تعابیری که درباره صحیح بودن یا نبودن عبادات به کار برده می شود، دو معنا می تواند داشته باشد. یک معنای آن بطلان و بی اثر بودن عبادت است و یک معنای آن عدم وجود اثر مطلوب است هر چند آثار دیگر بر آن مترتب باشد. به عنوان مثال در روایات بیان شده است که هر کس شراب بنوشد، تا چهل روز نماز او قبول نمی شود.[1] چنین تعابیری معنای دوم را دارند. یعنی کسی که شراب خورده، هر چند باید نماز بخواند و نمازی که او می خواند از نظر فقهی نیز صحیح است و نیازی نیست بعدا آن را قضاء نماید، اما چنین نمازی نمی توان آن عروج به آسمان ها را به همراه داشته باشد. حال وضعیت کسی که نماز نمی خواند و روزه می گیرد نیز چنین است. نماز نخواندن روزه را باطل نمی کند. همان گونه که دروغ و غیبت و ... روزه را باطل نمی کند. مبطلات روزه تنها مواردی چون خوردن و آشامیدن و ... است که در قالب 9 مورد در رساله ها بیان شده اند. اما طبیعتا کسی که نماز نمی خواند، بندگی خدای متعال را به نحو شایسته انجام نمی دهد. و از این جهت و به این معنا می توان گفت روزه او باطل است یعنی اثر مطلوب را ندارد. و روزه گرفتن این چنین قطعا بهتر از ترک کردن آن است. در واقع نباید نگاه صفر و صد داشت و گمان نمود حال که فرامین الهی را در بعضی موارد انجام نمی دهیم، پس بهتر است یک مرتبه کافر شویم! انسان هر مقدار که فرامین الهی را انجام دهد، امید نجات برای او بیشتر می شود و اینکه خدای متعال او را ببخشد، تقویت خواهد شد. وعده ای که خدای متعال آن را بیان نموده و فرموده: (وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَی اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ[توبه/102] و گروهی دیگر، به گناهان خود اعتراف کردند و کار خوب و بد را به هم آمیختند امید می رود که خداوند توبه آنها را بپذیرد به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است!) و باید در نظر داشت که هر بندگی سبب نورانیت قلب می شود و هر گناه سبب تاریکی آن می گردد. و برای اینکه قلب به وضعیت مطلوب برسد، باید بر حجم بندگی ها افزود و از گناهان کم کرد. و ناامیدی از رسیدن به وضعیت مطلوب نیز خود از وسوسه های شیطان، و از گناهان بزرگ است که انسان همیشه باید به خدای متعال و عنایات او امید داشته باشد و بداند تا زمانی که در این دنیا حضور دارد، فرصت جبران و بازگشت از خطاها برای او وجود دارد. [1]. تحف العقول ص: 203.
تعابیری که درباره صحیح بودن یا نبودن عبادات به کار برده می شود، دو معنا می تواند داشته باشد. یک معنای آن بطلان و بی اثر بودن عبادت است و یک معنای آن عدم وجود اثر مطلوب است هر چند آثار دیگر بر آن مترتب باشد.
به عنوان مثال در روایات بیان شده است که هر کس شراب بنوشد، تا چهل روز نماز او قبول نمی شود.[1] چنین تعابیری معنای دوم را دارند. یعنی کسی که شراب خورده، هر چند باید نماز بخواند و نمازی که او می خواند از نظر فقهی نیز صحیح است و نیازی نیست بعدا آن را قضاء نماید، اما چنین نمازی نمی توان آن عروج به آسمان ها را به همراه داشته باشد.
حال وضعیت کسی که نماز نمی خواند و روزه می گیرد نیز چنین است. نماز نخواندن روزه را باطل نمی کند. همان گونه که دروغ و غیبت و ... روزه را باطل نمی کند. مبطلات روزه تنها مواردی چون خوردن و آشامیدن و ... است که در قالب 9 مورد در رساله ها بیان شده اند. اما طبیعتا کسی که نماز نمی خواند، بندگی خدای متعال را به نحو شایسته انجام نمی دهد. و از این جهت و به این معنا می توان گفت روزه او باطل است یعنی اثر مطلوب را ندارد.
و روزه گرفتن این چنین قطعا بهتر از ترک کردن آن است. در واقع نباید نگاه صفر و صد داشت و گمان نمود حال که فرامین الهی را در بعضی موارد انجام نمی دهیم، پس بهتر است یک مرتبه کافر شویم! انسان هر مقدار که فرامین الهی را انجام دهد، امید نجات برای او بیشتر می شود و اینکه خدای متعال او را ببخشد، تقویت خواهد شد. وعده ای که خدای متعال آن را بیان نموده و فرموده:
(وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَی اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ[توبه/102] و گروهی دیگر، به گناهان خود اعتراف کردند و کار خوب و بد را به هم آمیختند امید می رود که خداوند توبه آنها را بپذیرد به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است!)
