اثبات عقلانی ولایت حضرت علی (ع) در غدیر خم؟ ابتدا باید دقت شود که مسئلهی ولایت امیر المومنین در غدیر خم امری انتصابی از جانب حق تعالی میباشد و امر انتصاب نیز به وسیلهی (نقل) به دیگران ابلاغ و اطلاعرسانی میشود. لذا در مبحث اثبات ولایت حضرت در غدیر خم و یا مصدایق آن، اگر چه دلایل عقلی نیز وجود دارد، اما این اصرار را نپذیرید که حتماً از طریق غیر نقلی به اثبات رسد. چرا که این ترفندی برای کمرنگ کردن نقش حدیث غدیرخم که مستند اهل تشیع و تسنن است می باشد. به هر حال برای اثبات عقلانی ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام در غدیر خم توجه شما را به ماجرایی جالب دعوت می کنم که در آن به خوبی این امر اثبات شده است: یکی از بزرگان می گوید: روزی یکی از دوستان سنی به دیدنم آمده بود. گفتگوی مفصلی درباره حقانیت اهل بیت داشتم از جمله به خطبه ی حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در غدیر خم استناد کردم. ایشان می گفت : مولا در این حدیث به معنای دوست آمده است . نهایتا هر چه دلیل آوردم قبول نکرد . خداحافظی کرد و به سمت بلوچستان حرکت کرد. یک ساعت از رفتنش گذشته بود که به او زنگ زدم و گفتم : کار خیلی مهمی با شما دارم باید برگردی!!! گفت : من باید بروم؛ وقت ندارم برگردم؛ خانواده ام منتظرم هستند چه کارم داری؟ در تلفن بگو!! گفتم: کار مهمی دارم؛ تلفنی نمی توانم بگویم باید خودت اینجا باشی. خیلی اصرار کردم و به زور برگشت. وقتی به من رسید گفت: چه کار مهمی داری که من را از این همه راه برگرداندی؟ گفتم: می خواستم بهت بگم: دوستت دارم. گفت: همین!! گفتم: بله. همین را خواستم به شما بگویم. دوستم ناراحت شد و گفت: خانواده ام منتظرم بودند و باید می رفتم این همه راه من را برگرداندی که بگویی دوستت دارم!! اذیت می کنی؟ گفتم: سوال من همین جا است چطور وقتی شما با عجله به سمت خانواده ی منتظرتان می روید، و شما را از راهتان که می روید بر می گردانم تا به شما بگویم دوستت دارم؛ ناراحت می شوی و در عقل من شک می کنی !! ولی وقتی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) دهها هزار نفر را که با عجله به سمت خانواده ی خود که آماده ی استقبال از آنها بودند، می رفتند سه روز در زیر آفتاب سوزان ، معطل کردند که فقط بگوند: هر کس من را دوست دارد علی (علیهالسلام) را دوست بدارد. این کار پیامبر (صلی الله علیه و آله) عاقلانه بود! آیا این اقدام پیامبر (صلی الله علیه و آله) ناراحتی مسلمانان را در پی نمی داشت؟؟ آیا آنها در عقل چنین پیامبری شک نمی کردند؟ با این کاری که کردم دوستم با تمام وجود احساس کرد که چه حرف خنده داری زده است و اقرار کرد که پیامبر در جریان غدیر خم، نکته ی مهمتری می خواست بیان کند و الا بیان دوستی علی (علیهالسلام) نیازی نبود مسلمانان را از راهشان برگردانند. دانشجوی گرامی, برای مطالعه و آگاهی بیشتر می توانید به سایتهای ما به نشانی ذیل مراجعه کرده و از مطالب مرتبط و همچنین صدها مورد مطالب متنوع و مفید آن بهره مند شوید: http://www.vahabiat.porsemani.ir/ http://www.adyan.porsemani.ir/
اثبات عقلانی ولایت حضرت علی (ع) در غدیر خم؟
ابتدا باید دقت شود که مسئلهی ولایت امیر المومنین در غدیر خم امری انتصابی از جانب حق تعالی میباشد و امر انتصاب نیز به وسیلهی (نقل) به دیگران ابلاغ و اطلاعرسانی میشود. لذا در مبحث اثبات ولایت حضرت در غدیر خم و یا مصدایق آن، اگر چه دلایل عقلی نیز وجود دارد، اما این اصرار را نپذیرید که حتماً از طریق غیر نقلی به اثبات رسد. چرا که این ترفندی برای کمرنگ کردن نقش حدیث غدیرخم که مستند اهل تشیع و تسنن است می باشد.
