شهادت به ولایت حضرت علی(ع) (اشهد ان علیاً ولی الله) هیچ گاه جزء اذان نبوده است. فقها نیز در کتاب های فقهی خود، یادآور شده اند که نبایستی کسی این شهادت را به نیت جزء اذان بگوید. ولی مستحب است که انسان به دنبال شهادت به رسالت پیامبر(ص) این شهادت را نیز ذکر کند؛ و آن را جزء اذان به حساب نیاورد. و به دلایلی که اشاره خواهیم کرد، شیعه افزودن آن را به اذان نه تنها بدعت و مخالف کتاب و سنت نمی داند، بلکه بر افزودن آن نیز اصرار دارد.[1] در مورد سابقۀ این عبارت باید عرض شود: حضرت آیت الله سید اسماعیل مرعشی در کتاب اهمیت اذان واقامه و سومین شهادت، دو حدیث را از کتاب (السلافه فی امر الخلافه) که اثر محقق و دانشمند بزرگ اهل سنت شیخ عبدالله مراغی مصری است نقل می کند و از این دو حدیث برمی آید که شهادت سوم از زمان رسول خدا(ص) وجود داشته است. 1- سلمان فارسی در عصر پیامبر در اذان و اقامه بعد از گواهی به یکتایی خدا و رسالت پیامبر(ص) به ولایت امیرمؤمنان علی (ع) نیز شهادت می داد. یکی از اصحاب به محضر رسول خدا(ص) رسید و عرض کرد: (ای رسول خدا، امروز موضوعی را شنیدم که قبلا" نشنیده بودم. پیامبر فرمود: آن موضوع چیست؟ او عرض کرد: سلمان اذان می گفت. شنیدم او بعد از گواهی به یکتایی خدا و رسالت پیامبر(شهادتین) به ولایت علی (ع) گواهی داد (این ماجرا بعد از حجه الوداع پس از ماجرای غدیر رخ داد). پیامبر فرمو: سمعتم خیراً: چیز خوبی شنیده اید). 2- نیز در مورد ابوذر غفاری روایت شده، یکی از اصحاب نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! ابوذر در اذان بعد از شهادت به رسالت پیامبر(ص) به ولایت علی شهادت می دهد و می گوید: (اشهد ان علیا" ولی الله) پیامبر فرمود: (کذلک اونسیتم قولی فی غدیر خم من کنت مولاه فعلی مولاه فمن ینکث فانما ینکث علی نفسه: همین گونه است. مگر سخن مرا در غدیر خم فراموش کرده اید که گفتم هر کس من رهبر او هستم پس علی (ع) رهبر او است. هر کس پیمان را بشکند قطعا" به خودش آسیب رسانده است). در هر حال علی (ع) به حکم آیه (انما ولیکم الله والرسول ...)،[مائده/55] از اولیاء الهی بر مسلمین است، شهادت دادن بر ولای علی به حکم آیه، بدون آن که آن را جزء اذان بدانیم کاری است محبوب. اگر به تاریخ مراجعه کنیم، در می یابیم که به طور کلی، سه دیدگاه متفاوت در برخورد با امیرمؤمنان علی(ع) وجود داشته است: 1. عدهای از روی حسادت، آن حضرت را دشمن داشته و ایشان را مدتها، حتی بر روی منابر لعن می کردند.[2] 2. گروهی در دوستی و اظهار محبت نسبت به آن حضرت آنقدر افراط و غلوّ کردند که العیاذ باللّه او را خدا می دانستند و می گفتند: مقام او از پیامبر(ص) هم بالاتر است.[3] 3. دسته سوم حد اعتدال را پیش گرفته و با وجود بیان و اثبات کرامات زیادی برای آن حضرت، معتقدند ایشان نه خدا بوده و نه پیامبر خدا؛ بلکه تنها ولی خدا و امام و پیشوای معصوم شیعیان است؛ بر این اساس، شیخ صدوق می فرماید: اصرار ما بر افزودن "اشهد انّ علیّا ولیّ اللّه" به این جهت است که موضعگیری ما به عنوان شعار شیعه واقعی، در برابر کسانی که ادعای دوستی نسبت به آن حضرت را دارند، کاملاً روشن شود و بدانند که ما علی را فقط ولی خدا می دانیم. یکی از مهمترین وجوه بیان این "ذکر" همین نکته است.