إِنَّ عِدَّةَ الشهُّورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شهَرًا فیِ کِتَابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ مِنهْا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَالِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلَا تَظْلِمُواْ فِیهِنَّ أَنفُسَکُمْ؛[1] شمار ماهها در نزد خدا، در کتاب خدا از آن روز که آسمانها و زمین را بیافریده، دوازده است. چهار ماه، ماههای حرامند. این است شیوه درست. در آن ماهها بر خویشتن ستم مکنید. در جواب سوال شما قبل از هر چیز باید دقت کرد که بهره انسان از دانش بسیار اندک است. وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلاً؛[2] آنچه از علم به شما روزی شده بسیار اندک است. و نقص شناخت انسان او را مضطر به دین داری نموده است. و با عدم غفلت از این مساله، بسیار روشن است که نمی توانیم دلیل احکام را بیابیم. عالم دارای اسرار بسیاری است و قسمت اعظم آن در دسترس دانش ما نیست (عالم غیب) و خبری از آن نداریم . و خداوند بنا بر مصالح و مفاسد احکامی را تشریع می کند، منطقه ای در اطراف کعبه را "حرم" اعلام می کند و حرمت بیشتری برای آن قائل می شود. یا زمان خاصی را دارای حرمت بیشتری اعلام می کند. مثل ماه های حرام که احکام و جزئیات خاص خود را دارد. (رجب، محرم، ذیقعده و ذیحجه ماه های حرام هستند.) و با توجه به پیوند شدید روح و جسم در انسان، زمان و مکان در او موثر واقع می شوند و مناسک با توجه به زمان و مکان بیان می شوند. مساله حج، روزه و جهاد و ... بعضی از این مناسک هستند. به عنوان مثال جنگ در این ماه ها حرام است: یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فیهِ قُلْ قِتالٌ فیهِ کَبیرٌ؛[3] تو را از جنگ کردن در ماه حرام می پرسند. بگو: جنگ کردن در آن ماه گناهی بزرگ است. "تحریم جنگ در این چهار ماه یکی از طرق پایان دادن به جنگهای طویل المدة، و وسیلهای برای دعوت به صلح و آرامش بود، زیرا هنگامی که جنگجویان چهار ماه از سال اسلحه را به زمین بگذارند و صدای چکاچک شمشیرها یا صفیر گلوله ها خاموش شود و مجالی برای تفکر و اندیشه به وجود آید احتمال پایان یافتن جنگ بسیار زیاد است. همیشه ادامه یک کار با شروع مجدد آن پس از خاموشی تفاوت دارد و دومی به مراتب مشکلتر است، فراموش نمیکنیم که در دوران جنگهای بیستساله ویتنام چه اندازه زحمت میکشیدند تا یک آتش بس بیست و چهار ساعته در آغازسال نو مسیحی یا مانند آن به وجود آورند، ولی اسلام برای پیروان خود در هر سال یک آتش بس چهارماهه اعلام میدارد و این خود نشانه روح صلح طلبی اسلام است."[4] مساله ماه های حرام بسیار با سابقه است. که حداقل از زمان حضرت ابراهیم (ع) بوده است. قبل از اسلام، مردم جاهل، تغییراتی در این حکم الهی ایجاد می کردند: إِنَّمَا النَّسیءُ زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عاماً لِیُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ؛[5] به تأخیرافکندن ماههای حرام، افزونی در کفر است و موجب گمراهی کافران. آنان یک سال آن ماه را حلال میشمردند و یک سال حرام، تا با آن شمار که خدا حرام کرده است توافق یابند. پس آنچه را که خدا حرام کرده حلال میشمارند. کردار ناپسندشان در نظرشان آراسته گردید. و خود این حکم (حرمت ماه های