به هر حال برای اثبات عقلانی ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام در غدیر خم توجه شما را به ماجرایی جالب دعوت می کنم که در آن به خوبی این امر اثبات شده است:
یکی از بزرگان می گوید: روزی یکی از دوستان سنی به دیدنم آمده بود. گفتگوی مفصلی درباره حقانیت اهل بیت داشتم از جمله به خطبه ی حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در غدیر خم استناد کردم.
ایشان می گفت : مولا در این حدیث به معنای دوست آمده است .
نهایتا هر چه دلیل آوردم قبول نکرد . خداحافظی کرد و به سمت بلوچستان حرکت کرد.
یک ساعت از رفتنش گذشته بود که به او زنگ زدم و گفتم : کار خیلی مهمی با شما دارم باید برگردی!!!
گفت : من باید بروم؛ وقت ندارم برگردم؛ خانواده ام منتظرم هستند چه کارم داری؟ در تلفن بگو!!
گفتم: کار مهمی دارم؛ تلفنی نمی توانم بگویم باید خودت اینجا باشی. خیلی اصرار کردم و به زور برگشت.
وقتی به من رسید گفت: چه کار مهمی داری که من را از این همه راه برگرداندی؟
گفتم: می خواستم بهت بگم: دوستت دارم.
گفت: همین!!
گفتم: بله. همین را خواستم به شما بگویم.
دوستم ناراحت شد و گفت: خانواده ام منتظرم بودند و باید می رفتم این همه راه من را برگرداندی که بگویی دوستت دارم!! اذیت می کنی؟
گفتم: سوال من همین جا است چطور وقتی شما با عجله به سمت خانواده ی منتظرتان می روید، و شما را از راهتان که می روید بر می گردانم تا به شما بگویم دوستت دارم؛ ناراحت می شوی و در عقل من شک می کنی !! ولی وقتی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) دهها هزار نفر را که با عجله به سمت خانواده ی خود که آماده ی استقبال از آنها بودند، می رفتند سه روز در زیر آفتاب سوزان ، معطل کردند که فقط بگوند: هر کس من را دوست دارد علی (علیهالسلام) را دوست بدارد. این کار پیامبر (صلی الله علیه و آله) عاقلانه بود! آیا این اقدام پیامبر (صلی الله علیه و آله) ناراحتی مسلمانان را در پی نمی داشت؟؟ آیا آنها در عقل چنین پیامبری شک نمی کردند؟
با این کاری که کردم دوستم با تمام وجود احساس کرد که چه حرف خنده داری زده است و اقرار کرد که پیامبر در جریان غدیر خم، نکته ی مهمتری می خواست بیان کند و الا بیان دوستی علی (علیهالسلام) نیازی نبود مسلمانان را از راهشان برگردانند.
