اسقاط حق
اسقاط درلغت به معنی افكندن، انداختن و ساقط كردن به كارمي رود و منظور از حق نيز دراين تركيب، توانايي وا متيازي است كه ازسوي قانونگذار به نفع دارنده آن برقرارشده است. و در اصطلاح اسقاط حق، عملي است ارادي كه موجب زوال مستقيم حق از سوي دارنده آن مي گردد. حق موجودي است اعتباري كه به وسيله اسباب اعتباري مانند عقودايجاد شده و به واسطه اسباب اعتباري ديگري ازبين مي رود. قانون مدنی اسباب تملک را در ماده ۱۴۰بیان کرده است؛ طبق این ماده تملک حاصل میشود: ۱- به احیاء اراضی موات و حیازت اشیاء مباحه؛ ۲- به وسیله عقود و تعهدات؛ ۳- به وسیله اخذ به شفعه؛ ۴- به ارث. زوال حق نیز بردوگونه است: ۱- زوال ارادي حق: عامل زايل كننده حق با اراده خود در قالب يكي ازاعمال حقوقي، حق خود را ازبين مي برد که بعضی از آن تحت عنوان سقوط تعهدات در ماده ۲۶۴ قانون مدنی مطرح شده است مثل ابراء که شخص طلبکار از حق خود به اختیار صرفنظر میکند. ۲- زوال قهري حق: درتمام مواردي كه سببي غيراز اراده صاحب حق، موجب زوال آن گردد مثل قانون، مرور زمان مسقط حق اقامه دعوي، مالکیت مافی الذمه، تهاتر و….، از بین رفتن حق خارج از اراده صاحب حق است.