[4] وجه دیگر این است که شیعه افزودن این ذکر را به قصد رجا و امید به مطلوبیت این کار، انجام می دهد، و این مشکلی در اذان نمازگزار ایجاد نمی کند؛ چرا که مثل صلوات بر پیامبر(ص) است.[5] یعنی همانگونه که وقتی در اذان یا در نماز یا هر جای دیگر، نام پیامبر اکرم(ص) را میشنویم، صلوات می فرستیم و آن را جزئی از اذان و نماز نمی دانیم و این کار به نحو عمومی مستحب است، افزودن ذکر "اشهد انّ علیّا ولیّ الله" نیز چنین است.[6] علامه سیدبحرالعلوم در همین باب میفرماید: (و اکمل الشهادتین باللتیقد اکمل الدین بها فی الملة*فانها مثل الصلوة خارجةعن الخصوص بالعموم و الجهة؛[7] یعنی شهادتین را با جملهای کامل کن که دین با آن کامل می شود. (مسألة ولایت) این "ذکر" مثل "صلوات" است که به نحو عمومی در هرجا مستحب است.) از دیگر مستندات شیعه برای افزودن این "ذکر" این است که شهادت به ولی خدا بودن امیرمؤمنان، از شعایر شیعه است که در آیات و روایات متعددی به اثبات رسیده و همانگونه که اشاره گردید، آیه 55 مائده بر این امر دلالت دارد؛ همینطور روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: (هرگاه یکی از شما: ")[8] بنابراین افزودن شهادت سوم (اشهد انّ علیّا ولیّ الله) در اذان بدعت نخواهد بود؛ بلکه به نحو عام مستند به آیات و روایات است. [1]. بحارالانوار، ج 81، ص 111، چاپ سوم، مصححه، داراحیأالتراث العربی، بیروت. [2]. معالم المدرستین، علامه عسکری، ج 1، ص 370، مؤسسة البعثة. [3]. فصل فی الملل و الاهوأ و النحل، ابنحزم اندلسی، حاشیه شهرستانی، ج 1، ص 204، نشر مکتبة المثنی بغداد. [4]. بحارالانوار، ج 81، ص 111. [5]. جواهرالکلام، نجفی، ج 9، کتاب الصلوة فی فصول الاذان، ص 89 و 90، داراحیأ التراث العربی، بیروت. [6].جواهر، همان. [7]. بحارالانوار، ج81، ص 112. [8]. ر.ک: الاحتجاج، علامه طبرسی، ج 1، ص 231، منشورات دارالنعمان للطباعة و النشر نجف اشرف.
شهادت به ولایت حضرت علی(ع) (اشهد ان علیاً ولی الله) هیچ گاه جزء اذان نبوده است. فقها نیز در کتاب های فقهی خود، یادآور شده اند که نبایستی کسی این شهادت را به نیت جزء اذان بگوید. ولی مستحب است که انسان به دنبال شهادت به رسالت پیامبر(ص) این شهادت را نیز ذکر کند؛ و آن را جزء اذان به حساب نیاورد. و به دلایلی که اشاره خواهیم کرد، شیعه افزودن آن را به اذان نه تنها بدعت و مخالف کتاب و سنت نمی داند، بلکه بر افزودن آن نیز اصرار دارد.[1]
در مورد سابقۀ این عبارت باید عرض شود:
حضرت آیت الله سید اسماعیل مرعشی در کتاب اهمیت اذان واقامه و سومین شهادت، دو حدیث را از کتاب (السلافه فی امر الخلافه) که اثر محقق و دانشمند بزرگ اهل سنت شیخ عبدالله مراغی مصری است نقل می کند و از این دو حدیث برمی آید که شهادت سوم از زمان رسول خدا(ص) وجود داشته است.
1- سلمان فارسی در عصر پیامبر در اذان و اقامه بعد از گواهی به یکتایی خدا و رسالت پیامبر(ص) به ولایت امیرمؤمنان علی (ع) نیز شهادت می داد. یکی از اصحاب به محضر رسول خدا(ص) رسید و عرض کرد: (ای رسول خدا، امروز موضوعی را شنیدم که قبلا" نشنیده بودم. پیامبر فرمود: آن موضوع چیست؟ او عرض کرد: سلمان اذان می گفت. شنیدم او بعد از گواهی به یکتایی خدا و رسالت پیامبر(شهادتین) به ولایت علی (ع) گواهی داد (این ماجرا بعد از حجه الوداع پس از ماجرای غدیر رخ داد). پیامبر فرمو: سمعتم خیراً: چیز خوبی شنیده اید).