دانشجوی گرامی, برای مطالعه و آگاهی بیشتر می توانید به سایتهای ما به نشانی ذیل مراجعه کرده و از مطالب مرتبط و همچنین صدها مورد مطالب متنوع و مفید آن بهره مند شوید:
http://www.vahabiat.porsemani.ir/
http://www.adyan.porsemani.ir/
- [سایر] اثبات عقلانی ولایت حضرت علی (ع) در غدیر خم؟
- [سایر] آیا حضرت علی (ع) به حدیث غدیر و ماجرای غدیر خم استدلال کرده است؟
- [سایر] می خواستم بدونم در غدیر خم اولین کسانی که به پیامبر و امیر مومنان حضرت علی(ع)تبریک گفتند چه کسانی بودند؟و آیا ثقل در خطبه غدیر به معنی سنگ گران است یا نه؟
- [سایر] اگر در غدیر خم هزاران نفر شاهد تعیین خلافت علی (ع) بودند، چرا اصحاب به ابوبکر و عمر اعتراض نکردند؟
- [سایر] اگر در غدیر خم هزاران نفر شاهد تعیین خلافت علی (ع) بودند، چرا اصحاب به ابوبکر و عمر اعتراض نکردند؟
- [سایر] آیا امیرالمؤمنین(علیه السلام) برای اثبات امامت و ولایت خود، یادی از حدیث غدیر کرده است؟
- [سایر] اول کسی که در غدیر خم با امام علی علیه السلام بیعت کرد چه کسی بود؟
- [سایر] چرا پیامبر (ص) مسأله ولایت و خلافت امیر المؤمنین را در بازگشت از حجة الوداع و در آن شرایط سخت، در محل غدیر خم مطرح فرمودند؟
- [سایر] آیا غدیر خم دلیل بر امامت حضرت علی علیه السلام است؟ شیعه چه دلیلی بر این مطلب دارد؟
- [سایر] در اثبات امامت و ولایت امام علی ع چه دلایل عقلی وجود دارد؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن (فاطمه) باشد، باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها، فَهِیَ طالِقٌ) یعنی: (طلاق مبارات دادم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست) و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها، فَهِیَ طالِقٌ) یعنی: (طلاق مبارات دادم زن موکّلم فاطمه را در برابر مهر او، پس او رهاست) و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَهْرِها)، (بِمَهرِها) بگوید، اشکال ندارد و اگر مالی را که زن بخشیده مقداری از مهر باشد، باید به جای (مَهرِها) بگوید: (عَلی هَذَا الْمِقْدارِ مِنْ مَهْرِها) و اگر مالی که زن بخشیده از مهر نباشد باید به جای آن بگوید: (عَلی ما بَذَلَتْ).
- [آیت الله شبیری زنجانی] أَشْهَدُ أَنَّ عَلیّاً وَلِیُّ اللَّه) جزء اذان و اقامه نیست؛ البته ولایت امیر المؤمنین و ائمه معصومین علیهمالسلام از ارکان ایمان است و اسلام بدون آن ظاهری بیش نیست و قالبی از معنی تهیست و خوب است که پس از (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، به قصد تیمن و تبرّک، شهادت به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیر المؤمنین و سایر معصومین علیهمالسلام به گونهای که عرفاً از اجزاء اذان و اقامه به حساب نیاید؛ ذکر گردد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، بگوید: )بارَأْتُ زَوْجَتی فاطِمََْ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ( یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: )بارَأتُ زَوْجََْ مُوَکِّلی فاطِمََْ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِقٌ( و در هر دو صورت اگر به جای کلمه )عَلی مَهْرِها( )بِمَهْرِها( بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد موقت را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، بعد بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التزویجَ الی الاجلِ المعلومِ علی المهرِ المعلومِ)، صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: (مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکّلَکَ الی الاجل المعلوم عَلَی المَهْرِ المَعْلُومِ)، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ ذلک لِمُوَکِّلِی) صحیح می باشد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغ? مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: ب?ارَأتُ زَوْجَتِی ف?اطِمَةَ عَلی? مَهْرِه?ا فَهِیَ ط?الِقٌ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیلباید بگوید: ب?ارَأتُ زَوْجَةَ مُوکِّلی ف?اطِمَةَ عَلی? مَهْرِه?ا فَهِیَ ط?الِقٌ و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی? مَهْرِه?ا) (بِمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد. دستور خواندن عقد موقت