آیا شخص محرم میتواند پتوی که دور آن دوخته به دور خودش بپیچد مثل احرام یا موقع خواب روی خود قرار دهد؟
در صورت امکان برگشت، باید طوافها ونماز آن را انجام دهد واحوط این است که اعمال مترتبه راهم انجام دهد والا نائب بگیرد تا اعمال را انجام دهد بعد به شما خبر دهد تا تقصیر کند ونائب بعد از آن طواف نساء ونمازش را انجام دهد وتا انجام اعمال از محرمات احرام اجتناب کند ودر صورت انجام با علم و عمد کفاره واجب است وبر عهده ولیّ طفل است.
در صورت امکان برگشت، باید طوافها ونماز آن را انجام دهد واحوط این است که اعمال مترتبه راهم انجام دهد والا نائب بگیرد تا اعمال را انجام دهد بعد به شما خبر دهد تا تقصیر کند ونائب بعد از آن طواف نساء ونمازش را انجام دهد وتا انجام اعمال از محرمات احرام اجتناب کند ودر صورت انجام با علم و عمد کفاره واجب است وبر عهده ولیّ طفل است.
عنوان سوال:
آیا شخص محرم میتواند پتوی که دور آن دوخته به دور خودش بپیچد مثل احرام یا موقع خواب روی خود قرار دهد؟
پاسخ:
در صورت امکان برگشت، باید طوافها ونماز آن را انجام دهد واحوط این است که اعمال مترتبه راهم انجام دهد والا نائب بگیرد تا اعمال را انجام دهد بعد به شما خبر دهد تا تقصیر کند ونائب بعد از آن طواف نساء ونمازش را انجام دهد وتا انجام اعمال از محرمات احرام اجتناب کند ودر صورت انجام با علم و عمد کفاره واجب است وبر عهده ولیّ طفل است.
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه محرم لباس احرام را کنار بگذارد و اعمال عمره، نظیر طواف و سعی، را جهلا یا عمداً با لباس دوخته انجام دهد، اعمالش چه حکمی دارد؟
- [آیت الله سیستانی] آیا بر زن واجب است که در حال احرام از لباس های دوخته بپرهیزد، یا آن که جایز است در لباس های عادی خود مُحرم شود؟
- [آیت الله بروجردی] مُحرِم به احرام عمره تمتّع اگر در موقع خوابیدن در اتومبیل مکشوف، لباس احرام شخص دیگری مماس سر او گردد، یا مقداری از سر او را بپوشاند و مسامحه در رفع آن نماید، آیا موجب فدیه خواهد بود یا خیر؟
- [آیت الله نوری همدانی] پوشیدن دمپایی دوخته برای مرد محرم چه حکمی دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] پوشیدن دمپایی دوخته برای مرد محرم چه حکمی دارد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] پوشیدن دمپایی دوخته برای مرد محرم چه حکمی دارد؟
- [آیت الله نوری همدانی] در عمره مفرده زنیکه در میقات حائض است و میداند که در تمامی مدت اقامتش در مکه مکرمه حائض خواهد بود، آیا میتواند محرم شود یا خیر، و اگر نتواند محرم شود آیا میتواند بدون احرام وارد مکه شود یا خیر؟
- [آیت الله نوری همدانی] در عمره مفرده زنیکه در میقات حائض است و میداند که در تمامی مدت اقامتش در مکه مکرمه حائض خواهد بود، آیا میتواند محرم شود یا خیر، و اگر نتواند محرم شود آیا میتواند بدون احرام وارد مکه شود یا خیر؟
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه محرم لباس احرام را کنار بگذارد و با لباس دوخته اعمال عمره را از طواف و سعی انجام دهد جهلا یا عمدا ایا طواف و سعی او صحیح است و عمره او مجزی است یا نه
- [آیت الله وحید خراسانی] حمل قمقمه اب که در محفظه دوخته نگهداری می شود برای محرم چه صورت دارد
مسائل مرتبط از این مرجع
- . پدر و جد شوهر هر چه بالا روند، و پسر و نوه پسری و دختری او هر چه پایین آیند؛ چه در موقع عقد باشند، یا بعداً به دنیا بیایند، به زن او محرم هستند.
- . پدر و جد شوهر، هر چه بالا روند، و پسر و نوه پسری و دختری او هرچه پایین آیند، چه در موقع عقد باشند، یا بعداً به دنیا بیایند، به زن او محرم هستند.
