برای ظهور جامعه باید آن گونه رشد کند که معنای امام را به خوبی درک کند. و به آن معتقد شود. درک این معنا و رسیدن به آن، قبل از ظهور و عمل کردن مطابق آن بعد از ظهور است. و این یکی از جنبه های آماده سازی، طالبان ظهور است که قبل از ظهور باید آن را محقق کنند. و الا باید قبول کرد که جامعه مستعد ظهور نیست و نباید از خدای متعال توقع تعجیل در ظهور و رساندن امام را داشته باشد. و ائمه خود معرفی کرده اند که یار و یاور آنها باید چه خصیصه ای داشته باشد. (راوی می گوید خدمت حضرت صادق علیه السّلام بودم که سهل بن حسن خراسانی وارد شده سلام کرده نشست. عرضکرد ... چرا دفاع از حق خود نمیکنید با اینکه بیش از صد هزار شیعه شمشیر زن دارید. فرمود بنشین خراسانی خدا جانب ترا رعایت کند. بکنیزی بنام حنیفه فرمود تنور را بیفروزد. تنور افروخته شد چنانچه یک پارچه آتش گردید و قسمت بالای آن سفید شد. بعد رو بمرد خراسانی نموده فرمود برو بنشین داخل تنور. خراسانی شروع بالتماس نموده یا ابن رسول اللَّه مرا به آتش مسوزان. از جرم من درگذر خدا از تو بگذرد. امام فرمود ترا بخشیدم. در همین موقع هارون مکی وارد شد یک کفش خود را به انگشت گرفته بود عرضکرد السلام علیک یا ابن رسول اللَّه. امام فرمود نعلین را از دست بیانداز برو داخل تنور بنشین. نعلین را انداخت و داخل تنور نشست. امام شروع کرد با خراسانی بصحبت کردن از جریانهای خراسان مثل اینکه در خراسان بوده بعد فرمود خراسانی برو ببین در تنور چه خبر است بجانب تنور رفتم دیدم چهار زانو در تنور نشسته از تنور خارج شد بما سلام کرد امام علیه السّلام فرمود از اینها در خراسان چند نفر پیدا میشود؟. عرضکرد بخدا قسم یکنفر هم نیست نه بخدا یک نفر پیدا نمیشود فرمود ما در زمانی که پنج نفر یاور نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر میدانیم. )[1] ما تجربه ای چند صد ساله در پیش روی خود داریم. حتی در قبل از اسلام می توانیم ببینیم که تمرد از دستور حق، چه نتیجه ای به دنبال داشته که در ماجرای حضرت موسی (ع) از سرگردانی چهل ساله به خاطر یک تمرد سخن می گوید: (قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعینَ سَنَةً یَتیهُونَ فِی الْأَرْضِ فَلا تَأْسَ عَلَی الْقَوْمِ الْفاسِقینَ[مائده/26] خدا گفت: ورود به آن سرزمین به مدت چهل سال برایشان حرام شد و در آن بیابان سرگردان خواهند ماند. پس برای این نافرمانان اندوهگین مباش.) و در بعد اسلام نیز دیده ایم که یک لحظه کوتاهی چه نتیجه ای به دنبال داشت و چگونه سقیفه امت را به انحراف کشاند. در حالی که اگر فقط چند ده نفر مانند مقداد معنای امام را می فهمیدند، برای جلوگیری از انحراف کافی بود: "مقداد حتی لحظه ای هم شک نکرد و حالت او دگرگون نشد. چشم در چشم علی داشت و انتظار می کشید تا چه زمانی دستور دهد و او اجرا نماید."[2] بنابراین تا زمانی که به این رشد نرسیده ایم، لایق ظهور نیستیم. امتی که امام زمان (عج) را صرفا برای تحقق عدالت در منافع دنیوی می خواهد، هنوز فرق امام معصوم با عمر (خلیفه ثانی) را درک نکرده است! امتی که امام زمان (عج) را برای عمران و آبادانی می خواهد، هنوز فرق امام معصوم با معاویه را درک نکرده است! امام یارانی می خواهد که متوجه عظمت عالم هستی باشند. و بفهمند که هر حرکت آنها بدون راهبری و راهنمایی امام معصوم می تواند خطایی غیر قابل جبران باشد. چنین کسانی مانند مقداد چشم در چشم امام می دوزند که لحظه ای از انجام وظیفه عقب نمانند. و هرگز نظر خود را بر دستور معصومانه امام ترجیح نمی دهند. اما جایی که تمام همت ها مصروف دنیا شده، و صرفا همین دنیای مادی را طالب هستیم، چرا سیستم سکولار غرب را انتخاب نکنیم؟ اگر اجرا شدن ظواهر اسلامی را طالب هستیم، چرا به نتیجه بیداری اسلامی دلخوش نکنیم؟ و ... [1]. بحار الأنوار ، ج47، ص: 124. [2]. الإختصاص، النص، ص: 9.
