با سلام.خواهشمندم یک داروی گیاهی یا خوارکی یا عرقیاتی که باعث چربی سوزی و افزایش متابولیسم میشوند برایم ذکر نمایید.من ورزش وزنه برداری انجام میدهم.قد=180... - پرسش و پاسخ

افزایش

زیاده معنای اعمی دارد که هم به معنی نما در فقه وهم غیر آن استعمال شده است.

بادیان

بادیان (صورت کهن‌تر آن باذیان)، نام یا جزئی از نام فارسی سه گیاه یا تخم سه گیاهِ گوناگون: ۱) رازیانه، ۲) بادیانِ رومی (اَنیسون) ۳) بادیان خَتایی است.

اسیاب

دستگاه آرد كننده غلّات و حبوبات را آسیاب‌ می‌گویند و از آن در بابهاى خمس، طهارت، تجارت، اجاره و شفعه به مناسبت سخن گفته شده است.

باعث

الباعِث، از نام‌های خداوند است.

وعده

«وعد» در لغت به معنی عهد است [۱] و در اصطلاح عبارتست از تعهّد کردن به انجام اَمری، خواه آن امر خیر باشد یا شرّ و اختصاص پیدا کردن به یکی از آن‌ها بواسطه قرینه ، معیّّن می‌شود. [۲]

افزایش

زیاده معنای اعمی دارد که هم به معنی نما در فقه وهم غیر آن استعمال شده است.

مراجعه

مراجعه، نقل پرسش و پاسخ صورت گرفته بین گوینده و شخص دیگر، به صورت موجز و جذاب را می‌گویند.

هم جنس

كالاهايی كه از يك جنس باشند؛ مانند گندم و جو، كره و پنير

اشتها

میل داشتن را اشتهاء گویند. از آن به مناسبت در باب‌های طهارت، نکاح و اطعمه و اشربه سخن رفته است.

تحلیل

به حلال کردن و یا حلال کردن استمتاع از کنیز خود برای دیگری و یا ازدواج زن سه طلاقه با مردی غیر از شوهر سابقش را تحلیل می‌گویند.

درمان

مداواي بیماری را درمان مي گويند.

طبیعی

طبیعی، آنچه بر حسب آفرینش ، اکثریت بر آن است.

چاقی

از این عنوان به مناسبت در بابهاى حج، هبه، غصب، رهن و نذر سخن گفته شده است.

دارو

دارو یا دوا عبارت است از هر ماده‌ای که برای درمان یا تسکین و یا پیشگیری بیماری به بیمار تجویز می‌شود.

باعث

الباعِث، از نام‌های خداوند است.

نفر

نَفْر در لغت به معنی اعراض‏ كردن، پيش ‏دويدن، پراكنده ‏شدن و رم ‏كردن آمده است. [۱]

بدن

بدن به معنای اندام و تن انسان یا حیوان می باشد که در باب هاى طهارت، صلاة، حج، تجارت، نکاح، صید و ذباحه و حدود از آن سخن رفته است.

جنس

جنس نوعی از انواع است و از احکام آن به مناسبت در باب زکات و تجارت سخن گفته‏اند.

طبع

طبع، به مزاج اطلاق می‌شود.

کمک

یاری کردن را اعانت گویند. از این عنوان به مناسبت در باب‌های صلات، حج، تجارت، ضمان، اجاره، اطعمه و اشربه، غصب و دیات سخن رفته و احکام و آثاری بر آن مترتّب گشته است.

ماه

قمر ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • سوره قمر، پنجاه و چهارمین سوره قرآن معروف به سوره اقتربت• شمس و قمر، سیاره آسمانی در حال گردش به دور کره زمین• شق القمر، یکی از معجزات پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

سن

مدت عمر انسان یا موجود زنده دیگر را سن می‌گویند.