- . اگر موقع خواندن عقد دائم برای دادن مهر، مدتی معین نکرده باشند، زن میتواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکیکردن شوهر جلوگیری کند؛ چه شوهر توانایی دادن مهر را داشته باشد و چه نداشته باشد، ولی اگر پیش از گرفتن مهر به نزدیکی راضی شود، و شوهر با او نزدیکی کند، دیگر نمیتواند بدون عذر شرعی از نزدیکی شوهر جلوگیری نماید.
- . اگر پدر یا جد پدری، طفل خود را که در محل دیگری است و نمیداند زنده است یا مرده، برای محرمشدن به عقد کسی در آورد، بر حسب ظاهر، محرمبودن حاصل میشود، و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد، آن دختر زنده نبوده، عقد باطل است، و کسانی که به واسطه عقد ظاهراً محرم شده بودند نامحرمند.
- . شیر دادنی که علت محرمشدن است هشت شرط دارد: اول بچه، شیر زن زنده را بخورد. پس اگر از پستان زنی که مرده است شیر بخورد فایده ندارد. دوم شیر آن زن از حرام نباشد. پس اگر شیر بچهای را که از زنا به دنیا آمده به بچه دیگر بدهند، به واسطه آن شیر، بچه به کسی محرم نمیشود. سوم بچه شیر را از پستان بمکد. پس اگر شیر را در گلوی او بریزند نتیجه ندارد. چهارم شیر، خالص باشد و با چیز دیگری مخلوط نباشد. پنجم شیر از یک شوهر باشد. پس اگر زن شیردهی را طلاق دهند، بعد شوهر دیگری کند و از او آبستن شود و تا موقع زاییدن، شیری که از شوهر اول داشته باقی باشد، و مثلاً هشت دفعه پیش از زاییدن از شیر شوهر اول و هفت دفعه بعد از زاییدن از شیر شوهر دوم به بچهای بدهد، آن بچه به کسی محرم نمیشود. ششم بچه به واسطه مرض شیر را قی نکند، و اگر قی کند، بنابر احتیاط واجب کسانی که به واسطه شیرخوردن به آن بچه محرم میشوند، باید با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم با او ننمایند. هفتم پانزده مرتبه، یا یک شبانهروز به طوری که در مسأله بعد گفته میشود شیر سیر بخورد، یا مقداری شیر به او بدهند که بگویند: از آن شیر استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روییده است؛ بلکه اگر ده مرتبه هم به او شیر دهند، احتیاط مستحب آن است کسانی که به واسطه شیر خوردن با او محرم میشوند، با او ازدواج نکنند. هشتم دو سال بچه تمام نشده باشد، و اگر بعد از تمامشدن دو سال، او را شیر دهند به کسی محرم نمیشود، بلکه اگر مثلاً پیش از تمامشدن دو سال، چهارده مرتبه و بعد از آن، یک مرتبه شیر بخورد به کسی محرم نمیشود، ولی چنانچه از موقع زاییدن زن شیرده بیشتر از دو سال گذشته باشد و شیر او باقی باشد و بچهای را شیر دهد، آن بچه به کسانی که گفته شد بنابر احتیاط لازم محرم میشود، ولی احتیاط به ترک نظر کسانی که به این رضاع به او محرم شدهاند ترک نشود.
- . حق به هم زدن معامله را خیار میگویند و خریدار و فروشنده در دوازده صورت میتوانند معامله را به هم بزنند: اول آن که از مجلس معامله متفرق نشده باشند و این خیار را خیار مجلس میگویند. دوم آن که فروشنده یا خریدار مغبون شده باشد (خیار غبن). سوم در معامله قرار داد کنند که تا مدت معینی هر دو یا یکی از آنان بتوانند معامله را به هم بزنند (خیار شرط). چهارم فروشنده یا خریدار، مال خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد، و طوری کند که قیمت مال در نظر مردم زیاد شود (خیار تدلیس). پنجم فروشنده یا خریدار شرط کند که کاری انجام دهد، یا شرط کند مالی را که میدهد طور مخصوصی باشد، و به آن شرط عمل نکند که در این صورت، دیگری میتواند معامله را به هم بزند (خیار تخلف شرط). ششم در جنس یا عوض آن عیبی باشد (خیار عیب). هفتم معلوم شود جنسی که فروخته شده میان فروشنده و دیگری به طور مشاع مشترک بوده؛ خواه فروشنده مال غیر را هم فروخته باشد یا فقط مال خودش را فروخته باشد و نگفته باشد با دیگری مشاع است، که در این صورت خریدار اگر به معامله راضی نشد میتواند معامله را به هم بزند (خیار شرکت). هشتم اگر فروشنده مال خود را که جدا است با مال شخص دیگری بفروشد و آن شخص رد کند، خریدار میتواند پول آن را از فروشنده پس بگیرد، یا اصل معامله را فسخ نماید (خیار تبعض صفقه). نهم فروشنده خصوصیات جنس معینی را که مشتری ندیده به او بگوید، بعد معلوم شود طوری که گفته نبوده است یعنی ناقصتر است، که در این صورت مشتری میتواند معامله را به هم بزند، و نیز اگر مشتری خصوصیات عوض معینی را که می دهد بگوید، بعد معلوم شود طوری که گفته نبوده است، فروشنده میتواند معامله را به هم بزند، و همچنین است اگر با رؤیت سابقه معامله شود و بعد معلوم گردد که جنس یا عوض آن تغییر به نقص نموده