انسان موجودی مرکب از جسم و روح است. و برنامه زندگی او نیز ابعاد مختلف جسمانی و معنوی دارد. مثلا در نماز، باید افعال فیزیکی خاصی به نام رکوع و سجده انجام داد و در عین حال باید مراقب جهت معنوی نماز نیز بود و حضور قلب را برای نماز ایجاد نمود. طبیعتا کسی که تنها به یک جهت بپردازد، از نتیجه این عمل محروم خواهد ماند. به همین خاطر نماز بی حضور قلب، و محدود در افعال فیزیکی ارزشی ندارد. از همین رو پیامبر مکرم اسلام (ص) می فرمایند: از نماز همان مقداری که حضور قلب داشته نصیب اوست.[1] و کسی که ظاهر نماز را رها کند، وضعش به مراتب بدتر است. چون نافرمانی خدای متعال را کرده و ادعایش در پاکی درون و ... نیز دروغی بیش نیست. چون آنکه دلش مطیع خداست، دستور صریح و قاطع پروردگار را رها نمی کند. و تردیدی نیست در اینکه حالت جسمانی، در روح و جان موثر است. همانگونه که در سجده، حالت روحی خضوع و خشوع با یک عمل فیزیکی تحقق می یابد. بنابراین در زندگی باید متوجه هر دو جهت مادی و معنوی بود. چون ذات انسان مرکب از این دو جهت است و تمام دستورات الهی، این دو جهت را با هم در نظر گرفته است. حج نیز به همین شکل است. حج اعمال و مناسکی مادی است ( وقوف در عرفه و مشعر و ... ، رمی جمرات، طواف و نماز و ...) که درون هر کدام دریایی از رمز و راز نهفته است. و این دو جهت، جسم و جان انسان را در بر گرفته و انسان را به سرمنزل مقصود می رساند. و خدای متعال انجام این مناسک را خواستار است: (وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمینَ[آل عمران/97] و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بینیاز است.) (وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ[حج/27] و مردم را دعوت عمومی به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دوری بسوی تو بیایند.) البته باید توجه کرد که جهات مختلف مادی و معنوی حج، تنها در حیطه فردی معنا نمی یابد. بلکه هر کدام از آنها در حیطه های اجتماعی و جمعی نیز اثرگزار است. از همین رو، یکی از بزرگترین اثرات حج، وحدت طائفه های مختلف مسلمانان، بعد از اجتماع عظیم آن هاست. اجتماعی که مسلمانان از طریق آن، با یکدیگر تعامل برقرار کرده و مشکلات یکدیگر را بیشتر می شناسند و می توانند در رفع آن به یکدیگر کمک کنند. همانگونه که این اجتماع عظیم اثرات معنوی ای در کل دنیای اسلام می گذارد. و حال و هوای معنوی در ایام حج، یا زمان بازگشت حجاج، ایجاد می شود. بنابراین مشخص است که بعضی از شعارها، چقدر بی محتوا هستند و ناشی از عدم درک صحیح می باشند: دلخوش از آنیم که حج می رویم غافل ازآنیم که کج می رویم کعبه به دیدار خدا میرویم او که همین جاست کجا می رویم حج به خدا جز به دل پاک نیست شستن غم ازدل غمناک نیست در این گونه شعارها می خواهد با شعار خدمت به خلق، حج را نفی کند، در حالی که یکی از اثرات حج، همین خدمت به خلق است. همچنین روشن است که آنکه متوجه خدای متعال شده، باید دستور او را اطاعت کند و رفتن به حج یکی از دستورات خدای متعال است. [1]. تحف العقول عن آل الرسول ص، ص: 103.
انسان موجودی مرکب از جسم و روح است. و برنامه زندگی او نیز ابعاد مختلف جسمانی و معنوی دارد. مثلا در نماز، باید افعال فیزیکی خاصی به نام رکوع و سجده انجام داد و در عین حال باید مراقب جهت معنوی نماز نیز بود و حضور قلب را برای نماز ایجاد نمود. طبیعتا کسی که تنها به یک جهت بپردازد، از نتیجه این عمل محروم خواهد ماند. به همین خاطر نماز بی حضور قلب، و محدود در افعال فیزیکی ارزشی ندارد. از همین رو پیامبر مکرم اسلام (ص) می فرمایند: از نماز همان مقداری که حضور قلب داشته نصیب اوست.[1] و کسی که ظاهر نماز را رها کند، وضعش به مراتب بدتر است. چون نافرمانی خدای متعال را کرده و ادعایش در پاکی درون و ... نیز دروغی بیش نیست. چون آنکه دلش مطیع خداست، دستور صریح و قاطع پروردگار را رها نمی کند. و تردیدی نیست در اینکه حالت جسمانی، در روح و جان موثر است. همانگونه که در سجده، حالت روحی خضوع و خشوع با یک عمل فیزیکی تحقق می یابد.