2- نیز در مورد ابوذر غفاری روایت شده، یکی از اصحاب نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! ابوذر در اذان بعد از شهادت به رسالت پیامبر(ص) به ولایت علی شهادت می دهد و می گوید: (اشهد ان علیا" ولی الله) پیامبر فرمود: (کذلک اونسیتم قولی فی غدیر خم من کنت مولاه فعلی مولاه فمن ینکث فانما ینکث علی نفسه: همین گونه است. مگر سخن مرا در غدیر خم فراموش کرده اید که گفتم هر کس من رهبر او هستم پس علی (ع) رهبر او است. هر کس پیمان را بشکند قطعا" به خودش آسیب رسانده است). در هر حال علی (ع) به حکم آیه (انما ولیکم الله والرسول ...)،[مائده/55] از اولیاء الهی بر مسلمین است، شهادت دادن بر ولای علی به حکم آیه، بدون آن که آن را جزء اذان بدانیم کاری است محبوب.
اگر به تاریخ مراجعه کنیم، در می یابیم که به طور کلی، سه دیدگاه متفاوت در برخورد با امیرمؤمنان علی(ع) وجود داشته است:
1. عدهای از روی حسادت، آن حضرت را دشمن داشته و ایشان را مدتها، حتی بر روی منابر لعن می کردند.[2]
2. گروهی در دوستی و اظهار محبت نسبت به آن حضرت آنقدر افراط و غلوّ کردند که العیاذ باللّه او را خدا می دانستند و می گفتند: مقام او از پیامبر(ص) هم بالاتر است.[3]
3. دسته سوم حد اعتدال را پیش گرفته و با وجود بیان و اثبات کرامات زیادی برای آن حضرت، معتقدند ایشان نه خدا بوده و نه پیامبر خدا؛ بلکه تنها ولی خدا و امام و پیشوای معصوم شیعیان است؛ بر این اساس، شیخ صدوق می فرماید: اصرار ما بر افزودن "اشهد انّ علیّا ولیّ اللّه" به این جهت است که موضعگیری ما به عنوان شعار شیعه واقعی، در برابر کسانی که ادعای دوستی نسبت به آن حضرت را دارند، کاملاً روشن شود و بدانند که ما علی را فقط ولی خدا می دانیم. یکی از مهمترین وجوه بیان این "ذکر" همین نکته است.[4]
وجه دیگر این است که شیعه افزودن این ذکر را به قصد رجا و امید به مطلوبیت این کار، انجام می دهد، و این مشکلی در اذان نمازگزار ایجاد نمی کند؛ چرا که مثل صلوات بر پیامبر(ص) است.[5]
یعنی همانگونه که وقتی در اذان یا در نماز یا هر جای دیگر، نام پیامبر اکرم(ص) را میشنویم، صلوات می فرستیم و آن را جزئی از اذان و نماز نمی دانیم و این کار به نحو عمومی مستحب است، افزودن ذکر "اشهد انّ علیّا ولیّ الله" نیز چنین است.[6]
علامه سیدبحرالعلوم در همین باب میفرماید:
(و اکمل الشهادتین باللتیقد اکمل الدین بها فی الملة*فانها مثل الصلوة خارجةعن الخصوص بالعموم و الجهة؛[7] یعنی شهادتین را با جملهای کامل کن که دین با آن کامل می شود. (مسألة ولایت) این "ذکر" مثل "صلوات" است که به نحو عمومی در هرجا مستحب است.)
از دیگر مستندات شیعه برای افزودن این "ذکر" این است که شهادت به ولی خدا بودن امیرمؤمنان، از شعایر شیعه است که در آیات و روایات متعددی به اثبات رسیده و همانگونه که اشاره گردید، آیه 55 مائده بر این امر دلالت دارد؛ همینطور روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: (هرگاه یکی از شما: ")[8] بنابراین افزودن شهادت سوم (اشهد انّ علیّا ولیّ الله) در اذان بدعت نخواهد بود؛ بلکه به نحو عام مستند به آیات و روایات است.
[1]. بحارالانوار، ج 81، ص 111، چاپ سوم، مصححه، داراحیأالتراث العربی، بیروت.
[2]. معالم المدرستین، علامه عسکری، ج 1، ص 370، مؤسسة البعثة.
[3]. فصل فی الملل و الاهوأ و النحل، ابنحزم اندلسی، حاشیه شهرستانی، ج 1، ص 204، نشر مکتبة المثنی بغداد.
[4]. بحارالانوار، ج 81، ص 111.
[5]. جواهرالکلام، نجفی، ج 9، کتاب الصلوة فی فصول الاذان، ص 89 و 90، داراحیأ التراث العربی، بیروت.
