّی کرده باشد، چه باید کرد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در صورتی که فتوای مجتهد اعلم در مسأله ای مشخص نباشد، آیا می توان به مجتهد غیر اعلم رجوع کرد؟
- [آیت الله بهجت] اگر مجتهد اعلم در مسأله ای احتیاط واجب کرد و مجتهد اعلم بعدی نیز احتیاط واجب کرد، آیا می توان به مجتهد سوم با مراعات اعلم بودن نسبت به دیگر مجتهدین رجوع کرد؟
- [آیت الله بهجت] اگر ندانیم مجتهد زنده اعلم است یا مجتهد میّت، و نتوانیم اعلم را تشخیص دهیم وظیفه چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا تقلید از مجتهد اعلم واجب است یا از غیر اعلم نیز میتوان تقلید کرد؟
- [آیت الله بهجت] آیا اعمال کسی که به جهت عدم وجود شرایط معتبر تقلید در مجتهد اعلم، از مجتهد غیر اعلم تقلید نموده، باطل است؟
- [سایر] آیا از سوره جمعه آیه 1 میتوان فهمید که تمام هستی، خواسته یا ناخواسته مشغول ستایش و بندگی خداوند هستند؟
- [سایر] آیا مقصود از «اعلم» در بحث ولایت فقیه، همان اعلمِ در مرجعیّت است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] در حال حاضر مجتهد اعلم کیست؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا تقلید کسی که از جهت احتمال عدم وجود شرایط معتبر تقلید در مجتهد اعلم، از مجتهد غیر اعلم تقلید کرده است، محکوم به بطلان است؟
- بنابر احتیاط عدول از مجتهد زنده به مجتهد زنده دیگر جایز نیست، مگر این که مجتهد دوم اعلم باشد که در این صورت عدول واجب است.
- تقلید از میّت ابتداءً جایز نیست ولی باقی ماندن بر تقلید میّت چنانچه مجتهد میّت اعلم از مجتهد زنده باشد، واجب است. و در صورت تساوی مجتهد زنده و میت در علم، بین بقاء بر تقلید میت و رجوع به زنده مخیر است؛ گرچه رجوع به مجتهد زنده بهتر و مطابق با احتیاط است. و چنانچه مجتهد زنده اعلم از مجتهد میّت باشد، رجوع به مجتهد زنده واجب است و بقاء بر تقلید میّت جایز نیست. و باید بقاء بر تقلید میّت به فتوای مجتهد زنده باشد. و اگر کسی در هنگام عمل التزام و تصمیم به عمل به فتوای مجتهد داشته است، برای بقاء در آن مسأله کافی است.
- اگر مجتهد اعلم در مسألهای فتوا دهد، مُقلّدِ آن مجتهد (یعنی کسی که از آن مجتهد تقلید میکند) نمیتواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند، ولی اگر فتوا ندهد و بفرماید: (احتیاط آن است که فلان طور عمل شود) مثلاً بفرماید: (احتیاط آن است که در رکعت سوم و چهارم نماز سه مرتبه تسبیحات اربعه (یعنی: سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُ للّهِ وَلا إلهَ إلاّ اللّهُ وَاللّهُ أکْبَرُ ) را بگویند)، مقلد باید یا به این احتیاط که آن را احتیاط واجب میگویند عمل کند و سه مرتبه بگوید، یا به فتوای مجتهدی که علم او از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهدهای دیگر بیشتر است عمل نماید؛ پس اگر او یک مرتبه گفتن را کافی بداند میتواند یک مرتبه بگوید، و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید: (مسأله محلّ تأمّل) یا (محلّ اشکال است).
- با توجه به گستردگی رشتههای فقه و تخصصی بودن آنها، اگر در بین چند مجتهد هر کدام در یک یا چند رشته از مسائل فقهی از دیگران اعلم باشند، وجوب تقلید از آنها در همان رشته یا رشتهها، متعیّن است.