برای ظهور جامعه باید آن گونه رشد کند که معنای امام را به خوبی درک کند. و به آن معتقد شود. درک این معنا و رسیدن به آن، قبل از ظهور و عمل کردن مطابق آن بعد از ظهور است. و این یکی از جنبه های آماده سازی، طالبان ظهور است که قبل از ظهور باید آن را محقق کنند. و الا باید قبول کرد که جامعه مستعد ظهور نیست و نباید از خدای متعال توقع تعجیل در ظهور و رساندن امام را داشته باشد. و ائمه خود معرفی کرده اند که یار و یاور آنها باید چه خصیصه ای داشته باشد.
(راوی می گوید خدمت حضرت صادق علیه السّلام بودم که سهل بن حسن خراسانی وارد شده سلام کرده نشست. عرضکرد ... چرا دفاع از حق خود نمیکنید با اینکه بیش از صد هزار شیعه شمشیر زن دارید. فرمود بنشین خراسانی خدا جانب ترا رعایت کند.
بکنیزی بنام حنیفه فرمود تنور را بیفروزد. تنور افروخته شد چنانچه یک پارچه آتش گردید و قسمت بالای آن سفید شد. بعد رو بمرد خراسانی نموده فرمود برو بنشین داخل تنور. خراسانی شروع بالتماس نموده یا ابن رسول اللَّه مرا به آتش مسوزان. از جرم من درگذر خدا از تو بگذرد. امام فرمود ترا بخشیدم.
در همین موقع هارون مکی وارد شد یک کفش خود را به انگشت گرفته بود عرضکرد السلام علیک یا ابن رسول اللَّه. امام فرمود نعلین را از دست بیانداز برو داخل تنور بنشین. نعلین را انداخت و داخل تنور نشست.
امام شروع کرد با خراسانی بصحبت کردن از جریانهای خراسان مثل اینکه در خراسان بوده بعد فرمود خراسانی برو ببین در تنور چه خبر است بجانب تنور رفتم دیدم چهار زانو در تنور نشسته از تنور خارج شد بما سلام کرد امام علیه السّلام فرمود از اینها در خراسان چند نفر پیدا میشود؟.
عرضکرد بخدا قسم یکنفر هم نیست نه بخدا یک نفر پیدا نمیشود فرمود ما در زمانی که پنج نفر یاور نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر میدانیم. )[1]
ما تجربه ای چند صد ساله در پیش روی خود داریم. حتی در قبل از اسلام می توانیم ببینیم که تمرد از دستور حق، چه نتیجه ای به دنبال داشته که در ماجرای حضرت موسی (ع) از سرگردانی چهل ساله به خاطر یک تمرد سخن می گوید:
(قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعینَ سَنَةً یَتیهُونَ فِی الْأَرْضِ فَلا تَأْسَ عَلَی الْقَوْمِ الْفاسِقینَ[مائده/26] خدا گفت: ورود به آن سرزمین به مدت چهل سال برایشان حرام شد و در آن بیابان سرگردان خواهند ماند. پس برای این نافرمانان اندوهگین مباش.)