و باید در نظر داشت که هر بندگی سبب نورانیت قلب می شود و هر گناه سبب تاریکی آن می گردد. و برای اینکه قلب به وضعیت مطلوب برسد، باید بر حجم بندگی ها افزود و از گناهان کم کرد. و ناامیدی از رسیدن به وضعیت مطلوب نیز خود از وسوسه های شیطان، و از گناهان بزرگ است که انسان همیشه باید به خدای متعال و عنایات او امید داشته باشد و بداند تا زمانی که در این دنیا حضور دارد، فرصت جبران و بازگشت از خطاها برای او وجود دارد.
[1]. تحف العقول ص: 203.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر کسی مسلمان باشد و نماز نخواند و روزه نگیرد آیا میتوان او را به دلیل نماز نخواندن و روزه نگرفتن تغزیر کرد؟
- [سایر] کفاره هر روز روزه نگرفتن چقدر می شود؟
- [آیت الله بهجت] آیا در شکسته و تمام بودن نماز و گرفتن روزه و نگرفتن آن تفاوتی وجود دارد؟ و یا این که در همه ی موارد حکم روزه و نماز یکسان است؟
- [سایر] سلام آیا با وجود شرایط ساده فعلی سفرها مثل هواپیما، ماشین، قطار و ... آیا باز هم شکسته خواندن نماز یا نگرفتن روزه اجباری است؟
- [آیت الله بهجت] نماز آیات را باید بلند خواند یا آهسته؟ و آیا در این جهت فرقی بین فرادا و جماعت وجود دارد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز آیات را باید بلند خواند یا آهسته؟ و آیا در این جهت فرقی بین فرادی و جماعت وجود دارد؟
- [آیت الله خامنه ای] می گویند برای قران خواندن در حالت حیض باید وضو گرفت و قران خواند حال سوال من این است که مگر حیض وضو را باطل نمی کند در این حالت گرفتن و نگرفتن آن آیا فرقی هم می کند و آیا این وضو صحیح می باشد و علت آن چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا چادر در نماز شرط است یا میتوان نماز را با مانتو و روسری یا مقنعه خواند و بفرمایید در فرادی و جماعت فرقی دارد یا خیر؟
- [آیت الله مظاهری] شکسته بودن نماز و روزه در مسافرت، در رفت و برگشت فرقی دارد یا خیر؟
- [آیت الله اردبیلی] کسانی که به خاطر مشقّت، نگرفتن روزه برای آنها جایز است (مثل پیرمردها و پیرزنها)، آیا اجازه دارند روزه بگیرند؟ و در صورت روزه گرفتن، روزه آنها صحیح است یا نه؟
- [آیت الله سبحانی] کسی که به قصد نماز عصر مثلا مشغول نماز می شود، در بین نماز خیال می کند نماز ظهر می خواند، مقداری از نماز را با همین خیال می خواند و قبل از تمام شدن نماز یادش می آید که نمازش نماز عصر بوده و اول هم قصد نماز عصر کرده، نماز او صحیح است. در این قسمت فرقی بین اثناء و بعد از فراغ نیست.
- [آیت الله خوئی] مزد نگرفتن برای یاد دادن واجبات نماز بهتر است و مزد گرفتن برای یاد دادن مستحبات آن بدون اشکال جائز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر کسی عمداً با لباس یا بدن نجس نماز بخواند نمازش باطل است، حتی اگر به خاطر یاد نگرفتن مسأله باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که ایستاده نماز می خواند، نمی تواند به کسی که نشسته یا خوابیده نماز می خواند اقتدا کند، و کسی که نشسته نماز می خواند، نمی تواند به کسی که خوابیده نماز می خواند اقتدا نماید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که نشسته نماز می خواند؛ می تواند به کسی که نشسته نماز می خواند اقتدا کند. و اقتداء کسی که خوابیده نماز می خواند به کسی که نشسته یا خوابیده نماز می خواند محل اشکال است.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که ایستاده نماز می خواند ، نمی تواند به کسی که نشسته یا خوابیده نماز می خواند اقتدا کند . و کسی که نشسته نماز می خواند ، نمی تواند به کسی که خوابیده نماز می خواند اقتدا نماید .
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که ایستاده نماز می خواند نمی تواند به کسی که نشسته یا خوابیده نماز می خواند اقتدا کند و کسی که نشسته نماز می خواند نمی تواند به کسی که خوابیده نماز می خواند اقتدا نماید
- [آیت الله سبحانی] کسی که ایستاده نماز می خواند، نمی تواند به کسی که نشسته یا خوابیده نماز می خواند اقتدا کند. و کسی که نشسته نماز می خواند، نمی تواند به کسی که خوابیده نماز می خواند، اقتدا نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که نشسته نماز می خواند، می تواند به کسی که نشسته نماز می خواند اقتدا کند، و اما کسی که خوابیده نماز می خواند، اگر بخواهد به کسی که خوابیده نماز می خواند اقتدا نماید اشکال دارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که ایستاده نماز می خواند، نمی تواند به کسی که نشسته یا خوابیده نماز می خواند اقتدا کند. و کسی که نشسته نماز می خواند نمی تواند به کسی که خوابیده نماز می خواند اقتدا نماید.