- اگر برای انسان مسألهای پیش آید که حکم آن را نمیداند، اگر میتواند صبر کند تا فتوای مجتهد اعلم را به دست آورد، باید صبر کند و یا این که به احتیاط عمل نماید و اگر نمیتواند صبر کند، باید یا به احتیاط عمل نماید و یا با مراعات الأعلم فالأعلم از مجتهد دیگر تقلید نماید و در هر حال چنانچه از انجام عمل محذوری لازم نیاید، میتواند عمل را بجا آورد، امّا اگر معلوم شد که عمل او مخالف واقع یا فتوای مجتهد اعلم بوده، باید دوباره آن را انجام دهد.
- امام جمعه باید بالغ، عاقل، مرد، شیعه دوازده امامی و عادل باشد و توانایی خواندن خطبهها را در حال ایستاده داشته باشد و بنابر احتیاط واجب بیماری خوره و یا پیسی نمایان نداشته و نیز حدّ شرعی نخورده باشد و باید امام جمعه از طرف مجتهد جامع الشرایط منصوب باشد و اگر چند مجتهد واجد الشرایط باشند، هر کدام قبلاً اجازه داده باشند کافی است و در صورت تعارض، نظر مجتهد اعلم و اعدل مقدّم است.
- اگر مجتهد اعلم بعد از آن که در مسألهای فتوا داده احتیاط کند مثلاً بفرماید: (اگر ظرف نجس را یک مرتبه در آب کُر بشویند پاک میشود، اگرچه احتیاط آن است که سه مرتبه بشویند) مقلد او نمیتواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر رفتار کند بلکه، باید یا به فتوا عمل کند یا به احتیاط بعد از فتوا که آن را احتیاط مستحب میگویند عمل نماید، مگر آن که فتوای مجتهد دیگر نزدیکتر به احتیاط باشد.
- اگر شناختن اعلم مشکل باشد، باید از کسی تقلید کند که گمان به اعلم بودن او دارد، بلکه اگر احتمال هم بدهد که کسی اعلم است و بداند دیگری از او اعلم نیست، باید از او تقلید نماید. و اگر چند نفر در نظر او اعلم از دیگران و با یکدیگر مساوی باشند، باید از یکی از آنان تقلید کند و احتیاط مستحب آن است که از پرهیزکارترین و با تقواترین آنها تقلید کند.
- تقلید در احکام، این است که در حین عمل تصمیم و التزام داشته باشد به احکامی که مجتهد از ادله شرعی استنباط کرده است عمل نماید و تقلید به این معنا، موضوع جواز یا وجوب بقاء بر تقلید میت وعدم جواز عدول از تقلید مجتهد زنده به مجتهد زنده دیگر است. و از مجتهدی باید تقلید کرد که بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلال زاده، زنده، عادل و اعلم باشد (یعنی در فهمیدن حکم خدا از ادله شرعی و درک موضوعات از تمام مجتهدین زمان خود استادتر باشد) و دنیا طلب نباشد به طوری که منافات با عدالت داشته باشد و همچنین بنابر مشهور مرد باشد.
- در صورتی که رأی مجتهد تغییر کند، مقلد نمیتواند بر رأی قبلی مجتهد باقی بماند، و اگر شک کند که رأی مجتهد تغییر کرده است یا نه، میتواند تا مشخص شدن آن بر رأی قبلی باقی بماند.
- [آیت الله مظاهری] مجتهد و اعلم را از سه راه میتوان شناخت: اوّل: خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوّم: یک نفر عالم ثقه که میتواند مجتهد و اعلم را تشخیص دهد مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کند. سوّم: عدّهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، مجتهد و اعلم بودن کسی را تصدیق کنند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مجتهد و اعلم را از سه راه می توان شناخت: اول آن که خود انسان یقین کند، مثل آن که از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوم آن که دو نفر عالم عادل، که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند، مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند بشرط آن که دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند. سوم آن که عده ای از اهل علم که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند، و از گفته آنان اطمینان پیدا می شود، مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند.