چهارگانه) می تواند دارای بطونی باشد، که یکی از آن ها را بریتان نقل می کنم: امام باقر (ع) می فرمایند: ای أبا حمزه! روشنترین و آشکارترین برهان (امامت ائمه دوازدهگانه) برای کسی که خدای تعالی او را هدایت فرموده گفتار اوست. در قرآن مجید که فرموده: (به درستی که عدد ماهها نزد خدا دوازده ماه است روزی که آفرید آسمانها و زمینها را، از آنها چهار ماه حرام است، این است دین استوار، پس ستم نکنید در آنها بر خویشتن؟) و شناسایی ماهها مانند محرم و صفر و ربیع و ماههای پس از آن و همچنین ماههای حرام: رجب و ذی قعدة و ذی حجة و محرم دین محکم خدا نیست چون یهود و نصاری و مجوس و سایر ملتها و همه مخالف و موافق (مذهب) این ماهها را می شناسند، و اسامی آنها را شماره می کنند؛ بلکه آنها امامان و سرپرستان دین خدایند، و مراد از ماههای حرام (در آیه شریفه) امیر المؤمنین علیه السّلام است که نام او از نام (علی) که نام خدا است جدا شده و مشتقّ است، همان طور که نام محمد صلّی اللَّه علیه و آله از نام (محمود) خدا مشتقّ است، و دیگر سه فرزند آن حضرت که نامهای آنها علی است: علی بن الحسین (زین العابدین) و علی بن موسی (الرضا) و علی بن محمد (هادی) و به احترام آن حضرت این نام (علی) از نام خدا جدا شده و مشتقّ است.؛[6] [1]. توبه آیه 36. [2]. اسراء آیه 85. [3]. بقره آیه 217. [4]. تفسیر نمونه، ج7، ص: 409. [5]. توبه آیه 37. [6]. الإنصاف فی النص علی الأئمة ع ص 73.
إِنَّ عِدَّةَ الشهُّورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شهَرًا فیِ کِتَابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ مِنهْا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَالِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ فَلَا تَظْلِمُواْ فِیهِنَّ أَنفُسَکُمْ؛[1] شمار ماهها در نزد خدا، در کتاب خدا از آن روز که آسمانها و زمین را بیافریده، دوازده است. چهار ماه، ماههای حرامند. این است شیوه درست. در آن ماهها بر خویشتن ستم مکنید.
در جواب سوال شما قبل از هر چیز باید دقت کرد که بهره انسان از دانش بسیار اندک است.
وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلاً؛[2] آنچه از علم به شما روزی شده بسیار اندک است.
و نقص شناخت انسان او را مضطر به دین داری نموده است. و با عدم غفلت از این مساله، بسیار روشن است که نمی توانیم دلیل احکام را بیابیم. عالم دارای اسرار بسیاری است و قسمت اعظم آن در دسترس دانش ما نیست (عالم غیب) و خبری از آن نداریم .
و خداوند بنا بر مصالح و مفاسد احکامی را تشریع می کند، منطقه ای در اطراف کعبه را "حرم" اعلام می کند و حرمت بیشتری برای آن قائل می شود. یا زمان خاصی را دارای حرمت بیشتری اعلام می کند. مثل ماه های حرام که احکام و جزئیات خاص خود را دارد. (رجب، محرم، ذیقعده و ذیحجه ماه های حرام هستند.)
و با توجه به پیوند شدید روح و جسم در انسان، زمان و مکان در او موثر واقع می شوند و مناسک با توجه به زمان و مکان بیان می شوند. مساله حج، روزه و جهاد و ... بعضی از این مناسک هستند. به عنوان مثال جنگ در این ماه ها حرام است:
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فیهِ قُلْ قِتالٌ فیهِ کَبیرٌ؛[3] تو را از جنگ کردن در ماه حرام می پرسند. بگو: جنگ کردن در آن ماه گناهی بزرگ است.
