اگر مدیر کاروان حج که باید چند نفری جهت خدمه کاروان برای خدمت به حجاج با خود ببرد، از عدهای که در قرعه کشی، اسم آنها در نیامده، مبلغی بگیرد و آنها را به عنوان خدمه با خود ببرد و در ضمن ایشان اعمال حج را بجا بیاورند؛ آیا مدیر کاروان چنین حقی را دارد؟ و آیا اعمال
استفتائات، ص: 470
حج آن افراد که پول میدهند و به عنوان خدمه خدمت میکنند، قبول است؟
حجّ ایشان صحیح است ولی بردن آنها برای حج باید مطابق مقرّرات باشد.
حجّ ایشان صحیح است ولی بردن آنها برای حج باید مطابق مقرّرات باشد.
عنوان سوال:
اگر مدیر کاروان حج که باید چند نفری جهت خدمه کاروان برای خدمت به حجاج با خود ببرد، از عدهای که در قرعه کشی، اسم آنها در نیامده، مبلغی بگیرد و آنها را به عنوان خدمه با خود ببرد و در ضمن ایشان اعمال حج را بجا بیاورند؛ آیا مدیر کاروان چنین حقی را دارد؟ و آیا اعمال
اگر مدیر کاروان حج که باید چند نفری جهت خدمه کاروان برای خدمت به حجاج با خود ببرد، از عدهای که در قرعه کشی، اسم آنها در نیامده، مبلغی بگیرد و آنها را به عنوان خدمه با خود ببرد و در ضمن ایشان اعمال حج را بجا بیاورند؛ آیا مدیر کاروان چنین حقی را دارد؟ و آیا اعمال
استفتائات، ص: 470
حج آن افراد که پول میدهند و به عنوان خدمه خدمت میکنند، قبول است؟
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
- [آیت الله سبحانی] شخصی از نظر مالی و توان جسمی متمکّن است و در قرعه کشی سازمان حج و زیارت نوبت تشرف او به سال بعد واگذار گردیده است. ولی یکی از افراد خانواده فوت کرده و فیش او را در اختیار وی می گذارند که از طرف او به حج برود، در این صورت آیا باید از طرف خود حج بجا آورد و یا از طرف منوب عنه با توجه به اینکه در سالهای قبل حج در ذمّه او استقرار نداشته باشد؟
- [آیت الله خوئی] شخصی سال قبل به حج نیابتی رفته و در اواخر انجام مناسک متوجه شد که خود نیز میتوانسته شخصاً برای خود اعمال حج بجا آورد و چون بعد از ایام حج به این موضوع توجه پیدا میکند و شبهه وجوب درباره خود دارد تصمیم میگیرد که آینده یعنی امسال به حج رود و به همین منظور مقدمات فراهم نموده و تقاضای ثبت نام میکند، لیکن در قرعه کشی مردود میشود ولی بعضی کاروانها او را به عنوان راهنما میپذیرند آیا این شخص میتواند به سمت راهنما یا کارمندی کاروان را قبول نماید و بر فرض قبول، از شبهه وجوب و حج شخصی خود، برائت ذمه حاصل میکند یا وظیفه دیگر دارد؟ لطفاً حکم آن را مرقوم فرمائید.
- [سایر] رسول خدا(ص) از مردی اعرابی شتری به چهارصد درهم خریداری کرد. چون اعرابی پول را تحویل گرفت بانگ برآورد درهمها و شتر مال من است و پیامبر حقی بر من ندارد. اتفاقاً ابوبکر از راه میگذشت، پیامبر(ص) به ابوبکر فرمود: بین من و اعرابی قضاوت کن، ابوبکر گفت: اعرابی از شما گواه میخواهد. عمر نیز از راه گذشت و سخنان ابوبکر را تکرار کرد. در این موقع علی(ع) از دور نمایان شد، پیامبر(ص) به اعرابی فرمود: قبول داری این جوان بین ما قضاوت کند؟ گفت: بله! چون علی(ع) آمد اعرابی ادعای خود را اظهار کرد، امیرالمؤمنین به اعرابی گفت: شتر را به پیامبر تسلیم کن، اعرابی اعتنا نکرد تا اینکه آنحضرت سخن خود را سه مرتبه تکرار فرمود، ولی نتیجهای نداشت، در این هنگام حضرت علی(ع) اعرابی را با یک ضربت شمشیر دور کرد. و آنگاه خدمت پیامبر(ص) عرضه داشت: یا رسول الله! ما شما را در وحی تصدیق میکنیم چگونه ممکن است در چهارصد درهم تکذیب نماییم؟! و در خبری آمده است پیامبر(ص) به ابوبکر و عمر رو کرد و به آنها فرمود: این حکم خداست نه آنچه شما حکم کردید! آیا این روایت حقیقت دارد؟
مسائل مرتبط از این مرجع
مسئله مرتبط یافت نشد
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
مسئله مرتبط یافت نشد