- [آیت الله نوری همدانی] مجتهد و اعلم را از سه راه می توان شناخت : اول : آنکه خود انسان یقین کند ، مثل آنکه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد . دوم : آنکه دو نفر عالم عادل ، که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند ، مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند ، به شرط آنکه دو نفر عالم عادل دیگر با گفتة آنان مخالفت ننمایند . سوم : آنکه عده ای از اهل علم که می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند ، و از گفتة آنان اطمینان پیدا می شود مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند .
- [آیت الله بروجردی] (مجتهد) و (اعلم) را از سه راه میتوان شناخت:اوّل:آن که خود انسان یقین کند، مثل آن که از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.دوم:آن که دو نفر عادل که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند، مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند، به شرط آن که دو نفر عالم عادل دیگر با گفتهی آنان مخالفت ننمایند.سوم:آن که عدّهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفتهی آنان اطمینان پیدا میشود، مجتهد بودن یا اعلم بودنِ کسی را تصدیق کنند.
- [آیت الله علوی گرگانی] مجتهد واعلم را از سه راه میتوان شناخت: اوّل آن که خود انسان یقین کند، مثل آن که از اهل علم باشد وبتواند مجتهد واعلم را بشناسد، دوم آن که دو نفر عالم عادل، که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند، مجتهد یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند، به شرط آن که دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند، سوم آن که عدهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند، و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، مجتهد یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند، بلکه مطلق شیاعی که مفید علم باشد نیز کافی است.
- [آیت الله جوادی آملی] .تقلید مجتهد متوفّا در ابتدا جایز نیست؛ ولی بقای بر تقلید میت, اشکال ندارد و بقای بر تقلید مجتهد میت باید به فتوای مجتهد مطلق زنده باشد; خواه فرد به آن عمل کرده باشد یا نه. اگر مجتهد متوفّا اعلم باشد، بقای بر تقلید او احتیاطاً واجب است و اگر مجتهد زنده اعلم باشد، عدول از مجتهد متوفا به مرجع زنده, واجب است.
- [آیت الله مظاهری] اگر مجتهد اعلم در مسئلهای فتوی دهد مقلّد آن مجتهد نمیتواند در آن مسئله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند، ولی اگر فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود، مقلّد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجبش میگویند عمل کند، یا به فتوای مجتهدی که علم او از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهدهای دیگر بیشتر است عمل نماید، و همچنین است اگر مجتهد اعلم بفرماید مسئله محل تأمّل یا محل اشکال است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر برای غیر مجتهد مسألهای پیش آید که حکم آن را نمیداند، لازم است احتیاط کند یا از مجتهد جامع شرایط تقلید نماید و چنانچه احتمال مخالفت غیر اعلم را با اعلم بدهد و تأخیر واقعه و احتیاط ممکن نباشد یا با حرج همراه باشد و دسترسی به اعلم نداشته باشد، جایز است از غیر اعلم - با رعایت شرط اعلمیت نسبی - تقلید کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان نمیتواند برخی از مسائل را از یک مجتهد و برخی دیگر را از مجتهد دیگر تقلید کند، ولی اگر یکی از مجتهدین در یک باب از احکام - مثلاً در باب نماز - از دیگران اعلم باشد و مجتهد دیگر در باب دیگر - مثلاً روزه - اعلم باشد، باید در احکام نماز از مجتهد اول و در احکام روزه از مجتهد دوم تقلید کند.
- [آیت الله مظاهری] اگر مجتهد اعلم فتوی نداشته باشد یا دسترسی به فتوای او ممکن نباشد باید به فتوای مجتهدی که علم او از مجتهد اعلم کمتر و از مجتهدهای دیگر بیشتر است عمل نماید.