"تحریم جنگ در این چهار ماه یکی از طرق پایان دادن به جنگهای طویل المدة، و وسیلهای برای دعوت به صلح و آرامش بود، زیرا هنگامی که جنگجویان چهار ماه از سال اسلحه را به زمین بگذارند و صدای چکاچک شمشیرها یا صفیر گلوله ها خاموش شود و مجالی برای تفکر و اندیشه به وجود آید احتمال پایان یافتن جنگ بسیار زیاد است. همیشه ادامه یک کار با شروع مجدد آن پس از خاموشی تفاوت دارد و دومی به مراتب مشکلتر است، فراموش نمیکنیم که در دوران جنگهای بیستساله ویتنام چه اندازه زحمت میکشیدند تا یک آتش بس بیست و چهار ساعته در آغازسال نو مسیحی یا مانند آن به وجود آورند، ولی اسلام برای پیروان خود در هر سال یک آتش بس چهارماهه اعلام میدارد و این خود نشانه روح صلح طلبی اسلام است."[4]
مساله ماه های حرام بسیار با سابقه است. که حداقل از زمان حضرت ابراهیم (ع) بوده است. قبل از اسلام، مردم جاهل، تغییراتی در این حکم الهی ایجاد می کردند:
إِنَّمَا النَّسیءُ زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَرُوا یُحِلُّونَهُ عاماً وَ یُحَرِّمُونَهُ عاماً لِیُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ؛[5] به تأخیرافکندن ماههای حرام، افزونی در کفر است و موجب گمراهی کافران. آنان یک سال آن ماه را حلال میشمردند و یک سال حرام، تا با آن شمار که خدا حرام کرده است توافق یابند. پس آنچه را که خدا حرام کرده حلال میشمارند. کردار ناپسندشان در نظرشان آراسته گردید.
و خود این حکم (حرمت ماه های چهارگانه) می تواند دارای بطونی باشد، که یکی از آن ها را بریتان نقل می کنم:
امام باقر (ع) می فرمایند: ای أبا حمزه! روشنترین و آشکارترین برهان (امامت ائمه دوازدهگانه) برای کسی که خدای تعالی او را هدایت فرموده گفتار اوست. در قرآن مجید که فرموده: (به درستی که عدد ماهها نزد خدا دوازده ماه است روزی که آفرید آسمانها و زمینها را، از آنها چهار ماه حرام است، این است دین استوار، پس ستم نکنید در آنها بر خویشتن؟) و شناسایی ماهها مانند محرم و صفر و ربیع و ماههای پس از آن و همچنین ماههای حرام: رجب و ذی قعدة و ذی حجة و محرم دین محکم خدا نیست چون یهود و نصاری و مجوس و سایر ملتها و همه مخالف و موافق (مذهب) این ماهها را می شناسند، و اسامی آنها را شماره می کنند؛ بلکه آنها امامان و سرپرستان دین خدایند، و مراد از ماههای حرام (در آیه شریفه) امیر المؤمنین علیه السّلام است که نام او از نام (علی) که نام خدا است جدا شده و مشتقّ است، همان طور که نام محمد صلّی اللَّه علیه و آله از نام (محمود) خدا مشتقّ است، و دیگر سه فرزند آن حضرت که نامهای آنها علی است: علی بن الحسین (زین العابدین) و علی بن موسی (الرضا) و علی بن محمد (هادی) و به احترام آن حضرت این نام (علی) از نام خدا جدا شده و مشتقّ است.؛[6]
[1]. توبه آیه 36.
[2]. اسراء آیه 85.
[3]. بقره آیه 217.
[4]. تفسیر نمونه، ج7، ص: 409.
[5]. توبه آیه 37.
[6]. الإنصاف فی النص علی الأئمة ع ص 73.
