تشخیص احکام شرعی امری تخصصی بوده و فهم آن از احادیث و آیات، نیاز به تخصص هایی دارد. از همین رو کسانی که متخصص نیستند، باید به متخصص (مرجع تقلید) مراجعه نموده و طبق نظر او عمل کنند. کسی که به مرجع تقلید مراجعه می کند، حتی در جایی که مرجع تقلید او اشتباه تشخیص داده باشد، روز قیامت در درگاه الهی عذر دارد و خدای متعال او را گناهکار نمی داند. چون چنین بنده ای، تلاش خود را انجام داده و راهی معقول و منطقی را برای به دست آوردن حکم الهی طی کرده است. بدون اینکه هوی و هوس خود را در عملش دخیل کند. اما کسی که بدون تخصص، و با انگیزه های قبلی (مثل تمایل به عدم شرط بودن اجازه پدر) به اظهار نظرهای غیر کارشناسانه می پردازد، و سپس مطلوب خود را به چند حدیث نیز ارتباط می دهد، در روز قیامت عذری نخواهد داشت. چون ممکن است فهم او از آن احادیث غلط بوده باشد و با توجه به اینکه معیار اصلی اش، تمایلات و هوی هوسش بوده، خدای متعال او را گناهکار می داند. البته غیر از مراجعه به کارشناس (مرجع تقلید) یا متخصص شدن، راه دیگری نیز وجود دارد و آن احتیاط کردن در هر مساله است. یعنی حداکثرهای ممکن را مراعات کنیم تا حتما آنچه مد نظر خدای متعال بوده را انجام دهیم. که مطابق آن در بحث فعلی اگر دو احتمال لازم بودن اجازه پدر و عدم لزوم آن مطرح باشد، انسان برای ازدواج حتما باید از پدر اجازه بگیرد. با این حال برای توضیح بیشتر باید ذکر کرد که اتفاقا در احادیث بسیاری، لزوم اجازه پدر برای ازدواج دختر باکره ذکر شده است که به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم: 1- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُنْکَحُ ذَوَاتُ الْآبَاءِ مِنَ الْأَبْکَارِ إِلَّا بِإِذْنِ آبَائِهِنَّ.[1] امام صادق (ع) می فرمایند: با دختران باکره ای که پدر دارند، جز با اجازه پدرشان نمی توان ازدواج کرد. 2- عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ أَیُّمَا امْرَأَةٍ نَکَحَتْ نَفْسَهَا بِغَیْرِ إِذْنِ وَلِیِّهَا فَنِکَاحُهَا بَاطِلٌ[2] پیامبر (ص) می فرمایند: هر زنی که بدون اجازه ولی خود، ازدواج کند، ازدواجش باطل است. 3- أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: لَا نِکَاحَ إِلَّا بِوَلِیٍّ[3] پیامبر (ص) می فرمایند: برای ازدواج نیاز به اجازه ولی است. 4- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبِکْرِ إِذَا بَلَغَتْ مَبْلَغَ النِّسَاءِ أَ لَهَا مَعَ أَبِیهَا أَمْرٌ فَقَالَ لَیْسَ لَهَا مَعَ أَبِیهَا أَمْرٌ مَا لَمْ تُثَیَّبْ.[4] از امام صادق (ع) درباره ازدواج دختری که بالغ شده سوال شده که آیا ولایت امر ازدواج خویش را دارد و امام در جواب می فرمایند: مادامی که غیر باکره نشده، ولایت امر ازدواج خویش را ندارد. و... بنابراین نمی توان ادعا کرد که شرط بودن اجازه پدر در روایات بیان نشده است. و از سویی مطالبی که عده ای با توجه به آنها ادعا کرده اند که اجازه پدر شرط نیست، دارای اشکالاتی می باشد. حتی اگر فرض کنیم که سند این احادیث صحیح است، بعضی از آنها هیچ ربطی به ادعای مطرح شده ندارند. مثلا به روایت ذیل استناد شده: امام صادق(ع): باکره و غیر باکره مساوی هستند و ازدواج باید با اجازه ی خودشان باشد و هیچ زنی را نکاح نمی توان کرد مگر به امر و رخصت خودش. در حالی که این روایت ربطی به شرط بودن یا نبودن اجازه پدر ندارد! و تنها رضایت دختر در امر ازدواج خویش را لازم دانسته است. و همچنین باید توجه کرد که بعضی ادعاها با تکیه به احادیث بدون آدرس، با ترجمه های مخدوش و ... انجام می شود. در پایان لازم است که توجه شود، نظر مراجع در این موضوع مقداری متفاوت است و هر کس باید به نظر مرجع تقلید خود مراجعه کند: http://www.soalcity.ir/node/1112 [1]. وسائل الشیعة، ج20، ص 277. [2]. عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج1، ص 306. [3]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج14، ص: 317. [4]. وسائل الشیعة، ج20، ص: 271.