و در بعد اسلام نیز دیده ایم که یک لحظه کوتاهی چه نتیجه ای به دنبال داشت و چگونه سقیفه امت را به انحراف کشاند. در حالی که اگر فقط چند ده نفر مانند مقداد معنای امام را می فهمیدند، برای جلوگیری از انحراف کافی بود:
"مقداد حتی لحظه ای هم شک نکرد و حالت او دگرگون نشد. چشم در چشم علی داشت و انتظار می کشید تا چه زمانی دستور دهد و او اجرا نماید."[2]
بنابراین تا زمانی که به این رشد نرسیده ایم، لایق ظهور نیستیم.
امتی که امام زمان (عج) را صرفا برای تحقق عدالت در منافع دنیوی می خواهد، هنوز فرق امام معصوم با عمر (خلیفه ثانی) را درک نکرده است!
امتی که امام زمان (عج) را برای عمران و آبادانی می خواهد، هنوز فرق امام معصوم با معاویه را درک نکرده است!
امام یارانی می خواهد که متوجه عظمت عالم هستی باشند. و بفهمند که هر حرکت آنها بدون راهبری و راهنمایی امام معصوم می تواند خطایی غیر قابل جبران باشد. چنین کسانی مانند مقداد چشم در چشم امام می دوزند که لحظه ای از انجام وظیفه عقب نمانند. و هرگز نظر خود را بر دستور معصومانه امام ترجیح نمی دهند.
اما جایی که تمام همت ها مصروف دنیا شده، و صرفا همین دنیای مادی را طالب هستیم، چرا سیستم سکولار غرب را انتخاب نکنیم؟ اگر اجرا شدن ظواهر اسلامی را طالب هستیم، چرا به نتیجه بیداری اسلامی دلخوش نکنیم؟ و ...
[1]. بحار الأنوار ، ج47، ص: 124.
[2]. الإختصاص، النص، ص: 9.
- [آیت الله علوی گرگانی] چگونه برای ظهور آن حضرت آمادگی پیدا کنیم؟
- [سایر] آمادگی های لازم برای ظهور امام زمان علیه السلام چیست؟
- [سایر] آیا میتوان گفت مهمترین شرط دست یافتنی ظهور برای عموم، آمادگی و اقبال عمومی امت است؟
- [سایر] آیا پس از 1200 سال که از غیبت امام زمان علیه السلام می گذرد، جامعه ی شیعه آمادگی در خود ایجاد کرده و زمینه ی ظهور ایشان را فراهم کرده است؟
- [سایر] مهمترین مانع ظهور چیست؟ چه کنیم مانع ظهور نباشیم؟
- [سایر] یکی از شرایط ظهور امام زمان(عج)؛ فراهم آوردن زمینه ظهور آن حضرت است، چگونه بایستی زمینه ظهور را فراهم کرد؟
- [سایر] شبهه: ظهور همان قیامت است و پس از ظهور امام زمان علیه السلام زندگی نیست
- [سایر] شبهه: ظهور همان قیامت است بنابراین پس از ظهور امام زمان(علیه السلام) زندگی نیست.
- [سایر] اگر ظهور امام زمان به معنای شروع قیامت نیست، چرا ظهور حضرت را آخرالزمان مینامند؟
- [سایر] شبهه: ظهور همان قیامت است بنابراین پس از ظهور امام زمان(عج) زندگی نیست؟!