- [آیت الله سبحانی] اوّل ماه قمری چگونه اثبات می شود؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا باید سال خمس را ماه قمری قرار داد یا طبق ماههای شمسی نیز جایز است؟
- [سایر] چرا اسلام سال قمری را انتخاب کرد؟ برتری ماههای قمری نسبت به شمسی در چیست؟
- [آیت الله سبحانی] اگر گروه های رصدی با ابزارهای اپتیکی قبل از غروب خورشید، شب اول ماه قمری را ببینند، آیا می توان حکم کرد که فردا اول ماه قمری می باشد؟
- [سایر] با توجه به این که ماه محرم، اولین ماه قمری است و شهادت امام حسین (ع) در دهم این ماه واقع شده، چرا تحویل سال قمری را در محرم انتخاب کردند؟
- [سایر] سلام. نمازهای اول ماه که در مفاتیح ذکر شده شامل ماه قمری یا شمسی میباشد؟ ب عنوان مثال اول ماه تیر، یا اول ماه رمضان؟
- [آیت الله خامنه ای] سال شمسی یا قمری
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ملاک انجام عمره در ماه قمری ، زمان محرم شدن است یا انجام عمل؟
- [آیت الله علوی گرگانی] به نظر مبارک معظّم له علامت یا علامتهای هلال شب اوّل ماه قمری چه میباشد؟
- [آیت الله بهجت] اگر تشخیص ما درباره شب های ماه قمری با تقویم اختلاف داشت، کدام یک مقدّم است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] برای دادن خمس می توان معیار را سال شمسی یا قمری قرار داد.
- [آیت الله جوادی آملی] .معیار در سال خمسی، لزوماً ماه های سال قمری نیست، بلکه هر کس می تواند ابتدای کسب و کار خود را بر اساس ماه های سال شمسی محاسبه نماید و پس از گذشت یکسال شمسی از اوّلین ماه احتساب شده، خمسِ باقی مانده درآمد خودش را بپردازد. محاسبه قبل و بعد از سال
- [آیت الله مکارم شیرازی] زنان سیّده و غیر سیّده هر دو بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری یائسه می شوند، یعنی اگر در این سنّ و سال خونی ببینند خون حیض نیست، مگر این که آنچه می بینند تمام شرایط حیض را داشته باشد که در این صورت باید مطابق آن عمل کنند. 1. 50 سال قمری تقریبا 543 روز و 18 ساعت ، یعنی 18 ماه و سه روز کمتر از 50 سال شمسی است. بنابر این سن یائسگی به سال شمسی 48 سال و 6 ماه می شود.
- [آیت الله مظاهری] زنهای سیّده بعد از تمام شدن شصت سال قمری یائسه میشوند یعنی خون حیض نمیبینند، و زنهایی که سیّده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری یائسه میشوند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] زنهای سیّده بعد از تمام شدن شصت سال قمری یائسه می شوند یعنی خون حیض نمی بینند و زنهایی که سیّده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری یائسه می شوند.
- [آیت الله بهجت] زنهای سیّده بعد از تمام شدن شصت سال قمری یائسه میشوند، یعنی خون حیض نمیبینند؛ و زنهایی که سیّده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال قمری یائسه میشوند.
- [آیت الله سیستانی] مقصود از یک ماه ، در غیر مورد تعیین عادت وقتیه گذشتن سی روز از ابتدای خون دیدن است نه از روز اول ماه تا آخر ماه . و اما در مورد تعیین عادت وقتیه منظور ماه قمری است نه شمسی .
- [آیت الله شبیری زنجانی] چنانچه در مسأله 1865 گفته شد زکات طلا و نقره در صورتی واجب میشود که انسان یازده ماه کامل قمری مالک مقدار نصاب باشد و اگر در بین یازده ماه طلا و نقره او از نصاب اوّل کمتر شود، زکات بر او واجب نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خونی که دختر پیش از تمام شدن نه سال قمری و زن بعد از یائسه شدن میبیند، حیض نیست.
- [آیت الله مظاهری] خونی که دختر پیش از تمام شدن نه سال قمری و زن بعد از یائسه شدن میبیند، حیض نیست.