بنابراین در زندگی باید متوجه هر دو جهت مادی و معنوی بود. چون ذات انسان مرکب از این دو جهت است و تمام دستورات الهی، این دو جهت را با هم در نظر گرفته است.
حج نیز به همین شکل است. حج اعمال و مناسکی مادی است ( وقوف در عرفه و مشعر و ... ، رمی جمرات، طواف و نماز و ...) که درون هر کدام دریایی از رمز و راز نهفته است. و این دو جهت، جسم و جان انسان را در بر گرفته و انسان را به سرمنزل مقصود می رساند. و خدای متعال انجام این مناسک را خواستار است:
(وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمینَ[آل عمران/97] و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بینیاز است.)
(وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیقٍ[حج/27] و مردم را دعوت عمومی به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دوری بسوی تو بیایند.)
البته باید توجه کرد که جهات مختلف مادی و معنوی حج، تنها در حیطه فردی معنا نمی یابد. بلکه هر کدام از آنها در حیطه های اجتماعی و جمعی نیز اثرگزار است. از همین رو، یکی از بزرگترین اثرات حج، وحدت طائفه های مختلف مسلمانان، بعد از اجتماع عظیم آن هاست. اجتماعی که مسلمانان از طریق آن، با یکدیگر تعامل برقرار کرده و مشکلات یکدیگر را بیشتر می شناسند و می توانند در رفع آن به یکدیگر کمک کنند. همانگونه که این اجتماع عظیم اثرات معنوی ای در کل دنیای اسلام می گذارد. و حال و هوای معنوی در ایام حج، یا زمان بازگشت حجاج، ایجاد می شود.
بنابراین مشخص است که بعضی از شعارها، چقدر بی محتوا هستند و ناشی از عدم درک صحیح می باشند:
دلخوش از آنیم که حج می رویم غافل ازآنیم که کج می رویم
کعبه به دیدار خدا میرویم او که همین جاست کجا می رویم
حج به خدا جز به دل پاک نیست شستن غم ازدل غمناک نیست
در این گونه شعارها می خواهد با شعار خدمت به خلق، حج را نفی کند، در حالی که یکی از اثرات حج، همین خدمت به خلق است. همچنین روشن است که آنکه متوجه خدای متعال شده، باید دستور او را اطاعت کند و رفتن به حج یکی از دستورات خدای متعال است.
[1]. تحف العقول عن آل الرسول ص، ص: 103.
- [آیت الله جوادی آملی] محل احرام حج، مکّه قدیم است یا مطلق مکّه؟
- [آیت الله جوادی آملی] محل احرام حج، مکّه قدیم است یا مطلق مکّه؟
- [آیت الله جوادی آملی] محل احرام حج، مکّه قدیم است یا مطلق مکّه؟
- [آیت الله خامنه ای] احرام حج باید از مکه قدیم باشد یا از تمام شهرفعلی مکه میتوان مُحرم شد؟
- [آیت الله جوادی آملی] حکم رفتن به توابع مکّه بین عمره تمتع و حج، بدون احرام حج چیست؟
- [سایر] گفته شده اگر ما یک قدم به سمت خدا برویم، خدا ده قدم به سمت ما می آید، پس چرا این را حس نمی کنیم؟
- [آیت الله جوادی آملی] حکم رفتن به توابع مکّه بین عمره تمتع و حج، بدون احرام حج چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا احرام بستن در حجّ تمتّع باید در مکّه قدیم باشد یا در هر کجای مکّه باشد اشکالی ندارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا احرام بستن در حجّ تمتّع باید در مکّه قدیم باشد یا در هر کجای مکّه باشد اشکالی ندارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا احرام بستن در حجّ تمتّع باید در مکّه قدیم باشد یا در هر کجای مکّه باشد اشکالی ندارد؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر کسی مستطیع شود و مکه نرود و فقیر شود؛ باید اگرچه به زحمت باشد که قابل تحمل است بعدا حج کند و اگر نتواند حج برود؛ چنانچه کسی او را برای حج اجیر کند؛ باید به مکه رود و حج کسی را که برای او اجیر شده به جا آورد و ممکن باشد تا سال بعد در مکه بماند و برای خود حج نماید؛ ولی اگر ممکن باشد که اجیر شود و اجرت را نقد بگیرد و کسی که او را اجیر کرده راضی شود که حج او در سال بعد به جا آورده شود؛ باید سال اول برای خود و سال بعد برای کسی که اجیر شده حج نماید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی مستطیع شود و به مکّه نرود و فقیر شود، باید اگرچه با زحمت هم باشد بعدا حجّ کند و اگر به هیچ قسم نتواند حج برود، چنانچه کسی او را برای حجّ اجیر کند، باید به مکّه رود و حجّ کسی را که برای او اجیر شده بجا آورد و تا سال بعد در مکّه بماند و برای خود حجّ نماید؛ ولی اگر ممکن باشد که اجیر شود و اجرت را نقد بگیرد و کسی که او را اجیر کرده راضی شود که حجّ او را در سال بعد بجا آورد، باید سال اوّل برای خود و سال بعد برای کسی که اجیر شده حجّ نماید.