که در صورت اول خریدار، و در صورت دوم فروشنده میتواند معامله را به هم بزند (خیار رؤیت). دهم مشتری پول جنسی را که نقد خریده تا سه روز ندهد و فروشنده هم جنس را تحویل ندهد که اگر مشتری شرط نکرده باشد که دادن پول را تأخیر بیندازد، فروشنده میتواند معامله را به هم بزند، ولی اگر جنسی را که خریده مثل بعضی از میوهها باشد که اگر یک روز بماند ضایع میشود، چنانچه تا شب پول آن را ندهد و شرط نکرده باشد که دادن پول را تأخیر بیندازد، فروشنده میتواند معامله را به هم بزند (خیار تأخیر). یازدهم حیوانی را خریده باشد که تا سه روز میتواند معامله را به هم بزند، و اگر در عوض حیوانی که خریده، حیوان دیگری داده باشد، فروشنده هم تا سه روز میتواند معامله را به هم بزند (خیار حیوان). دوازدهم فروشنده نتواند جنسی را که فروخته تحویل دهد، مثلاً اسبی را که فروخته فرار نماید که در این صورت مشتری میتواند معامله را به هم بزند (خیار تعذر تسلیم). و احکام اینها در مسائل آینده گفته میشود.
- . خرید و فروش چک و سفته صوری که در این زمان معمول شده باطل است و راه صحیح و شرعی آن این است که دهنده چک یا سفته وکالت دهد به فروشنده که مبلغ مکتوب در سفته را به بانک مثلاً در عهده من به فروش و مبلغ مأخوذ در قبال آن را برای خودت قرض بردار، لکن در موقع پرداخت وجه به بانک این زیادی را از باب ابراء ذمه دهنده سفته تبرعاً بپردازد و اگر آن مبلغ را به خود دهنده سفته پرداخت کند، باید زیادی را بذل کند و نیز دهنده سفته نمی تواند در ابتدا زیادی را با قرض گیرنده در ضمن قرض دادن شرط نماید ولی اگر بگوید من به تو وکالت می دهم که مثلاً هزار تومان در عهده من به بانک به فروشی به نهصد تومان و نهصد تومان را به عنوان قرض الحسنه برداری، لکن چون این وکالت مستلزم یکصد تومان ضرر من است، وکالت را به شرط آن می دهم که ضرر مرا تو متحمل شوی و در موقع پرداخت وجه به بانک ذمه مرا بری نمایی، صحیح است و باید این وکالت را با این شرط در ضمن عقد خارج لازم قرار دهند که بعداً حق الزام داشته باشد.
- . عقد ازدواج چند شرط دارد: اول آن که به عربی صحیح خوانده شود، و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند بهتر بلکه احوط آن است که کسی را که میتواند به عربی صحیح بخواند وکیل کنند، لکن لازم نیست، و خودشان هم میتوانند به غیر عربی بخوانند، اما باید لفظی بگویند که معنی زوجت و قبلت را بفهماند. دوم مرد و زن یا وکیل آنان که صیغه را میخوانند، قصد انشاء داشته باشند، یعنی اگر خود مرد و زن صیغه را میخوانند زن به گفتن (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی) قصدش این باشد که خود را زن او قرار دهد، و مرد به گفتن (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ) زنبودن او را برای خود قبول نماید، و اگر وکیل مرد و وکیل زن صیغه را میخوانند، به گفتن (زَوَّجْتُ(الخ) وَ قَبِلْتُ) قصدشان این باشد که مرد و زنی که آنان را وکیل کردهاند زن و شوهر شوند. سوم کسی که صیغه را میخواند، عاقل و بنابر احتیاط لازم بالغ باشد؛ چه برای خودش بخواند، یا از طرف دیگری وکیل شده باشد. چهارم اگر وکیل زن و شوهر یا ولیّ آنان صیغه را میخوانند، در عقد، زن و شوهر را معین کنند، مثلاً اسم آنان را ببرند یا به آنان اشاره نمایند. پس کسی که چند دختر دارد، اگر به مردی بگوید: زَوَّجْتُکَ اِحْدی بَنَاتی یعنی زن تو نمودم یکی از دخترانم را، و او بگوید: (قَبِلْتُ) یعنی قبول کردم چون در موقع عقد، دختر را معین نکردهاند، عقد باطل است. پنجم زن و مرد به ازدواج راضی باشند، ولی اگر زن ظاهراً با کراهت اذن دهد و معلوم باشد قلباً راضی است، عقد صحیح است.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر پدر یا جدّ پدری طفل خود را که در محلّ دیگری است ونمیداند زنده است یا مرده برای محرم شدن به عقد کسی در آورد، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل میشود و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد آن دختر زنده نبوده، عقد باطل است وکسانی که به واسطه عقد ظاهراً محرم شده بودند، نامحرمند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر پدر یا جدّپدری ، طفل خود را که در محلّ دیگری است و نمی داند زنده است یا مرده ، برای محرم شدن به عقد کسی در آورد ، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل می شود وچنانچه بعداًمعلوم شود که در موقع عقد آن دختر زنده نبوده ، عقد باطل است وکسانی که به واسطة عقد ظا هراً محرم شده بودند ، نا محرمند .
