با سلام خانم من 27 ساله است و وزن او حدود 44 کیلو و قد ایشالن حدود 160 می باشد. جهت چاق شدن چه توصیه ای می فرمایید.آیا طبع و مزاج در این مورد مهم است... - پرسش و پاسخ

راهنمایی

ارشاد به معنی راهنمایی و هدایت کردن است. ارشاد در فقه با اضافه به جاهل و غیر آن به مناسبت در بابهایی مانند طهارت و تجارت آمده و صفت امر یا نهی قرار گرفته است. در مباحث الفاظ علم اصول نیز از آن سخن رفته است.

طبع

طبع، به مزاج اطلاق می‌شود.

استعداد

آمادگى به آماده شدن و آماده بودن برای انجام کار یا روی دادن حالتی اطلاق می شود.

شیرازی

شیرازی، صفتِ نسبت به شهر شیراز است و ممکن است به یکی از این افراد اشاره کند:

رطوبت

رطوبت به معنای تری و مقابل خشکی می‌باشد. از آن در بابهای طهارت، صلات، صوم، زکات و تجارت سخن گفته‌اند.

اشتها

میل داشتن را اشتهاء گویند. از آن به مناسبت در باب‌های طهارت، نکاح و اطعمه و اشربه سخن رفته است.

اضافه

واژه اضافه ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • اضافه (منطق)، اصطلاحی‌ منطقی‌ - فلسفی‌، از مقولات‌ دهگانه ارسطویی‌ و از اعراض‌ نسبی‌• اضافه (ادبیات عرب)، اصطلاحی در ادبیات عرب به معنای نسبت‌ دادن‌ یک‌ اسم‌ به‌ اسمی‌ دیگر• اضافه (ادبیات فارسی)، اصطلاحى‌ در دستور زبان‌ به معنای نسبت‌ دادن‌ اسمی‌ به‌ اسم‌ دیگر

انجیر

معادل عربی انجیر، «تین» است واژه تین در شعر کهن عربی به‌کار رفته و پیش از اسلام در عربستان رواج داشته است. [۱] [۲]شاید به همین جهت برخی واژه‌پژوهان قرآنی، این کلمه را عربی دانسته‌اند با این حال آرتور جفری آن را واژه‌ای غیر عربی معرفی کرده که احتمالا از زبان آرامی گرفته شده است. [۳]

بنفشه

بنفشه نوعي گیاه خوش‌بو و دارویي است. از آن به مناسبت در باب هاي طهارت، صلاة و حج سخن رفته است.

درمان

مداواي بیماری را درمان مي گويند.

روزی

هر چیزی که مایه دوام زندگی مخلوقات زنده است را رزق و روزی گویند.

روغن

روغن ماده ای چرب است و از احکام آن در بابهای طهارت، حج، تجارت و اطعمه و اشربه سخن گفته‏اند.

چاقی

از این عنوان به مناسبت در بابهاى حج، هبه، غصب، رهن و نذر سخن گفته شده است.

حمام

حمام ،عنوان مکانی است که از آن برای شستشو ونظافت بدن استفاده می‌شود،حمام به معنای گرمابه می‌باشد.از آن به مناسبت در باب‌هاى طهارت، صلات، صوم، اعتکاف، حج، اجاره و شفعه سخن رفته است.

اهن

آهن به فلز معروف به همین نام اطلاق می شود.

شیر

شیر ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • شیر مایع، مايعى ترشح شونده از غدد پستانى انسان يا حيوان ماده• شیر درنده، حیوانی درنده و معروف• شیر ابزار، وسيله‌اى با بستن يا باز کردن دريچه‌اى، براى تنظيم يا قطع و وصل جريان مايع يا گاز

عرق

عرق، مایع تولید شده از غدد زیر پوست هنگام افزایش دمای بدن می باشد.

تخم

به تخم هر جانور ماده و یا بذر و همچنین به بیضه تخم گفته می‌شود و از آن در بابهایی نظیر طهارت، حج، تجارت، رهن، اطعمه و اشربه سخن گفته شده است.

بدن

بدن به معنای اندام و تن انسان یا حیوان می باشد که در باب هاى طهارت، صلاة، حج، تجارت، نکاح، صید و ذباحه و حدود از آن سخن رفته است.