- [آیت الله بروجردی] اگر کسی مستطیع شود و مکه نرود و فقیر شود، باید اگر چه به زحمت باشد بعداً حج کند و اگر به هیچ قسم نتواند حج برود، چنانچه کسی او را برای حج اجیر کند، باید به مکه رود و حج کسی را که برای او اجیر شده به جا آورد و تا سال بعد در مکه بماند و برای خود حج نماید، ولی اگر ممکن باشد که اجیر شود و اجرت را نقد بگیرد و کسی که او را اجیر کرده راضی شود که حج او در سال بعد به جا آورده شود، باید سال اوّل برای خود و سال بعد برای کسی که اجیر شده، حج نماید.
- [امام خمینی] اگر کسی مستطیع شود و مکه نرود و فقیر شود باید اگر چه به زحمت باشد بعدا حج کند، و اگر به هیچ قسم نتواند حج برود، چنانچه کسی او را برای حج اجیر کند باید به مکه رود و حج کسی را که برای او اجیر شده بجا آورد و تا سال بعد در مکه بماند و برای خود حج نماید، ولی اگر ممکن باشد که اجیر شود و اجرت را نقد بگیرد و کسی که او را اجیر کرده راضی شود که حج او در سال بعد بجا آورده شود، باید سال اول برای خود و سال بعد برای کسی که اجیر شده حج نماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر کسی مستطیع شود و مکه نرود و فقیر شود، باید اگر چه به زحمت باشد بعداً حج کند و اگر به هیچ قسم نتواند حج برود، چنان چه کسی او را برای حج اجیر کند، باید به مکه رود و حج کسی را که برای او اجیر شده به جا آورد و تا سال بعد در مکه بماند و برای خود حج نماید. ولی اگر ممکن باشد که اجیر شود و اجرت را نقد بگیرد و کسی که او را اجیر کرده راضی شود که حج او در سال بعد به جا آورده شود، باید سال اول برای خود و سال بعد برای کسی که اجیر شده حج نماید.
- [آیت الله خوئی] اگر کسی مستطیع شود و مکه نرود و فقیر شود، باید اگرچه به زحمت باشد بعداً حج کند، و اگر به هیچ قسم نتواند حج برود، چنانچه کسی او را برای حج اجیر کند، باید به مکه رود و حج کسی را که برای او اجیر شده بهجا آورد و تا سال بعد در مکه بماند و برای خود حج نماید، ولی اگر ممکن باشد که اجیر شود و اجرت را نقد بگیرد و کسی که او را اجیر کرده، راضی شود که حج او در سال بعد بهجا آورده شود، باید سال اول برای خود و سال بعد برای کسی که اجیر شده حج نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی مستطیع شود و مکّه نرود و فقیر شود باید اگرچه بزحمت باشد بعداً حجّ کند، و اگر بهیچ قسم نتواند حجّ برود، چنانچه کسی او را برای حجّ اجیر کند، باید به مکّه رود وحجّ کسی را که برای او اجیر شده بجا آورد وتا سال بعد در مکّه بماند وبرای خود حجّ نماید، ولی اگر ممکن باشد که اجیر شود واجرت را نقد بگیرد و کسی که او را اجیر کرده راضی شود که حجّ او در سال بعد بجا آورده شود، باید سال اوّل برای خود وسال بعد برای کسی که اجیر شده حجّ نماید.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر برای تجارت مثلاً تا جدّه برود ومالی به دست آورد که اگر بخواهد از آنجا به مکّه رود مستطیع باشد، باید حجّ کند و در صورتی که حجّ نماید اگرچه بعداً مالی پیدا کند که بتواند از وطن خود به مکّه رود، دیگر حجّ بر او واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر برای تجارت یا کار دیگری به جدّه برود و آنجا مالی بدست آورد که اگر بخواهد از آنجا به مکّه رود مستطیع باشد و سایر شرایط را دارا باشد باید حج کند و در صورتی که حج نماید، اگر چه بعداً مالی پیدا کند که بتواند از وطن خود به مکه رود، دیگر حج بر او واجب نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر برای تجارت مثلاً تا جدّه برود ومالی به دست اورد که اگر بخواهد ازانجا به مکّه رود مستطیع باشد ،باید حجّ کند ودر صورتی که حجّ نماید ،اگر چه بعداً مالی پیدا کند که بتواند از وطن خود به مکّه برود ، دیگر حجّ بر او واجب نیست .