- [آیت الله بروجردی] اگر پدر یا جد پدری طفل خود را که در محل دیگری ست و نمیداند زنده است یا مرده، برای محرم شدن به عقد کسی در آورد، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل میشود و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد آن دختر زنده نبوده، عقد باطل است و کسانی که به واسطهی عقد ظاهراً محرم شده بودند، نامحرمند.
- [امام خمینی] اگر پدر یا جد پدری، طفل خود را که در محل دیگری است و نمی داند زنده است یا مرده، برای محرم شدن به عقد کسی در آورد، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل می شود و چنانچه بعدا معلوم شود که در موقع عقد آن دختر زنده نبوده عقد باطل است و کسانی که به واسطه عقد ظاهرا محرم شده بودند نامحرمند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر پدر یا جدّ پدری، طفل خود را که در محلّ دیگریست و نمیداند زنده است یا مرده، برای محرم شدن به عقد کسی درآورد، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل میشود و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد، آن فرزند زنده نبوده، عقد باطل است و کسانی که به واسطه عقد ظاهراً محرم شده بودند، نامحرمند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر پدر یا جد پدری، طفل خود را که در محل دیگری است و نمی داند زنده است یا مرده، برای محرم شدن به عقد کسی در آورد، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل می شود، و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد آن دختر زنده نبوده عقد باطل است و کسانی که بواسطه عقد ظاهراً محرم شده بودند نامحرمند.
- [آیت الله مظاهری] اگر زنی بچهای را شیر دهد به پدر و برادرهای واقعی آن بچّه محرم نمیشود چنانکه شوهر آن زن که شیر مال اوست به مادر و خواهرهای واقعی آن بچّه محرم نمیشود، و به طور کلی هیچ یک از محرمهای واقعی آن بچّه به محرمهای رضاعی آن بچّه محرم نمیشوند، بنابراین شوهر آن زن که صاحب شیر است، میتواند با مادر و خواهرهای واقعی آن بچّه ازدواج کند چنانکه آن زن میتواند با پدر و برادرهای آن بچّه ازدواج کند.
- [آیت الله مظاهری] اگر موقع خواندن عقد برای دادن مهر مدتی معیّن نکرده باشند زن هر وقت بخواهد میتواند مطالبه مهر کند مگر اینکه شوهر توانایی دادن آن را نداشته باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر پدر یا جد پدری؛ طفل خود را که در محل دیگری است و نمی داند زنده است یا مرده؛ برای محرم شدن به عقد کسی در آورد؛ در صورتی که مدت زوجیت قابل باشد که از معقوده استمتاع شود؛ بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل می شود و چنانچه بعدا معلوم شود که در موقع عقد؛ آن دختر زنده نبوده؛ عقد باطل است و کسانی که به واسطه عقد ظاهرا محرم شده بودند نامحرمند.
- [آیت الله سیستانی] اگر پدر یا جدّ پدری ، طفل خود را که در محل دیگری است و نمیداند زنده است یا مرده ، برای محرم شدن به عقد کسی در آورد ، در صورتی که مدت زوجیّت قابل باشد که از معقوده استمتاع شود ، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل میشود ، و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد ، آن دختر زنده نبوده ، عقد باطل است ، و کسانی که بواسطه عقد ظاهراً محرم شده بودند نامحرمند .