- [آیت الله وحید خراسانی] فروختن میوه یک سال قبل از ظهور ان بدون ضمیمه جایز نیست و فروختن میوه دو سال یا بیشتر از ان و همچنین فروختن میوه یک سال با ضمیمه جایز است و بعد از ظهور ان پیش از ان که دانه ببندد و گلش بریزد احتیاط مستحب ان است که چیزی از حاصل زمین مانند سبزیها یا مال دیگری با ان بفروشند و یا میوه بیشتر از یک سال را به او بفروشند
- [آیت الله مظاهری] اسب دوانی که در این زمان متداول است، چون برای آمادگی رزمی نیست اگر بدون برد و باخت باشد حلال است ولی اگر با برد و باخت باشد علاوه بر اینکه حرام است، برنده مالک آن مبلغ نمیشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر نزدیک وقت نماز به قصد آمادگی برای نماز وضو بگیرد، اشکال ندارد و با آن وضو میتواند نماز بخواند و اگر به قصد طهارت وضو گرفته باشد، هر وقت وضو بگیرد میتواند با آن نماز بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مضاربه از عقود جایزه است و هر یک از مالک و عامل می توانند مضاربه را در هر حال فسخ کنند چه قبل از شروع در عمل و چه بعد از ان و چه قبل از ظهور سود و چه بعد از ان
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر عامل به قصد مجانی بودن کاری را برای دیگری انجام دهد استحقاق مزد ندارد وگرنه در دو صورت استحقاق مزد دارد: 1 - بر اساس قرارداد کار را انجام دهد 2 - به امر یا در خواست دیگری عملی را انجام دهد و این امر و درخواست ظهور در مجانی بودن نداشته باشد.
- [آیت الله مظاهری] کُشتیهایی که در این زمان متداول است، چون برای آمادگی رزمی نیست اگر بدون برد و باخت باشد و ضرری هم بر یکدیگر نزنند اشکال ندارد، ولی اگر با برد و باخت باشد یا ضرر داشته باشد جایز نیست علاوه بر اینکه برنده آن مبلغ را مالک نمیشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر زنی کسی را وکیل کند که مثلاً ده روزه او را به عقد مردی در آورد و ابتدای ده روز را معیّن نکند، آن وکیل میتواند هر وقت که بخواهد او را ده روزه به عقد آن مرد در آورد، در صورتی که در لفظش ظهور نداشته باشد به ده روز متصل به زمان اجازهاش، ولی اگر معلوم باشدکه زن روز یا ساعات معیّنی را قصد کرده، باید صیغه را مطابق قصد او بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه تجارت سود کرد عامل سهمی را که برای او قرار داده شده مالک می شود هرچند سود قسمت نشده باشد ولی هر گونه ضرر و تلفی که حاصل شود جبران می شود و هنگام ظهور سود معامله اگر مالک راضی به قسمت نشد عامل حق ندارد او را مجبور به پذیرفتن قسمت کند و اگر عامل راضی به قسمت نشد مالک می تواند او را به پذیرفتن قسمت مجبور کند
- [آیت الله مکارم شیرازی] ازدواج موقت هر چند برای لذت بردن هم نباشد بلکه به قصد محرم شدن نزدیکان آن دختر باشد جائز است مشروط بر این که دختری را که به ازدواج موقت در می آورند در حدی باشد که قابل لذت جنسی باشد، مثلاً اگر کوچک است باید وقت را به اندازه ای زیاد کنند که دوران آمادگی دختر را شامل شود، هرچند بعد از عقد مدت را ببخشند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] در صورتی که معامله مساقات به جهتی باطل باشد میوه مال مالک است و مالک باید به کسی که به گفته او تربیت درختها را انجام داده مزد آبیاری و کارهای دیگر را به مقدار معمول بدهد، ولی اگر مقدار معمول بیشتر از مقدار قرارداد باشد دادن زیادی لازم نیست و در هر حال پرداخت مزد بر مالک در دو صورت لازم نیست: اوّل: اگر تربیتکننده درختها، به قصد مجّانی کارها را انجام داده باشد. دوم: اگر مالک به قصد مجّانی تربیت درختها را به دیگری واگذار کرده و گفتار وی ظهور در بامزد بودن نداشته باشد.