با توجه به اینکه روایات اجازه پدر را در صیغه برای دختر لازم نمی دانند، چرا مراجع چنین شرطی گذاشته اند؟
تشخیص احکام شرعی امری تخصصی بوده و فهم آن از احادیث و آیات، نیاز به تخصص هایی دارد. از همین رو کسانی که متخصص نیستند، باید به متخصص (مرجع تقلید) مراجعه نموده و طبق نظر او عمل کنند.
کسی که به مرجع تقلید مراجعه می کند، حتی در جایی که مرجع تقلید او اشتباه تشخیص داده باشد، روز قیامت در درگاه الهی عذر دارد و خدای متعال او را گناهکار نمی داند. چون چنین بنده ای، تلاش خود را انجام داده و راهی معقول و منطقی را برای به دست آوردن حکم الهی طی کرده است. بدون اینکه هوی و هوس خود را در عملش دخیل کند.
اما کسی که بدون تخصص، و با انگیزه های قبلی (مثل تمایل به عدم شرط بودن اجازه پدر) به اظهار نظرهای غیر کارشناسانه می پردازد، و سپس مطلوب خود را به چند حدیث نیز ارتباط می دهد، در روز قیامت عذری نخواهد داشت. چون ممکن است فهم او از آن احادیث غلط بوده باشد و با توجه به اینکه معیار اصلی اش، تمایلات و هوی هوسش بوده، خدای متعال او را گناهکار می داند.
البته غیر از مراجعه به کارشناس (مرجع تقلید) یا متخصص شدن، راه دیگری نیز وجود دارد و آن احتیاط کردن در هر مساله است. یعنی حداکثرهای ممکن را مراعات کنیم تا حتما آنچه مد نظر خدای متعال بوده را انجام دهیم. که مطابق آن در بحث فعلی اگر دو احتمال لازم بودن اجازه پدر و عدم لزوم آن مطرح باشد، انسان برای ازدواج حتما باید از پدر اجازه بگیرد.
با این حال برای توضیح بیشتر باید ذکر کرد که اتفاقا در احادیث بسیاری، لزوم اجازه پدر برای ازدواج دختر باکره ذکر شده است که به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم:
1- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُنْکَحُ ذَوَاتُ الْآبَاءِ مِنَ الْأَبْکَارِ إِلَّا بِإِذْنِ آبَائِهِنَّ.[1] امام صادق (ع) می فرمایند: با دختران باکره ای که پدر دارند، جز با اجازه پدرشان نمی توان ازدواج کرد.
2- عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ أَیُّمَا امْرَأَةٍ نَکَحَتْ نَفْسَهَا بِغَیْرِ إِذْنِ وَلِیِّهَا فَنِکَاحُهَا بَاطِلٌ[2] پیامبر (ص) می فرمایند: هر زنی که بدون اجازه ولی خود، ازدواج کند، ازدواجش باطل است.
3- أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: لَا نِکَاحَ إِلَّا بِوَلِیٍّ[3] پیامبر (ص) می فرمایند: برای ازدواج نیاز به اجازه ولی است.
4- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبِکْرِ إِذَا بَلَغَتْ مَبْلَغَ النِّسَاءِ أَ لَهَا مَعَ أَبِیهَا أَمْرٌ فَقَالَ لَیْسَ لَهَا مَعَ أَبِیهَا أَمْرٌ مَا لَمْ تُثَیَّبْ.[4] از امام صادق (ع) درباره ازدواج دختری که بالغ شده سوال شده که آیا ولایت امر ازدواج خویش را دارد و امام در جواب می فرمایند: مادامی که غیر باکره نشده، ولایت امر ازدواج خویش را ندارد.
و...
بنابراین نمی توان ادعا کرد که شرط بودن اجازه پدر در روایات بیان نشده است. و از سویی مطالبی که عده ای با توجه به آنها ادعا کرده اند که اجازه پدر شرط نیست، دارای اشکالاتی می باشد. حتی اگر فرض کنیم که سند این احادیث صحیح است، بعضی از آنها هیچ ربطی به ادعای مطرح شده ندارند. مثلا به روایت ذیل استناد شده:
امام صادق(ع): باکره و غیر باکره مساوی هستند و ازدواج باید با اجازه ی خودشان باشد و هیچ زنی را نکاح نمی توان کرد مگر به امر و رخصت خودش.
در حالی که این روایت ربطی به شرط بودن یا نبودن اجازه پدر ندارد! و تنها رضایت دختر در امر ازدواج خویش را لازم دانسته است.
و همچنین باید توجه کرد که بعضی ادعاها با تکیه به احادیث بدون آدرس، با ترجمه های مخدوش و ... انجام می شود. در پایان لازم است که توجه شود، نظر مراجع در این موضوع مقداری متفاوت است و هر کس باید به نظر مرجع تقلید خود مراجعه کند:
http://www.soalcity.ir/node/1112
[1]. وسائل الشیعة، ج20، ص 277.
[2]. عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج1، ص 306.
[3]. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج14، ص: 317.
[4]. وسائل الشیعة، ج20، ص: 271.
- [سایر] اگر مرد مقلد مرجعی باشد که معتقد است ازدواج موقت دختر باکره بدون اجازه پدرش جایز نیست ؛ ولی دختر مقلد کسی است که میگوید اجازه پدر لازم است ؛ آیا مرد میتواند این دختر را بدون اجازه پدرش عقد کند؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا اذن پدر دختر در ازدواج موقت دختر باکره لازم است؟ اگر دختر رشیده باشد چطور؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا اذن پدر دختر در ازدواج موقت دختر باکره لازم است؟ اگر دختر رشیده باشد چطور؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] آیا اذن پدر دختر در ازدواج موقت دختر باکره لازم است؟ اگر دختر رشیده باشد چطور؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا اذن پدر دختر در ازدواج موقت دختر باکره لازم است؟ اگر دختر رشیده باشد چطور؟
- [سایر] آیا دختر غیرباکره برای ازدواج موقت نیاز به اجازه پدر دارد؟
- [آیت الله اردبیلی] دختر در سن بالا 30 به بعد بدون اجازه پدر میتواند با کسی صیغه کند؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] آیا ازدواج موقت با دختر باکره رشیده بدون اجازه پدر صحیح است؟
- [سایر] نظر مراجع در مورد اذن پدر در ازدواج موقت چیست؟
- [سایر] آیا در ازدواج با دختر اهل تسنن، اجازه پدر او لازم است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] پدر یا جدّ پدری میتوانند دختری را که به حدّ بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص میدهد در صورتی که باکره باشد شوهر دهند و مستحبّ و مطابق احتیاط استحبابی آن است که رضایت دختر را در این مورد جلب کنند و اجازه مادر و برادر لازم نیست و اگر دختر باکره بالغه رشیده بخواهد با کسی ازدواج کند و پدر و جدّ پدری اجازه نمیدهند، چنانچه ممانعت ایشان بدون رعایت مصلحت دختر باشد، اجازه آنان لازم نیست، ولی اگر آنها ازدواج را به صلاح دختر ندانسته لذا ممانعت به عمل آورند، ازدواج دختر بدون اجازه پدر یا جدّ پدری باطل است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] دختری باکره باید با اجازه¬ی پدر یا جدّ پدری ازدواج کند؛ اما اگر رشیده باشد، یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد و به تأیید بزرگترهای فامیل همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و پدر مخالفت کند اجازه او شرط نیست. همچنین اگر به پدر یا جدّ پدری دسترسی نباشد و دختر رشیده هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد، یا این که دختر قبلاً شوهر کرده باشد، در این دو صورت نیز اجازه پدر و جد در ازدواج جدید لازم نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] : دختری باکره باید با اجازهی پدر یا جدّ پدری ازدواج کند؛ اما اگر رشیده باشد، یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد و به تأیید بزرگترهای فامیل همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و پدر مخالفت کند اجازه او شرط نیست. همچنین اگر به پدر یا جدّ پدری دسترسی نباشد و دختر رشیده هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد، یا این که دختر قبلاً شوهر کرده باشد، در این دو صورت نیز اجازه پدر و جد در ازدواج جدید لازم نیست.