[6].جواهر، همان.
[7]. بحارالانوار، ج81، ص 112.
[8]. ر.ک: الاحتجاج، علامه طبرسی، ج 1، ص 231، منشورات دارالنعمان للطباعة و النشر نجف اشرف.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شهادت به ولایت امیر مؤمنان علی(علیه السلام) در اذان و اقامه به چه قصدی گفته می شود؟ و آیا صحیح است در تشهد بعد از شهادت به نبوت، شهادت به ولایت نیز گفته شود؟
- [آیت الله جوادی آملی] نظر حضرت عالی دربارهی افزودن این شهادت (أشهد أن فاطمة الزّهراء عصمة الله الکبری و حجّة الله علی الحجج) به قصد ثواب و رجاء، در فصول اذان و اقامه، پس از شهادت به ولایتِ امیرِ مؤمنان (علیه السّلام) چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] نظر حضرتعالی دربارهی افزودن این شهادت (أشهد أن فاطمة الزّهراء عصمة الله الکبری و حجّة الله علی الحجج) به قصد ثواب و رجاء، در فصول اذان و اقامه، پس از شهادت به ولایتِ امیرِ مؤمنان (علیه السّلام) چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا نماز با ذکر شهادت به ولایت امیرالمومنین علی(علیه السلام) در تشهد، باطل می شود؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا خواندن شهادت ثالثه (شهادت بر ولایت حضرت علی علیهالسلام )، در نماز جایز است؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا شهادت بر (علی ولی اللّه) در اذان لازم است؟
- [آیت الله جوادی آملی] آیا افزودنِ شهادت بر ولایت علی عَلَیْهِ السَّلَام در تشهد نماز، به قصد رجاء جایز است؟
- [آیت الله جوادی آملی] آیا افزودنِ شهادت بر ولایت علی عَلَیْهِ السَّلَام در تشهد نماز، به قصد رجاء جایز است؟
- [سایر] اثبات عقلانی ولایت حضرت علی (ع) در غدیر خم؟
- [سایر] اثبات عقلانی ولایت حضرت علی (ع) در غدیر خم؟
- [آیت الله بهجت] بعید نیست مستحب بودن اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام در اذان مستحبی، در صورتی که به نیت مطلوب بودن گفته شود، به عبارات مختلفی که در (نهایه) و (فقیه) و (احتجاج) نقل شده است که (اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) و یا (عَلِیٌ اَمیرُ المُؤمِنین) و یا به عبارت (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) باشد، و اما اقرار به ولایت اگرچه در غیر اذان باشد خوب است، پس احتیاج به دلیل مخصوص ندارد؛ و کاملترین عبارتی که در اینجا گفته میشود آن است که اقرار به خلیفه بودن یا وصی بودن حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و ائمه طاهرین علیهمالسلام در آن باشد.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله سیستانی] (أَشْهَدُ أنَّ عَلِیّاً وَلیُّ اللّهِ) جزء اذان و اقامه نیست ، و لی خوب است بعد از (أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهَ) به قصد قربت گفته شود . ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر : یعنی خدای تعالی بزرگتر از آنست که او را وصف کنند . أَشْهَدُ أَن لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ : یعنی شهادت میدهم که کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست . أَشْهَدُ أَنّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست . أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً أمْیر المُؤمنِین وَلیُّ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . حَیَّ عَلَی الصّلاةِ : یعنی بشتاب برای نماز . حَیَّ عَلَی الْفَلاحِ : یعنی بشتاب برای رستگاری . حَیَّ عَلَی خَیْر الْعَمَلِ : یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَدْ قَامَتِ الصَّلاةُ : یعنی بتحقیق نماز برپا شد . لا إِله إِلاّ اللّهُ : یعنی کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [امام خمینی] ترجمه اذان و اقامه اَللّههُ اَکْبَرُ یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اَشْهَدُ اَنْ لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی شهادت میدهم که غیرخدایی که یکتا وبیهمتا است خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهه یعنی شهادت میدهم که حضرت محمد بن عَبْداللّهه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست. اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیّاً امیرُالمُؤْمنینَ وَلِیُّ اللّههِ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصّلاة والسّلام امیرالمؤمنین و ولیّ خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلوة یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاهحِ یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلیه خَیْرِ الْعَمَلِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَدْ قهامَتِ الصّلوة یعنی به تحقیق نماز برپا شد. لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.