- [آیت الله سیستانی] اگر دختر باکره نباشد ، یا اینکه با کره باشد ولی پدر یا جدّ پدری اجازه ندهند که با مردی که همتای او شرعاً و عرفاً میباشد ازدواج کند ، یا اینکه حاضر نباشند در امر ازدواج دختر به هیچ وجه مشارکت کنند ، یا آنکه اهلیت اجازه دادن از جهت دیوانگی ، یا مانند آن را نداشته باشند ، در این موارد اجازه آنان لازم نیست ، و همچنین اگر اجازه گرفتن از آنان به جهت غائب بودن ، یا غیر آن ممکن نباشد ، و دختر حاجت زیادی در همان وقت به ازدواج داشته باشد ، اجازه پدر و جد ، لازم نیست .
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر پدر و جدّ پدری غائب باشند و دختر نیز احتیاج به تزویج داشته باشد یا دختر باکره نباشد، اجازه پدر وجدّ لازم نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر پدر وجدّ پدری غائب باشند . به طوری که نشود ازآنان اذن گرفت ودختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر وجدّ پدری اجازه بگیرند وهمچنین اگر از ازدواج با کسی که با دختر کفو است ، را شرعاً و عرفاً منع کنند و دختر احتیاج به شوهر کردن داشته باشد و نیز اگر دختر باکره نباشد ، در صورتی که بکارتش به واسطة شوهر کردن از بین رفته باشد ، اجازه پدر و جدّ لازم نیست .
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر پدر یا جدّ پدری غایب باشند، به طوری که نتوان از آنها اذن گرفت و دختر احتیاج به ازدواج داشته باشد، اجازه پدر و جدّ لازم نیست و همچنین اگر دختر باکره نباشد اجازه پدر و جدّ لازم نیست، ولی اگر بکارت دختر به سببی غیر از شوهر از بین رفته باشد، مثل آن که در اثر پرش یا نعوذ باللَّه زنای وی یا نزدیکی غیر شوهر با وی از روی اشتباه، از بین رفته باشد، اجازه پدر یا جدّ پدری لازم است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر دختر باکره نباشد یا این که باکره باشد ولی اجازه گرفتن از پدر یا جد پدری ممکن نباشد یا حرجی باشد و دختر حاجت به شوهر کردن داشته باشد اجازه پدر و جد پدری لازم نیست
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر دختر باکره نباشد یا اینکه باکره باشد؛ ولی اجازه گرفتن از پدر و جد پدری به جهت غائب بودن یا غیر آن ممکن نباشد و دختر حاجت به شوهر کردن داشته باشد اجازه پدر و جد لازم نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر پدر و جد پدری غائب باشند، به طوری که نشود از آنان اذن گرفت و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد لازم نیست از پدر و جدّ پدری اجازه بگیرند. و همچنین اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و بخواهد با پسری که شرعاً و عرفاً هم کفو او می باشد ازدواج کند و پدر و جدّ پدری بدون جهت مانع می شوند و سخت گیری می کنند در این صورت نیز اجازه آنان لازم نیست، و همینطور اگر دختر باکره نباشد اجازه پدر و جدّ لازم نیست، حتّی در صورتی که بدون شوهر رفتن، به او نزدیکی شده باشد.